ستار العیوب

با توجه به آیات و روایات، همه اعمال انسان، ثبت شده و در قیامت آشکار می‌شود؛ اما برای مؤمنانی که توبه کنند و عمل صالح انجام دهند، خداوند گناهانشان را می‌پوشاند.

پرسش:

گناهانی که از آن‌ها توبه کرده‌ایم، در نامه اعمال ما ثبت می‌شوند و به ما نشان داده می‌شوند و مایه شرمساری ما می‌گردند یا همه آن‌ها محو و نابود می‌شوند و به روی ما نمی‌آورند؟

پاسخ:

مقدمه

بر اساس آیات قرآن، اعمال انسان‌ها با دقت ثبت می‌شود و در قیامت برای او آشکار خواهد شد؛ اما برای مؤمنانی که توبه کرده‌اند، آیا این قاعده همچنان برقرار است؟ آیا گناهان گذشته در قیامت دیده می‌شود، یا رحمت الهی پرده بر آن‌ها می‌کشد؟

 در ادامه در قالب نکاتی به پاسخ این سؤال می‌پردازیم.

 

متن اصلی پاسخ:

نکته اول: اصل اولی، ثبت و ظهور همه‌ی اعمال:

همان‌طور که می‌دانیم در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که نشان می‌دهد خداوند بر همه‌چیز آگاه، (1) حافظ، نگهبان (2) و شاهد بوده، (3) به آنچه عمل می‌شود احاطه دارد، (4) مأموران و فرشتگانی را برای ثبت اعمال گمارده، (5) در روز قیامت، هر ذره از عملکرد خیر و شر، پیشِ‌روی انسان حاضر بوده (6) و کارنامه هر نفر با آنچه در دنیا مرتکب شده بودند، به گردنشان آویخته خواهد شد. (7) در یک بیان کلی، انسان در روز قیامت جهت حسابرسی اعمال خویش حاضر شده و عملکرد ایشان در دنیا اعم از نیک و شر در مقابلش قرار خواهد گرفت.

نکته دوم: استثنائات بر اصل اولی:

اما دسته‌ای دیگر از آیات، اشاره دارند که اگر بندگان به اموری نظیر ایمان، عمل صالح، توبه، (8) پرهیز از گناهان بزرگ، (9) نماز، زکات، تصدیق رسولان، کمک به نیازمندان، (10) پرهیزگاری (11) و ... روی‌آورند، خداوند متعال گناهان آنان را پوشانده، بدترین اعمالشان را آمرزیده، بدی‌هایشان را تبدیل به نیکی می‌کند. در این راستا، از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود:

 «هرگاه بنده، توبه واقعی کند خداوند او را دوست می‌دارد و در دنیا و آخرت گناهان او را می‌پوشاند. راوی سؤال می‌کند: چگونه این کار انجام می‌شود؟ امام علیه‌السلام می‌فرمایند: خداوند حافظه دو فرشته مسئول نوشتن اعمال را پاک می‌کند و به اعضا و جوارح او و به زمین می‌گوید گناهان او را کتمان کنید. پس زمانی که خداوند را ملاقات می‌کند هیچ شاهدی نیست که بر گناهان او شهادت دهد.» (12)

بر این اساس، علامه طباطبایی رحمه‌الله علیه، توضیح می‌دهند که اگر کسی در زندگی دنیوی، گناهکار یا بی‌ایمان بوده، سپس توبه نموده و عملکرد خویش را اصلاح و جبران نماید، گناهانش آمرزیده و پوشیده شده(13) و حتی در شرایطی، به حسنات و خوبی‌ها تبدیل می‌شود(14) و دیگر گناهی وجود نخواهد داشت تا در نامه عمل ایشان ثبت شود و به هنگام قیامت و حسابرسی موجب شرمساری وی گردد. (15) بنابراین آیات توبه، عفو، ایمان و ... به‌منزله استثناهایی برای آیات دسته اول محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که از این طریق، آدمی از گناهان سابق تطهیر و پاک می‌شود. (16)

نتیجه‌گیری:

با توجه به آیات و روایات، خداوند طبق یک قانون کلی، همه اعمال انسان‌ها را ثبت می‌کند و در قیامت آن‌ها را آشکار می‌سازد. استثناء این قانون، برای مؤمنانی است که توبه کرده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند و حق‌الله و حق‌الناس را جبران نموده‌اند. توبه و عمل صالح و جبران گذشته، نه‌تنها باعث پوشیده شدن گناهان می‌شود، بلکه بدی‌ها را به نیکی تبدیل کرده و گناهان را از نامه عمل انسان پاک می‌کند. درنتیجه، در قیامت دیگر هیچ گناهی وجود نخواهد داشت که موجب شرمساری فرد شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره نور، آیه 28: «...وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»؛ سوره مجادله، آیه 11: «...وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».

2. سوره هود، آیه 57: «...إِنَّ رَبِّی عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ».

3. سوره یونس، آیه 61: «... وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا».

4. سوره نساء، آیه 126: «... وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطًا».

5. سوره انفطار، آیات 11-12: «کِرَامًا کَاتِبِینَ* یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ» و سوره ق، آیه 18: «مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ».

6. سوره زلزال، آیات 7-8: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ» و سوره آل‌عمران، آیه 30: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ ...».

7. سوره اسراء، آیات 13 – 14: «وَکُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنْشُورًا * اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا» و سوره یس، آیه 12: «... وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ».

8. سوره فرقان، آیه 70: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا».

9. سوره نساء، آیه 31: «... إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ».

10. سوره مائده، آیه 12: «... لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاهَ وَآتَیْتُمُ الزَّکَاهَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ».

11. سوره زمر، آیات 33-35: «وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ*لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ* لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَیَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ».

12. «إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَهً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه...»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تصحیح علی‌اکبر آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج 2، ص 430-431.

13. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 19، ص 531؛ طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 2، ص 686 و طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 18، ص 339.

14. سوره فرقان، آیه 70؛ طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 15، ص 335 – 337.

15. ر.ک: طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 20، ص 584.

16. مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج 27، ص 230.

خداوند ستارالعیوب است اما این ستاریت مطلق نیست وخداوند متناسب با حجم و شدت زشتیِ گناهان مردم در قیامت وحتی گاهی در دنیا،اسرار و رفتار زشت آنها را آشکار می سازد.

پرسش:

چطور خدا هم ستارالعیوب است و هم قیامت را «یوم تبلی السرائر» می‌داند؟ مرز ستارالعیوب بودن خدا تا کجاست؟

پاسخ:

پاسخ اجمالی

بنای خداوند در دنیا رسواسازی مردم نیست. خداوند ستارالعیوب است و همه را به پوشاندن عیوب دیگران دستور داده است و با این که فرشتگان و شاهدانش اعمال را ثبت و ضبط می‌کنند؛ اما آنها را به صورت آنلاین برای دیگران پخش نمی‌سازد.

اما این ستاریت مطلق نیست و خداوند متناسب با حجم و شدت زشتیِ گناهان مردم، در قیامت و حتی گاهی در دنیا، اسرار و رفتار زشت آنها را آشکار می‌سازد و آنها را خوار و ذلیل می‌کند.

کسانی که اهل تقوا و مراقبت و توبه هستند، مشمول ستار بودن خداوند قرار می‌گیرند. راوی از امام علیه‌السلام می‌پرسد: «چگونه خداوند گناهانش را می‌پوشاند؟» امام فرمود: «(خداوند) دو فرشته‌ای را که اعمال او را ثبت می‌کردند، به فراموشی می‌اندازد تا آنچه بر او نوشته بودند را یادشان نماند، و به اعضای بدن او و به نقاط زمین الهام می‌کند که گناهانش را پنهان کنند. پس هنگامی که خداوند را ملاقات می‌کند، هیچ‌چیز (نه فرشتگان، نه اعضای بدن و نه زمین) بر ضد او به گناهی گواهی نمی‌دهد.» (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، المحقق/المصحح:‌ غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ4، 1407ق، ج2، ص436.)

پاسخ تفصیلی

مقدمه

خداوند «سَتّار العیوب» (پوشاننده عیب‌ها) است. ستار بودن خدا دو ساحت دارد:

الف. ستار در حوزه تکوین: خداوند انسان را به گونه‌ای آفریده که بسیارى از عیب‌هایش، مثلاً صفات درونی یا نیات بد او، تا زمانی که انسان آنها را آشکار نکرده است، پنهان بماند. همچنین با این که همه کارهای آدمی، توسط فرشتگان ثبت و ضبط می‌شود،(1) اما این دفتر اعمال، مستور و پنهان می‌ماند؛ مگر این که خود انسان یا دیگران گوشه‌ای از آن را آشکار کنند.

ب. ستار در حوزه تشریع: خداوند به انسان‌ها دستور داده که به دنبال عیب‌جویی از یکدیگر نباشند و از غیبت، تهمت و بردن آبروی دیگران اجتناب کنند و اگر بر عیب کسی آگاهی پیدا کردند، آن را بپوشانند و برای دیگران آشکار نکنند.(2)

با این حال، خداوند قیامت را «یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»(3) دانسته است؛ یعنی روزی که اسرار نهان آشکار می‌شود. ازاین‌رو، لازم است درباره ستار بودن خدا و مرز و حدود آن بیشتر توضیح دهیم. در ادامه در قالب نکاتی به این مطلب می‌پردازیم.

نکته اول

با آنکه خداوند ستارالعیوب است،(4) اما ستاریت خداوند، مطلق و همیشگی نیست و حدود و قیودی دارد؛ مثلاً در آیات قرآن، از مجازات گنهکاران در روز قیامت خبر داده شده (5) یا آیاتی که به عذاب‎های دنیایی افراد گناهکار و سرکش اشاره دارد (6) و یا شاهدانی که بر اعمال انسان وجود دارد.(7)

از این آیات استفاده می‌شود که ستار بودن خداوند و پرده‌پوشی او نسبت به بندگان، مطلق و همیشگی نیست. فرشتگان کاتب و شاهدان اعمال انسان، نسبت به همه اسرار ما آگاهند؛ یعنی خداوند این اذن را به آنها داده که رازهای ما از آنها پنهان نماند و آنها از همه رازهای ما مطلع شوند. همچنین بدکاران، در آخرت و گاه در دنیا، رسوا می‌شوند.

نکته دوم

انسان مؤمنی که از خدا حیا دارد و مرتکب گناه نمی‌شود و در صورت انجامش از آن پشیمان می‌شود و توبه می‌کند، مشمول ستار بودن خدا است؛ یعنی گناهانش در آخرت آشکار نمی‌شود.

در این راستا، در برخی از روایات وارد شده که هنگامی که بنده‌ای توبه‌ای نصوح (خالصانه) کند، خداوند او را دوست می‌دارد و گناهانش را می‌پوشاند. راوی از امام علیه‌السلام می‌پرسد: «چگونه خداوند گناهانش را می‌پوشاند؟» امام فرمود: «(خداوند) دو فرشته‌ای را که اعمال او را ثبت می‌کردند، به فراموشی می‌اندازد تا آنچه بر او نوشته بودند را یادشان نماند، و به اعضای بدن او و به نقاط زمین الهام می‌کند که گناهانش را پنهان کنند. پس هنگامی که خداوند را ملاقات می‌کند، هیچ‌چیز (نه فرشتگان، نه اعضای بدن و نه زمین) بر ضد او به گناهی گواهی نمی‌دهد».(8)

نتیجه‌گیری:

بنا بر آنچه گذشت، روشن می‌شود که بنای خداوند در دنیا، رسواسازی مردم نیست. خداوند ستارالعیوب است و همه را به پوشاندن عیوب دیگران دستور داده است و با این که فرشتگان و شاهدانش اعمال را ثبت و ضبط می‌کنند؛ اما آنها را به صورت آنلاین برای دیگران پخش نمی‌سازد؛ اما این ستاریت مطلق نیست و خداوند متناسب با حجم و شدت زشتیِ گناهان مردم، در قیامت، و حتی گاهی در دنیا، اسرار و رفتار زشت آنها را آشکار می‌سازد و آنها را خوار و ذلیل می‌کند. در عین حال، کسانی که اهل تقوا و مراقبت و توبه هستند، مشمول ستار بودن خداوند قرار می‌گیرند؛ یعنی خداوند کاری می‌کند که هیچ کسی گناهان آنها را به یاد نیاورد.

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره انفطار، آیات 10-11: «وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ کِرَامًا کَاتِبِینَ».

2. مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین علیهم‌السلام، تهیه و تنظیم سید محمد عبدالله‌زاده‌ ، قم، مدرسه الامام على بن أبی‌طالب (علیه‌السلام)، چ1، 1387ش، ج2، ص139.

3. سوره طارق، آیه 9.

4. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، کانون انتشارات علمی، 1368ش، دعای جوشن کبیر، بند 12.

5. به عنوان نمونه: سوره مائده، آیه 41: «...أُولَئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ».

6. به عنوان نمونه: سوره فصلت، آیات 15-17: «فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ ... لِنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَهِ أَخْزَىٰ ۖ وَهُمْ لَا یُنْصَرُونَ * وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَهُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ».

7. به عنوان نمونه: سوره بقره، آیه 143: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا...».

8. «إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَانَا یَکْتُبَانِ عَلَیْهِ وَ یُوحِی اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ وَ إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ فَیَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الذُّنُوب»: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، المحقق/المصحح:‌ غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ4، 1407ق، ج2، ص436.