مشاوره

ازدواج کنند چه می شود؟
در باره معیارهای یك ازدواج موفق باید به ادبیات تحقیق در این باره مراجعه كرد .معیارهای خود ساخته كه برخاسته از دیدگاه های غیر واقعی و احیانا احساسی است، و ...

اگر دختری و پسری نسبت به هم علاقه داشته باشند و با هم دوست باشند. ولی پدر و مادرشان نگذارند ازدواج کنند چه می شود؟

 ابتدا بهتر است در باره معیارها و ملاك های یك ازدواج خوب كه ضامن پایایی و ماندگاری آن است، توضیحاتی تقدیم دارم.

 در باره معیارهای یك ازدواج موفق باید به ادبیات تحقیق در این باره مراجعه كرد .معیارهای خود ساخته كه برخاسته از دیدگاه های غیر واقعی و احیانا احساسی است، و در ادامة زندگی مشترك همچون حبابی محو خواهد شد، نمیتواند كارایی چندانی در این مورد داشته باشد.

 هیچ كدام از ما نمیتوانیم از  آغاز زندگی زناشویی تمام پیچ و خم های آن را در سال های آتی پیش بینی كنیم . آنچه یش بینی را دشوارتر می سازد، این است كه در جامعه كنونی ما متاسفانه غالب افراد بیش از آن كه تشابه فرهنگی، اقتصادی و فكری را برای انتخاب زوج در نظر بگیرند، در پیروی از احساسات و عواطف خود و معیارهای غیر ضروری و خود ساخته كه مبتنی بر باورهای غلط  و شور حال جوانی است ، اقدام به برقراری رابطه و ازدواج می كنند. بعد از مدتی با افول علاقه احساسی و عاطفی به همدیگر و بروز تضادهای شخصیتی و نگرش های فرهنگی و خانوادگی، بعد از درگیری های لفظی و احیانا فیزیكی و آسیب های روحی و روانی به خود و خانواده های خود پشت در دادگاه های خانواده جهت طلاق حاضر می شوند.

 روال تعیین این كه دو زوج برای ازدواج مناسب هم هستند و یا نه، بدین گونه است كه طرفین به مشاوری كه متخصص در امر مشاوره قبل از ازدواج است ، مراجعه می نمایند . ایشان با كسب اطلاعاتی از زوجین، چون تاریخچه خانوادگی طرفین و خاطرات دوران كودكی آن ها و گرفتن تست های كتل ؛ گلاسر،AAS و نیز همخوانی نگرش های طرفین در مسائل مختلف اجتماعی و باورهای دینی وسیاسی و غیره كه در طی سه جلسه انجام میگیرد ،نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام می كند. بدین صورت كه یا میگوید این دو به رغم علاقه ظاهری كه به هم دارند ، در صورت ازدواج با همدیگر، دچار مشكل خواهند شد . بعد از اُفت علایق احساسی به هم، وارد فاز درگیری های لفظی و احیانا فیزیكی خواهند شد یا این دو به درد ازدواج با هم میخورند ،به شرطی كه فلان توصیه ها را به طور جدی

 مد نظر داشته باشند و به آن عمل نمایند.

 مشاورة قبل از ازدواج به رغم در نظر گرفتن پارامترهای ضروری كه تحقیقات گسترده ای در سطح جهان بر روی آن ها انجام گرفته ،فقط در حدود 75% می تواند به پیش بینی موفقیت یك ازدواج حكم نماید.  بیست و پنچ در صد بقیه بستگی به به كار بستن تدابیری چون مهارت های غنی سازی ازدواج و ارتقای روابط زناشویی در بعد از ازدواج دارد.

 پس اولین پیشنهاد ما به شما این است كه از قوای عقلی و نه احساسی و نیز مشاوره قبل از ازدواج برای انتخاب شریك زندگی آینده خود سود جویید، یعنی در مرحله اول آگاهی بیش تری در مورد خودتان به دست آورید ،به دین معنی كه با تدبر در خود دریابید حقیقتا  چگونه فردی هستید؟ اهداف، ارزش ها و علایق اساسی و اصلی شما در زندگی چیست؟  انتظارات اصلی و اساسی شما از زندگی مشترك چیست؟

 در مرحله بعد انتظارات خود را با انتظارات شخصی كه قصد ازدواج با او را دارید تطبیق دهید . سپس به همراه هم نزدِ یك مشاور قبل از ازدواج با تجربه بروید تا وی با راهكارهای پیش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند . احیانا مشكلات فراروی را با توجه به مولفه های شخصیتی شما و دختر انتخابی؛ به شما تذكر دهد.

  بنابر گفته روانشناسان، ازدواج یكی از انتخاب های مهم و سرنوشت ساز در طول زندگی است . شایسته است كه قدری عمیق تر  و عقلانی تر به این موضوع بیاندیشید. وقتی خانواده تان عقلانیت و استدلال های عقلانی را از شما مشاهده كنند ،در مورد خواسته تان با نرمش بیش تری برخورد می كنند، زیرا تمام پدران و مادران خوشبختی فرزند خود را می خواهند . سختگیری هایی كه می كنند به خاطر این است كه می ترسند گلی را كه با هزار رنج و زحمت پرورده اند ، دچار پژمردگی زود رس گردد.

   مساله دیگر ضرورت توجه جوانان عزیز به مولفه های دینی و فرهنگی در برقراری ارتباط و نیز ازدواج است. باید به این نكته توجه داشته باشید كه هر جامعه ای قوانین و چهارچوب های خاص خود را دارد . اگر خارج از آن چهارچوب ها حركت كنید، با مقاومت هایی روبرو خواهید شد . برخی از دلخوری ها پیش خواهد آمد كه هرگز از یادها زدوده نخواهد شد. بهتر است از كانال های تعریف شده اقدام فرمایید .

  با توجه به آموزه های دینی و فرهنگی ما، رضایت پدر و مادر از فرزندان نقش زیادی در موفقیت های آینده آن ها دارد.

 خودتان نیز وقتی صاحب فرزند شدید و آن ها را با هزاران رنج و مشقت شبانه روزی از شیر خوارگی  تا جوانی  رساندید، خواهید دید كه چقدر به آن ها و تصمیمات شان حساس هستید . در تمام اوقات دل مشغولی این را دارید كه نكند پاره تن تان تصمیمی آسیب زا بگیرد.  پس برای موفقیت های بعدی باید پدر و مادرتان را با خودتان همراه سازید . راه آن برخورد عاقلانه با این قضیه و توجیه عقلانی آن ها نسبت به این قضیه است.

 مطالعه كتاب« عشق هرگز كافی نیست» پرفسور «آرون تی بك» می تواند كمك شایانی به شما در این تصمیم مهم بنماید. این كتاب را مهدی قرچه داغی ترجمه كرده و انتشارات ذهن آویز نیز آن را چاپ كرده است.

دختر از پسر خواستگاری نكند، چه كند؟
یکی از لوازم كار اين است كه با توجه به احتمال پنجاه پنجاه جواب رد يا قبول آن پسر ، پذيراي هر گونه ناكامي احتمالي باشيد. اين گونه ناكامي ها بعضاً دردناك تر است

اگر دختری به پسری علاقه داشته باشد و بداند شرایط مناسب وجود دارد اما نخواهد مستقیماً به پسر بگوید ، دختر از پسر خواستگاری نكند ، چه كند؟

اجازه می خواهم كمی آسیب شناسانه و نه همدلانه به نامه شما نظری بیفكنیم . امید است كه از گزش احتمالی قلم دلگیر نگردید.

 هر كار خلاف عرفي هزينه بردار است . فرد خواهان انجام آن بايد هزينه آن را پرداخت نمايد .عرف درست يا نادرست كشور ما خواستگاري پسر از دختر است . اگر دختر بخواهد در اين مسير پيش دستي كند ، بايد لوازم آن را بپذیرد. بديهي است اين كار در هر صورت (حتي اگر واسطه طوري وانمود كند كه بدون اطلاع شما به رایزنی پرداخته است) باعث تضعيف و تخفيف جايگاه دختر نزد پسر خواهد شد و این یكی از لوازم این كار است.

پسران معمولاً دوست دارند كه خودشان انتخاب كنند تا اين كه منتخب ديگران قرار گيرند.

از لوازم ديگر  كار اين است كه با توجه به احتمال پنجاه پنجاه جواب رد يا قبول آن پسر ، پذيراي هر گونه ناكامي احتمالي باشيد. اين گونه ناكامي ها بعضاً دردناك تر است و بايد منتظر هرگونه بازخوردي از جانب ايشان باشيد.

از لوازم ديگر اين است كه با فرض جواب مثبت ايشان اين احتمال وجود دارد كه در درگيري هاي زناشويي كه طبیعی هر زندگی مشترك است، شاهد سر كوفت ها و سرزنش هاي ايشان مبني بر پيش قدم شدن شما باشيد. سركوفت ها حتمي است و بايد ديد تا چه ميزان قابليت تحمل آن در شما وجود دارد.

از لوازم ديگر باج خواهي و امتياز طلبي ايشان است .معمولاً پسران در اين گونه موارد از آب گل آلود ماهي مي گيرند و شرائط را تا حد امكان به نفع خودشان رقم مي زنند.

چند لوازم ديگر نيز وجود دارد كه به انديشه و تفكر شما واگذار مي گردد.

اما چند نكته:

در قريب به اتفاق موارد دختران بر اساس نظام شناختي خود كه بسيار تحت تاثير نظام عاطفي آنان مي باشد، به جنس مخالف خود علاقه مند مي گردند .  علاقه مندي در بسياري از موارد نقطه اتكا مطمئني براي ورود به يك زندگي مشترك نيست . فرد به جاي رعايت ملاك ها و معيارهاي انتخاب به علاقه خشك و خالي اكتفا مي كند.

دليل اين ناكارآمدي علاقه، مراجعه ده ها زوج خواهان طلاق به دادگاه هاي خانواده مي باشد. اگر سري به اين دادگاه ها بزنيم، با تعجب خواهيم ديد كه بسياري از اين افراد روزي عاشق سينه چاك يكديگر بوده اند.

 با توجه به احتمال بالاي ناكامي و سرشكستگي در اين گونه خواستگاري هاي خارج عرف بهتر است در حد امكان از گام نهادن در اين مسير پر سنگلاخ پرهيز نمایيد. با يك بازنگري جانانه در افكار و بازسازي جانانه در عواطف خود می توانید مسير كم آسيب تري براي نيل به ازدواج موفق فراهم آوريد.

همه راه هاي كم آسيب يا  بي آسيب ازدواج براي شما خواهر گرامي باز است . ضرورتي به ريسك و خطر پذيري شما نيست. چه بهتر كه از همان ابتدا با حفظ نگاه خود از ورود در اين وادي جانكاه پرهيز مي كرديد و خود را در معرض آسيب هاي عاطفي رواني قرار نمي داديد.

 با اين چند خط تغيير مسير نخواهيد داد . به احتمال زياد دير يا زود به خواستگاري مستقيم يا غير مستقيم از ايشان خواهيد پرداخت.

اگر قرار است به هر دليلي به اين كار مبادرت ورزيد، بهتر است زمان انجام آن به تعويق نيفتد . در اسرع وقت به آن اقدام نماييد . ناكامي احتمالي پس از ماه ها يا سال ها انتظار فرسايشي به مراتب شكننده تر است تا اين كه بدون انتظار جانكاه با آن مواجه گرديد .

البته راه معقول تر پرهيز از هرگونه خواستگاري و ازدواج دراز دامنه و پرحاشيه است.

در مراسم خواستگاری چه سوالهایی مهم است؟
یكی از دغدغه‌های جدی برای دختران و پسرانی كه قصد ازدواج دارند، چگونگی مطرح نمودن پرسش‌های مربوط به ازدواج است؛ علاوه بر آن آن ها به این نكته می‌اندیشند که ...

در مراسم خواستگاری چه سوالهایی مهم است؟

یكی از دغدغههای جدی برای دختران و پسرانی كه قصد ازدواج دارند، چگونگی مطرح نمودن پرسشهای مربوط به ازدواج است؛ علاوه بر آن آن ها به این نكته میاندیشند  كه چه پرسش هایی را مطرح سازند تا ترفندهای فرد مقابل را خنثی نموده و به تمام جوانب شخصیتی فرد دست یابند. در این بین سایتهای متعدد و افراد دیگر به طور پیوسته  القا میكنند كه هر چه پرسشهای بیش تر و حساس تر مطرح سازید، احتمالاً به تمام زوایای پنهان وی دست خواهید یافت و در آن صورت میتوانید به شناخت كامل از وی و سپس تصمیم گیری برسید.

یكی از ضرورتهای جلسات آشنایی با یكدیگر، گفتگو درباره مسایلی است كه احتمالاً هدف اصلی زندگی انسانی شما را تشكیل میدهد؛ به گونهای كه فلسفة وجودی خود را بر پایه آن بنا كردهاید. گاهی این امور برای افراد از چنان اهمیتی برخوردار هستند كه زندگی فردی شخص در آن ها خلاصه شده است و بدون آن هرگز به ازدواج رضایت نخواهد داد. در این صورت با افرادی روبرو خواهیم بود كه دست یابی به این امور را به قیمت طلاق توافقی ترجیح میدهند؛ چنان كه ممكن است تحصیل یا اشتغال برای فرد از چنان اهمیتی برخوردار باشد كه در صورت منع توسط همسر فكر می كند كه ضربهای جبران ناپذیر دریافت نموده است. در تمام این موارد لازم است فرد آن ها را مطرح نماید و آن را در عقدنامه یا طی یك سند جداگانه كه به صورت رسمی تنظیم شده است، درج نماید. این مسأله مانع از بروز رفتارهای غیر مسؤولانه و لجاجتآمیز خواهد شد. در مواردی متعدد شاهد هستیم كه فرد مقابل با دستاویز قرار دادن این مسأله تلاش می كند تا رضایت همسر خود را در یك زمینه دیگر كسب كند. مثلاً ممكن است تلاش كند بخش قابل توجهی از حقوق زن را دریافت نماید و در صورت عدم پذیرفتن او، به تهدید منع از اشتغال روی آورد و زن را به پذیرش این درخواست وادار نماید.

این مسأله در زمینه تحصیل نیز رخ میدهد. فرد پس از ازدواج ادّعا می كند : « به كارهای خانه رسیدگی نمی كنید و وظیفه شما درس خواندن نیست؛ بنابراین نباید به تحصیل خود ادامه دهید.»   

یكی از مسایلی كه اغلب دختران و پسران در آستانۀ ازدواج بسیار درباره آن ابراز نگرانی میكنند، نوع و تعداد پرسشهایی است كه باید از یكدیگر بپرسند. این در حالی است كه افرادی تلقین میكنند كه باید بتوانید سؤالات بیش تری را مطرح سازید تا به شناخت كامل تر دست بیابید. به همین دلیل، گاهی افراد با فهرستی بلند و طولانی از پرسشها در جلسه گفتگو حاضر شده و گویا آن را را با جلسه بازجویی یا گزینش استخدامی مشتبه میگیرند. این در حالی است كه فراوانی پرسشها اغلب نامطلوب هستند و مانعی برای یك ارتباط محسوب میگردند؛ در نتیجه فرایند ارتباط را مختل ساخته و عملاً جریان تبادل اطلاعات متوقف میگردد و دستیابی به اطلاعات اساسی و عمیقتر كه مهمتر نیز هستند، ناممكن میگردد.

از سوی دیگر، با توجه به این میل اشباع ناشدنی، هر از گاهی شاهد آن هستیم كه برخی از افراد غیر متخصص، تعداد بی‌‌شماری از این گونه پرسشها را با عنوان «فهرست طلایی» فهرست میكنند و انتظار دارند كه بر پایه آن ها، دختر یا پسر به كشف حقایقی بیبدیل درباره فرد مقابل نایل آیند. برخی از فهرستها مشتمل بر صدها پرسش بوده و به نظر میرسد كه طرح و پاسخدهی به آن ها به ساعتها زمان نیاز دارد و عملاً امكانپذیر نباشد. برخی ایرادات دیگر نیز متوجه پرسشهایی است كه از سوی متخصصین تهیه و تأیید نشده است و كاملاً سادهنگرانه، جزیی و مشكلزا هستند.

 پرسشها همواره ابزاری مناسب برای دست یابی به اطلاعات به شمار آمدهاند. اما متأسفانه هنگامی كه پرسشها به منظور درخواست اطلاعات مربوط به افراد یا اسرار ایشان باشد، به شدّت با خطر تحریف و دستكاری روبرو هستند . همة ما ممكن است به بهتر نشان دادن خود روی آوریم . عقاید واقعی خودمان را پنهان نماییم. این یكی از ایرادات همیشگی است كه پرسشنامهها با آن روبرو هستند. بنا بر این، با باید حداكثر توان پرسشنامهها را در مشخص ساختن واقعیتها در نظر داشته باشیم . گمان نكنیم كه در صورت تهیة یك پرسشنامه طولانی نسبت به تمام حقایق آگاه خواهیم شد؛ چرا كه به خوبی میدانیم كه ارزش مشاهدة در محیط رفتاری اجتماعی و بینفردی به مراتب افزون تر از چند پرسش معمولی است. پس اشتیاق خود را نسبت به جمع آوری هزاران نوع پرسش تعدیل نمایید . در مقابل تلاش كنید تا پرسشهای شما جامع بوده و همة ابعاد را در بر گیرند.

با توجه به آنچه بیان شد، مناسب تر است كه ابعاد هر گفتگو را مشخص سازید كه پرسشها باید در مسیر آن شكل گیرند. تعدادی پرسش اصلی در این زمینه وجود دارد كه ابتدا در ذهن شما شكل میگیرد . الزاماً به فرد مقابل عرضه نمیشود. بخشی از  پرسشها در صورت ارایه پاسخ از پیش تعیین شدهای دارند . به همین دلیل كارایی لازم را ندارند.

آنچه مهم است ، به دست آوردن حسی از اطمینان به در خصوص اطلاعات ضروری است؛ از هر مسیر كه به دست آید. مهمترین ابعاد عبارتند از:

1-      ابعاد اعتقادی و دینی، پایبندی به شرع یا نه، كیفیت و حدود آن،

2-      ابعاد سلامتی(بدنی و روانی)

3-      ابعاد اخلاقی و تربیتی(پرورش فرزندان، )

4-      ابعاد شخصیتی و خلق و خو(عصبانیت، خونسردی، )

5-      ابعاد ارزشها و چارچوبهای مرجع

6-      ابعاد خانوادگی(وضعیت والدین و خواهران، مداخلهجویی، فرزنددار شدن و فرزند پروري)

7-      ابعاد اقتصادی و معیشتی

8-      ابعاد ارتباطی و اجتماعی

9-      ابعاد عاطفی و انگیزشی(علاقمند به كار یا طفرهروی، وابسته یا مستقل)

10-    ابعاد علاقهها و سلیقهها

11-    ابعاد علمی و تحصیلات

روشن است كه برخی ابعاد به شدّت در همتنیده بوده و قابل جداسازی از یكدیگر نیستند؛ اما محورهایی كه باید به خاطر بسپارید ، محورهای كلّی است. با این روش میتوانید به افكار خودتان نظم ببخشید و از اضطراب فهرست كردن رها شوید. اكنون میتوانید هر اندازه كه ضرورت دارد ، بر پرسشها و به ویژه مشاهدات خود بیافزایید تا این محورها كامل شوند.

تا موقعيتش درست بشه و بتونه بياد خواستگاري كار درستيه؟
او خودش مختار است كه با وجود شرايط مالي فعلي به خواستگاري شما بيايد يا نه؟ مجاب كردن خانواده شما به عهده مرد آينده زندگي شماست و شما نبايد آرامش، روح روان ...

ميخواستم بدونم اگه چند سال منتظر پسري بمونم وباهم ارتباط نداشته باشيم تا موقعيتش درست بشه و بتونه بياد خواستگاري كار درستيه؟

به چند دليل به نظر نمي رسد كار صحيحي باشد.

1. به طور معمول با گذر زمان، شرايط و ملاك هاي افراد تغيير مي كند و گاهي عواملي غير ارادي از جمله عدم رضايت خانواده يا پاسخ مثبت آزمايش، مانع از انجام ازدواج مي شود بنابراين هيچ تضميني در صبر و انتظار اين چنيني وجود ندارد.

2. احتمالا پس از چند سال صبر و عدم موفقيت در ازدواج به دلائلي كه در مورد قبل گفتيم، سرخوردگي، احساس شكست، افسردگي، ازدواج گريزي، نفرت از مردان، احساس گناه در صورت به وجود آمدن رابطه، انتقام جويي، از دست رفتن فرصت ازدواج شما را رها نخواهد كرد.

3. با اين فرض كه پس از چند سال بتوانيد با هم ازدواج كنيد مسئله اي وجود دارد و آن اينكه در اينمدت بي بهره از فشارهاي هيجاني، بروز اختلالات خواب، خوراك و افسردگي و در نهايت عدم تمركز و عدم موفقيت در تحصيل و اشتغال نخواهيد بود.

بنابراين توصيه اكيد مي كنيم كه به هيچ وجه به ايشان دل نبنديد. او خودش مختار است كه با وجود شرايط مالي فعلي به خواستگاري شما بيايد يا نه؟ مجاب كردن خانواده شما به عهده مرد آينده زندگي شماست و شما نبايد آرامش، روح روان و آينده خود را به خطر بيندازيد. البته لازم است به اين نكته نيز تاكيد كنيم كه سخت گيري در امور مالي از جانب خانواده ها نيز امر ناپسندي است ولي بهرحال اين فرد بايد بتواند شرايط نسبي مطلوب و ابتدايي تشكيل يك زندگي مشترك را داشته باشد.

چگونه باید از نظر طرف مقابل آگاهی پیدا كنیم؟
در مرحله اول براي خود معيارها و ملاك هايي جهت انتخاب همسر تعيين كنيد. در تعيين ملاك علاوه بر علايق خود سعي كنيد با مشاوران و برزگان مشورت كرده و ...

بهترین راه برای آشنایی با كسی كه قصد ازدواج با او را داریم چیست و چگونه باید از نظر طرف مقابل آگاهی پیدا كنیم؟

برادر گرامي!

 براي آشنايي با كسي كه قصد ازدواج با او را داريد توصيه ميكنيم نكات زير را انجام دهيد:

1- در مرحله اول براي خود معيارها و ملاك هايي جهت انتخاب همسر تعيين كنيد. در تعيين ملاك علاوه بر علايق خود سعي كنيد با مشاوران و برزگان مشورت كرده و ملاك هاي معقول و منطقي براي خود تعيين كنيد. در ضمن سعي كنيد از ايدهآل نگري افراطي خودداري كنيد. گاهي اوقات ممكن است فرد آنقدر ملاك هاي سختي در نظر بگيرد كه تا چندين سال نتواند ازدواج كند؛ از اين رو سعي كنيد ملاك هاي مهم و ضروري  را در نظر بگيريد.

2- يادتان باشد كه يكي از ملاك هاي مهم براي ازدواج موفق هماهنگي در طرز فكر است. از اين رو توصيه ميكنيم قبل از رفتن به خواستگاري با خود خلوت كرده و به صورت صادقانه اصول فكري خود را كه مرتبط با زندگي مشترك است در كاغذي بنويسيد. حتي به دختري كه قصد ازدواج با او  داريد بگوييد او هم چنين كاري بكند.

براي اينكه بهتر بتوانيد اصول فكري خود را شناسايي و ثبت كنيد، دو سوال زير را در بالاي برگه نوشته و سپس به طور صادقانه به آن ها پاسخ دهيد:

الف) چه چيزهايي مهم است كه اگر باشند ميتواني با همسرت زندگي كني؟

ب) چه چيزهايي برايت مهم است كه اگر نباشند نميتواني با همسرت زندگي كني؟

به عنوان مثال ممكن است يكي بنويسد «براي من مهم است كه همسرم ، متدين باشد، خانهدار باشد، محجبه باشد، كمتر با والدين خود رفت و آمد داشته باشد، گرم مزاج باشد و...؛ بهگونه اي كه اگر اين شرايط را نداشته باشد، نميتوانم با او زندگي كنم.»

البته اين مثال بود ولي شما با توجه به روحيات و ويژگي هايي كه داريد تمام اصول و تعصبات  فكريتان را كه مرتبط با زندگي مشترك است، شناساسايي كرده و در كاغذي بنويسيد. هنگامي كه خواستيد براي خواستگاري دختري برويد اينها را در جلسه مطرح كرده و در موردشان بحث كنيد تا از نظر طرف مقابل مطلع شويد.

3- در مرحله بعد براي شناخت  روحيات كسي كه قصد ازدواج با او را داريد بايد تحقيق كنيد.

 در تحقيق سعي كنيد از خويشان نزديك، دوستان، همكاران، و حتي دشمنان شخصي او  پرسش كنيد كه روحيات  اين دختر چگونه است. البته اين تحقيق براي پيش آگاهي است و بايد از راه هاي ديگر سعي كنيد صحيح يا غلط بودن نتايج را ثابت كنيد. از اين رو تا حد امكان سعي كنيد از افراد بيشتري پرس و جو كنيد تا نتايج بهتري به دست آوريد.

4- در جلسات معارفه رسمی در مورد مسائل بسيار مهمي كه مربوط به زندگي مشترك است صحبت نماييد.

در اين  جلسات معارفه كه تحت نظر بزرگان انجام ميگيرد، اصول فكري را كه قبلا هم  شما و  هم دختر، آماده كردهايد در جلسه مطرح كرده و در مورد آن ها بحث كنيد. دراصول فكري يا بايد به توافق برسيد و يا به تفاهم و الا اگر دراين اصول موارد اختلافي باقي بماند، احتمال دارد در آينده دچار مشكلاتي شويد. در ضمن در اصول فكري راجع به دينداري، اهداف آينده، مشي كلي زندگي، چگونگي ارتباط با خانواده، خويشان و نزديكان بيشتر دقت كنيد.

برادر گرامي!

 امكان دارد گفتگوهاي شما چند جلسه طول بكشد؛ اما توجه داشته باشيد تا حد امكان اين گفتگوها تبديل به روابط عاطفي نگردد، زيرا اگر عواطف غلبه كند ممكن است متوجه عيوب همديگر نشويد؛ در نتيجه بعد از ازدواج و متعادل شدن عواطف، عيوب آشكار شده و مشكل ساز ميشوند.

5- مسئله ديگر كه براي ازدواج موفق  لازم است، هماهنگي و متناسب بودن در ويژگيها شخصيتي است. براي كشف اين مسئله علاوه بر تحقيق و دقت در رفتار ايشان، توصيه ميكنيم كه پيش مشاور رفته و  تست های شخصيت را انجام دهيد؛ تا مشاور از طريق مصاحبه و اجراي تست بتواند ويژگي هاي شخصيتي شما را تا حدودي شناسايي و با يكديگر بسنجد بعد از مقايسه ميتواند موفقيت يا عدم موفقيت شما را در ازدواج پيشبيني كند و يا اينكه حداقل مشكلات احتمالي را بيان ميكند تا از الان به فكر اصلاح آن باشيد.

به عنوان نمونه اگر معلوم شود كه دختر مورد نظر دچار  بدبيني افراطي (پارانويا) يا دچار وسواس شديد است، آن موقع يا بايد قبل از ازدواج درمان شود، يا اينكه خودتان را براي زندگي سخت آماده كنيد.

جمعبندي

 پس بطور كلي براي شناخت طرف مقابل بايد:

 1- از قبل معيارهاي جهت انتخاب همسر داشته باشيد؛

 2- از قبل اصول و تعصبات فكريتان را شناسايي و آماده كرده باشيد.

 3- تحت نظر بزرگان چند جلسه با دختر ملاقات كرده و در مورد اصول فكري خودتان صحبت كنيد تا ببينيد چه واكنشي دارد؛

 4- از خويشاوندان نزديك، دوستان، همكاران و همسايگان در مورد روحيات و ويژگيهاي دختر  تحقيق كنيد و در پايان همه آن ها را جمع بندي كنيد.

 5- هر دو نزد مشاور متبحر  رفته، از او بخواهيد كه از طريق مصاحبه و انجام تست، ويژگيهاي شخصيتيتان را شناسايي و با هم مقايسه كند.

در پايان سه كتاب معرفي مي كنيم كه مطالعه آن ها مي تواند مفيد باشد:

- جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، انتشارات پارسايان

- انتخاب همسر، ابراهيم اميني، چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي

- تشكيل خانواده در اسلام، علي قائمي، ناشر اميري.

آيا مي توان گفت بين ما كفويت ايماني و تقوايي وجود دارد؟
مسلماً آنچه كه در ازدواج مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج است. هر چقدر همخوانی و كفویت بیش تر باشد، سلامت ...

اگر درجه  ايمان و تقواي من در حدّ مقيد بودن به واجبات (و ترك محرمات) باشد،و طرف مقابل (دختر) علاوه بر واجبات، به مستحبات (و ترك مكروهات) نيز "مقيّد" باشد؛ آيا مي توان گفت بين ما كفويت ايماني و تقوايي وجود دارد؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. مسلماً آنچه كه در ازدواج مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج است. هر چقدر همخوانی و كفویت بیش تر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیش تری برخوردار است و می توان به موفقیت و پایداری ازدواج در آینده امیدوار گشت.

2. یكی از مهم ترین ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج، دينداري به معناي واقعي كلمه است، اين مسئله تا آن جا اهمیت دارد كه از سوی اولیای دین، يكي از اركان مهم در انتخاب همسر تلقی می گردد.

پاي بندي كامل به اسلام و دین و آن را با جان و دل پذيرفتن و به آن عمل كردن، از جمله شرايط مهم دو جوان است كه مي خواهند ازدواج كنند. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين يا بي توجه به مسائل ديني باشد، زندگي آن دو مقرون با خوشبختي نخواهد بود. انسان ديندار هرگز نمي تواند با همسر بي دين كنار بيايد، چون نقص بي ديني و لا ابالي گري هرگز قابل بخشش نيست .

كسي كه پاي بند به دين نيست، تضميني وجود ندارد كه پاي بند رعايت حقوق همسر و ادامه زندگي مشترك باشد. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين باشد، زندگي آنان روي سعادت را نخواهد ديد. سعادت بدون ديانت محال است. اگر هر دو بي دين باشند، باز تضميني وجود ندارد كه رعايت حقوق يكديگر را بنمايند. البته منظور از دينداري و تديّن اين است كه دختر و پسر پاي بند كامل به اسلام داشته باشند . اسلام را با جان و دل پذيرفته و در عمل به آن در سطح انجام واجبات و ترك محرمات، كوشا باشند، نه تدين سطحي و بي ريشه و بي عمل كه به هیچ وجه امر مطلوبی قلمداد نمی شود.

پيامبر(ص) به شخصي كه مي‏خواست ازدواج كند، فرمود: "عليك بذات الدين؛ (1) بر تو باد كه همسر ديندار بگيري".

در مورد ديگري فرمود: "كسي كه با زني به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش وا مي‏گذارد . كسي كه فقط به خاطر زيبايي با زني ازدواج كند، دراو امور ناخوشايند خواهد ديد. كسي كه به خاطر دين و ايمانش با او ازدواج كند، خداوند همه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد كرد".(2)

ديندار بودن، به اين است كه داراي صفات ذيل باشد: عفت، حجاب، حيا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏مند به قرآن و اهل بيت پيامبر(ص)، ترس از خدا داشتن، آبرونگه‏دار بودن، اسرافكار نبودن و...

3. در فرض پرسش شما، معیار و ملاك دینداری در سطح مطلوب و ایده آل وجود دارد، یعنی اینكه هر دو به دین اسلام معتقد هستید . به انجام واجبات و ترك محرمات مقید و پایبند می باشید . این نكته بسیار مثبتی محسوب می گردد. تنها تفاوتی كه در مورد شما و دختر وجود دارد، تقید ایشان بر انجام مستحبات و ترك مكروهات است. این تفاوت در كنار تقید واقعی وی به انجام واجبات و ترك محرمات، نمی تواند مشكلی در ازدواج شما به وجود بیاورد و خللی ایجاد كند، حتی می تواند به عنوان یك عامل برانگیزاننده مثبت، شما را در گرایش به این مرحله تشویق و ترغیب نماید و موجبات رشد و ترقی شما را فراهم سازد.

4. با این حساب، در ازدواج شما كفويت و تناسب دینداری، در سطح نسبتاً بالایی وجود دارد . در صورت رعایت كفويت و تناسب، در سایر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج، می توان پیش بینی كرد  ازدواج موفق و پایداری را در آینده رقم خواهید زد.

موفق باشید.

 

پي‏نوشت‏ها:

1 . وسائل الشیعه، ج 14، ص 30.

2 . همان، ص 31.

همشهری بودن زن و شوهر در موفق بودن ازدواجشون خیلی مهمّه؟
همشهری بودن به تنهایی دلیل بر موفقیت و سعادت ازدواج نمی تواند باشد، چرا كه عوامل مهم تر دیگری در ازدواج دخیل هستند كه با نبودن آن ها دیگر نوبت به این عامل ...

كه طبق اصل كفویت، همشهری بودن زن و شوهر در موفق بودن ازدواجشون خیلی فاكتور مهمیه؟

همشهری بودن به تنهایی دلیل بر موفقیت و سعادت ازدواج نمی تواند باشد، چرا كه عوامل مهم تر دیگری در ازدواج دخیل هستند كه با نبودن آن ها دیگر نوبت به این عامل نمی رسد. می توان گفت كه همشهری بودن در معیارهای ازدواج جزء عوامل دسته سوم و چهارم به شمار می رود. وجود آن در كنار عوامل دسته اول و دوم و معیارهای اساسی ازدواج، پیوند ازدواج را مستحكم تر و روابط را شیرین تر می كند. تفاوت ها را به حداقل می رساند. بر اساس نظریه ای كه معتقد است بیش ترین تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاك ها و معیارهای ازدواج نشانگر سلامت و موفقیت ازدواج در آینده است، می تواند ضامن موفقیت و تداوم ازدواج دختر و پسری گردد كه با هم در تمامی معیارهای ازدواج بیش ترین تناسب و همخوانی را دارند.

 از مزیت های همشهری بودن این است كه می تواند تفاوت فرهنگی و تفاوت در آداب و رسوم را به حداقل برساند. برخی اصطكاك ها و سوء برداشت های از این جهت را كاهش دهد. گاهی شناخت پیدا كردن از دو طرف و خانواده ها را تسهیل گرداند. همین طور در هزینه های زندگی مثل هزینه های رفت و آمد صرفه جویی به عمل آورد. البته همان طور كه در ابتدا اشاره كردیم، این عامل به تنهایی جزء عوامل حیاتی و اساسی ازدواج تلقی نمی گردد. در كنار عوامل اساسی ازدواج و به طفیلی آن ها ارزش و اهمیت پیدا می كند. در كنار آن ها يك ارزش و امتياز به حساب می آید. در موفقیت و سعادت زندگي مشترك تأثير می گذارد.

اگر  دختر و پسر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج را به درستی بشناسند و سعی كنند در انتخاب همسر خصوصاً در ملاك ها و معیارهای اساسی و دسته اول بیش ترین تناسب و همخوانی را با یكدیگر داشته باشد، عدم تناسب در برخی معیارهای دسته سوم و چهارم و برخی تفاوت های دیگر، خیلی ضربه ای به ازدواج و تشكیل زندگی مشترك و كیفیت روابط آن ها وارد نمی كند. البته این را بدانید كه تناسب صد در صد در ازدواج غیر ممكن و بلكه امر محالی است. برخی از تفاوت ها را در ازدواج نمی توان به كلی حذف كرد چرا كه برخی تفاوت ها لازمه زندگی است. دختر و پسر می بایست با همفكری و تفاهم برخی از آن ها را از میان بردارند و یا به حداقل برسانند و راه های كنار آمدن با آنها را بیاموزند. از طرف دیگر برخی از تفاوت ها به زندگی و روابط زوجین شیرینی خاصی می بخشد. بر زندگی آنان تنوع ایجاد می كند. آن را از یكنواختی خارج می كند.

آیااصرار به ادامه جهت جواب مثبت صحیح می باشد؟
خواستگاری كردن از هر دختری آداب و رسوم خاص خود را دارد خصوصاً در خانواده های اصیل و سنتی كه معمولاً خانواده ها عنایت ویژه ای به آداب و رسوم خواستگاری و ...

یكبار از خانمی خواستگاری كردم وجواب منفی دادند(البته فقط از طریق تماس تلفنی و یكبار حضوری با خودش). اما دوباره بعد از 5ماه با اس وتلفن تماس برقرار كردم كه با احترام كامل جواب اس و تلفن ها را می دهد اما باز جواب منفی میدهد. 1- آیااصرار به ادامه جهت جواب مثبت صحیح می باشد؟ و تا چه حد؟ 2- جه راههای مناسبی جهت جواب مناسب گرفتن از دختر خانم پیشنهاد می كنید؟ لازم به یاداوری است جواب منفی را به این دلیل كه من(خانم) لایق شما نیستم میدهد. سن من 34 و دختر خانم 27 می باشد.تحصیلات من كاردانی و خانم كارشناسی و هر دو شاغل می باشیم.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني

خواستگاری كردن از هر دختری آداب و رسوم خاص خود را دارد خصوصاً در خانواده های اصیل و سنتی كه معمولاً خانواده ها عنایت ویژه ای به آداب و رسوم خواستگاری و ازدواج دارند و دوست دارند كه خواستگار دخترشان تنها از طریق خانواده و در قالب خواستگاری رسمی اقدام كند. در مورد شما نیز بهتر بود این گونه عمل می كردید و ابتدا از طریق خانواده خودتان و یا یكی از اعضای خانواده خواسته خود را مطرح می كردید. یكی از مزیت های اقدام از طریق خانواده این است كه بحث خواستگاری به صورت جدی پیگیری می شود و خانواده های دو طرف به صورت جدی وارد عمل می شوند و در مورد ازدواج دختر و پسرشان تصمیم می گیرند اما، خواستگاری كردن غیر از طریق خانواده و به صورت پنهانی آن هم مستقیماً توسط خودتان، بحث ازدواج را در حد یك شوخی تنزل می دهد و چه بسا ممكن است دختر و یا خانواده او آن را نوعی بی احترامی تلقی كنند و خود این باعث دادن پاسخ منفی به خواستگار گردد.

برای این كه از سردرگمی بیرون بیایید و تكلیف خودتان را روشن كنید، توصیه می شود كه از طریق خانواده ها و به صورت جدی اقدام به خواستگاری از دختر مورد نظر كنید. اگر باز پاسخ دختر مورد نظر منفی بود، آنگاه می توانید علت و یا دلایل آن را بشنوید البته یادتان باشد كه او نیز همانند شما حق انتخاب دارد و می تواند به هر دلیلی پاسخ منفی بدهید و دلایل خود را هم ذكر نكند و یا از گفتن آن امتناع بورزید بنابراین، خیلی هم لازم نیست اصرار داشته باشید و خودتان را به آب و آتش بزنید و بخواهید دلایل مخالفت او را بشنوید و یا نظر او را تغییر دهید. منظورمان این است كه اصرار شما نباید بیش از اندازه و طولانی گردد البته گاهی به صورت طبیعی، خانواده دختر و همچنین خود دختر ممكن است در این قضیه مقداری ناز كنند و این طبیعی است اما اگر این مقدار از حد و اندازه خود بگذرد و غیر طبیعی گردد در این صورت، بهتر است از ازدواج با آن دختر صرف نظر كنید و مورد دیگری را برای ازدواج در نظر بگیرید.

این كه می فرمایید: دختر مورد نظر دلیل مخالفت خود از ازدواج با شما را  لایق نبودن خود می داند، در حد یك تعارف است و به نظر دلیل قانع كننده ای نمی آید و نیاز به بررسی عالمانه دارد. ممكن است دختر مورد نظر همانند برخی از دختران كه مشكلات و محدودیت های از لحاظ خانوادگی، اقتصادی، سطح اجتماعی و... دارند و این گونه مشكلات باعث می گردد كه آنها دچار نوعی خودكم بینی و احساس حقارت گردند و احیاناً از ازدواج با فردی بالاتر از خودشان خودداری می كنند، بوده باشد و به جهت این گونه مسائل، خود را لایق ازدواج با شما نمی داند و یا ممكن است او شما را نمی پسندد و این گونه برای این كه شما را نرنجاند دلیل می آورد. به هر حال، توصیه می شود برای این كه به جواب روشنی برسید از طریق خانواده به خواستگاری دختر مورد نظر بروید و در جلسه خواستگاری رسمی و جلسات دیگر به گفتگو با او بپردازید و سعی كنید به طریقی دلایل اصلی مخالفت او را پیدا كنید و پاسخی منطقی و مناسب در رد آن پیدا كنید و بیان نمایید. اگر چنانچه باز دختر مورد نظر راضی به ازدواج با شما نبود و خواستگاری های مكرر و فرستادن چندین واسطه افاقه نكردد در این صورت، همان طور كه عرض كردیم بهتر است از ازدواج با او صرف نظر كنید و بیش از این وقت و عمر خود را در این قسمت هزینه نكنید و هدر ندهید.

این را بدانید، اصرار شما برای ازدواج تا زمانی ارزشمند است كه اولاً دختر مورد نظر واقعاً دختر مناسبی برای ازدواج با شما باشد و تا اندازه زیادی در معیارها و ملاك های ازدواج با شما تناسب و همخوانی داشته باشد، ثانیاً بیش از اندازه عرف معمول جامعه نباشد، ثالثاً باعث زیر سؤال رفتن عزت و كرامت ذاتی شما نگردد و نیز موجب از بین رفتن عمر گرانبهای تان نشود.

جوان در كشمكش بین سنت و مدرنیته قرار می گیرد.
متأسفانه برخی از جوانان با دیدن مشكلات زناشویی بین پدران و مادران خود كه به شكل سنتی ازدواج كرده اند، بدلیل اینكه اختلافات آن ها را ناشی از ازدواج می بینند ...

 در روش سنتی دختر و پسر همدیگر را بعد از ازدواج می شناختند و ممكن است دچار مشكل شوند و شیوه مدرن هم در خانواده و فرهنگ ایرانی پسندیده به نظر نمی آید.در نتیجه جوان در كشمكش بین سنت و مدرنیته قرار می گیرد.

متأسفانه برخی از جوانان با دیدن مشكلات زناشویی  بین پدران و مادران خود كه به شكل سنتی ازدواج كرده اند، به دلیل اینكه اختلافات آن ها را ناشی از ازدواج می بینند، به ازدواج های مدرن روی می آورند.  معتقدیم، جهت جلوگیری از سوگیری های نادرست، به تحقیق و آمارگیری كاملا حساب شده ای نیاز داریم تا از هرگونه تلقی آسیب زا جلوگیری شود.

البته گرایش به ازدواج های مدرن بی تأثیر از فرهنگ غیر خودی نیست. برخی به تاثیر از فرهنگ غرب این گونه ازدواج می كنند؛ اما توجه ندارند كه بنا هست در ایران و با فرهنگ ایرانی زندگی كنند كه تناسبی با فرهنگ غرب ندارد و نمی شود غربی ازدواج، و ایرانی زندگی كرد. در غرب، دختر و پسر آشنا می شوند و مدتی با هم رابطه دارند. اگر همدیگر را برای زندگی مشترك پسندیدند، نامزد می شوند و پس از مدتی با هم ازدواج می كنند. در صورت عدم توافق، به راحتی از هم جدا می شوند . در این فرآیند، خانواده دو طرف چندان نقش و جایگاهی ندارند. علت این رفتار، ضعف بنیان خانواده و مهم نبودن آبرو و عفت است. بر این اساس می توان گفت كه علل جدی اختلافات برخی ایرانیان مقیم غرب، همین مساله است كه ایرانی اند؛ اما می خواهند با فرهنگ و قانون عرفی غرب زندگی كنند.

 ما هم قبول داریم در مواردی متاسفانه به دلیل عدم امكان آشنایی دوطرف، بعضی از ازدواج های سنتی دچار شكست شده اند؛ اما معتقدیم با توجه به مشكلات روز افزون ازدواج به سبك مدرن، بهترین گزینه پیش روی، به روز كردن سبك های سنتی و بهره گیری از نقاط مثبت روش گذشتگان است.

در ازدواج مدرن اگر چه آشنایی و شناخت دوطرف، قبل از ازدواج كلید می خورد. اما  آشنایی ها دارای آسیب های مهمی است كه در ذیل بیان می گردد:

1.در بسیاری از مواقع این گونه آشنایی ها باعث ایجاد دلبستگی می شود. متاسفانه خاصیت  دلبستگی بسته به میزان و مدت آشنایی این است كه افراد پس از پی بردن به عدم كفویت و نداشتن شروط لازم در طرف مقابل، به هیچ وجه حاضر به جدایی نیستند. در این موارد متأسفانه در انتخاب همسر به خوب بودن عرفی اكتفا می شود . به كفوء بودن یكدیگر توجه كم تری می كنند. در حالی كه محور معیارهای انتخاب همسر، كفوء بودن است ( تناسب، هماهنگی، همتایی، همشأنی، سنخیت، همطرازی بین دختر و پسر و به اصطلاح با هم جور در آمدن زن و شوهر).

2.در مواردی دیگر دختر یا پسر پس مجاورت ها و دوستی های نسبتا طولانی مدت، به نقص یا نقائص جسمی یا روحی طرف مقابل پی برده و در عین حال به دلیل دلسوزی یا حس ترحم و حتی در مواردی ترس از نفرین طرف مقابل، دست به اقدامی ایثارگرانه می زند و با طرف مقابل ازدواج می كند. غافل از اینكه این گونه ازدواج ها علاوه بر مخالفت های شدید والدین، حتی درصورت تحقق ازدواج، می تواند در آینده به طلاق منجر شود.

3.       یكی دیگر از مشكلات آشنایی های قبل از خواستگاری رسمی، ایجاد خسارات جسمی و روحی خصوصا در دختران است. متاسفانه در این مورد كه بیش تر پسرها به دلیل پایین بودن آستانه تحمل جنسی مقصر شناخته می شوند، دختر پس از انجام خواسته های هرچند نامعقول پسر، عفت و حیای خود را دست خورده می بیند و به ناچار تحت هر شرایطی حاضر است تا با فردی كه قطعا در آینده هم می تواند دست به خطاهای جنسی متعددی بزند، ازدواج می كند.

با توجه به آسیب هایی كه در بالا بیان گردید، به نظر می رسد اگر ازدواج سنتی به روز شود و فرایند خواستگاری كه ركن اساسی ازدواج سنتی است، به شكل درست انجام شود، مشكلات ازدواج سنتی از بین خواهد رفت . از پیامدهای ازدواج مدرن نیز در امان خواهیم بود. علاوه بر اینكه امروزه علاوه بر سپری كردن مراسم خواستگاری می توان با خواندن صیغه محرمیت موقت، یا سایر تدابیر دیگر، فرصت كافی را برای آشنایی بیش تر فراهم نمود. با این توصیف، با توافق خانواده ها، دو طرف می توانند در سطح خانواده تا زمان جاری شدن صیغه دائم، روابط خوبی داشته باشند. 

اگر به خواستگاری هم برویم با ۱ جلسه شاید ظاهر سازی باشد و ...
اگر خواستگاري به صورت صحيح و درست انجام شود و مراحل مختلف آن كامل صورت بگيرد، امكان شناخت تا حدود زيادي وجود دارد. البته اين طور نيست كه با يك جلسه صحبت ...

چگونه باید ۱ دختر و پسر از نظر اخلاق و رفتار یكدیگر آشنا شوند؟ رابطه قبل از ازدواج كه حرام است(و من هم قبول دارم كه حرام است..) اگر به خواستگاری هم برویم با ۱ جلسه شاید ظاهر سازی باشد و ما نمی توانیم به طور واقع از اخلاق یكدیگر با خبر شویم و اگر تعداد جلسات ادامه پیدا كند ،حس دلبستگی (مخصوصا در دختران) ایجاد می شود (افراد فوقالعاده زیادی دیدهام كه این حالت اتفاق افتاده) و اخلاق بعد از سرد مزاج یا گرم مزاج بودن مهمترین بخش ازدواج است كه اگر اخلاق یكدیگر با هم تقریبا اتفاق نظر نداشته باشد ،مشكلات زیادی اتفاق میافتاد...

اگر خواستگاري به صورت صحيح و درست انجام شود و مراحل مختلف آن كامل صورت بگيرد، امكان شناخت تا حدود زيادي وجود دارد. البته اين طور نيست كه با يك جلسه صحبت، شناخت كافي صورت بگيرد، بلكه احتياج به جلسات متعدد است. البته بايد سؤالات اوليه و مهم و كليدي تر را در جلسه اول مطرح كرد و جواب ها را شنيد. سپس بعد از جلسه در مورد آن ها بايد فكر كرد. اگر تناسب وجود نداشت، بايد ادامه خواستگاري متوقف شود. اگر جواب سؤال هاي كليدي تر حاكي از اتفاق نظر بود، قرار براي جلسه دوم گذاشته مي شود. همين طور عمل شود تا جلسه هاي ديگر. پس اگر دختر و پسر بلد باشند كه در جلسه اول خواستگاري چه مطالبي را مطرح كنند، نتيجه كلي و اجمالي را در همان جلسه اول خواهند گرفت. اگر كه نتيجه جلسه اول مثبت بود ،به اين معناست كه در كليات و مسائل مهم با همديگر توافق دارند و مي توان به جلسات ديگر فكر كرد.

شايد افرادي كه شما شاهد وابستگي و دلبستگي آن ها بوده ايد ،در خواستگاري دقيق عمل نكرده اند. يعني به جاي اينكه در جلسه خواستگاري براي كسب شناخت از روحيات طرف مقابل تلاش كنند، ناخود آگاه رابطه عاطفي با همديگر برقرار كرده  و از مسائل اصلي دور شده اند، سپس در جلسه مثلا چهارم، چيزي را متوجه شده اند كه كل قضيه را منتفي مي كند. در اين جا اگر دقت مي كردند،شايد همان جلسه اول قضيه را منتفي مي كردند و كار به دلبستگي نمي كشيد.

پس تعداد جلسات خواستگاري ( به اين معنا كه دختر و پسر با يكديگر صحبت كنند) بايد بيش تر از يك دفعه باشد و شايد 3 يا 4 جلسه خوب باشد. جلسات را بايد مديريت كرد؛ يعني در جلسه اول مطالب مهم تر مطرح مي شود و در صورت توافق ، جلسه دوم با موضوعات كم اهميت تر، و سپس در صورت توافق جلسه سوم و ....

صحبت كردن دختر و پسر لازم هست ، ولي كافي نيست، بلكه بايد تحقيق و تفحص در مورد طرف مقابل و خانواده او صورت بگيرد ،مثلا موضوعاتی مانند روابط پدر و مادر ، محل كار و تحصیل ، دوستان انتخابی ، وضعیت اعضای ازدواج كرده با همسران خود بسیار مفید خواهد بود .پس ارتباط مستقیم همیشه شناخت كاملی را به انسان نمی دهد، بلكه تحقیقات دقیق و جزیی محلی از افراد حتی المقدور غیر خویشاوند در محل زندگی و تحصیل و... بسیار راهگشا خواهد بود.

 در خواستگاري ها بايد از اعضاي خانواده كمك گرفت تا شناخت بيش تري نسبت به طرف مقابل و خانواده او صورت بگيرد. در اين جا بزرگ ترها خيلي مي توانند كمك كنند و چون تجربه بيش تري دارند، تشخيص هاي آن ها هم قابل اعتماد تر است.

گرم يا سرد مزاج بودن دختر و پسر در صورتي مي تواند مشكل ساز شود كه اختلاف زيادي بين آن دو باشد. اما معمولا افراد در اين زمينه در حد متوسط هستند.مطرح كردن آن بهتر است كه در جلسه اول نباشد. در ضمن خيلي از دخترها و پسرها فكر مي كنند كه سرد  یا گرم مزاج هستند، در صورتي كه تشخيص شان درست نيست، چون صرف ميل جنسي زياد در دوران مجردي دليل گرم مزاجي نيست. همين طور ميل جنسي كم در مجردي هم دليل سرد مزاجي نيست.

 سعي كنيد كه در جلسه اول مسائل مهم تري را رصد كنيد تا شناخت كلي پيدا كنيد. مسائلي مثل اعتقادات، استقلال فكري، ارتباطات اجتماعي، اشتغال، ارتباطات فاميلي، فعاليت هاي سياسي و اجتماعي و .... اگر برآيند شناخت تان در جلسه اول مثبت بود، مي توان جلسات آينده را ترتيب داد و به اين وصلت اميدوار بود.

 با توجه به سن تان شايد تجربه و اطلاعات كمي از ملاك هاي انتخاب همسر داشته باشيد.حتما لازم است كه از بزرگ ترها و افراد آگاه كمك بگيريد. هم چنين مي توانيد از مراكز مشاوره اي كه با چند جلسه حضور دختر و پسر، توافق يا عدم توافق شخصيتي طرفين را تشخيص مي دهند، كمك بگيريد.

 بايد فاصله زمان آشنايي تا زمان عقد شرعي را كمي بيش تر كرد. تا زمان خوانده شدن عقد شرعي مي توان خواستگاري را به هم زد. البته نه به خاطر دلائل واهي و بي مورد، بلكه اگر واقعا مشكلي در بين بود.

براي كسب اطلاع از معيارهاي صحيح انتخاب همسر، كتاب "جوانان و انتخاب همسر: استاد علي اكبر مظاهري و كتاب " گلبرگ زندگي " استاد حسين دهنوي را مطالعه كنيد.

صفحه‌ها