اگر قرآن در آن زمان نقطه نداشت، پس اين حديث از اميرالمومنين را چگونه جواب ميدهيد كه ميفرمايند: انا نقطه تحت باء بسمالله الرحمن الرحيم. اگر آن زمان خط كوفي نقطه نداشته ،پس حضرت چطور فرمودند كه من نقطه زير باء بسم الله هستم؟
این كه رسم الخط عربی در زمان پیامبر (ص) و مدتی بعد از آن نقطه و حركت های اعرابی و صداها را نداشته ، تقریبا شكی نیست . گفته مورخان و كشفیات تاریخی مؤید این مطلب است. اما حدیثی كه نقل كرده اید و به حضرت علی منسوب است، استنادش محكم نیست ،چنان كه در هیچ كدام از كتب حدیثی مهم شیعه و سنی نیامده است . مرحوم سید مصطفی خمینی در تفسیرش (1) آن را از مشارق انوار الیقین ، ص 21 و ینابیع الموده ، ص 69 نقل كرده و ملا صدرا هم در اسفار بدان اشاره نموده است (2)
یا منظور از نقطه در این جا معنایی دیگر (یعنی خط بسیار كوتاه و كوچك) است ،همچنان كه در حدیث زیر از امام علی به این معنا می باشد:
أنا النقطة ، أنا الخط ، أنا الخط ، أنا النقطة ، أنا النقطة و الخط. (3)
در هر حال اگر این حدیث از امام صادر شده باشد ، ما منظور دقیق حضرت را متوجه نمی شویم .
برخي مفسران مانند آيت الله جوادي هم در آغاز سوره حمد راجع به اين روايت توضيحاتي داده اند. ايشان معتقدند درست است كه در آن زمان نقطه به شكل كنوني نبوده اما عرب ها براي اين كه تشخيص دهد فعل به كار رفته در جمله « خرّ» است يا «حرّ» يا «جرّ»علامتي را كه نشانگر تفاوت ها باشد داشتند.
در كتب عرفانی (مانند تفسير سوره حمد امام خميني ) برای این حدیث معانی ای ذكر كرده اند كه جهت اطلاع بیش تر می توانید به دو كتاب فوق مراجعه كنید.
پی نوشت ها:
1. مصطفی خمینی ، تفسیر القرآن الكریم ،چ اول ، تهران ، مؤسسه نشر آثار امام خمینی ، 1376 ش ، ج 1 ، ص 161 .
2. ملا صدرا ، الحكمه المتعالیع (الاسفار) ،چ سوم ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1981 م ، ج3 ، ص 32.
3. خمینی ، همان ، ص 161.