من درجایی خواندم كه امام حسین (ع) فرموده اند كه ازخصوصیت مومن است كه كاری نمی كند كه مجبور به عذرخواهی بشود, آیا مفهوم این روایت اینست كه ما نباید هیچ وقت از كسی عذرخواهی كنیم؟
« عن الحسين )ع(: إيّاك و ما تعتذر منه فإنّ المؤمن لا يسيء و لا يعتذر و المنافق كلّ يوم يسيء و يعتذر.»(1)
- از امام حسين (ع) نقل شده است: از هر چيزي كه از آن عذر خواهي ميكني بپرهيز، زيرا مؤمن، بدي نميكند و عذر خواهي هم نميكند، ولي منافق هر روز بدي ميكند و عذر خواهي مينمايد.
مفهوم این روایت این نیست كه مومن نباید از كسی عذر خواهی كند. بلكه به این معنی است كه خود را در معرض عمل و سخني در نمی آورد كه چون از عهده علاج آن بر نياید لا بد و ناچار شود در مقام عذر خواهي بر آید زيرا مؤمن كار بد نمي كند و عذر خواهي هم نمي نمايد (يعني خود را مضطر به عذر خواهي نمي كند) ولي منافق همه روزه كار بد و زشت مي كند و مضطر بعذر خواهي ميشود.
روایت دیگری به همین مضمون است كه سبب عذر خواهی نكردن مومن را توضیح می دهد:
« عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا يَنْبَغِي لِمُؤْمِنٍ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ قُلْتُ بِمَا يُذِلُّ نَفْسَهُ قَالَ لَا يَدْخُلُ فِيمَا يَعْتَذِرُ مِنْهُ » (2)
از مفضل بن عمر روايت شده كه گفت حضرت صادق )ع( فرمود: سزاوار نيست كه مؤمن خود را ذليل گرداند، گفتم بچه چيز (مؤمن) خود را ذليل مي كند؟ فرمود: وارد نمي گردد در اموري كه (از عهده آن برنيايد)تا از آن عذر خواهی كند.
در روایت دیگری از مولا امیر المومنین چنین آمده است:
« وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِيَّاكَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَإِنَّهُ لَا يُعْتَذَرُ مِنْ خَيْرٍ وَ إِيَّاكَ وَ كُلَّ عَمَلٍ فِي السِّرِّ تَسْتَحِي مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ وَ إِيَّاكَ وَ كُلَّ عَمَلٍ إِذَا ذُكِرَ لِصَاحِبِهِ أَنْكَرَهُ »)3)
امام علی می فرمایند از چیزی كه از آن عذر خواهی می كنی بپرهیز زیرا از كار خیر عذر خواهی نمی شود و بپرهیز از هر كاری در پنهانی كه در آشكارا از آن حیا می كنی و بپرهیز از هر كاری كه هر گاه صاحب آن كار یادش بیاید از آن كار بدش بیاید.
از این فرمایش آقا امیر المومنین هم استفاده می شود كه مومن همواره سعی می كند كار خیر انجام دهد. چون انجام كار خیر و صلاح نیاز به عذر خواهی ندارد. اما كار بد و ناشایست اگر از كسی سر بزند نیاز به عذر خواهی دارد.
پی نوشت ها:
1. ابن شعبه حرانی،تحف العقول،انتشارات جامعه مدرسین، ص177.
2.علامه مجلسی ،بحار الانوار ، چاپ بیروت،ج97،ص94.
3. همان ج68، ص370.