پرسش:
اسلام درباره کتاب مقدس یهودیان چه نظری دارد؟ آیا آن را کتاب آسمانی تحریفشده میداند؟ آیا منظورش از تحریف، کم و زیاد کردن در تورات است یا منحرف کردن معنا و تفسیر تورات؟
پاسخ:
تورات بخشی از کتاب مقدس یهودیان است که در اعتقادنامه سیزده مادهای یهودیان، درباره آن آمده است که یهودی مؤمن، باید گواهی دهد که تورات موجود، همان توراتی است که به موسی علیهالسلام وحی شده است و اصلاً تغییرنیافته است. (1)
در حالی که بنا بر تحقیقات تاریخی، کتاب مقدس یهودیان، فاقد اعتبار است و قطعاً تغییراتی در آن راهیافته و نمیتوان آن را تماماً الهی و بدون تغییر دانست. (2) حتی گفتهشده که اسفار خمسه در تورات کنونی، کلام خدا نبوده (3) و نوشته عزرا بوده و تورات اصلی از بین رفته است. (4)
ازاینرو، اصرار بر اینکه کتاب مقدس تحریفنشده، قابلقبول نیست. (5)
قرآن نیز اگرچه تورات را تصدیق میکند (6) و آن را میراث بنیاسرائیل میداند (7) که «تفصیل دهنده هر چیز» است؛ (8) اما با این حال، به تحریف تورات نیز تأکید دارد که در ادامه در قالب نکاتی به توضیح این مطلب میپردازیم.
نکته اول:
تحریف در لغت، به کناره بردن و به گوشه کشانیدن و ایجاد نوعی دگرگونی در مقصود گوینده است و تحریفکننده، سخن گوینده را از جایگاه اصلی منحرف کرده، به کناری میبرد. (9) همچنین در تحریف سعی بر این است که خلاف مقصود، القا شود. (10)
در اصطلاح فرهنگ اسلامی نیز تحریف به معنای تفسیر نادرست یا راهیابی تغییر و کاهش و افزایش در متن کتابهای آسمانی است که در یک نگاه کلی، به دو قسم لفظی و معنوی تقسیم میگردد:
الف. تحریف معنوی، تفسیر و تأویل نادرست از یکلفظ یا عبارت است که برخلاف مقصود گوینده صورت میگیرد و بر اساس رأی شخصی و با انگیزههای باطل انجام میشود.
ب. تحریف لفظی، همان دخل و تصرف در الفاظ و عبارات متن است که شامل تحریف به فزونی، کاستی، تبدیل و جابجا کردن واژهها و جملهها است. تحریف لفظی شامل تحریف شفاهی نیز میشود. تحریف شفاهی، تغییر اِعراب و مبهم خواندن متن است بهگونهای که مخاطب بهاشتباه بیفتد. (11)
نکته دوم:
اینکه منظور قرآن از تحریف تورات، تحریف معنوی است یا لفظی و شفاهی، دیدگاههای مختلفی را میان مفسران پدید آورده است اما اکثر محققان (12) بر این باورند که آیات قرآن درباره تحریف تورات، هم ناظر به تحریف معنوی و هم ناظر به تحریف لفظی و شفاهی است. علامه طباطبایی، اشاره میکند که بر اساس آیات قرآنی، تورات کنونی، شامل بخشی از تورات واقعی (کتاب) است که بر حضرت موسی علیهالسلام نازلشده و بخشهایی از آن دچار تحریفِ به کاهش یا افزایش، یا تغییر و تبدیل الفاظ یا جابجایی محل و ... شده است. (13)
توضیح بیشتر اینکه، آیات قرآن درباره تحریف تورات، چند دسته هستند:
0 تحریف کلمات از جایگاه اصلی آن، که در سه آیه قرآن با عبارات ﴿ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ﴾ (14) و ﴿یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ﴾؛ (15) آمده است. این تحریف بهصورت تغییر جایگاههای الفاظ با پسوپیش کردن آنها و تحریف به کاهش و افزایش است. (16) شأن نزول این آیه نیز، مبنی بر تغییر حکم رجم و جایگزین کردن جَلد (تازیانه) و تحمیم (سیاه نمودن روی مجرم) از سوی یهودیان صدر اسلام، این مطلب را تأیید میکند. (17) همچنین جمهور مفسران نیز آیه پیشین را بیانگر تحریف لفظی و معنوی تورات دانستهاند. (18)
0 تحریف در گویش و بازی با کلمات، بهطوری که با پیچاندن زبان خود، بهگونهای تلفظ میکردند که قابلتشخیص نبوده و معنای اصلی کلمه فهمیده نشود. عبارت ﴿ لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ﴾؛ (19) ناظر به همین مطلب است.
(20) این روش یکی از عادات یهود بوده و نمونههای بیشماری در تلمود یافت میشود. (21) برای مثال، ایشان هنگام تلفظ «راعنا» به معنای رعایت حال ما را کن، کسره عین را بهسوی فتحه متمایل ساخته و با آهنگی مخصوص ادا میکردند تا معنای (شرور ما) از آن برآید. (22)
0 خداوند متعال در سورههای بقره (23) و آلعمران (24) اهل کتاب را به سبب کتمان حقایق از روی عمد، سرزنش میکند. کتمان در آیه شریفه، کتمان اصل آیه و کتمان دلالت را در برمیگیرد و کتمان دلالت نیز میتواند بهصورت تأویل و حمل آیه بر معنایی که مقصود خداوند نیست یا تطبیق معنای آیه بر غیر مصداق واقعی آن باشد. (25) برای نمونه میتوان به کتمان نبوت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و اوصاف ایشان اشاره کرد که طبق آیات قرآن، اهل کتاب، پیامبر را همانند پسران خویش میشناختند و ازاینرو، عدهای از آنان، دانسته این حقیقت را کتمان می کردند. (26) درباره کتمان اصل آیات تورات نیز میتوان به آیات سوره انعام اشاره کرد (27) که توضیح میدهد، یهودیان تورات را قطعهقطعه و بهصورت طومار درآورده و سپس بخشهایی از آن را آشکار و بخشهای دیگر را پنهان میداشتند (28) که چهبسا پس از مدتی بهکلی به فراموشی سپرده میشد.
0 معاد و رستاخیز، از آموزههای بنیادین ادیان آسمانی است و بنا بر آیات قرآن، این آموزهها در تورات اصلی نیز آمده بود، (29) ولی چون حالا در عهد عتیق، اثری از این آموزهها یافت نمیشود یا اگر باشد دلالت روشنی بر آخرت و معاد ندارند؛ روشن میشود که تورات و عهد عتیق تحریفشدهاند. (30)
0 خداوند درآیات قرآن، برخی از آموزههای شرکآمیز و تحریف یافته را به یهود نسبت میدهد که نشان از راه یافتن باورهای باطل و فزونی در این کتاب است. یکی از این موارد، نسبت دادن فرزند به خداوند است که در سورههایی مانند توبه، بقره و انبیاء (31) ذکرشده است.
نتیجه:
با عنایت به آنچه گذشت، روشن میشود که تورات و کتاب مقدس یهودیان، از جهت تاریخی فاقد اعتبار است و تغییر و تحریف در آن راهیافته است. قرآن نیز اگرچه تورات اصیل را بهعنوان کتاب آسمانیِ نازلشده بر حضرت موسی علیهالسلام تصدیق میکند و آن را میراث بنیاسرائیل و تفصیل همهچیز میداند؛ ولی توضیح میدهد که یهودیان در طول تاریخ، آن را به شیوههای مختلف تحریف نمودهاند تا از این طریق، حقایق مندرج در آن را پنهان کنند. این تحریفها، گاهی به شکل معنوی بود و گاهی به شکل لفظی و شفاهی.
پینوشتها:
1. ویر، رابرت، جهان مذهبی: ادیان در جوامع امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1374 ش، ج 2، ص 623-624.
2. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، سمت، 1384 ش، ص 230.
3. جناتی، محمدابراهیم، الیهود قدیماً و حدیثاً، نجف، مطبعه الاداب، 1967 م، ص 55-58.
4. قرقسانی، یعقوب، کتاب الانوار و المراقب، به اهتمام لئون نموی، بیجا، بینا، 1939 م، ج 1، ص 15.
5. الهندی، رحمهالله خلیلالرحمن، اظهارالحق، بیجا، مکتبه الثقافه الدینیه، بیتا، ج 1، ص 210.
6. سوره احقاف، آیه 12: ﴿ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَهً وَ هذا کِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا﴾.
7. سوره غافر، آیه 53: ﴿ وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ﴾.
8. سوره انعام، آیه 154:﴿ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ تَماماً عَلَى الَّذی أَحْسَنَ وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً لَعَلَّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴾.
9. معرفت، محمدهادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، موسسه نشر اسلامی، 1413 ق، ص 121 و 150.
10. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، بیتا، ج 17، ص 80.
11. فتحی، علی، قرآن کریم و موضوع تحریف گری اهل کتاب بهویژه یهود، فصلنامه قرآن شناخت، پاییز و زمستان 1388 ش، شماره 2، ص 170.
12. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، بیروت، دارالفکر، 1415 ق، ص 86 و 109 و 114؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا، ج 3، ص 13 و 47؛ جوزیه، ابن قیم، هدایه الحیاری، تحقیق احمد حجازی السقا قاهره، دارالریان للتراث، بیتا، ص 58؛ شبر، سید عبدالله، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دارالاسلامیه، 1412 ق، ص 86؛ جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، 1383 ش، ص 16؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1422 ق، ج 4، ص 373.
13. طباطبایی، المیزان، ج 5، ص 342.
14. سوره نساء، آیه 46، سوره مائده، آیه 13.
15. سوره مائده، آیه 41.
16. طباطبایی، المیزان، ج 4، ص 373.
17. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420 ق، ج 4، ص 576، ذیل آیه 41 سوره مائده.
18. قربطی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه،1408 ق، ج 6، ص 176؛ اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، 1420 ق، ج 4، ص 258.
19. سوره نساء، آیه 46.
20. معرفت، صیانه القرآن من التحریف، ص 13.
21. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 234.
22. بلاغی، محمدجواد، تفسیر آلاءالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج 2، ص 134.
23. سوره بقره، آیه 42: ﴿ وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ ﴾؛ همچنین، رک: همان، آیات 146 و 156.
24. سوره آل عمران، آیه 71: ﴿ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ ﴾.
25. فتحی، قرآن کریم و موضوع تحریف گری اهل کتاب بهویژه یهود، ص 185.
26. سوره بقره، آیه 146: ﴿ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ﴾؛ سوره اعراف، آیه 157.
27. سوره انعام، آیه 91: ﴿ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا ﴾.
28. آلوسی، محمود، روح المعانی، بیروت، دارالفکر، 1417 ق، ج 5، ص 319؛ زمخشری، جارالله محمد، الکشاف، بیروت، دارالکتب العربی، 1407 ق، ج 2، ص 24.
29. سوره طه، آیات 11-16؛ سوره اعلی، آیات 10-19.
30. بلاغی، محمدجواد، الرحله المدرسیه، بیروت، دارالمرتضی، 1993 م، ج 2، ص 214.
31. سوره توبه، آیه 30: ﴿ وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ﴾؛ همچنین، رک: سوره بقره، آیه 116؛ سوره انبیاء، آیه 26.