سادات و فرزندان ائمه

درسته که میگن ام کلثوم با خلیفه دوم ازدواج کرد.و اگه کرد علت چی بود .چطور امام علی به این وصلت راضی شدند.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
شيخ مفيد، از بزرگان شيعه و از مورخان و فقها و متکلمان برجسته، اين ازدواج را نمي‌پذيرد . معتقد است که اين گزارش توسط زبير بن بکار(1) نقل شده که مورد وثوق نيست. افزون بر اين، او از دشمنان علي(ع) به حساب مي‌آيد . در مطالبي که به بني هاشم نسبت مي‌دهد، قابل اعتماد نيست.
متن روايت ازدواج به صورت‌هاي مختلف و گاهي متضاد نقل شده است. تضاد مي تواند به شدت اين نقل تاريخي را مخدوش نمايد. نقل ها به اين صورت است:
أ) علي(ع) متولي عقد ازدواج بود.
ب) عباس، عموي علي، متولي ازدواج شد.
پ) بعد از اينکه بني هاشم مورد تهديد قرار گرفتند، اين ازدواج انجام شد.
ت) اين ازدواج از روي اختيار و بدون تهديد انجام شد.
ث) فرزندي به نام زيد، از اين وصلت به وجود آمد.
ج) زيد، زنده ماند و صاحب نسل شد.
ح) زيد و مادرش (ام‌کلثوم) در زمان عمر کشته شدند، به گونه‌اي که معلوم نشد کدام يک زودتر درگذشتند.
خ) ام کلثوم بعد از عمر، زنده بود.
د) عمر، مهريه او را چهل هزار درهم قرار داد.
ذ) عمر، مهريه را چهار هزار درهم قرار داد.
ر) عمر، مهريه را پانصد درهم معيّن کرد.
مرحوم شيخ مفيد چنين نتيجه‌گيري مي‌کند که وجود اين همه اختلاف، موجب بطلان گزارش مي‌گردد. وي مي‌فرمايد: اگر اين روايت صحيح باشد (و چنين ازدواجي محقق گرديده باشد) باز با مذهب شيعه منافاتي ندارد.(2)
سيد مرتضى، شاگرد برجسته شيخ مفيد معتقد است اين ازدواج از روي اختيار نبود. سپس وي رواياتي را که دلالت بر اضطرار دارد، يادآور مي‌شود و در پايان مي‌فرمايد: حليت و حرمت هر کاري بستگي دارد به اينکه دليلي از دين و شريعت بر آن وجود داشته باشد . کار اميرالمؤمنين، از نظر ما حجت و دليل شرعي است.(3)
از مطالب مرحوم سيد مرتضى استفاده مي‌شود که وي وقوع اين ازدواج را پذيرفته، ولي دليل آن را اضطرار و تهديدهايي مي‌داند که متوجه بني‌هاشم شده بود.
علامه مجلسي بر اين عقيده است که انکار اين واقعه از سوي شيخ مفيد شگفت‌انگيز است. مجلسي بر اين باور است که شايد منظور شيخ مفيد اين بوده که اين موضوع از طريق اهل سنت قابل اثبات نيست،(4) چون رواياتي که از طريق آنان وارد شده، بسيار متفاوت و متضاد است! آن گاه مرحوم مجلسي مي‌گويد: بهترين و اساسي‌ترين پاسخ به اين پرسش آن است که گفته شود اين کار به جهت تقيه و اضطرار انجام شد!
سپس مي‌فرمايد: دور از ذهن نيست که چنين بوده، چون خيلي از کارهاي حرام، در حال ضرورت و ناچاري، حکم آن تغيير مي‌کند و گاهي مبدّل به وجوب مي‌شود.(5)
دکتر سيد جعفر شهيدي، نويسنده و پژوهشگر معاصر، مي‌نويسد: ام‌کلثوم دومين دختر علي(ع) که مادرش حضرت زهرا(س) بود، در سال هشتم هجري متولد شد و در سال هفدهم با عمر ازدواج کرد و چون عمر کشته شد، با عون فرزند جعفر و پس از مرگ او با برادرش محمد بن جعفر بن ابي طالب ازدواج کرد. ام‌کلثوم از عمر پسري به نام زيد آورد.(6)
نويسنده اعيان الشيعه سيد محسن امين بر اين باور است که حضرت علي(ع) دو دختر به نام ام کلثوم داشته، مادر يکي از آنان حضرت فاطمه(س) و مادر دومي، زن ديگري بود. آن که با عمر ازدواج کرد، مادرش فاطمه(س) نبود و پيش از واقعه کربلا، در مدينه درگذشت.
آن ام‌کلثوم که در کربلا حضور داشت و در کوفه خطبه خواند، مادرش حضرت زهرا(س) مي‌باشد.(7)
آقاي سامي الغريري (که الفصول المهمه ابن صباغ مالکي را تحقيق کرده) بر اين عقيده است که ام کلثوم همسر عمر، دختر خليفه اوّل (ابو بکر) بود، که قلم به دستان مزدور چنين وانمود کردند که دختر علي(ع) است.(8)
در فروع کافي، بحث طلاق، در مورد عِدّة زني که شوهرش از دنيا رفته، دو روايت يکي توسط معاويه ابن عمار(9) و ديگري توسط سليمان بن خالد(10) از امام صادق(ع) نقل شده که محتواي هر دو اين است: چون عمر درگذشت، حضرت علي(ع) نزد ام‌کلثوم رفت و او را به خانة خود برد. از اين دو روايت استفاده مي‌شود که ام‌کلثوم، دختر علي(ع) بود، اما اين که مادرش چه کسي بود در روايت به آن اشاره نشده است.
مرحوم مجلسي روايت اوّل را موثق و روايت دوم را صحيح مي‌شمارد.(11)
با اين ديدگاه‌هاي بسيار متفاوت، اظهار نظر قطعي، در اين باره بسيار مشکل است، ولي مسلّم است اگر اين ازدواج انجام شده باشد، با ميل و رغبت انجام نگرفته، اما چه ضرورت‌هايي مي‌توانست آن را توجيه نمايد، با قاطعيت نمي‌توانيم اظهار نظر کنيم.
دکتر شهيدي مي نويسد: حضرت ام کلثوم در مدينه بين سال هاي 42 -50 در گذشت (12) و در قبرستان بقيع دفن شد.
پي‌نوشت‌ها:
1. ابو عبدالله، زبير بن ابي بکر بن عبدالله بن مصعب، در زمان معتصم عباسي از سوي وي عهده‌دار قضاوت در مکه بود. در سال 256 درگذشت. تاريخ بغداد، ج 8، ص 467.
2. مصنفات المفيد، ج7 (المسائل السرويه) ص 86 ـ 90.
3. محمدباقر مجلسي، مرآة العقول، ج 20، ص 44.
4. همان، ص 45.
5. همان.
6. زندگاني حضرت فاطمه(س)، ص 263 ـ 264.
7. سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج 1، ص 327.
8. علي بن محمد، ابن صباغ مالکي، الفصول المهمه في معرفة الأئمه، ج 1، پاورقي، ص 647، تحقيق سامي الغريري، انتشارات دار الحديث.
9. فروع کافي، ج 6، ص 115، ح 1.
10. همان، ح 2.
11. مرآه العقول، ج 21، ص 197 و 199.
12. زندگاني حضرت فاطمه (س) ص 265.

1- حضرت علی اکبر در چه تاریخی و در کجا متولد شدند؟

2- روز جوان چه روزی است؟

3- ارکان نماز چیست؟

4- شکیات نماز چیست؟ کدام صحیح و کدام نماز را باطل می کند؟

پرسش1: حضرت علي اکبر در چه تاريخي و در کجا متولد شدند؟
پاسخ:
اینکه حضرت علي‌اکبر (ع) در چه زماني متولد شد، در کتاب‌هاي معتبر تاريخي مطلبي يافت نشد. اصولاً درباره اينکه حضرت چند ساله بوده نيز اختلاف است.
برخي هيجده ساله و گروهي نوزده ساله و بعضي بيست و پنج ساله ذکر کرده‌اند. در ترجمه نفس المهموم آمده که علي‌اکبر(ع) در زمان حکومت عثمان متولد شد. در آن جا نقل شده که مشهور اين است که حضرت بيست و پنج سال سن داشته است.(1)
در کتاب فرهنگ عاشورا آمده که او حدود بيست و پنج سال سن داشت (2) و اشاره‌اي به زمان تولد وي نکرده است.
شيخ مفيد در ارشاد و مرحوم شهرآشوب در مناقب و علامه مجلسي در بحار الانوار، و ساير مورخان و محدثان بزرگ شيعه به تاريخ ولادت حضرت اشاره‌اي نکرده‌اند.
در کتاب نگاهي نو به جريان عاشورا که اخيراً چاپ شده و درباره حضرت علي‌اکبر مفصل بحث کرده، به تاريخ ولادت اشاره نکرده، از مقتل خوارزمي نقل مي‌کند که سن حضرت بيست و هشت سال بود.(3)
البته درکتاب هايي که متأخرين درباره حضرت نوشته اند، برخي به تاريخ ولادت اشاره کرده اند. مرحوم سيد عبدالرزاق موسوي مقرم در کتابي که درباره حضرت نوشته، درصفحه 28 ولادت را در يازده شعبان سال 33 هجري در مدينه دانسته است .
نيز آن مرحوم در کتاب مقتل الحسين (ع) درضمن چگونگي شهادت حضرت علي اکبر تاريخ ولادت وي را يازده شعبان ذکرمي کند.

پي‌نوشت‌ها:
1. دمع الشجوم ،ترجمه نفس المهموم، ص 330.
2. فرهنگ عاشورا، ص 322.
3. نگاهي نو به جريان عاشورا، ص 89 ـ 91.
----------------------------

پرسش 2: روز جوان چه روزي است؟
پاسخ:
روز ولادت علي اکبر (ع) توسط سازمان ملي جوانان به نام روز جوان نام گذاري شده است.
--------------------------------

پرسش 3: ارکان نماز چيست؟
پاسخ:
واجبات نماز يازده چيز است که بعضى از واجبات نماز، ركن است، يعنى اگر انسان آن ها را به جا نياورد يا در نماز اضافه كند، عمدا باشد يا اشتباها، نماز باطل مى‏شود. بعضى ديگر ركن نيست، يعنى اگر عمدا كم يا زياد شود، نماز باطل مى‏شود. چنانچه اشتباها كم يا زياد گردد، نماز باطل نمى‏شود.
ارکان نماز پنج چيز است.
اول: نيت.
دوم: تكبيرة الاحرام.
سوم: قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام، و قيام متصل به ركوع ،يعنى ايستادن پيش از ركوع.
چهارم: ركوع.
پنجم: دو سجده.(1)

پي نوشت:
1.آيت الله مکارم شيرازي، توضيح المسائل، م864.
-------------------------

پرسش 4: شکيات نماز چيست؟ کدام صحيح و کدام نماز را باطل مي کند؟
پاسخ:
شکيات نماز 23 قِسْم است؛ هشت قسم آن شک‌هايي است که نماز را باطل مي‌کند . به شش قسم نبايد اعتنا کرد . نُه قسم صحيح است.
از بين هشت قسمي که نماز را باطل مي‌کند، به دو قسمت که بيش تر مورد نياز است، اشاره مي‌کنيم:
1- شک در شمار رکعت‌هاي نماز سه رکعتي(نماز مغرب)،
2- شک در شمار رکعت‌هاي نماز دو رکعتي مثل نماز صبح و نماز مسافر. شک در نمازهاي مستحبي نماز را باطل نمي‌کند.
مواردي که انسان نبايد به شکش اعتنا کند، شش قسم است:
1- شک در چيزي که محلّ به جا آوردن آن گذشته باشد،
2- شک بعد از سلام،
3- شک بعد از گذشتن وقت نماز،
4- شک کسي که کثير الشکّ است،
5- شک امام جماعت يا مأموم،
6- شک در نمازهاي مستحبّي.
در نُه موردي که شک در شمار رکعت‌هاي نمازهاي چهار رکعتي باشد، با شرايطي نماز صحيح است:
1- شک بين دو و سه در نماز چهار رکعتي. اگر شک بعد از اتمام سجدة دوم باشد، بنا را بر سه مي‌گذارد . يک رکعت ديگر مي‌خواند. بعد از سلام نماز يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته مي‌‌خواند.
2- شک بين دو و چهار بعد از اتمام سجده دوم، که بنا را بر چهار مي‌گذارد و نماز را تمام مي‌کند . بعد از نماز دو رکعت نماز احتياط ايستاده مي‌خواند.
3- شک بين دو و سه و چهار ، که بعد از اتمام دو سجده، بنا را بر چهار مي‌‌گذارد . بعد از نماز دو رکعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو رکعت نماز احتياط نشسته مي‌خواند.
4- شک بين چهار و پنج ، که بعد از اتمام دو سجده بنا را بر چهار مي‌گذارد و نماز را تمام مي‌کند . بعد از نماز دو سجده سهو به جا مي‌آورد.
5- شک بين سه و چهار، که در هر جاي نماز باشد، بنا را بر چهار مي‌گذارد و نماز را تمام مي‌کند. بعد از نماز يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته به جا مي‌آورد.
6- شک بين چهار و پنج در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و سلام دهد. يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته به جا آورد.
7- شک بين سه و پنج در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد . دو رکعت نماز احتياط ايستاده به جا آورد.
8- شک بين سه و چهار و پنج در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند .بعد از نماز دو رکعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو رکعت نشسته به جا آورد.
9- شک بين پنج و شش در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد . دو سجدة سهو به جا آورد.(1)
توضيح بيش تر و موارد ديگر ذکر نشده در پاسخ را مي‌توانيد در توضيح المسائل مطالعه فرماييد.چنانچه ابهامي در پاسخ بوده و يا سؤال ديگري داشتيد ، مجددا با ما مکاتبه نماييد.

پي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 619 تا 636، با تلخيص.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها