یکی از مسائل تاریخشناسی و نسخهشناسی که اخیراً مطرح شده است، بحث امکان درج کتب در عصر اسلام ابتدایی است. در قرون ابتدایی اسلامی، هنوز کاغذ به این قیمت کم اختراع نشده بود، و نوشتارها معمولاً بر روی پوست و سنگ و... صورت میگرفت، به همین خاطر هزینه بسیار زیادی را در پی داشت. با این حساب نقل صدها حدیث از امام باقر(علیهالسلام) بهوسیله جابر بن حیان، یا تألیف کتاب حجیمی مثل کتاب شریف کافی، بسیار پرهزینه بوده است و بعید بوده است که بدون پشتیبانی مالی حکومت، در این زمان هیچ حکومت شیعی بر سر کار نبوده است، چنین اموری ممکن باشند. با این حساب، کتابهای پرهزینهای مثل کافی یا نقلهای جابر بن حیان از امام باقر(علیهالسلام)، بدون هیچ پشتیبانی از سوی حکومت، چگونه ممکن شده است؟
پاسخ:
چون پیامبر و امامان از جانب خدا وظیفه تبیین و تفسیر کتاب را بر عهده دارند و قول و عمل و رفتار آنان عین حق و دین و حجت است، از همان زمان صدر اسلام مؤمنان درصدد نقل و نوشتن کلام و حکایت رفتار معصومین بودند و گر چه در برههای به دلایل سیاسی از جانب خلیفه و حکومت نقل و نوشتن حدیث ممنوع بود، ولی شیعه به پیروی از امامان هیچگاه به این منع اعتنا نکرد و از همان زمان پیامبر به نقل و کتابت حدیث اعتنا داشت و باتحمل رنجها و دردها سعی در نوشتن و نقل و حفظ میراث علمی پیامبر و امامان داشت.
از همان زمان پیامبر و بعد در زمان امامان بخصوص اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در برهه مناسبی از زمان بودند، به نوشتن احادیث همت گماردند که حاصل این تلاش کتابهای فراوانی شد که هرکدام از اصحاب روایاتی که از امامان شنیده بودند، در آن نگاشته و به "اصول چهارصدگانه" معروف شدند.
با شروع غیبت امام و بسته شدن باب علم معصومین، دسترسی مستقیم به معصوم و شنیدن حدیث از وی ناممکن شد و شیعه به حفظ و جمعآوری میراث علمی امامآنهمت گماشت و محدثان بزرگی این وظیفه را به عهده گرفتند ازجمله مهمترین آنها محمد بن یعقوب کلینی بود که روایات ثبت شده در اصول چهارصدگانه را جمعآوری کرد و در بابهای مربوط به اصول و فروع دستهبندی کرد و ارائه نمود.
کلینی در دوره غیبت صغری زندگی میکرد (او در سال 328 یا 329ه ق آخر دوره غیبت صغری از دنیا رفت) و به اصول اولیه حدیث که توسط اصحاب امامان نوشته شده بود، دسترسی داشت و باتقوا و تبحر و آگاهی و خبرگی کمنظیر این روایات را بررسی کرده و روایاتی که ازنظر وی دارای اعتبار بودند را در این کتاب جمعآوری نمود. این کتاب تنها کتابی است که جامع روایات در باب اصول و فروع دین میباشد.
اما اینکه آن زمان کاغذ به این صورت وجود نداشت و چاپ اختراع نشده بود و... ، همه حرفهای درستی است و به همین خاطر در آن زمان کتابها با دستنوشته و با نسخهبرداری تکثیر میشد و یک کتاب بعد از نوشته شدن توسط کسانی که به آن علاقه داشتند، همه یا قسمت موردنظر نسخهبرداری میشد و نسخهبرداری از کتابها یک شغل بود و در هر شهری افرادی به این شغل اشتغال داشتند و کتابها در نوشتافزارهای معمول آن زمان نوشته میشد و در کتابخانههای سلطنتی و... نگهداری میگردید و چهبسا از یک کتاب فقط یک یا چند نسخه وجود داشت که آنهم در خانوادهها بهعنوان ارث از طبقهای به طبقه دیگر میرسید.
این اختصاص به جهان اسلام ندارد و در همه جهان بود و میراث علمی جهان باوجود همه این محدودیتها محفوظ مانده است.
اینکه شیعیانهم از امکانات کافی برخوردار نبودهاند، حرف درستی نیست. زیرا شیعه از همان ابتدا بهعنوان یک گروه دارای تشکیلات بود که حول محور امامان و سفرای آنان و عالمان مورد تایید که غالباً وکالت داشتند، شکلگرفته بود و وجوهات خود را به امامان و وکلا و سفرای آنان میرساندند و از طریق آنان درراههای لازم صرف میکردند و صرف مال در راه جمعآوری و حفظ و تکثیر روایات امامان یکی از بهترین راهها بود و افراد زیادی عمر و مال و دارایی خود را صرف جمعآوری و حفظ و کتابت میراث امامان کردند و کلینی و عالمان دیگر، از این دسته بودند و شیعیان و عالمان شیعه هم با همه وجود پشتیبان این گروه بودند و از صرف عمر و مال خود در راه هدف والای آنان دریغ نمیکردند.
نکته دیگر اینکه افرادی مانند جابر و... غالب احادیثی که از امام شنیده بودند را در سینه خود حفظ میکردند و جرأت نوشتن آنها را نداشتند که مبادا به دست نامحرمی بیفتد. نوشتن گسترده حدیث در یک مجموعه اولین بار بهوسیله کلینی تحقق یافت و بعد دیگران و...
قبل از کلینی کتابهای حدیث فراوان بود. ولی هرکدام مجموعهای محدود از امامان در یک یا چند باب بود و کتابی به گستردگی کافی نوشته نشده بود. کلینی هم در دوره غیبت صغری میزیسته و علاوه بر اموال خود و طرفدارانش، با نایبان امام زمان ارتباط داشته و اگر کمک مالی میخواست میتوانست از آنان بگیرد و آنانهم که از کار و تلاش او خبر داشتند، چنان چه احتیاج را حس میکردند از کمک به او دریغ نداشتند.
برای اطلاع بیشتر به کتاب زیر مراجعه کنید:
شیخ عبد الرسول الغفار، الکلینی و الکافی، قم، انتشارات اسلامی، 1416 ق.