۱۳۹۶/۰۲/۲۱ ۱۱:۴۷ شناسه مطلب: 95653
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به كجا مي روم آخر ننمائي وطنم
مانده ام سخت عجب كز چه سبب ساخت مرا يا چه بود است مراد وي از اين ساختنم
-1انسان از كجا آمده است:
بر اساس آيات قرآن مجيد و روايات اسلامي براي انسان عالم هايي ترسيم شده است كه عالم ذر و صلب پدر و شكم مادر سه عالمي است كه انسان قبل از اين كه پا به عرصه اين دنيا بگذارد وارد آن مي شود كه البته امتحان در راحتي و سختي در اين دنيا معنا پيدا مي كند
شما به تفاسير ذيل آياتي كه بر عالم هاي1 - ذر 2- صلب پدر 3- شكم مادر اشاره دارد مراجعه نمائيد. (1(
ولي در واقع در جواب شما اين چنين بايد گفت كه نوعي بيان عالم ذر هم مي باشد: خداوند انسانها را برفطرت الهي خلق نموده است و اين قوه خداپرستي را در نهان هر انساني قرار داده است. لذا انسان بايد هميشه در اين فكر و تصور باشد كه منشا و ريشه و اصل او خدايي و خداجويي قرار دارد و به تبع آن در دنيا رفتارهاي خداپسندانه انجام دهد
2- انسان به كجا مي رود:
قيامت سراي باقي همه انسانها است و همه انسانها به آنجا خواهند رفت و در برابر محاكمه عدل الهي به آنچه از رفتارها و گفتارهائي كه در دنيا انجام داده اند بايد مو به مو و ذره به ذره پاسخگو باشند همانطوري كه در اين آيه اشاره شده است
«اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً؛(2) اللَّه خدايي است كه هيچ خدايي جز او نيست. به تحقيق همه شما را در روز قيامت- كه هيچ شكي در آن نيست- گرد ميآورد و چه كسي از خدا به گفتار راستگويتر است » و يا در اين آيه مي خوانيم « فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ ،وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ؛(3)پس هر كس به وزن ذرهاي نيكي كرده باشد آن را ميبيند. و هر كس به وزن ذرهاي بدي كرده باشد آن
را ميبيند».
و خوشا به حال انسانهائي كه ملاك زندگيشان در دنيا و هر كاري كه انجام ميدهند چه از امور واجب ومستحب و ترك حرام و مكروه و چه مسائل اخلاقي و. . . رضايت الهي بوده است همانطوري كه در اين آيه اشاره شده است جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ؛(4) پاداششان در نزد پروردگارشان بهشتهايي است جاويد كه در آن نهرها جاري است. تا ابد در آنجايند. خدا از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنودند. و اين خاص كسي است كه از پروردگارش بترسد»
3-انسان در كجا هست:
اگر قرآن را باز كنيد خواهيد ديد كه آيات بسياري به سوال شما جواب مي دهد كه انسان در دنيا است و در واقع اگر به خودتان بنگريد بايد گفت: آن چه كه عيان است چه حاجت به بيان است. اما به چند آيه اي كه به دنيا و زندگي پست در آن اشاره مي كند بيان مي كنيم:
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛ (5 ) زندگي دنيا، چيزي جز بازي و سرگرمي نيست! و سراي آخرت، براي آنها كه پرهيزگارند، بهتر است! آيا نميانديشيد؟
فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ؛ (6) و (فزوني) اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتي فرو نبرد خدا ميخواهد آنان را به وسيله آن، در زندگي دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند!
4- چگونه بايد باشد و چه بايد بكند:
بر اساس آيات قرآن مجيد و روايات اسلامي در زمينه حكمت و فلسفه آفرينش انسان گفته مي شود كه آدمي براي آزمايش خلق شده است. او به اين جهان آمده كه در صحنههاي مختلف زندگي دنيوي و بر سر دو راهيها با اختيار خود خوبي و زيبايي را انتخاب كند و از زشتي و پليدي دوري نمايد تا نتيجه آزمايش را در سراي ديگر مشاهده كند. در سراي ديگر نيكوكاران كه از عرصههاي آزمون سرافراز بيرون آمدهاند ، در نعمتهاي بهشتي اند و بدكاران ، در جهنم و عذاب الهي به سر مي برند. پس در حقيقت انسان به دنيا آمده است كه آزمايش شود و انساني را كه خداوند خواسته زندگي كند و نتيجه آزمون را ببيند.
انسان در دنيا براي رسيدن به كمال خلق شده، يعني آمده است كه عمري عبادت خدا كند و پس از آن به سوي معشوق و معبود حقيقي سفر كند و انسان براي پيمودن سير تكامل خويش پا به اين جهان گذارده است. او در اين دنيا آمده است كه پلههاي ترقي و كمال را يك به يك طي كند و خود را به كمال نهايي و قرب الهي برساند.
در قرآن كريم در سوره (ص) به فلسفه آفرينش انسان اشاره شده است: «ما خلقنا السّماء و الارض و ما بينهما باطلاً ذلك ظن الّذين كفروا؛. (7) ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنها است ، بيهوده نيافريديم و اين گمان (كه جهان را بيهوده و بي هدف آفريدهايم) گمان انسانهاي كافر است».
در اين آيه هدف از خلقت انسان آزمودن او دانسته شده، در سوره ذاريات آمده است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الا ليعبدون؛ (8) و ما جن و انسان را نيافريديم مگر براي آن كه عبادت خدا را به جاي آورند».
هدف از خلقت انسان آن است كه در فرصت محدود زندگي دنيوي از سرمايههاي وجودي خود بهره گيرد و بيش ترين سودها را به دست آورد، زيرا انسان بيهوده آفريده نشده است.
اين كه انسان در برابر اين خدا و مخلوقات او چه بايد بكند و چگونه رفتارهايي داشته باشد در وصف انسانهاي خوب و ارزشمند اوصافي را در سوره فرقان( 9) مطرح مي كند كه مواردي از اينها اشاره مي كنيم:
1-بندگان (خاص خداوند) رحمان، كساني هستند كه با آرامش و بيتكبّر بر زمين راه ميروند و هنگامي كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام ميگويند (و با بياعتنايي و بزرگواري ميگذرند)(10)
2-كساني كه شبانگاه براي پروردگارشان سجده و قيام ميكنند(11 (
3-و كساني كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مينمايند و نه سختگيري بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالي دارند. (12 )
4-و كساني كه معبود ديگري را با خداوند نميخوانند و انساني را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق
نميكشند و زنا نميكنند و هر كس چنين كند، مجازات سختي خواهد ديد! ( 13)
5-و كساني كه شهادت به باطل نميدهند (و در مجالس باطل شركت نميكنند) و هنگامي كه با لغو و بيهودگي برخورد كنند، بزرگوارانه از آن ميگذرند. ( 14)
و نكته مهمي كه بايد در اين زمينه بيان نمود اين كه در آيات متعددي از قرآن كريم انسان ها را به تفكر در خلقت آسمان ها و زمين و محيط پيرامون خود دعوت مي نمايد. تفكر در برخي از موارد آثار اعتقادي و در برخي از موارد آثار اخلاقي دارد:
- در بُعد اعتقادي، تفكر و سير در خلقت، همانند نگاه كردن به آينه اي است كه انسان را به امر ديگري رهنمون مي سازد؛ يعني مخلوقات، آيه و نشانه اي از حقانيت وجود خدا هستند:
« سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق؛(15) به زودي نشانههاي خود را در اطراف جهان و در درون جان شان به آن ها نشان ميدهيم تا براي آنان آشكار گردد كه او حق است».
در برخي از موارد در وصف انسان هاي عاقل مي فرمايد:
« الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاما وَ قُعُودا وَ عَليَ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فيِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ؛(16) همان ها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، آن گاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد ميكنند. در اسرار آفرينش آسمان ها و زمين ميانديشند (و ميگويند:) بار الها! اين ها را بيهوده نيافريدهاي! منزهي تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
- اما آثار ديگري كه در تفكر پيرامون محيط خود وجود دارد، مربوط به بُعد اخلاق است. اثر آن بدين گونه است كه تفكر در احوال گذشتگان و آثار و بناهايي كه از آنها به جا مانده، باعث عبرت گرفتن انسانهاي عاقل ميگردد.
5- اما سوال آخر شما:
سوال شما مبهم است و درست مشخص نيست كه منظورتان از اين سوال چيست اما شايد منظورتان اين باشد يا برداشت ما از سوالاتان اين باشد كه آيا انساني را كه خداوند با آن اوصاف بسيار خوب و ويژگي هاي ارزنده در قرآن معرفي مي كند با آن انساني را كه علوم بشري روز و جديد مطرح مي كند تفاوتهائي و تضادهائي دارند كه در جوابتان عرض مي كنيم انسان در ديدگاه قرآن و اسلام همان بندگي در درگاه حق است به طوري كه خداوند مطاع و انسان مطيع است و تحت فرمان بايدها و نبايدهائي است كه خداوند بدان اشاره دارد و اعتقاد به اين كه خداوند هميشه صلاح بنده اش را مي خواهد اما انسان در علوم بشري امروز دنبال چيزهايي است كه صلاح در آن نيست و دنبال استيلاي كامل است تا به حد اعلا برسد و زمين را تحت اختيار خويش بگيريد و معنويت رخت بر بندد و انسان محور زمين و زمان در ميآيد.
در اين زمينه مطالعه كتابهاي استاد شهيد مطهري به ويژه انسان در قرآن و انسان كامل بسيار مفيد است
پي نوشتها:
1. اعراف(7) آيه 172- 174؛ طارق(86) آيات 5 تا 7.
2. نساء(4)، آيه 88.
3. زلزله(99)،آيه 7و 8.
4 بينه(98)،آيه 8.
5. انعام( 6)،آيه 32.
6. توبه(9)، آيه 55.
7. ص (38) آيه 27.
8. ذاريات(51) آيه 56.
9. فرقان(25 )آيات 63 تا77.
10. همان ،آيه 63.
11. همان ، (64(.
12. همان ،(67(.
13. همان ، (68(.
14. همان ،(72(.
15. فصلت(41) آيه 53.
16. آل عمران(3) آيه 191.