۱۴۰۴/۰۲/۱۶ ۱۱:۲۴ شناسه مطلب: 100055
پرسش:
چطور خدا هم ستارالعیوب است و هم قیامت را «یوم تبلی السرائر» میداند؟ مرز ستارالعیوب بودن خدا تا کجاست؟
پاسخ:
پاسخ اجمالی
بنای خداوند در دنیا رسواسازی مردم نیست. خداوند ستارالعیوب است و همه را به پوشاندن عیوب دیگران دستور داده است و با این که فرشتگان و شاهدانش اعمال را ثبت و ضبط میکنند؛ اما آنها را به صورت آنلاین برای دیگران پخش نمیسازد.
اما این ستاریت مطلق نیست و خداوند متناسب با حجم و شدت زشتیِ گناهان مردم، در قیامت و حتی گاهی در دنیا، اسرار و رفتار زشت آنها را آشکار میسازد و آنها را خوار و ذلیل میکند.
کسانی که اهل تقوا و مراقبت و توبه هستند، مشمول ستار بودن خداوند قرار میگیرند. راوی از امام علیهالسلام میپرسد: «چگونه خداوند گناهانش را میپوشاند؟» امام فرمود: «(خداوند) دو فرشتهای را که اعمال او را ثبت میکردند، به فراموشی میاندازد تا آنچه بر او نوشته بودند را یادشان نماند، و به اعضای بدن او و به نقاط زمین الهام میکند که گناهانش را پنهان کنند. پس هنگامی که خداوند را ملاقات میکند، هیچچیز (نه فرشتگان، نه اعضای بدن و نه زمین) بر ضد او به گناهی گواهی نمیدهد.» (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، المحقق/المصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ4، 1407ق، ج2، ص436.)
پاسخ تفصیلی
مقدمه
خداوند «سَتّار العیوب» (پوشاننده عیبها) است. ستار بودن خدا دو ساحت دارد:
الف. ستار در حوزه تکوین: خداوند انسان را به گونهای آفریده که بسیارى از عیبهایش، مثلاً صفات درونی یا نیات بد او، تا زمانی که انسان آنها را آشکار نکرده است، پنهان بماند. همچنین با این که همه کارهای آدمی، توسط فرشتگان ثبت و ضبط میشود،(1) اما این دفتر اعمال، مستور و پنهان میماند؛ مگر این که خود انسان یا دیگران گوشهای از آن را آشکار کنند.
ب. ستار در حوزه تشریع: خداوند به انسانها دستور داده که به دنبال عیبجویی از یکدیگر نباشند و از غیبت، تهمت و بردن آبروی دیگران اجتناب کنند و اگر بر عیب کسی آگاهی پیدا کردند، آن را بپوشانند و برای دیگران آشکار نکنند.(2)
با این حال، خداوند قیامت را «یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»(3) دانسته است؛ یعنی روزی که اسرار نهان آشکار میشود. ازاینرو، لازم است درباره ستار بودن خدا و مرز و حدود آن بیشتر توضیح دهیم. در ادامه در قالب نکاتی به این مطلب میپردازیم.
نکته اول
با آنکه خداوند ستارالعیوب است،(4) اما ستاریت خداوند، مطلق و همیشگی نیست و حدود و قیودی دارد؛ مثلاً در آیات قرآن، از مجازات گنهکاران در روز قیامت خبر داده شده (5) یا آیاتی که به عذابهای دنیایی افراد گناهکار و سرکش اشاره دارد (6) و یا شاهدانی که بر اعمال انسان وجود دارد.(7)
از این آیات استفاده میشود که ستار بودن خداوند و پردهپوشی او نسبت به بندگان، مطلق و همیشگی نیست. فرشتگان کاتب و شاهدان اعمال انسان، نسبت به همه اسرار ما آگاهند؛ یعنی خداوند این اذن را به آنها داده که رازهای ما از آنها پنهان نماند و آنها از همه رازهای ما مطلع شوند. همچنین بدکاران، در آخرت و گاه در دنیا، رسوا میشوند.
نکته دوم
انسان مؤمنی که از خدا حیا دارد و مرتکب گناه نمیشود و در صورت انجامش از آن پشیمان میشود و توبه میکند، مشمول ستار بودن خدا است؛ یعنی گناهانش در آخرت آشکار نمیشود.
در این راستا، در برخی از روایات وارد شده که هنگامی که بندهای توبهای نصوح (خالصانه) کند، خداوند او را دوست میدارد و گناهانش را میپوشاند. راوی از امام علیهالسلام میپرسد: «چگونه خداوند گناهانش را میپوشاند؟» امام فرمود: «(خداوند) دو فرشتهای را که اعمال او را ثبت میکردند، به فراموشی میاندازد تا آنچه بر او نوشته بودند را یادشان نماند، و به اعضای بدن او و به نقاط زمین الهام میکند که گناهانش را پنهان کنند. پس هنگامی که خداوند را ملاقات میکند، هیچچیز (نه فرشتگان، نه اعضای بدن و نه زمین) بر ضد او به گناهی گواهی نمیدهد».(8)
نتیجهگیری:
بنا بر آنچه گذشت، روشن میشود که بنای خداوند در دنیا، رسواسازی مردم نیست. خداوند ستارالعیوب است و همه را به پوشاندن عیوب دیگران دستور داده است و با این که فرشتگان و شاهدانش اعمال را ثبت و ضبط میکنند؛ اما آنها را به صورت آنلاین برای دیگران پخش نمیسازد؛ اما این ستاریت مطلق نیست و خداوند متناسب با حجم و شدت زشتیِ گناهان مردم، در قیامت، و حتی گاهی در دنیا، اسرار و رفتار زشت آنها را آشکار میسازد و آنها را خوار و ذلیل میکند. در عین حال، کسانی که اهل تقوا و مراقبت و توبه هستند، مشمول ستار بودن خداوند قرار میگیرند؛ یعنی خداوند کاری میکند که هیچ کسی گناهان آنها را به یاد نیاورد.
پینوشتها:
1. سوره انفطار، آیات 10-11: «وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ کِرَامًا کَاتِبِینَ».
2. مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین علیهمالسلام، تهیه و تنظیم سید محمد عبداللهزاده ، قم، مدرسه الامام على بن أبیطالب (علیهالسلام)، چ1، 1387ش، ج2، ص139.
3. سوره طارق، آیه 9.
4. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، تهران، کانون انتشارات علمی، 1368ش، دعای جوشن کبیر، بند 12.
5. به عنوان نمونه: سوره مائده، آیه 41: «...أُولَئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ».
6. به عنوان نمونه: سوره فصلت، آیات 15-17: «فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ ... لِنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَهِ أَخْزَىٰ ۖ وَهُمْ لَا یُنْصَرُونَ * وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَهُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ».
7. به عنوان نمونه: سوره بقره، آیه 143: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا...».
8. «إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَانَا یَکْتُبَانِ عَلَیْهِ وَ یُوحِی اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ وَ إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ فَیَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوب»: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، المحقق/المصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ4، 1407ق، ج2، ص436.