قرآن، كلام خدا و كتاب هدايت و سعادت براي انسانها است كه خواندن آن در هر زمان ارزشمند و مفيد است، لكن از قرآن و روايات استفاده ميشود كه خواندن آن در بعضي اوقات اهميّت فراواني دارد. مثل تلاوت آن در شب، چون درسوره مزمل آمده است:
قُمِ الَّيْلَ إِلآ قَلِيلاً وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً؛ شب را جز كمي به پا خيز.
سپس پس از تعيين مقدار قيام در شب ميفرمايد:
قرآن را با دقت و تأمّل بخوان.(1)
گرچه مخاطب در اين آيات، پيامبر (ص) است، ولي ذيل آخرين آيه نشان ميدهد كه مؤمنان هم در اين حكم با پيامبر هم گام بودند: پروردگار تو ميداند كه تو و گروهي از كساني كه با تو هستند، نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا ميخيزند.
سپس پس از بيان چند مطلب ميفرمايد:
"فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْءَان؛
اكنون آن مقدار از قرآن كه براي شما ميسر است تلاوت كنيد .
از آيات استفاده ميشود كه خواندن قرآن در شب ،به ويژه در نيمه دوم آن از اهميت فراواني برخوردار است. نيز در روايتي از حضرت رضا (ع) آمده است كه شب وقتي كه ميخواست استراحت كند، زياد قرآن تلاوت ميكرد.(2)
آن چه درقرآن و روايات نسبت به تلاوت قرآن بيش تر توجه شده،اين است كه بهتر است قرائت قرآن با تدبّر و تفكّر باشد،البته اگر تلاوت با تدبر و تفسير آن هم در ماه مبارك رمضان همراه باشد ،بسيار شايسته است، زيرا در ذيل آية سورة مزمّل ميفرمايد:
آن مقدار كه براي شما امكان دارد، قرآن بخوانيد:"فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْءَان .(3)
در روايتي از امام رضا (ع) به نقل از جدّ بزرگوارشان آمده است: آن مقدار قرآن بخوانيد كه در آن خشوع قلب و صفاي باطن و نشاط روحاني و معنوي باشد.(4)
امام صادق(ع) ميفرمايد:
"قرآن را سريع و تند نخوانيد، بلكه آن را با ترتيل بخوانيد.هر گاه از آيهاي ميگذريد كه در آن سخن از دوزخ است، از آتش دوزخ به خدا پناه ببريد. هنگامي كه به آيهاي رسيديد كه درباره بهشت است، تدبّر كن . از خدا مسئلت نما، كه تو را از اهل بهشت قرار دهد.(5)
تلاوت قرآن در ماه رمضان با تفسير بهتر است ،چون دانستن تفاسير و پيام آيات ،زمينه بيش تري را براي تدبر و تفكر و عمل به وجود مي آورد.
پي نوشت ها:
1- مزمّل،(73)آيه 20.
2-مجمع البيان، علامه طبرسي، ج 10، ص 151، نشر دار الفكر.
3-الحويزي، نور الثقلين، قم ،مطبعه العلميه ،ج 5، ص 447 ؛
مجلسي ،بحارالانوار، بيروت ،نشر دار الوفأ، ج 92، ص 216.
4- مزمل ، آيه 20.
5 - بحارالانوار،ج 92، ص 216.