سلام باران هستم این هم متن یکی دیگر از فایل های دوستم .زحمت پاسخ باشما ودعای من پشت سر شما. الله شهاب سنگ را بسوی جنها پرتاب میکند. برخی از جنها که تازه مسلمان شده بودند به پیامبر اسلام تعریف میکردند که: پیش از آمدن اسلام ما(جنها) میتوانستیم که با سوار شدن بر پشت همدیگر، تا طبقهی هفتم آسمان پیش رویم، پس از لمس آسمان، اقدام به استراق سمع میکردیم، به مردانی از اهل زمین که به ما پناه میبردند این اطلاعات را میدادیم و آنها با استفاده از این اطلاعات غیبی، به گمراه کردن دیگران مشغول بودند؛ الله هم در آنها سرکشی را زیاد کرده بود،. تا اینکه یک شب مانند همیشه برای استراق سمع، اقدام نمودیم، اما همینکه بالا رفتیم، با شهاب سنگهائی مواجه شدیم، دیگر توانائی رسیدن به آسمان را نداشتیم، ما نمیدانستیم که الله برای زمین خیری میخواهد یا شری در راه آنهاست؟ اما با شنیدن صدای قرآن دانستیم که الله برای ساکنان زمین (جن و انس) خیری در نظر گرفته که آنها را هدایت نماید؛ لذا به شما(محمد) ایمان آوردیم، البته قاسطون ما ایمان نیاوردند که الله برای آنها جهنم مهیا نموده: قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا /بگو به من وحي شده است كه جمعي از «جن» به سخنانم گوش فرا دادهاند، سپس گفتهاند: ما قرآن عجيبي شنيدهايم! يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا/ که به راه راست هدايت ميكند، لذا ما به آن ايمان آوردهايم، و هرگز احدي را شريك پروردگارمان قرار نميدهيم। وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا/ و اينكه بلند است مقام با عظمت پروردگار ما، و او هرگز براي خود همسر و فرزندي انتخاب نكرده است. وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا /و اينكه سفيهان ما درباره الله سخنان ناروا ميگفتند. وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا /و اينكه ما گمان ميكرديم كه انس و جن هرگز دروغ بر خدا نميبندند. وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا /و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند. وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا /و اينكه آنها گمان كردند همانگونه كه شما گمان ميكرديد كه خداوند هرگز كسي را (به نبوت) مبعوث نمی کند. وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا /و ما آسمان را لمس نمودیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهائی از شهاب سنگ يافتيم. وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا /و همانا ما می نشستیم که در مکانی که جایگاه نشستن بود و گوش (به حرفهای داخل آسمان) میدادیم اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهاب سنگي را در كمين خود مييابد. وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا /و ما نمىدانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايتخواسته است. وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا /و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن و ما فرقههايى گوناگونيم. وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا/ و ما مىدانيم كه هرگز نمىتوانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد. وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا/ و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد. وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا/ و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس كسانى كه به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند. وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا /ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود. نوشته های بالا دقیقا متن و ترجمه ی 14آیه ی نخستین سوره ی جن میباشد. اما نکاتی چند دربارهی آیات بالا: 1- الله شهاب سنگها را برای زدن به جنها میفرستد؛ جنهائی که با سوار شدن روی پشت همدیگر، برای استراق سمع به طرف آسمان میرفتند! 2- آسمان جسمی است حقیقی و قابل لمس کردن! به این آیات توجه فرمائید: أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ (طور/36) آیا آسمانها و زمین را آنها(کافران) افریدهاند، بلکه(به سخن من) یقین ندارند. أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ (طور/37) آيا ذخاير پروردگار تو پيش آنهاستيا آنها (بر آن)تسلط دارند؟ أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (طور/38) آيا نردبانى دارند كه بر آن (بالا روند) گوش میدند؟ پس بايد شنوندهی آنان، برهانى آشكار بياورد. هنگامیکه به این سه آیهی اخیر با دقت نگاه میکنیم، متوجه میشویم که اگر کسی نردهبانی بسیار بلند داشته باشد، ممکن است بتواند به آنچه که درون آسمان میگذرد گوش دهد؛ زیرا در آنجا ذخایر الله وجود دارد و تقسیم این ذخایر نیز بر عهدهی الله است. قرآن بر این سخن خویش که هیچکس نمیتواند به آسمان طبقهی هفتم گوش دهد، شک دارد؛ زیرا بیان میکند که؛ ) آيا نردبانى دارند كه بر آن (بالا روند) گوش میدند؟ پس بايد شنوندهی آنان، برهانى آشكار بياورد. همچنین در سورهی صافات به این مسئله اشاره میکند: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) ما آسمان دنيا را با ستارگان زینت دادیم . وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ( (صافات/8 از هر شيطان سركشى محفوظ داشتهايم. لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ( (صافات/9 به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر طرف به سویشان (با شهاب سنگ) پرتاب میشود. دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (صافات/10) به راندنى سخت، و عذابى پاينده [در پيش] دارند. إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ( ( صافات/11 مگر كسى كه ربايشى بربايد (اطلاعاتی بدست آورد و فرار کند) که در این صورت شهاب سنگی درخشان به سویش پرتاب میگردد. ارسال شده توسط iran000
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از هر چيز از تاخيري كه در پاسخ گويي ايجاد شد، عذر خواهي مي نماييم ؛ از آدرس فعلي، نامه ديگري از شما در آرشيومان نيافتيم تا جريان دوست شما و فايل هاي او را به خوبي دريابيم ؛ اما به طور كلي پاسخ اين اشكالات در چند محور بيان مي شود:
1- مفسران قرآن پژوه درباره آيات مورد اشاره، سخن بسيار گفته و هر گروهي نظري دادهاند :
برخي از انديشمندان بر اين نظرند که کلمة «سماء» در آيه اشاره به آسمان دنيا است . کلمة شهاب اشاره به سنگ هاي سرگرداني است، که از سيارات يا ستاره هاي در حال انفجار جدا شده ، در پهنه فضاي آسمان وسيع در حركتند . گاه که در حوزه جاذبه سياراتي چون زمين قرار ميگيرند و به سوي آن کشيده ميشوند، بر اثر سرعت برخورد و با امواج هواي داغ و سوزان، شعلهور و خاکستر ميشوند.(1)
اما برخي از انديشمندان ديگر مانند علامه طباطبايي اين نظريه را صحيح نميداند . در تفسير آيه ميگويند: منظور از آيه که ميفرمايد: «ما آسمانها را از استراق سمع شيطانها به وسيله «شهاب» ها حفظ ميکنيم» از قبيل تشبيه، کنايه و ذکر مثال است . در اصطلاح جنبه سمبليک دارد. اين تشبيه و کنايه و مثال براي روشن شدن حقايق غير حسي در لباس حسي ذکر شده، همان طور که خدا در سوره عنکبوت، آية 43 ميفرمايد: «اين ها مَثَلهايي است که براي مردم ميزنيم و جز دانشمندان و عالمان آن را درک نميکنند» .
علامه طباطبايي در ادامه ميگويد:
منظور از آسمان در آية فوق (که جايگاه فرشتگان است) يک عالم ملکوتي و ماوراي طبيعت است که از جهان محسوس برتر و بالاتر است .منظور از نزديک شدن شيطانها به آسمان براي استراق سمع و پرتاب کردن شهاب و سنگريزه به آن ها آن است که شيطانها ميخواهند به جهان فرشتگان نزديک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آينده آگاهي يابند، ولي فرشتگان شيطانها را با انواري معنوي که دارند ميرانند.
گروه سوم از مفسران جنبه تمثيلي را جدي تردانسته، بر اين عقيدهاند که منظور از آسمان در آيه، آسمان حق و حقيقت است . شيطانها ميکوشند که به اين آسمان راه يابند و استراق سمع کنند و مردم را فريب دهند. اما ستارگان و شهابها (که رهبران الهي و علما و دانشمندان هستند) با امواج قلم و گفتارشان شيطانها را عقب ميرانند و طرد ميکنند.(2)
در هر حال اگر نظريه گروه دوم و سوم را بپذيريم، تفسير فوق با شهاب سنگهاي دنيايي قابل جمع نيست.
2- آنچه در قرآن بيان شده، تنها اسلام آوردن برخي از جنيان بعد از شنيدن كلام خداوند است.آگاهي دادن ايشان از برخي حوادث و جريانات داخلي در بين جنيان است كه از جمله آن موارد ، مساله ممنوعيت آنان از بهره مندي از برخي اخبار و حوادث و اطلاعات عالم غيب است كه در گذشته امكان دسترسي به آن را داشتند اما بعد از مدتي اين امكان با تهديد شهاب هاي الهي از آن ها سلب شد .
به غير از اين امر ،داستان سوار شدن جنيان بر دوش يكديگر و جزييات بي معناي ديگري كه نقل شد، خارج از بحث و چه بسا ساخته و پرداخته ذهن برخي خيال پردازان است كه مورد تاييد نيست تا بخواهيم پاسخ آن ها را بدهيم .
3- آسمان در اين آيات يقينا چيزي است حقيقي اما نه مادي و محسوس ؛ در حقيقت مراد از لمس ايجاد ارتباط نزديك و تماس كامل است . در نتيجه لمس آسمان با توجه به معناي دقيق آسمان به عالم ماوراي دنياي مادي بيانگر ورود و دخول اين جنيان در آسمان هايي بالاتر از آسمان اول كه آسمان دنيا خوانده مي شود است ، نه اين كه آسمان چيزي مادي و ملموس باشد .
4- داستان نصب نردبان و شنيدن اخبار غيب در اين آيه هم به وضوح بيانگر تحقير و تمسخر مشركان است كه بي دليل و برهان از غيب خبر مي دادند . خداوند اين ادعاي گزاف آنان را به تمسخر گرفته ،مي پرسد: آيا اينان -كه خود معتقدند اخبار غيب در آسمان هاست- نردباني با اندازه ارتفاع اوج آسمان دارند تا به كمك آن به آسمان رفته، از اين اخبار اطلاع يافته اند !!؟ در نتيجه روشن است كه قرآن اين امر را تاييد نمي كند كه براي شنيدن اخبار غيب بايد نردباني داشت و... .
داستان شهاب مبين و راندن شياطين از عالم ملكوت و مانع شدن در برابر امكان دست يابي ايشان بر اخبار غيب حقيقتي واقعي و قرآني است ، اما تطبيق آن بر شهاب سنگ ها و رخدادهاي شناخته شده فلكي امري است كه به هيچ وجه با شواهد و قرائن قرآني و عقلي قابل جمع نيست .
نشانه بارز اين امر آن است كه در برخي روايات اين ممنوعيت از زمان تولد پيامبر اسلام نقل شده است .در نتيجه بايد گفت پديده شهاب هاي آسماني تنها حادثه اي با قدمت كمتر از 1500 سال است ، در حالي كه اين امر با بديهيات نجومي و تاريخ نگاري هاي منجمان و همچنين بررسي هاي دانشمندان كنوني بر روي شهاب سنگ هاي يافت شده در زمين قابل جمع نيست .
پينوشتها:
1. تفسير نمونه، ج 11، ص 46، به نقل از فخر رازي، در تفسير کبير؛ آلوسي در روح المعاني.
2. تفسير الميزان، ج 17، ص 187، به بعد، با تلخيص.