«إن الذين تدعون من دون الله عباد أمثالكم فادعوهم فليستجيبوا لكم إن كنتم صادقين»؛ (1) ( غير خدا هر آنكس را كه شما مي خوانيد به حقيقت همه مثل شما هستند اگر در دعوي خود راستگوييد از آنها بخواهيد تا مشكلات و حوائج شما را روا كنند.) يكي از روش هاي تفسير آيات قرآن توجه به سياق آيات مي باشد، يعني توجه به آيات قبل و بعد آن آيه اي كه در صدد فهم آن هستيم بكنيم و آيه را به تنهايي معنا و تفسير نكنيم و اين روش را مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان زياد بكار برده اند و در تفسير آيات توجه به سياق آيات داشته اند. در مورد اين آيه شريفه هم ما اگر اين آيه را با آيات قبل و بعدش ببينيم، دچار سوء فهم و برداشت نادرست نمي شويم؛ چرا كه يكي از آيات قبل اين آيه چنين است: « أ يشركون ما لا يخلق شيئا و هم يخلقون »؛ (2)( آيا براي خدا شريك قرار مي دهند چيزي را كه خلق نمي كند چيزي را و حال آنكه خود آنها خلق شده خدا هستند) و اين آيه ظاهر است در نهي مشركان از پرستش بتها و جمادات همانگونه كه مرحوم علامه مي فرمايند : « ذيل آيات ظاهر در اين است كه منظور شرك به بت و آلهه متخذه از جمادات است چون مي فرمايد اين بت ها قدرت ندارند كه خودشان را و پرستش كنندگان خود را ياري كنند و دعا كردن و نكردن ايشان را نمي فهمند».(3) بنا بر اين اولا اين آيه شريفه مربوط به بحث توسل به امامان و حاجت خواستن از آن ها نيست چرا كه منظور از « الذين تدعون من دون الله » جمادات و بت هاي سنگي هستند. ثانيا ما با حاجت خواستن و توسل به امامان معصوم از خدا خواسته ايم و آن ها را واسطه اي قرار داديم بين خود و خداوند (در حالي كه آيه مي فرمايد: اينها غير خدا را به نحو مستقل مي خوانند و از او طلب مي كنند) چرا كه توسل به ائمه نه تنها شرك نيست؛ بلكه خداوند خود آن ها را وسيله تقرب به خود قرار داده است « وابتغوا اليه الوسيله »؛ (4) مفسران شيعه در ذيل اين آيه شريفه آورده اند كه: مراد از وسيله در اينجا اهل بيت عليهم السلام هستند و اگر امامان معصوم حاجتي را برآورده مي كنند يا مريضي را شفا مي دهند، به اذن خدا انجام مي دهند؛ همانطور كه در آيات شريفه قرآن در مورد حضرت عيسي آمده كه به اذن خدا مريضان را شفا مي داد و مردگان را زنده مي كرد. (5) ثالثا : اگر قرار باشد با اين آيه توسل را زير سوال بيريم بايد بگوييم تمام انسان ها در طول تاريخ مشرك بوده اند!! چون همه آن ها در طول زندگي خود از غير خدا كمك گرفتند؛ مثلا حداقل براي مرض خود به پزشك مراجعه كرده اند. براي آشنايي بيشتر در مورد بحث توسل به امامان معصوم مطالب را در ذيل مي آوريم: در بسياري از مشكلات به اوليا متوسل شده، از اين طريق به دنبال حل مشكلات خود بر مي آييم؛ اما نتيجه گيري معمولا به دو شكل متصور است ؛ گاهي تنها اين بزرگواران را واسطه و شفيع بين خود و خدا قرار مي دهيم ، يعني از خداوند مي خواهيم كه به حق اين بزرگواران و به احترام ايشان مشكل ما را برطرف نمايد، چنان كه در ابتداي دعاي توسل مي گوييم : «اللهم اني اسئلك و اتوجه اليك بنبيك نبي الرحمه ..؛ خدايا ! از تو درخواست مي كنم و به تو توجه مي نمايم ،به حق نبيت كه پيامبر رحمت بود ... ؛ در اين صورت كه اغلب توسلات ما را در بر مي گيرد ، از خداوند درخواست حل مشكل مي كنيم و خداوند مشكلات را برطرف مي نمايد . اما در صورت ديگر از حضرات معصومين در خواست رفع مشكلات و برآورده شدن حاجات را مي نماييم. بارها ديده شده كه در اين توسلات بسياري از مشكلات برطرف مي گردد. افرادي كه مثلا به حرم امام رضا عليه السلام رفته، شفاي بيماريشان را از آن حضرت مي طلبند، شفا يافته و يا حاجات گوناگون خود را دريافت مي نمايند. اين گونه توسلات و حل مشكلات نظير شفاي بيماران و ... به وسيله امامان يا پيامبر در فرهنگ ديني ، معجزه يا كرامت محسوب ميشود. آيا معجزه يا كرامت هايي اين گونه، فعل مستقيم خدا است يا فعل پيامبر يا امام به اذن خدا ؟ دو نظريه مطرح است كه به توضيح آن ميپردازيم: أ ) برخي بر اين باورند كه معجزه يا كرامت فعل مستقيم خدا است و اوليا تنها واسطه تحقق اين امر هستند. ب) در مقابل برخي ديگر معتقدند كه اين امر با قدرت و اراده پيامبر يا امام صورت ميگيرد، يعني داراي قدرت و اراده فوق العاده ميشود كه با قدرت و اراده، هر چه را كه بخواهد، انجام ميدهد، ولي با اذن خدا اين كارها را انجام ميدهد. قدرت را خدا به او داده است و در نتيجه او اراده ميكند كه فلان كار انجام بگيرد و انجام هم ميگيرد. مانند اين كه خداوند اين اثر را در آتش قرار داد كه بسوزاند يا آب آتش را خاموش و سرد كند؛ بنا بر اين خداوند در نفس انسان كامل مانند امام معصوم يا پيامبر اين اثر را قرار داد كه بيمار را شفا دهد و در علت هاي عالم تأثير گذارد. اين گروه به آياتي استناد ميكنند كه قرآن اين معجزات را به پيامبر نسبت ميدهد، ولي همواره تكيهاش اين است كه اين كار باذن الله صورت ميگيرد. فعل پيامبر يا امام است، ولي با اذن الهي، زيرا در قرآن آمده است : هرگز نميتوانيم معجزهاي جز به فرمان خدا بياوريم. (6) نظريه دوم با رجوع به آيات و روايات صحيح تر به نظر ميرسد. نيز با توجه به عقيده شيعيان كه امامان معصوم داراي ولايت تكويني هستند. معناي ولايت تكويني نيز اين است كه مي توانند در نظام و علل عالم تأثير بگذارند، اما هميشه اين مسئله به اذن خداوند صورت مي گيرد. بر اساس حقيقت توحيد فاعلي هر آنچه در عالم رخ مي دهد، به قدرت الهي و از منشا فاعليت او انجام مي پذيرد؛ اما همانند كارهاي عادي ما كه هر چند در حقيقت به خاطر اعطاي قدرت الهي به ما به خداوند منسوب است، ولي در عين حال فعل خود ما به حساب مي آيد. كرامات معصومين هم در عين اين كه ناشي از اعطاي قدرت الهي به آن ها و از طرف خداست؛ اما كار خود اين بزرگواران به حساب مي آيد. مي توان گفت: امام به اذن الهي از طريق قدرتي كه خداوند به او اعطا نموده ، مشكل ما را حل مي نمايد. براي توضيح بيشتر، ر. ك ،به: مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 4، ص 484 - 464. پي نوشت ها : 1. اعراف (7) آيه 194. 2. همان آيه 191. 3. علامه طباطبايي، الميزان، انتشارات جامعه مدرسين قم، ج8، ص 377. 4. مائده (5) آيه 35. 5. همان آيه 110. 6. ابراهيم (14) آيه 11. پرسش: &&
پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
۱۳۹۵/۱۱/۲۶ ۰۹:۰۶
شناسه مطلب: 95297
«إن الذين تدعون من دون الله عباد أمثالكم فادعوهم فليستجيبوا لكم إن كنتم صادقين»