من مي خواهم كمك كنم. ولي نمي دانم در اسلام به كدام مورد براي كمك كردن بيشتر توصيه شده يا مقدم تر مي باشد ( به طور مثال : كمك به ايتام ، كمك به خانوادهاي بي سربرست يا ... )
برادر گرامی ! در پاسخ به سوال شما قرآن می فرماید:
«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلي حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ؛نيكوكاري آن نيست كه روي خود را به سوي مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكي آن است كه كسي به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسماني] و پيامبران ايمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان و گدايان و در [راهِ آزاد كردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاي دارد، و زكات را بدهد، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختي و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كساني كه راست گفتهاند، و آنان همان پرهيزگارانند».(1)
در آیۀ دیگر می فرماید:
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبي وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُورا؛و خدا را بپرستيد، و چيزي را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راهمانده و بردگانِ خود [نيكي كنيد]، كه خدا كسي را كه متكبّر و فخرفروش است دوست نميدارد.(2)
از مجموع دو آیه استفاده می شود:
اولا ،برّ و نیكی، بذل مال در راه خدا و بپا داشتن نماز و دادن زكاة است.
ثانیاً حبّ شامل دوستي خدا يا دوستي مال يا دوستي انفاق به فقير ميشود يعني بذل مال یا براي محبت بخدا و به قصد قربت اوست،
یا براي اين است كه احسان را دوست مي دارد يعني بخشش او از روي ميل و شوق و علاقه به اين صفت است نه از روي اكراه ،
یا با اين كه علاقه و احتياج به مال دارد آن را در راه خدا صرف می كند كه اشاره به صفت ايثار است.
ثالثاً مراتب بخشش به ترتیب :
1.پدر و مادر
2.خویشاوندان:
-فرزند و نوه ها هر چه پائین تر بیاید.
-اجداد و آباء هر چه بالا رود
- برادر و خواهر
-عمو و عمه و خاله و دایی و فرزندان آنها(3)
3.همسایه
4.یتیم ها
5.فقیر و مسكین
6.ابن سبیل:
كسي كه از وطن دور افتاده باشد و دست رسي به وطن نداشته باشد و در غربت تهي دست شده باشد.(4)
7.سائلین:
گداياني كه سؤال مي كنند كه بعنوان صدقه بايد بآنها بذل شود مشروط به اينكه متجاهر به فسق نباشند.(5)
8.غلامان و كنیزان كه در زمان ما این مورد ساقط شده.
برای اطلاع بیشتر به كتاب تفسیر نمونه و ترجمۀ المیزان مراجعه كنید.
پی نوشت ها:
1.بقره (2) آیه 177.
2.نساء (4) آیه 36.
3.طيب سيد عبد الحسين،أطيب البيان في تفسير القرآن،انتشارات اسلام،تهران، 1378 ش،چ2، ج4، ص 77.
4. همان،ج 2، ص 311.
5.همان.