اشاره به اين است كه تنها با آفرينش آسمان ها مساله تمام نشد، بلكه در هر كدام آن ها موجودات و مخلوقات و نظام و تدبير خاصي مقرر فرمود كه هر يك نشانهاي از عظمت و علم و قدرت او است . در مجموع فرمان تكويني الهي در آن ها نافذ قرار داده شد. پس مراد از وحي در اين مسئله امر و فرمان تكويني است. (2)
برخي از مفسران گفتهاند: منظور از امر آسمان كه ميفرمايد: خدا به هر آسماني امر آن را وحي كرد، آثاري است كه استعداد داشتن آن را داشته و يا حكمت اقتضا ميكرده آن آثار را داشته باشد، مثل اينكه فرشتگاني در آن جا باشند، يا ستارهاي در آن خلق شود، و يا امثال اين. كلمه" وحي" به معناي خلقت و ايجاد است .
بعضي ديگر گفتهاند: مراد از امر آسمان ها، تكليف الهي متوجه به اهل هر آسمان است كه ملائكه ساكن در آن باشد. معناي" وحي" همان معناي معروفش است. معناي جمله اين است : خدا به اهل هر آسماني و ملائكهاي كه در آنند، اوامري در باره عبادت وحي فرمود.
بعضي ديگر گفتهاند: مراد از امر آسمان، چيزي است كه خدا از آسمان خواسته است.
اين وجه در حقيقت به يكي از دو وجه قبلي رجوع ميكند، چون اگر منظور از" وحي" خلق و ايجاد باشد، اين وجه به وجه اول برميگردد . اگر معناي معروفش باشد ،به وجه دومي برگشت ميكند.(3)
پينوشتها:
1. فصلت (41)آيه 12.
2. ناصر مكارم ، تفسير نمونه، ج20، ص 230 ، نشر دار الكتب السلاميه، تهران، بي تا .
3. محمد طباطبايي ، الميزان، ج17، ص 557،نشر جامعه مدرسين قم، 1378 ش، با ترجمه محمد باقر موسوي همداني .