۱۳۹۶/۰۶/۲۲ ۱۴:۲۰ شناسه مطلب: 96219
. اول اين كه پرسشگر مي خواهد از اصل صحت احاديث وارده آگاهي يابد به اين معنا كه فلان روايت و يا روايات آيا از معصومين(ع) نقل شده است يا نه كه بايد به كتاب هاي حديث شناسي و درايه مراجعه كند. دوم اين كه پرسشگر مي خواهد بداند. چرا ميان روايات و احاديث بعضا در مورد موضوع يا موضوعاتي اين اندازه تفاوت يا حتي تناقض وجود دارد كه به نظر مي آيد هدف پرسشگر از سوال، مورد دوم باشد كه در اين باره توضيح مي دهيم:
به طور كلي جداي از تبييني كه در ادامه خواهد آمد. ملاك مشخصي در متابعت همگاني از احاديث و روايات وجود دارد كه با داشتن آن ملاك، مي توان در مورد تعارض و ناسازگاري دو حديث يا احاديث قضاوت كرد.
از معصومين (ع) روايات متعددي نقل شده است كه فرمودند اگر از طرف ما دو حديث ناسازگار با هم نقل شد. آن دو را به كتاب خدا "قرآن"و "سنت رسول خدا (ص)عرضه كنيد، هر كدام كه موافق با كتاب خدا بود آن را نگاه داريد و آن ديگري كه مخالف بود را رها كنيد.
يكي از راويان از امام رضا(ع)در مورد تكليف نزاع بر سر دو حديث كه به شكل مختلف از رسول خدا(ع) بر سر يك موضوع نقل شده است، سوال كرد و حضرت در پاسخ فرمود:
" فَمَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَبَرَيْنِ مُخْتَلِفَيْنِ فَاعْرِضُوهُمَا عَلَي كِتَابِ اللَّهِ فَمَا كَانَ فِي كِتَابِ اللَّهِ مَوْجُوداً حَلَالًا أَوْ حَرَاماً فَاتَّبِعُوا مَا وَافَقَ الْكِتَابَ وَ مَا لَمْ يَكُنْ فِي الْكِتَابِ فَاعْرِضُوهُ عَلَي سُنَنِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَمَا كَانَ فِي السُّنَّةِ مَوْجُوداً مَنْهِيّاً عَنْهُ نَهْيَ حَرَامٍ أَوْ مَأْمُوراً بِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَمْرَ إِلْزَامٍ فَاتَّبِعُوا مِمَّا وَافَقَ نَهْيَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَمْرَه...(1)
يعني اگر دو خبر مختلف به شما رسيد آن دو را به كتاب خدا عرضه كنيد،...و متابعت كنيد از آن روايتي كه موافق كتاب خدا باشد و اگر آن روايت در كتاب خدا نبود، آن را بر سنّت و روش پيامبر (ص)عرضه كنيد، ...هر كدام كه موافق سنّت پيامبر (ص) بود از آن متابعت كنيد.
امام صادق (ع) فرمود: هر چيزي به سوي كتاب خدا و سنت برگردانده ميشود، هر حديثي كه موافق كتاب خدا نبود، باطل است.(2)
و اما در توضيح سوال بايد گفت تفاوت در بيان روايات و احاديث در مثلا يك موضوع يا موضوعات مختلف تا جايي كه الفاظ آن متضاد يا متناقض با هم نباشد؛ نمي تواند موجب شبهه در اصل صدور روايت يا حديث باشد. اين اختلاف ها مي تواند ناشي از عواملي باشد كه به بعضي از آن اشاره مي شود1.معصومين (ع) همه در يك زمان نبودند 2.مخاطبين و پرسشگران يكسان نبودند.3.وضع مكاني و زماني و نوع سوال ها موجب مي شد كه آن چه از معصومين در فلان زمان روايتي ذكر شده در زمان ديگر فرا خور حال و زمان و حتي مخاطب و نوع مجلس و...عوض شود، اما چون مقصد يكي است و آن تعالي بشر و رسيدن به خداي متعال پس مي توان به همان دليلي كه بيان شد از راه ها و ابزارهاي مختلف استفاده و در مورد موضوعي نشانه هاي مختلف و متفاوتي عرضه كرد.
مثلا در مورد سوال بايد گفت كه اگر چه در مورد بهترين اعمال همواره و در همه زمان ها موارد مشخص و حتي شمرده شده اي اعلام شده است، اما لزومي نداشت وقتي شخصي از معصومين(ع) در جلسه اي سوال كند كه بهترين عمل يا اعمال چيست، معصوم ملزم باشد كه يك به يك آن را در همان جلسه بر شمرد، بلكه به مقدار نياز و نيز فراخور حال پرسشگر يا پرسش؛ مطالبي را بيان مي فرمودند و اگر دگر بار شخصي ديگر سوال مي نمود و يا جلسه اي ديگر بر پا مي شد به همان دليل، مطالبي افزون يا حتي متفاوت از امام صادر مي شد. مثلا نماز يكي از بهترين و بالاترين عمل بندگان خداي متعال است و اگر در روايتي مي بينيم كه فقط نام نماز برده شده است. شايد به اين دليل بوده است كه پرسشگر از نماز پرسيده يا وضع مجلس صدور روايت به گونه اي بوده كه فقط به اهميت نماز معطوف شده است و معصوم در اين باب توسعه سخن داده اند. پس "اثبات شي نفي ما عدا" نمي كند.
در مورد نشانه هاي مومن نيز بايد گفت نشانه ها بسيار است، اما هنگام سوال از معصوم باز هم به همان دلايلي كه بيان شد،بر شمردن نشانه ها از يكي به موارد بسياري تغيير كند كه گفتن فقط يك نشانه مخاطب را به مقصود مي رساند و گاهي لازم است نشانه هاي ديگر و بعضا متفاوت از هم براي اقناع مخاطب يا مخاطبين نقل شود و يا اصلا جداي از اين توجيهات مخاطب در طلب نشانه هاي بيشتري بوده است و از معصوم با اين بيان"باز هم " توقع داشته كه حضرت ادامه دهد! پس، اين چنين موارد هرگز به صحت روايات و احاديث ضربه نمي زند.
البته و به طور معمول سعي و تلاش منتشر كنندگان و يا ناقلان احاديث بر اين بوده و هست تا رواياتي را كه بعضا با هم متضاد يا متناقض بوده را منتشر يا نقل نكنند و اين به خاطر صيانت و امانت داري از بيان معصومين(ع) بوده است.
در عين حال اين نكته را بايد اضافه كرد،گاهي تعارض ادله و احاديث به معناي نفي(تنافي)يكديگر نيست كه البته اين بحث اصولي است و بيان آن پاسخ را از مرز خود دور مي كند، ولي مي توانيد در كتاب هاي اصول فقه بحث تعارض ادله آن را مطالعه كنيد.
پي نوشت ها:
1.مجلسي محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،تهران،انتشارات اسلاميه، ج2، ص 235.
2.مشكاة الانوار، ترجمه هوشمند و محمدي، قم، انتشارات دار الثقلين، سال 1379، ه.ش ،چاپ اول، ص 305.