اگر خداوند ازرگ گردن به ما نزدیک تر است و ازهمه چیز ما آگاه است، پس وظیفه دو فرشته نویسنده اعمال ما برای چیست؟
خدا بینیاز و غنی مطلق است، همان طور که از هر گونه نیاز نسبت به هر چیز پیراسته است، از نیاز به فرشتگان نیز منزّه است، زیرا اوّلاً: فرشتگان مثل سایر موجودات، مخلوق و آفریده خداوند هستند. هیچگاه خالق و علت به مخلوق و معلولاش نیازی ندارد.
دوم: قرآن کریم از فرشتگان به «بندگان با کرامت و فرمانبردار» یاد کرده و فرمود: «... بل عبادٌ مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون؛ (1) فرشتگان بندگان ارجمندند، که در سخن بر او پیشی نمیگیرند، و خود به دستور او کار میکنند».
بر اساس این آیه فرشتگان، بندگان، فرمانبردار خداوندند. روشن است که خداوند هیچگاه به موجودی که بنده و فرمانبردار اوست، نیازی ندارد.
اما اینکه چرا خداوند فرشتگان را در ساختار مدیریت عالم دارای نقش قرار داده است، سوالی است که قبل از آن باید به اصل فلسفه خلقت فرشتگان پاسخ داد؛ در خصوص فلسفه خلقت فرشتگان باید گفت:
این امر همانند خلقت سایر موجودات، ناشی از فیاضیت مطلق خداوند است، یعنی فیّاضت و بخشندگی خدا که سبب آفرینش همه موجودات شده، خلقت فرشتگان را نیز رقم زده است و از این رو که چنین موجوداتی لیاقت و امکان خلقت را داشتند خداوند ایشان را از این امر محروم نساخت.
اما این که چرا با قدرت نامحدود خداوند، برخی از کارها توسط فرشتگان انجام میشود، باید گفت:
همه آنچه به عنوان کارهای فرشتگان برای ما تعریف شده، نوعی ساختار کامل ارتباط موجودات با یکدیگر و نظام مندی در هستی است که در اوج و قله خویش به قدرت و اراده و علم خداوند منتهی می گردد و این بالاترین جلوه از شکوهمندی نظام آفرینش است.
خداوند در عین بی نیازی، سنت ها و قوانینی را در عالم مقرر نموده است. یکی از سنت های الهی آن است که نظام عالم را طبق اسباب و علل مقرر نموده و فرشتگان جزئی از مجموعه اسباب و علل هستند، همان گونه که تأثیر علت ها در عالم طبیعت، جزئی از نظام اسباب و عللی است که خداوند مقرر نموده است، مانند اثر دارو در شفا بخشی. وجود عوامل طبیعی، موجب نیازمندی خداوند نمی شود، پس وجود علل غیر طبیعی (از جمله فرشتگان) نشان نیازمندی خداوند نیست.
هرچند خداوند بدون واسطه هیچ فرشته ای امکان ثبت و ضبط اعمال و رفتارهای آن ها را و ... اما بر اساس ساختار خاصی که در نظام خلقت تعریف نموده و بر اساس جریان یافتن فیض گسترده الهی به موجود محدود و ناقص، فرشتگانی را در انجام این امور به عنوان واسطه قرار داده است. در عین حال چون قدرت و امکان انجام این وظایف توسط آن ها از جانب خود اوست، می توان به طور قطع انجام همه این امور را مستقیما به خداوند هم استناد داد. با توجه به این بیان سر آنچه در پرسش آمده بخوبی روشن خواهد شد.
نکته ی دیگر درباب ناظران وشاهدان اعمال این است که نه تنها خدا وفرشتگان بلکه زمین واعضا ی بدن انسان نیز ناظر و شاهد ماجرای اند ودر قیامت شهادت می دهند. قرآن کریم در اینباره بیان روشنی دارد:
« یومئذ تحدث اخبارها بان ربک اوحی لها » (2) در چنین روزی زمین از حوادثی که در آن رخ داده است خبر میدهد، زیرا پرودگارش به آن وحی نموده و او را آگاه ساخته است.
در این آیه از خبر دادن زمین و گواهی او بر اعمال انسان خبر داده شده است و هم به سر به سخن آمدن زمین: « بان ربک اوحی لها » بنابراین معلوم میشود زمین به اذن الهی به سخن میآید،چه اینکه اعضا و جوارح انسان نیز به اذن الهی به سخن میآیند و در مورد انسان شهادت میدهند، قرآن کریم در اینباره به صراحت فرمود:
« و یوم یحشر اعداء الله الی النار فهم یوزعون حتی اذا ما جاؤها شهد علیهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون و قالوا لجلودهم لم شهدتهم علینا قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شیء ؛ (3) روزی که دشمنان خدا به سوی آتش به تدریج روانه میشوند. در کنار آتش میایستند تا وقتی همگان به سوی آن آمدند. گوشها و دیدگان و پوستهای آنان بر کارهای زشت آنان گواهی میدهند. آنان به پوستهای خود اعتراض کرده که چرا بر ضرر ما شهادت دادید؟ در این لحظه از جانب شاهدان پوستها پاسخ میشنوند که: ما را خدائی که هر موجودی را به سخن در آورده است، به سخن آورد».
بنا بر این پوست بدن و سایر اعضای بدن و زمین با زبان بیزبانی به اذن خداوند گویا میشوند و به سخن میآیند و درباره اعمال آدمی شهادت میدهند.
در اینکه از دیدگاه قرآن و روایات اسلامی، یکی از شاهدان در قیامت، مکان انجام گرفتن عمل است ،جای تردید نیست.
حال ممکن است این پرسش مطرح شود که مکان که فاقد حس و ادراک است ،چگونه میتواند اعمال انسان را درک نماید، و در سرای دیگر بر آن گواهی دهد؟
این نوع آیات و روایات ما را به یک حقیقت رهنمون میگردند و آن اینکه تمام موجودات از نوعی ادراک برخوردارند. میزان درک و آگاهی آن ها بستگی به میزان درجه وجودی شان دارد. (4)
مولوی میگوید:
جمله ذرات عالم در نهان با تو میگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و خوشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم (5)
گرچه ما از درک و شعور و گویایی زمین و سایر پدیدههای زمینی نظیر جمادات بیاطلاع هستیم، ولی آنان در واقع هم شنوا و بینا و هم گویا هستند. از این رو اعمال آدمیان را میبینند و در قیامت بر آن گواهی میدهند.
پینوشت :
1. انبیاء (21) آیه 26 و 27.
2. زلزله (99) آیه 4-5.
3. فصلت (41) آیه 20-22.
4. جعفر سبحانی منشور جاوید،نشر میقات، تهران 1369ش. ج9، ص336.
5. مثنوی معنوی، نشر اقبال تهران 1377 ش . دفتر سوم، ص403.