چرا باید به مكه رفت؟
در آغاز آفرینش همه كره زمین را آب فراگرفته بود، و اولین نقطه خشكی كه در زمین پیدا شد ، سرزمین مكه بود، و اولین نقطه كره زمین كه محل عبادت و سجده گاه انسان قرار گرفت، سرزمین مكه و همان جایی بود كه الان كعبه در آنجا هست . یعنی اولین انسان كه حضرت آدم به عنوان پدر همه انسان های فعلی و اولین پیام آور خدا در روی زمین بود ، در همین جایی كه الان كعبه هست به عبادت مشغول بود و بعد از او همه پیامبران الهی و پیروان آنان - به مدت كوتاه یا تمام عمرشان - در این مكان به عبادت خدا پرداختند.
بنا بر این مكه و نقطه مركزی آن ( كعبه ) تجلی گاه توحید و عبودیت خداوند و یاد آور خاطرات ، مبارزات ، عبادات، مناجات و راز و نیاز های سلسله پیامبران از حضرت آدم به عنوان اولین پیامبر تا حضرت محمد به عنوان آخرین پیامبر علیهم السلام است . پس رفتن به مكه و قدم گذاشتن و تنفس نمودن در سرزمینی كه یكصد و بیست و چهار هزار پیامبر و پیروان آنان در آنجا قدم گذاشته اند و در آن فضا تنفس نموده اند و برخی از آن ها در آنجا به مصاف اهریمنان و دشمنان توحید رفته و به شهادت رسیده اند و هم اكنون حدود هفتاد پیامبر در كنار كعبه در حجر اسماعیل مدفون هستند ، از یك سو به معنای همگامی و همسویی با انبیا و اولیای الهی است و از سویی دیگر اظهار بندگی و عبودیت در پیشگاه خداوند بی نیاز است.
هجرت آگاهانه به سوی سرزمین شجاعان و قهرمانان توحید ، هجرت به سوی خدا است ، چنین هجرتی حیات و نشاط و زندگی تازه ای به انسان می بخشد ، و درس های زیادی از توحید و خدا پرستی و مبارزه با انواع ظلم ها و تبعیض ها، بت ها و بت پرستی ها ، و مهم تر از همه، راه مبارزه با خود پرستی ها و خود خواهی ها و هواهای نفسانی را به خدا پرستان آموزش می دهد . بازگو كردن همه آثار و فواید و خاطرات چنین سرزمینی و چنان قبله و عبادتگاهی در این مجال كوتاه پاسخگویی به سؤالات ممكن نیست . بنا براین به ذكر چند نمونه از فواید و فلسفه حج بسنده می كنیم . بهتر است جهت آگاهی بیشتر به كتاب هایی كه بازگو كننده اسرار حج می باشد ، رجوع شود . ما در پایان به چند نمونه اشاره خواهیم كرد .
1. يكي از عبادت هاي بزرگ اسلامي حج است . حـج يك عبادت دسته جمعي است كه هرسال در روزهاي معيني در سرزميني تاريخي و با شكوه انجام مي گيرد . ايـن نـوع عـبـادت عـلاوه بـر ايـن كه پيوند استواري ميان بنده و خدا به وجود مي آورد، مي تواند از جـهـات گـونـاگوني مبدا اثرات سودمند و ارزنده اي در اجتماع اسلامي باشد .
2. يك چـنـين عبادت دسته جمعي كه با تجرد كامل و وارستگي مطلق ، تنها با پوشيدن دو قطعه پارچه سـاده آغـاز مـي گـردد ؛ نـشانه مساوات بندگان الهي در پيشگاه اوست و اين يكي از آمال و آرزوهای بزرگ انـساني است كه روزي انسان هاي جهان به همه عوامل برتري هاي موهوم و خود ساخته مانند: نژاد، زبان، رنگ و ثروت را كنار گذارده، همگي خود را در برابر خدا مساوي و برابر بدانند. عـمـل حـج از عبادت هايي است كه به اين هدف تحقق مي بخشد و موجب مي شود كه افراد با ايمان امتيازات اجتماعي را وسيله برتري خود ندانند .
3. چنين اجتماع عظيمي كه اعضاي آن را نمايندگان واقعي ملت هاي مسلمان جهان تشكيل مـي دهـد، كنگره بزرگ سالانه مسلمانان دنيا محسوب مي گردد كه در هر سال در اين سرزمين مقدس برگزار مي شود ؛ تا همه مسلمان بلكه همه انسان های تشنه حقیقت بدانند و آگاه شوند كه آيين اسلام يك مشت قوانين اخلاقي و سنن تربيتي كه هدفي جز اصلاح روح و روان مردم نداشته بـاشـد ، نـيست تا خود را از تاسيس كنگره سالانه و اجتماعات هفتگي و روزانه كه مخصوص احزاب سـيـاسي و اجتماعات متحرك و زنده است دور بگيرد ؛ بلكه يك آيين جهاني و جامعي است كه به همه شوون زندگي بشر - اعم از اخلاقي ، اجتماعي، سياسي ، اقتصادي و نظامي - نظر دارد .
از اين نظر آورنده اسلام با وضع قوانين سياسي و دعوت به تشكيل كنگره سالانه در سرزمين مكه، بـقـا و ابـديـت و مصونيت آيين خود را تضمين نموده است و طبعا اين كنگره اثراتي بالاتر از اثرات كنگره هاي سالانه احزاب سياسي و زنده جهان در برخواهد داشت . مـنـتها ، سران سياسي ، در اين اعصار به اهميت چنين موضوعاتي توجه پيدا كرده اند در حالي كه اسلام از چهارده قرن پيش طرح آن را ريخته و اثرات مطلوبي از آن گرفته است .
متفكران اسلام كه طبعا در اجتماع مزبور شركت خواهند داشت ، مي توانند آخرين تحولات اوضاع جهان اسلام را مورد بررسي قرار دهند و پس از گردآوري اطلاعات دقيق و تبادل نظر ، در بهبود وضـع مـسـلـمـانـان بـكوشند و سرزمين اسلام را از عوامل ضد آزادي و استقلال پاك سازند و به پيشرفت همه جانبه مسلمانان جهان كمك كنند . چـه اجـتماعي سودمندتر از اين كه مي تواند بزرگترين حلقه اتصال ميان مسلمانان جهان باشد و سران اسلام را از اوضاع يكديگر آگاه سازد . اين كنگره مي تواند به وضع اقتصادي و فرهنگي مسلمانان كمك هاي شاياني بنمايد ؛ زيرا متفكران و صـاحبنظران - پس از اداي فريضه حج - مي توانند در محيطي آرام و پراز صفا و معنويت به تبادل افكار بپردازند و در زمينه فرهنگ و اقتصاد اسلام طرح هايي بريزند . كـنگره سالانه حج همواره الهام بخش بسياري از جنبش هاي آزادي خواهي و نهضت هاي عظيم براي گـسـسـتـن زنـجـيرهاي ظلم و ستم و تعدي بوده است و اين نكته با مراجعه به تاريخ اسلامي و انـقـلابـ هـاي فـرزنـدان اسـلام روشـن مي شود ؛ زيرا نطفه بسياري از نهضت هاي اسلامي كه براي بـرانـداخـتـن حـكومت هاي جور و ستم صورت مي گرفت در ايام حج بسته مي شد و اين سرزمين الهام بخش چنين آزادي هايي بود .
4. هر یك از عمال حج دارای حكمت های بسیاری است كه برخی از آن ها در روایات ذكر شده است. مثلاً در روایتی از امام صادق (ع) كه به اسرار باطنی حج اشاره شده ، درباره سعی صفا و مروه آمده است:
«با وقوف خویش بر كوه صفا روح خود را برای دیدار خداوند در روزی كه دیدارش خواهی كرد ،پالوده ساز . در كوه مروه با پیراستگی از گناهان، نسبت به خداوند صاحب مروت باش ! » . (1 )
آیة الله جوادی آملی در توضیح این روایت می فرمایند:
سعی بین صفا و مروه، هروله ای مخصوص، «من الله» و «الی الله» است . همچنین فرار از خدا به سوی خدا و هجرت از او به سوی اوست... سعی زائر آن گاه كه رو به جانب صفا دارد، این است كه خود را تصفیه كرده، از صفای الهی برخوردار شود و وقتی به سوی مروه می رود، سعی می كند تا مروت و مردانگی به دست آورد. زیرا «مروه» رمز مروت و مردانگی و «صفا» نشان تصفیه و تهذیب روح است. (2 )
5. آزمایش و امتحان الهی : در یك نگاه به سرزمین و تاریخ مكه و مأموریتی كه حضرت ابراهیم خلیل از طرف خدا داشت، و نگاهی به اعمال حج و مسئله قربانی كردن و فلسفه محرمات و احرام آن این حقیقت را به وضوح می توان دریافت كه ، سرزمین مكه ، سرزمین امتحانات الهی و باشگاه برگزاری كلاس های توحید و مبارزه با شیطان های درونی و بیرونی و داخلی و خارجی است.
خدا فلسفه محرمات حج را آزمون و آزمایش میداند و در آیهای كه مربوط به شكار صید در حرم یادر حال احرام است میفرماید: " ای اهل ایمان، خدا شما را به چیزی از صید (شكار) كه در دسترس شما و در تیررس تیرهای شما است میآزماید". (3) این كه انسان نزد خویش، نعمتهای الهی مثل آهو و دیگر حیوانات را ببیند و وسوسه بشود كه از آنها استفاده كند، درحالی كه نمیتواند،امتحانی است كه انسان بتواند بر نفس خویش غلبه كند. و قدرت اراده خویش را تقویت نماید . حضرت علی (ع) در این باره فرمودهاند: "(محرمات حج) آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمایشی آشكار است". (4)
6. پاكسازی و خالص شدن : حضرت علی (ع) فلسفه محرمات حج را پاكسازی و خالص شدن انسان میداند و میفرماید: " خدا این سرزمین (مكّه) را محل آزمون قرار داده كه انسانها در پرتو ریاضت پسندیدهای كه به واسطه محرمات احرام و نیز اعمال حج و عمره انجام میدهند، از آلودگی ها و تعلقات پاك و خالص گردند" . (5)
خداوند با حرام كردن بعضی از امور دنیوی، انسان را به سوی كارهای الهی سوق می دهد. "محرمات برای این است كه انسان از گناه دوری كرده و شهوات را ترك گوید و با پاك ساختن روح از حالت خود برتر بینی و تكبر و كشمكش های نفسانی، دست برداشته، حالت اخلاص را در خود ایجاد كند و اصل اخوت و همدلی را زنده و پویا كند". (6)
از این رو خداوند نزدیكی با زنان و دروغ گفتن و مجادله كردن در حال احرام را حرام كرده است: "فلا رفث و لافسوق و لاجدال فیالحج" . (7)
امام صادق (علیه السلام) با استفاده از همین آیه فرمود: هنگامی كه احرام بستی، پس بر تو است به رعایت دقیق پرهیزگاری و تقوای الهی، بسیار ذكر خدا گفتن، كم سخن گفتن مگر سخن نیكو و پسندیده .پس تمام حج و عمره این است كه انسان زبانش را حفظ كند، مگر در سخن گفتن نیكو و پسندیده زیرا فرموده است: "كسی كه حج بر او واجب می شود، نزدیكی با زنان نكند، دروغ نگوید و مجادله نكند".(8)
7. شكستن خودخواهی انسان و دوری از كبر و فخر فروشی و پرورش روح تسلیم پذیری در برابر خدا :
قربانی كردن در منی پس از رمی جمرات و سنگ پراكنی به سوی شیطان كه به دنبال فرمان ذبح كردن اسماعيل به حضرت ابراهيم از طرف خدا صادر شده چه پیامی جز این دارد كه می خواهد روح تسليم پذيري در برابر حقیقت مطلق (خدا) در انسان ايجاد كند و او را با این فرمان محك بزند؟
یكی دیكر ازفلسفه های محرمات حج شكستن خودبینی انسان و دور كردن او از تكبر و فخر فروشی است.
زیرا با آن كه نظافت و تمیزی و استفاده كردن از عطر و بوی خوش فضیلت دارد و بسیار سفارش شده ،ولی استفاده از عطر و بوی خوش در حال احرام حرام است. همچنین هنگام تماس و مجالست و همراهی با افراد بدبو، یا هنگام عبور از كنار قربانگاه، گرفتن بینی به سبب بو نامطبوع حرام است. (9)همه این ها تمرین برای شكستن خود برتربینی و تكبر است.
و یا یكی دیگر از محرمات احرام زینت كردن، سرمه كشیدن و نگاه در آینه است. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: " با موهای آشفته و بدن های پرگرد و غبار در حركت باشند و لباس های خود را (كه نشانه شخصیت هر فرد است) درآورند، و با اصلاح نكردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند... تا كبر و خود پسندی را از دل هایشان خارج كرده، جای آن فروتنی بیاید". (10) این گونه امور خودبینی انسان را شكسته و تفاخر و تكبر را روح می زداید. (11)
8. مشخص شدن باطن انسان: یكی دیگر از فلسفه های محرمات احرام كه در قرآن به آن اشاره شده، آن است كه انسان باطن خویش را بشناسد و معلوم شود چه كسی در باطن خدا ترس است و چه كسی نیست و حرمت حدود الهی را رعایت نكرده است. (12)
9. كسب رحمت خدا: حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: یكی از فلسفه هایی كه خداوند در محرمات حج قرار داده این است كه با انجام ندادن محرمات، رحمت الهی كسب شود ؛ (13) درهای فضل و رحمتش را بگشاید و وسایل عفو و بخشش را به آسانی در اختیار بنده اش گذارد. (14)
10. بهشتی شدن: حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: یكی دیگر از فلسفه هایی كه خداوند در محرمات حج قرار داده این است كه این اعمال سبب رسیدن به بهشت می شوند .(15) یعنی خوی و خصلت بهشتیان در انسان نمودار شده و لایق بهشت میگردد.
11. قران مجيد در يك جمله كوتاه درباره پرسش فلسفه مكه رفتن و اعمال حج و عمره انجام دادن پاسخ می دهد و ميفرمايد: «لِيَشْهَدوا مَنافِع لَهم؛ (16) مردم به اين سرزمين مقدّس براي اين ميآيند كه منافع( مادی و معنوی ) خويش را با چشم خود ببينند» .
امام صادق (ع) در پاسخ هشام بن حكم كه از فلسفه حج ميپرسد ، توضیحاتی می دهد . آن حضرت نخست به مسئله آشنايي مسلمين تمام جهان با يكديگر، سپس به منافع اقتصادي آن و ايجاد بسياري از مشاغل در شعاع حج و سرانجام به اثرات فرهنگي آن اشاره كرده ، آنگاه ميفرمايد: « وَ لِتُعَرفُ آثارُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ تُعْرَفُ اَخُبارُهُ وَ يُذْكَرُ وَلا يُنْسي؛ (17) یكی از ا هداف حج اين بوده كه آثار پيامبر (ص) و اخبار و روایات آن حضرت شناخته شود . از این طریق علوم و دانش هاي اسلامي، از نسلي به نسل ديگر منتقل گردد و به دست فراموشي سپرده نشود».
برای اطلاعات بیشتر در مورد اسرار حج می توانید به كتاب های زیر رجوع كنید:
1. كتاب صهبای حج ،آیت الله جوادی آملی .
2. معراج السعاده ، ملا احمد نراقی.
3. علم اخلاق اسلامی ،دكتر سید جلال الدین مجتبوی.
پی نوشت ها:
1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، الناشر: مؤسسه الوفاء، بيروت، لبنان، سنه النشر: 1404 ه.ق ، ج 96، ص 124.
2. ایة الله جوادی آملی، صهبای حج، نشر اسرا. چاپ پنجم ، سال 1383 ش ، ص 402.
3 . مائده (5) آیه 94.
4 . نهج البلاعه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه (قاصعه) ش 192، بند 58 و 59.
5 . صهبای حج، ص 347.
6. همان، ص 383.
7. بقره (2) آیه 197.
8. ثقه الاسلام كليني، الكافي، الناشر: دار الكتب الاسلاميه، طهران، سنه النشر: 1365 ه.ش ، ج 4، ص 337.
9. صهبای حج، ص 383 .
10. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام ،خطبه قاصعه، (ش 192) (بند 58 - 65).
11. صهبای حج، ص 383.
12. مائده (5) آیه 94.
13. نهج البلاغه، خطبه قاصعه، 192،(بند 59).
14. همان ، بند 65.
15. همان، بند 59.
16. حج(22) ، آیه 28.
17. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، الناشر: مؤسسه آل البيت، قم، سنه النشر: 1409 ه.ق ، ج 11 ، ص14 .