من شیعه ام ولی دوست ندارم نماز بخوانم و روزه بگیرم کلا سست عنصرم آیا به جهنم میروم ولی غسل میکنم و اصول دین را قبول دارم.
در اول بايد اشاره شود درباره سر نوشت افراد در آخرت به قطع نمي توان نظر داد، ولي بر اساس آموزه هاي ديني به طور كلي مي توان گفت كسي كه به اصول دين اعتقاد داشته باشد مسلمان محسوب مي شود، ولي اگر بدليل سستي و مانند آن به واجباتش عمل نكند گرفتار عذاب دوزخ خواهد شد.
زيرا نماز از واجبات الهي است. اگر كسي بدون عذر شرعي آن را به جا نياورد و يا از ترك آن توبه نكرده و با قضاي آن را تدارك ننمايد، غير از آموزههاي وحياني، از نظر عقل و عدل الهي اهل دوزخ خواهد بود، زيرا عقل حكم ميكند مخالفت با امر مولا پيامدي ناگوار دارد و متمردين از امر الهي سزاوار كيفرند، عدل الهي نيز همين معنا را ميرساند. چون عدالت آن است كه به هر كس آنچه را شايسته است بدهد. تارك الصلوه به دليل معصيت سزاوار كيفر است.
هرچند اين كه هر گناهكاري ممكن است مشمول عفو و رحمت الهي بشود، مسئله ديگري است، ولي حكم اصلي و اولي هر مجرم از نظر عقل و عدل آن است كه نتيجه عملكرد خود را دريافت كند؛ نماز نخواندن و ترك وظايف ديني نظير روزه داري مخالفت عملي با دستورات كسي است كه بيش ترين حق را بر گردن انسان دارد و از هر كسي سزاوار تر به احترام و تمكين و خضوع است، كه اين امر به هيچ وجه قابل قبول نيست.
ترك نماز بدون عذر شرعي از مصاديق بارز تكبر در برابر خداوند است. اگر ابليس كارهاي خوب و عبادتهاي شش هزار ساله خود را در پي يك لحظه تكبر از دست داد، به گفته امير مومنان خوف آن ميرود انساني كه نسبت به حقوق همسايه، خانواده و مسايل از اين قبيل مراعات دارد، ولي از نماز و سجده در پيشگاه خدا امتناع ميكند، به سرنوشت ابليس گرفتار شود. تفصيل اين نكته را در منبع ذيل ملاحظه بفرماييد.(1)
نكته ديگر اين كه انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن توفيق عبادت را ميطلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن ميطلبد كه از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. شايد بر همين اساس معصومان(ع) و بزرگان دين از خدا ميخواستند كه به آنان توفيق عبادت دهد. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده است: "اللّهم ارزقنا توفيق الطاعه ..."(2) خدا يا به ما توفيق اطاعت بده. كه يكي از مصاديق بارز طاعت، عبادت است. چه اين كه ايمان اگر كامل باشد انسان مومن را به سوي انجام اعمال نيك وادار مي كند. چون رابط وثيق بين ايمان و عمل وجود دارد و بي توجهي كامل به انجام تكاليف ديني نشانه نقص در اصل باور و اعتقاد ديني است. چون نمي شود انسان اعتقاد كامل به دين داشته باشد، ولي در انجام اعمال ديني كاملا بي اعتنا باشد.
پينوشتها:
1. نهج البلاغه، نشر موسسه اميرالمومنين، قم، 1375 ش، خطبه 192.
2. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان نشر دفتر فرهنگ اسلامي، تهران 1387 ش، ص621.
موفق باشید.