تربيت اخلاقي
۱۳۸۹/۰۵/۲۶ ۰۰:۲۰ شناسه مطلب: 16713
انسانی هستم که از کاهل نمازی و تارک نمازی توبه کردم .به طور واضح بگید من که این همه نماز قضا دارم .نمازها و روزههای الانم که میگیرم و تصمیم دارم دیگه قضا نشه قبول هست یا خیر ؟
پرسشگر گرامي با عرض سلام و تشکر
پيش از هر چيز تلاش و مجاهدت شما را براي بازگشت به مسير اصلي و صحيح و پشت پا زدن به برخي انحرافاتي كه در اثر غفلت رخ داده است، تحسين مي كنيم . از تصميمي که گرفته ايد خوشحاليم . از خداوند متعال توفيق بيش تري را براي شما طلب و آرزو كنيم.
از رحمت خداوند هيچ گاه نا اميد نباشيد. اگرکسي گناه داشته باشد ، هرچند گناهان او زياد باشد اما در برابر رحمت و بخشايش خداوند نا چيز است.
اگر کسي واقعا توبه کند و از ترک واجب هايي که انجام داده است ،پشيمان باشد، خداوند او را مي بخشد و او را دوست مي دارد. قرآن کريم مي فرمايد: « وَ هُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئات؛خداوند توبه بندگان را قبول مي کند و گناهان آن ها را مي بخشد».(1)
به نظر فقها وظيفه فردي چون شما که نمازهاي قضايي زيادي دارد،اين است که کم کم و با کيفيت خوب بخواند تا نماز سبک شمرده نشود. البته در انجام نمازهاي قضايي نبايد کوتاهي بکند . مقدار عرفي آن براي هر فرد بستگي به وضعيت جسمي و حال و حوصله شخص دارد . اشخاص متفاوت هستند .هر روز دو رکعت خواندن هم اشکال ندارد و کوتاهي محسوب نمي شود . شما که در حال جبران نمازهاي قضاي خود هستيد ، ان شا الله از سبک شمارندگان نماز نيستيد ،زيرا تصميم برجبران نماز هاي قضا شده داشته و بر خواندن آن ها با کيفيت خوب اهتمام مي ورزيد.کاهل بودن نسبت به نماز درگذشته، به نماز و روزه فعلي شما آسيبي وارد نمي کند .از فرصت ماه رمضان براي جبران گذشته استفاده کنيد.موفق باشيد.
پي نوشت :
1. شورى(42) آيه 25.
۱۳۸۹/۰۵/۲۵ ۲۲:۵۶ شناسه مطلب: 16710
همان گونه كه اعمال صالح و نيكوي انسان به واسطه برخي گناهان حبط و تباه ميشود، بعضي از اعمال نيك نيز سبب از بين رفتن گناهان ميگردد. در قرآن و روايات راهها و مصاديق فراواني ذكر شده كه موجب از بين رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلكه تبديل سيئات به حسنات ميشود. از مجموع آن ها اين مطلب به دست ميآيد كه ايمان و عمل صالح و توبه و ترك گناهان كبيره، مطمئنترين راه از بين بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهي است. در ذيل به برخي از آن ها اشاره ميشود:
1- ايمان و عمل صالح:
قرآن كريم ميفرمايد: «والّذين آمنوا و عملوا الصالحات لنكفّرنّ عنهم سيئاتهم؛(1) كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجامي ميدهند، گناهان آنان را ميبخشيم».
پس بايد كوشيد از طريق افزايش معرفت و شناخت خدا و آگاهي از نعمتهاي مادي و معنوي او و انجام عمل صالح، ايمان را تقويت نمود.
2- توبه و انابه و بازگشت از گناهان ،
سبب محو و از بين رفتن همه گناهان كبيره و صغيره ميگردد.(2)
آيات 68 و 69 سوره فرقان به مرتكبان برخي گناهان كبيره وعدة عذاب چند برابر و جاودانگي در جهنم داده، سپس فرموده است:
«مگر كسي كه توبه كند و ايمان بياورد و عمل صالح انجام دهد كه در اين صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را ميبخشد (بلكه) سيئات و بديهاي اعمال آنها را به حسنات تبديل ميكند».(3)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «لكلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛(4) براي هر دردي، درماني است. درمان بيماري گناهان توبه و استغفار است». از راه توبه است كه ميتوان محبّت الهي را جلب نمود و محبوب حق تعالي گشت.
امام باقر(ع) فرمود: « خدا از توبه بنده گناهكار خويش بسيار فرحناك و خشنود ميگردد؛ خشنودتر از مردي كه در شب تاري شتر و توشه خود را گم كند و سپس پيدا نمايد».
در حديث قدسي آمده است: «اگر آنان كه از درگاه من روي برتافتند و به معصيت آلوده گشتند، ميدانستند چقدر مشتاق آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود ميگردم)، از شدّت شوق و شعف، جان ميسپردند».(5)
3- ترك گناهان بزرگ،
سبب از بين رفتن آثار گناهان كوچك شود: «إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه، نكفّر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلاً كريماً؛(6) اگر از گناهان بزرگي كه از آن نهي ميشويد، پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را ميپوشانيم و شما را در جايگاه خوبي وارد ميسازيم».
4ـ هر كار خوب و شايسته و هر فعلي كه مصداق «حسنه» باشد،
عاملي براي از بين رفتن سيئات و بديها ميباشد: «انّ الحسنات يذهبن السيّئات ذلك ذكري للذاكرين؛(7) حسنات، سيئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف ميسازند. اين مطلب تذكر و يادآوري است براي آن هايي كه تذكر پذيرند».
حسنات، مطلق است و شامل همة عبادات و هر كار ارزشمندي است كه شرع آن را تأييد و تعيين كرده و به قصد تقرّب به خدا انجام گيرد.
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «انّ اللَّه يكفّر بكل حسنةٍ سيئةً؛(8) با انجام دادن هر حسنه، خداوند، يك گناه و سيئه را ميپوشاند و محو ميسازد».
5ـ اقرار و اعتراف به گناه در پيشگاه حق تعالي:
وقتي با خدا خلوت كردي و به دعا و مناجات مشغول شدي. گناهان و معصيتهاي گذشته خود را به ياد آور و به زبان اعتراف و اقرار کردن از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: «واللَّه ما ينجو من الذّنب إلاّ من أقرّ به؛(9) سوگند به خدا! جز آن كه به گناه اقرار كند، نجات نيافت».
6- پيوسته با طهارت (وضو و غسل و...) بودن و اقامهها نمازهاي پنجگانه با حضور قلب.
سلمان فارسي ميگويد: روزي با پيامبر اكرم(ص) زير درختي نشسته بوديم. حضرت شاخههاي خشك آن درخت را تكان داد، تمام برگهاي آن فرو ريخت. سپس رو به من كرد و فرمود: «سؤال نكردي چرا اين كار را كردم». گفتم: شما بفرماييد، منظورتان چه بوده است.
فرمود: «هنگامي كه مسلمان وضو بگيرد (و مواظب باشد) خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاي پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو ميريزد، همان گونه كه برگهاي اين شاخه فرو ريخت». سپس آية «انّ الحسنات يذهبن السيئات» را تلاوت كرد.(10)
آيه مذكور به عنوان حكمت وجوب نماز در سورة هود بعد از امر به برپايي نماز بيان شده است، يعني نماز به عنوان يكي از مصاديق بارز حسنات و خوبي ، آثار معصيت و تيرهگيهايي را كه در دل وجود دارد، از بين ميبرد.
7- خواندن نمازهاي مستحبي و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذيل تفسير آيه 114 هود ميفرمايد: «صلوة المؤمن بالليل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛(11) نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود ميسازد».
8- خضوع در عبادت و اشك ريختن در دعا و مناجات:
شخصي از پيامبر پرسيد: چه چيزي گناهان مرا بعد از توبه، نابود ميكند؟ فرمود: «اشك ريختن و خضوع در عبادت و دعا و مناجات و تحمّل بيماريها».(12)
9- تحمل بيماري،
گناهان را نابود ميكند. پيامبر فرمود: «السقم يمحو الذنوب».(13)
10- ناراحتيها، مصايب، مشكلات و همّ و غمها: پيامبر فرمود: «ساعات المهموم، ساعات الكفّارات».(14)
11ـ طواف خانه خدا و خدمت به بندگان خدا و برآورده كردن و خواستههاي مؤمنان.
امام ششم(ع) فرمود: «هر كس هفت شوط خانه خدا را طواف كند، خداوند شش هزار حسنه براي او بنويسد و شش هزار گناه از او بزدايد و شش هزار درجه مقامش را بالا ببرد. روا ساختن حاجت مؤمن از يك طواف بلكه ده طواف خانه خدا بهتر است».
12- جهاد در راه خدا:
مردي نزد پيامبر آمد و عرض كرد: به جهاد خيلي علاقه دارم و با جهاد نشاط پيدا ميكنم. حضرت فرمود: «پس جهاد در راه خدا كن، زيرا اگر كشته شوي، نمردهاي بلكه زندهاي و از سفرة خاص خدا روزي ميخوري . اگر در مسير رفت و برگشت ـ در غير ميدان جنگـ بميري، اجر و پاداش تو با خدا خواهد بود. اگر (به وطن و خانهات) بازگشتي، از همة گناهان پاك ميشوي، چنان كه از مادر متولّد شوي».(15)
13- صلة ارحام:
اسحاق بن عمار ميگويد: مكرر اين جمله را از امام صادق(ع) شنيدم : «انّ صلة الرحم و البرّ ليهوّنان الحساب و يعصمان من الذّنوب؛(16) صلة رحم و احسان و نيكي، حساب را آسان ميكند و از گناهان نگه ميدارند».
14- خوش اخلاقي:
امام صادق(ع) فرمود: «همان گونه كه گرماي خورشيد يخ را آب ميكند، خوش اخلاقي گناه را آب ميكند».(17)
15- راستگويي.(18)
16- شكر نعمتهاي خدا.(19)
17- امانتداري و اداي امانت.(20)
18- به ديدار و ملاقات برادران ديني رفتن.(21)
19- مصافحه كردن و دست دادن مؤمنان با هم:
امام باقر(ع) فرمود: «وقتي دو مؤمن به هم رسيدند و با هم دست دادند، گناهان آن دو ميريزد، چنان كه برگ از درخت ميريزد .تا زماني كه از هم جدا نشدهاند، خداوند به آنان نظر رحمت دارد».(22)
20- در آغوش گرفتن مؤمن با نيت نزديكي به خدا.(23)
21- خدمت به پدر و مادر و مؤمنان كفارة گناهان كبيره است.(24)
22- اطعام فقرا(25) و دادن لباس به آنان.(26)
23- كار زن در خانه شوهر و انجام هر كاري كه از شئونات زن ميباشد،
مثل حاملگي، زايمان، شيردادن و... كفاره گناهان ميباشد. در حديث آمده است : اگر زني حتي يك ليوان آب به دست شوهرش بدهد، خداوند شصت گناه او را ميآمرزد و شهري در بهشت براي او آماده ميكند.(27)
24- كار مرد در خانه و كمك كردن به همسر در امور خانهداري كفاره گناهان بزرگ است.
25- مهمترين عاملي كه سبب آمرزش گناهان ميشود و محبّت الهي را همراه دارد، اطاعت همه جانبه از اوليا در تمامي امور اعم از عبادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و حكومتي است، چنان كه عدم اطاعت از آنان موجب كفر ميگردد.(28)
«قل إن كنتم تحبّون اللَّه فاتّبعوني يحببكم اللَّه و يغفر لكم ذنوبكم واللَّه غفور رحيم؛(29) بگو اي پيامبر! اگر خدا را دوست ميداريد، مرا پيروي كنيد، تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد كه خداوند آمرزنده و مهربان است».
26- صلوات بر محمد و آل محمد:
امام رضا(ع) ميفرمايد: «من لم يقدر علي ما يكفّر به ذنوبه فليكثر من الصلوة علي محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدماً؛(30) كسي كه توانايي بر چيزي كه موجب محو و آمرزش گناهان او شود ندارد، پس بسيار بر محمّد و آلش صلوات بفرستد، چرا كه صلوات گناهان را نابود و ريشه كن ميكند».(30)
27- تلاوت قرآن:
حضرت امام صادق(ع) فرمود: «تلاوت هر آيهاي از آيات قرآن ده حسنه دارد و ده سيئه و گناه را محو نمايد».(31) اگر تلاوت در شب يا روزهاي ماه مبارك رمضان باشد، اثر آن هزار برابر ميگردد.
28- روزه:
پيامبر فرمود: «كسي كه در ماه رمضان روزه ميگيرد، در حالي كه ايمان به خدا دارد و علاوه بر شكم، قلب و چشم و گوش و زبان او نيز در روزه باشد، خداوند روزهاش را قبول ميكند و همة گناهان او را ميآمرزد و ميبخشد».(32)
29- افطار دادن به روزه داران مؤمن:
امام صادق(ع) فرمود: «من فطر مؤمناً كان كفّارة لذنبه إلي قابل؛(33) افطار دادن به مؤمن روزه دار كفاره گناهان است».
مواردي كه بيان شد، همه از مصاديق حسنه و عمل صالح ميباشد.
بنابراين عواملي كه باعث از بين رفتن گناهان و جلب محبّت الهي ميشود، منحصر به موارد مذكور نيست، بلكه عواملي چون توسّل به ائمه(ع) و شفاعت آنان، محبّت به يتيم، صدقه و... نيز باعث تكفير و از بين رفتن گناهان ميگردد.
پينوشتها:
1. عنكبوت (29) آيه 7.
2. البته هر نوع حق النّاس و تضييع حقوق مردم اعم از تجاوز به مال، جان و آبرو و حيثيت آن ها لازم است جبران شود و از وي حلاليت و رضايت گرفته شود و در صورت عذر براي وي دعا و استغفار كند.
3. فرقان (25) آيه 70.
4. وسائل الشيعه، ج 11، ص 354.
5. شيخ محمّد بهاري همداني، تذكرة المتقين، ص 101.
6. نساء (4) آيه 31.
7. هود (11) آيه 114.
8. شيخ عبد علي بن جمعه، نورالثقلين، ج 2، ص 402.
9. همان، ج 4، ص 157.
10. تفسير نمونه، ج 9، ص 268.
11. نورالثقلين، ج 2، ص 401.
12. ميزان الحكمه، ج 2، ص 462، به نقل از آثار گناه، قرائتي، ص 333.
13.بحارالانوار، ج 67، ص 244.
14. همان.
15. كليني، اصول كافي، ج 3، ص 233، ترجمه مصطفوي.
16. همان، ص 239.
17 ـ 20. همان، ص 157.
21. همان، ص 254 و 256.
22. همان، ص 259 - 264 كه حدود 10 حديث آمده است.
23. اصول كافي، ج 3، ص 265 و 266.
24. وسائل الشيعه، ج 15، ص 215.
25. اصول كافي، ج 3، ص 289.
26. همان، ص 292.
27. وسائل الشيعه، ج 14، ص 123.
28. آل عمران (3) آيه 32.
29. همان، آيه 31.
30. سفينه البحار، ج 2، ص 50، به نقل از شرح و فضايل صلوات اثر احمد بن محمد الحسين اردكاني، ص 24.
31. وسائل الشيعه، ج 4، ص 851.
32. همان، ج 7، ص 118.
33. همان، ص 101.
۱۳۸۹/۰۴/۱۰ ۱۶:۲۲ شناسه مطلب: 13559
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم : علم باطنى ، رازى از رازهاى خداوند عز و جل و حكمتى از حكمتهاى خداست و آن را در دل هر كس از بندگانش كه خواهد ، مىافكند . كنزالعمّال : 28820 منتخب ميزان الحكمة : 406
پرسش 1:
كدام بهتر است؟ شرح
آيا اگر پسري گناه بكند و با دختر دوست نباشد يا اگر باشد ؟
پاسخ:
با سلام خدمت شما برادر گرامي..
نامه شما کمي تعجب مرا برانگيخت ،چرا که هر کسي ميتواند با بازي با جملات ،هر حرامي را حلال و هر حلالي را حرام جلوه دهد.
تعيين تکليف براي حلال و حرام يا بهتر بودن يا نبودن امور از حيطة اختيارات ما خارج است .به هيچ وجه کار عاقلانه و منطقي به نظر نميرسد. اگر هم سخن از مقايسه باشد ، سخن از بد و بدتر بودن است ، نه خوب و بهتر بودن.
قبول نماييد که با اين منطق سنگ روي سنگ بند نميشود . نوعي آنارشيسم اخلاقي جامعه ما را فرا ميگيرد، چه بپذيريد چه نپذيريد از منظر شارع مقدس يعني خدا زنا اقسامي دارد که زناي دست و زناي لب از جمله آنان ميباشد. استمنا و نماز نخواندن گناه کبيره است ،ولي زناي دست و زناي لب هم گناه است.
البته تفاوت از اين جهت وجود دارد که استمنا و نماز نخواندن ،گناهان شخصي و فردي محسوب ميگردد ،ولي زناي دست و لب متأسفانه موجبات سقوط اخلاقي و معنوي يک دختر پاک و معصوم را فراهم ميآورد.
خيلي با هم به بهانه ازدواج يا واقعاً به قصد ازدواج با هم دوست مي شوند ، اما چند درصد دوستي ها و روابط به ازدواج ختم مي شود؟ دختران و پسراني كه با هم دوست مي شوند، چند تا دوست تا قبل از ازدواج دارند؟ آيا با همه آنها ازدواج مي كنند؟ چند درصد خانوادها با اين نوع ازدواج ها موافق اند (اگر ازدواجي هم باشد؟) چند در صد اين ازدواج ها به خير و خوبي ختم مي شود و طلاق صورت نمي گيرد؟
تازه از همه اينها گذشته ازدواج در آينده نمي تواند گناه الآن را توجيه كند.
در مشاورههاي حضوري خود با افراد زيادي مواجه هستم که در صدد تطهير رفتار نادرست خود (مثل اعتياد به مشروب ) از طريق بزرگنمايي و فخر فروشي به عدم اعتياد خود (حتى به سيگار) هستند . با به رخ کشيدن و افتخار به عدم استعمال مواد مخدر يا دخانيات همه مشکلات ريز و درشت خود را ناچيز ميانگارند.
تجربه چندين ساله من و همکارانم در امر مشاروه باليني نشان ميدهد که ذهنيت ازدواج پاک با پيشينه ناپاک امري ناشدني است . در آيندهاي نزديک همين رابطه به اصطلاح سالم سايههايي از ترديد و سوء ظن به همسر و... را در شما فراهم ميآورد، سايههايي که هر آن مثل خوره روح و ذهن شما را ميخورد.
شيطان وظيفهاي جز خوب جلوه دادن به كارهاي نادرست اعمال ندارد. بر حذر باشيد كه در شما نفوذ كند . البته از منظر روانشناختي نيز اين گونه توجيهات كه گفتيد ، براي از مسير خارج کردن يک دختر (به بهانه ازدواج در آينده نامعلوم) نشانگر فعال شدن مکانيزمهاي دفاعي است. شايسته است كه بيشتر تأمل و دقت كنيد.
ادامه اين روند گناهآلود علاوه بر بياثرسازي نماز (نمازي که ما را از فحشا و از جمله زناي دست و لب باز ندارد ، نماز کامل نيست) و ديگر امور مثبت ، موانع بسياري را بر سر راه ازدواج شما و يا همان دختر فرضي فراهم ميآورد. موانعي که در آيندهاي نه چندان دور موفقيت در ازدواج شما را (چه با اين دختر چه دختر ديگر) به مخاطره مياندازد . موجبات سد توفيق الهي در زندگي شما ميگردد.
اسلام در اين گونه موارد دو راه را پيشنهاد ميدهد:
1) خويشتنداري کامل!
2) ازدواج دائم يا موقت.
چه بهتر که با خواستگاري رسمي از خانواده ايشان (توسط والدين محترمان) با جاري نمودن صيغه محرميت (تا فرا رسيدن زمان ازدواج دائم) به اين ارتباط خود جنبة شرعي و خدا پسندانه ببخشيد يا در غير اين صورت از انجام برخي امور صرف نظر نماييد.
۱۳۸۹/۰۴/۰۱ ۰۸:۴۱ شناسه مطلب: 13088
از دو یا سه سالگی دوچار خود ارضایی بوده ام شاید در بچگی چیزی دیده ام که نباید می دیدم . خیلی عذاب می کشم از کاری که انجام می دم .سعی کردم با کارهای فرهنگی مذهبی ،دعا ، نماز از این کار دوری کنم ولی نتوانسته ام . هر چند وقت یک بار به سراغم می آید . اگر فکر هوس انگیز نکنم توی خواب به سراغم می آید اینقدر از فکرهای هوس انگیز به من هجوم می آورد تا بالاخره مجبور به خود ارضایی می شوم البته آسیبی به خودم نمی رسونم .همان موقع هم می دونم که کارم اشتباه است ولی نمی تونم مقاومت کنم .بعضی مواقع تا فکرها می یان به سراغم قبل از اینه تحت فشار زیاد قرار بگیرم خودم همون اول خودم را ارضا می کنم که از دست فکر های بی خود تحت فشار نباشم . خیلی از خدا وائمه کمک خواستم ولی نتونستم ترک کنم . می خوام بدونم از لحاظ شرعی کار منم چه حکمی دار ،گناه کبیره است. یا نه . خیلی دچار عذاب وجدان هستم فکر می کنم هر چه کار خوب انجام دادم با این کاری که می کنم همه به باد فنا رفتن. من باهیچ مردی رابطه نداشتم واصلا دوست ندارم که رابطه ای نامشروع داشته باشم .از نظر مردم آدم مذهبی به نظر می رسم ولی خودم می گم ریا کار هستم .کمکم کنید تا ترک کنم .از من نخواید به روانشناس مراجعه کنم چون خجالت می کشم . امکان اذدواج هم برام میسر نیست .اگه این مشکل من حل بشه فکر می کنم از 100درصد آرزوهام به 95 درصد آرزوهام رسیدم . منتظر جوابتون به آدرس ایمیلم هستم باتشکر از زحمات شما.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در حال حاضر اصلي ترين مشكل شما چيزي جز اضطراب بالاي تان نيست. اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي و توليد نياز جنسي کاذب دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است . اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب ميکاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان ميکند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب ميگردد.
مکانيزم دفاعي خيالبافي (که خيالبافي جنسي يکي از مصاديق آن است) يکي از مکانيزمهاي ناهشيار ماست که به هنگام بالا آمدن سطح اضطراب در ما فعال ميگردد. با اين وصف براي تعديل خيالبافي جنسي کاهش سطح اضطراب بسيار ضرورت پيدا ميکند. در صورتي که اضطراب تان به صورت حاد درآيد و باعث شدت استمنا در شما گردد، مانند هر بيماري جسمي ديگر نيازمند مراجعه به متخصص است. نميتوان تمايز خاصي بين بيماري جسمي و رواني از اين حيث قائل شد.
همان طور که ناراحتي قلبي با خود درماني صرف برطرف نميگردد، بيماريهاي عصبي نيز با خوددرماني يا درمانهاي اورژانسي و فوري قابل حل نميباشد. درمان اضطراب از طريق کتبي، اينترنتي و تلفني زياد کارآمد نيست. مراجعه حضوري به روانپزشک و روانشناس باليني را ميطلبد (البته درمان اضطراب رو نمي خواهد. به عنوان مثال درمان نسبي اضطراب حداقل به 5 تا 6 جلسه رواندرماني و احتمالاً دارو درماني نيازمند است و به سادگي درمان نميپذيرد.
کتاب هايي مانند وقتي اضطراب حمله مي کند، نوشته ديويد برنز، ترجمه مهدي قرچه داغي؛
شيوه هاي درمانگري اضطراب و تنيدگي ،نوشته مسعود جانبزرگي و ناهيد نوري، همچنين بروشورها و مطالب موجود در سايت ها (مثلاًسايت مرکز مشاوره دانشگاه تهران و. . . ) تا حدودي براي شناخت بيش تر شما از موضوع اضطراب مفيدند. تقويت بنيه مذهبي، مصرف داروهاي گياهي مانند گل گاو زبان و. . . و ورزش و تنفس عميق و تمارين تن آرامي از جمله ديگر روش هاي کاهش اضطرابند.
همه اين روش ها در کنار مراجعه حضوري به متخصص معنا مي يابند و به تنهايي تأثير چنداني بر کاهش اضطراب شما ندارند.
تمايلات جنسي غير متعارف به خاطر بار هيجاني بسيار بالا به سادگي قابل حذف از صحنه ذهن نيست. مدتها در ذهن باقي ميماند.
صرف تمايل ذهني به استمنا گناه محسوب نميگردد . تا زماني که به مرحله عمل در نيامده، بر شما چيزي نيست. اين مطلب از اين جهت با اهميت است که تلاش ذهني براي فکر نکردن به موضوع گناه آلود ،نه تنها به حذف آن نميانجامد، بلکه بنا به سازکار مغزي ما انسانها به تشديد آن ميانجامد. يعني هر چه که از يک فکر شرمآور فرار ميکنيم، هجوم آن فکر در ذهن ما تشديد ميگردد.
هر چه به جاي بغرنج سازي افکار به سادهسازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازيم، اين افکار کم تر به ذهن ما هجوم ميآورد.
توصيه ميشود با توجه به اين که خداوند دروازه بان فکري براي ذهن ما تعبيه نکرده است، اصرار بر دروازه باني فکري ننماييد. افکار شرم آور بايد مانند نسيم از توري ذهن ما به راحتي و با کم ترين اصطکاک آمد و شد کنند . نبايد مانند ديوار جلوي آن ها ايستاد.
بايد کليه محرکهاي جنسي حذف گردد . بايد به يک پالايش محيطي دست زنيد. هر گونه وسايلي که کاربري تحريک زا دارند ،بايد از محيط پاکسازي گردد.
تا زماني كه مزه گناه گذشته در زير زبان شما باقي باشد، اين گونه تمايلات غير انساني از شما رخت نخواهد بست. به اين منظور بايد به جاي تداعي لذتزا تجارب جنسي گذشته، به تداعي لذت زداي آن بپردازيد. پس اين افکار به جاي اين که با امور لذت زا گره بخورند ، بايد با امور مشمئز کننده و تهوع آور تداعي شوند. مثلاً افکار جنسي با تصاويري مانند خوردن يک داروي بسيار تلخ و تهوع آور پيوند بخورند، به اين نحو که هر زماني ذهن شما در حال يادآوري اين موضوع است، به صورت خودکار و اتوماتيک امور مشمئززا با آن همراه گردد.
تکنيکهاي حواسپرتي و ذهنگرداني مانند رفتن به سر يخچال در هنگام داغ شدن ذهن به اين گونه مسائل يا نام بردن اشياي موجود در اتاق با صداي بلند يا کشيدن کشي که از قبل بر مچ خود بستهايد و ... ميتواند به شما کمک کند.





