"لوح محفوظ" كتاب علم خداست كه آن را "كتاب مبين" هم ناميده و همه چيزدر آن ثبت است و غير خدا را بر آن احاطه نيست:
عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ(1)
خداوندي كه از غيب آگاه است و به اندازه سنگيني ذرّهاي در آسمانها و زمين از علم او دور نخواهد ماند، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه در كتابي آشكار ثبت است!
اين كتاب را لوح محفوظ خوانده چون در امان از تغيير و محو و اثبات است بر خلاف لوح محو و اثبات.
ان را "امّ الكتاب" هم خوانده چون مرجع و مآل همه كتاب ها و مقام هاي علمي ديگر است. (2)
كرسي اشاره به احاطه قيّومي خدا بر همه جهان مادي و غير مادي دارد.(3)
قلم شايد اشاره به مقام ايجادي خداوند باشد كه بر لوح وجود رفته است. در روايتي اينها نام فرشتگان و وسائط علمي خداوند خوانده شده اند:
سفيان ثوري ميگويد به امام صادق(ع) گفتم: يا بن رسول اللَّه امر لوح و قلم و مداد را برايم بيشتر شرح بده و از آنچه خدا به تو آموخته تعليمم بفرما.
فرمود: اي ابن سعيد اگر نبود كه تو اهليت پاسخ را داري پاسخت نميدادم، بدانكه" نون" فرشتهاي است كه به قلم گزارش ميدهد، و قلم فرشتهاي است كه به لوح گزارش ميدهد، لوح هم فرشتهاي است كه به اسرافيل گزارش ميدهد، و او نيز فرشتهاي است كه به ميكائيل گزارش ميدهد و ميكائيل هم به جبرئيل، و جبرئيل به انبيا و رسولان. آن گاه فرمود اي سفيان برخيز برو كه بيش از اين را صلاحت نميدانم.(4)
عرش هم اشاره به مقام فرمانروايي و احاطه تدبيري و سلطنت مطلقه خداوند است.
در روايتي در باره عرش و كرسي و تفاوت آن دو آمده:
عرش همان علم به كيفيت دادن به اشياء است و در جايي كه عرش و كرسي جداي از هم ذكر شوند هر يك معنايي جداگانه دارند، براي اينكه عرش و كرسي دو باب از بزرگترين ابواب غيب بوده، و خود آن دو نيز غيب هستند و همچنين آن دو مقرون با غيب هستند، چون كرسي باب ظاهر از غيب است كه براي اولين بار موجودات بي سابقه از آن باب طلوع ميكنند، و آن گاه همه اشياء از همانجا به وجود ميآيند، اما عرش، باب باطن غيب است كه علم چگونگيها و علم عالم كون و علم قدر و اندازهگيريها، و نيز مشيت و صفت اراده و علم الفاظ و حركات و سكنات و علم بازگشت و ابتدا، همه در آن باب است، پس عرش و كرسي در علم دو باب قرين همديگرند، چون ملك عرش، غير ملك كرسي است، و علم آن پنهانتر از علم كرسي است.
از اين جهت است كه خداي تعالي در باره عرش ميفرمايد:" رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ" يعني عرشي كه صفتش عظيمتر از صفت كرسي است، در عين اينكه هر دو، علم قرين هم هستند.(5)
در باره اين مقامات علمي سخن فراوان است كه از سطح درك و فهم ما بالاتر است و شما مي توانيد به ترجمه الميزان ذيل آيات مربوطه مراجعه فرمائيد.
پي نوشت ها:
1. سبأ (34) آيه 3.
2. طباطبايي، الميزان، ترجمه موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي، 1374ش، ج18، ص123.
3. همان، ج2، ص513.
4. همان، ج19، ص630.
5. همان، ج2، ص519.