قرآن از لحاظ فصاحت و بلاغت در اوج است و سخن بليغ سخني است كه دستور زبان در آن كاملا رعايت شده باشد.
البته در زمان نزول قرآن زبان عرب بيشتر گفتاري بود و هنوز نوشتاري نشده بود و اعراب رسم الخط بسيار ساده اي داشتند كه افراد معدودي مي نوشتند و "دستور زبان" كه بيشتر مربوط به نوشتار است ، هنوز تدوين نشده بود.
زبان نوشتاري عرب بعد از اسلام با وام گرفتن از ساير زبان ها شكل گرفت و دستور زبان گفتاري و نوشتاري هم بعدا تدوين شد و يكي از بزرگترين منابع براي اخذ دستور زبان گفتاري ، خود قرآن بود كه عرب اعم از مسلمان و غير مسلمان به فصاحت و بلاغت فوق العاده آن باور و يقين داشت و دارد.
اگر كسي اشكال رسم الخطي و نوشتاري به قرآن بگيرد ، اين اشكال ممكن است وارد باشد ( هم چنان كه بر قرآن نوشته شده توسط خليفه سوم اشكال هايي مي گيرند و همچنين بر قرآن نوشته شده توسط عثمان طه )(دقت كنيد كه بيان كرديم اشكال بر خط و رسم الخط خطاطان قرآن و....نه خود قرآن . مثلا آقاي عثمان طه در برخي موارد « انّ ما » را متصل « انما » نوشته است).
اما اين ها ربطي به قرآن و وحي ندارد ؛ زيرا وحي به صورت نوشته بر پيامبر نازل نشده؛ بلكه مفاهيم وحي بر قلب پيامبر حك شده و به گوش قلب پيامبر رسيده و حضرت آن را در روح و روان خود ثبت كرده و بر مردم خوانده است و مردم وحي را ابتدا با گوش خود شنيده اند و بعد آن را مكتوب كرد ه اند. اگر اشكال نوشتاري باشد ، بر كار نويسندگان وارد است. البته آن ها به هر شكل كه نوشته اند ، ولي درست خوانده اند زيرا خواندن وحي را بارها بر پيامبر و معلمان منصوب از جانب ايشان عرضه كرده اند و بر صحت آن تاييد گرفته اند.
اما اگر كسي مدعي است كه در زبان قرآن قواعد فصاحت و بلاغت رعايت نشده و در مواردي مي توان همان معنا را با كلام بليغ تر و ر ساتر و زيباتر هم گفت ، بايد آن مورد را نشان دهد و به فصحا و بلغاي عرب عرضه كند و در تاريخ عرب جاهلي كه در فصاحت و بلاغت سرآمد همه دوران ها بوده و از كلام شعراي عرب جاهلي كه فصاحت و بلاغت آن ها زبانزد عام و خاص است ، نمونه بياورد كه مشابه آن معنا را با بيان و الفاظ و عبارات بليغ تر بيان كرده اند .
چنين موردي اگر توانستند عرضه كنند و مورد تاييد زبانشناسان منصف مسلمان و غير مسلمان واقع شد ، آن گاه مي توان روي آن مانور داد و گر نه ادعا زياد است.
بنا بر اين شما در چنين مواردي نه به سخن مدعيان توجه كن و نه به انكار فقيهان غير زبانشناس؛ بلكه سخن مدعيان را بر زبانشناسان منصف مسلمان و غير مسلمان عرضه و به سخن آنان اعتبار بده.