اهل سنت معتقدند که اگر مقصود از مولی خلیفه بود پیامبر باید آن را در مراسم حج که اکثریت ممکن حضور داشتند اعلام می فرمود.دلیل دیگر ذکر شده آن است که به دلیل نزدیک بودن زمان فوت پیامبر،این وجود مبارک در صدد بودند تا با اعلام دوستی باامیرالمؤمنین خطر آنهایی که درجنگ های اسلام اقوامشان به دست امیرالمؤمنین کشته شده اند را دور کنند. لطفا جوابی را که به اهل سنت میدهید را برای من بفرستید.با تشکر
با توجه به این که واقعه غدیر خم بعد از مراسم حج بود آیا برای اعلام خلافت امیرالمؤمنین بهتر نبود در مراسم حج که همه مردم حضود داشتند این اعلام انجام می شد؟
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
به دلیل دو ضلعی بودن پرسش پاسخ در دو محور ارایه می شود:
الف- جایگاهی که برای ابلاغ پیام مزبور انتخاب شده بود، نقطه ای بود که غیر از اهل مکه همه حجاج از آن عبور می کردند و در آن جا همه حجاج وجود داشتند.
در ضمن شاید طرح مسئله در مکه مخالفت بسیار جدی در پی داشت، زیرا حضرت علی (ع) بسیاری از سران قریش و اهل مکه را کشته بود. اعلان ولایت و پذیرش در آن جا دشوار مینمود و خوف فتنه میرفت. این مسئله میتواند از پایان آیه ابلاغ"... والله یعصمک من الناس"(1) خداوند تو را از (شر) مردم حفظ خواهد کرد ، به دست آید.
شاید انتخاب آن مکان به آن دلیل باشد که اگر در ضمن اعمال حج، این عمل انجام می شد، برجستگی لازم را پیدا نمی کرد و شکوه تاریخی آن محو می گردید. از همین رو مکان مستقل و زمانی جدا از دیگر اعمال انتخاب شد که در عین امکان اجتماع عظیم مسلمانان، این مطلب به عنوان خبری کاملاً تازه و نو، توسط حجاج به بلاد مختلف اسلامی پخش شود، تا برجستگی و شکوه و طراوت آن بهتر حفظ گردد.
در این جا میتوانست شواهد و قرائنی جمع شود که این مسئله را برجسته نماید، مانند اعلان تنها یک واقعه، نه چیز دیگر، نگه داشتن مردم در زیر آفتاب سوزناک، برگرداندن کسانی که به جلو رفتند و منتظر ماندن برای کسانی که عقب ماندند، فرصت کافی برای اعلان و بیعت کردن دیگران با علی (ع)، در حالی که در ایام حج در مکه در روزهای اول که فرصت کافی وجود داشت، حضرت علی در یمن بود و در مکه حضور نداشت. در روزهای آخر به مکه میرسد که اعمال حج به صورت فشرده بوده است.
البته در تاریخ دیدیم که چگونه با این همه تمهیدات، اصل مسئله از مسیر خود منحرف شد. کسانی این مسئله را انکار کردند که در آن جمعیت حضور داشتند، پس اگر حتی در مکه انجام میشد، چه فرقی در اصل مسئله داشت؟ در حالی که امروز میبینیم با توجیهاتی چون "ولایت" به معنای دوستی است، حقانیت ولایت و امامت حضرت علی (ع) را انکار میکنند، پس برای کسانی که نخواهند حقیقت را قبول نمایند، توجیهات، در صورت اعلان در مکه نیز وجود داشت.
ب- درباره فراز دوم پرسش باید گفت
اولاً: به فرض کلمه مولا در حدیث غدیر از کلمات چند منظوره تلقی شود و هر کسی برداشت خاصی از آن بنماید، جای تردید نیست که این تعبیر در کلام حضرت متأثر از روش وحی و قرآن کریم است. در قرآن کریم در مسایل متعدد و مختلف برای بیان مقاصد الهی از کلماتی استفاده شده که چندین معنا برای آن وجود دارد، ولی همان کلمات به دلیل اسراری که برای ما نهفته است، به کار گرفته شده، در این باره آیات فراوانی قابل طرح است.
در کلّ همان طور که قرآن کریم در بسیاری موارد از کلمات به اصطلاح متشابه استفاده کرده، حقایقی را بیان داشته و سبب و حکمت آن برای کسی به خوبی روشن نیست، پیامبر(ص) نیز در برخی موارد از جمله جریان غدیر از این روش قرآنی استفاده کرده، ولایت را با کلمه «مولا» بیان کرده است.
سرّ اصلی و حکمت واقعی آن شاید به خوبی برای کسی روشن نباشد. این هیچ گونه محذوری ندارد، بلکه در عرف حقایق وحیانی مطرح است.
دوم: پیامبر(ص) در مقام بیان ولایت امیرمؤمنان در روز غدیر از قرآن کریم تبعیت کرده است چون در قرآن کریم نیز جریان ولایت با واژه «ولی» بیان شده : «إنّما ولیّکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون؛(2) ولی شما تنها خدا و پیامبر او است و کسانی که ایمان آوردهاند. همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند».
بر اساس منابع شیعی و سنی این آیه در شأن امیر مؤمنان (ع) نازل شده مثلاً قوشجی که از علمای بزرگ اهل سنت است، در شرح تجرید الاعتقاد تصریح نموده که به اجماع مفسران این آیه درباره علی(ع) نازل شده است.(3) این آیه که نزد شیعیان معروف به آیة ولایت است، در مقام بیان ولایت علی(ع) از کلمه «ولی» استفاده کرده است.
بنابراین اگر در خطبة غدیر حضرت پیامبر در مقام اعلان ولایت امیرمؤمنان به عنوان سرپرست امت و جانشین بعد از خود از کلمه مولا استفاده کرده ،ممکن است به دلیل تأسّی به قرآن بوده باشد.
سوم: دلایل و شواهدی بسیاری در روز غدیر رخ داده که هر کدام برای کسی که در پی دانستن حقیقت باشد ،نشانه هدایت و دلیل روشن به معنا مولا در کلام پیامبر است، مثلاً هیچ عاقلی نمیپذیرد که حضرت پیامبر آن همه مردم مسافر را آن مدت در آفتاب گرم نگاه دارد تا دوستی علی(ع) را به آن ها اعلان کند. از نحوه رخداد غدیر به خوبی معلوم است که حضرت در خطبه غدیر مرادش اعلان سرپرستی امت و جانشین بعد از خود بوده است، و گرنه برای بیان محبت و دوستی آن همه مقدمات لازم نبود ،به خصوص آن که این رخداد در حجةالوداع و روزهای آخر عمر حضرت پیش آمده است.
از این گذشته در همان خطبه غدیر حضرت پیامبر قبل از اعلان خلافت و ولایت امیر مؤمنان با تعبیر «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» این جمله را خطاب به مردم فرمود:
«ألست أولى بکم من أنفسکم؛ آیا من در حق تسلط و ولایت و سرپرستی بر شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟» همه گفتند: بلى یا رسول الله؛ آری شما سزاوارتر هستید.
آن گاه حضرت فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست».
از این معلوم میشود که کلمه مولا در کلام حضرت به معنای سرپرستی است و نه دوستی.(4)
همان طور که کلام پیشین حضرت به معنای سرپرستی است.
چهارم: خلافت و جانشینی امیر مؤمنان(ع) غیر از جریان غدیر در چند مورد دیگر نیز از سوی پیامبر ابلاغ شده است، مثلاً در جریان یوم الدار، حدیث یوم الدار و حدیث منزلت، حدیث ثقلین و مانند آن ها درباره جانشینی امیر مؤمنان سخن گفته شده ، این روایات غیر از منابع شیعی در کتابهای اهل سنت نیز به صورت متواتر نقل شده است.
پس به دلایل گوناگون کلمه مولا در حدیث غدیر مفهوم روشنی دارد . هرگز نمیتوان آن را به معنای دوستی در آن رخداد تلقی کرد. پیامبر در مکه و در عرفات و منی نیز خواست که مسله ولایت را ابلاغ کند ، ولی بر اثر سر و صدای عده ای موفق نشد .
یکی از دلایل این که مولا به معنای پیشوایی است ، این که در شعر حسان که به مناسبت عدیر سروده ، مولا به همین معنا آمده است. (5)
پینوشتها:
1.مایده(5) آیه67.
2. همان، آیه 55.
3. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، ص 208، نشر مؤسسه آثار امام خمینی 1387ش.
4. مرتضى مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 868، نشر صدرا 1374ش.
5.الغدیر ،ج2 ،ص34 نشر دارالکتب الاسلامیه ،تهران 1366 ش؛
محمد سعیدی مهر، آموزشی کلام اسلامی، ج2 ،ص165 ، طه ،قم،1383 ش.