لطفاً در رابطه با شخص محمد حسن بن محمد حسین بن نیستانکی نائینی مولف کتاب گوهر شب چراغ ، طلسم های نوشته شده در کتاب و علوم غریبه، علم جفر و صحت مطالب گفته شده در رابطه با علم جفر که بنیان گزار آن حضرت علی بوده و در توسط امام صادق به تکامل رسیده ( به نقل از کتاب گوهر شب چراغ این مطلب را می نویسم ) توضیح دهید ؟ اگر طلسم ها از نظر شرعی اشکال دارند چرا شخص محمد حسن بن محمد حین بن نیستانکی نائینی در کتاب خود آورده اند ؟ استفاده از طلسم ها ی کتاب و سایر طلسم ها از نظر شرعی چه حکمی دارد؟ اگر اشکال دارد چرا در کتاب ها آورده شده ؟ لطفاً در مورد صحت کارکرد مطالب ذکر شده در مورد استفاده از طلسم ها که در کتاب ها نوشته شده برایم بنویسید ؟ مرجع تقلید : آیت الله سیستانی
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اطلاعات در مورد نويسنده کتاب گوهر شب چراغ را از جاي ديگر بگيريد .اما در مورد بقيه پرسش هاي تان توضيحاتي داده مي شود .
علوم غريبه، علومي مانند علم حروف و اعداد، علم اوفاق، جفر، (جفر صغير و جفر كبير) خافيه، كيميا، ليميا،هيميا، سيميا، ريميا و علوم ديگر است كه شيخ بهايي اين علوم را در كتاب «كلّه سرّ» جمع كرده است كه هر حرفي اشاره به علمي دارد.
توضيح اين علوم در جلد اول «الميزان» ، ص 246 نيز بيان شده است.
در اين باب كتابهاي گوناگون نوشته شده است و نياز به استاد و تعليم و تعلّم دارد . براي مطالعه بيش تر در اين باب، به كتاب «مفاتيح المفاليق و زبدة الالواح» محمود دهدار عياني و يا «شرح كنوزالاسما» عياني كه استاد علامه حسنزاده آملي در کتاب« هزار و يك كلمه » كلمه 343 به طور مبسوط آن اشعار را توضيح داده است مراجعه كنيد. جهت توضيح در ذيل به نکاتي اشاره مي شود .
1. علوم را به دو بخش تقسيم نموده اند:
علوم خفي (علوم غريبه) و علوم جلي (علوم مانند علوم نظري و تجربي) .
خفي به معني پنهان و جلي به معني آشكار است.
بنابراين علوم غريبه جزو علومي است كه اربابان اين فن و يا علم آن را همواره از انظار نامحرمان و ناشناسان پنهان داشته ، در تعليم و تعلم وي شرايطي را ملحوظ نظر قرار ميدادهاند.
اين علوم داراي شاخه هاي گوناگوني است و دو نوع كاربرد براي آن متصور است:
يكم: كاربرد عام.
دوم: كاربرد خاص.
منظور از كاربرد عام همان است كه مي توان از آن به وصول به مطلوب ياد نمود . هدف از تمامي شاخه هاي علوم غريبه نيل به مطلوب و كشف مجهول است. با آوردن مثالي اين موضوع روشن تر ميگردد.
راه پزشكي به طور كلي و عام مربوط به شناخت بدن جانداران، نحوه فعاليت و تشخيص دادن امراض و معالجه آن است كه اين موضوع در طب عمومي يافت ميگردد. ليكن هر بخشي از بدن نيز داراي تخصصي مربوطه مي باشد و پزشكي نيز مربوط به آن بخش وجود دارد كه علاوه بر اطلاعات عمومي در خصايص بدن، در يكي از شاخه هاي آن به گونه تخصصي تحصيل نموده و فعاليت دارد.
بنابراين، زماني كه تعبير علوم غريبه را به كار مي بريم بايد روشن كنيم كه منظور از آن، عموم شاخه هاي علوم غريبه است و يا شاخه يا شاخه هاي خاص آن .پس تا اين مقطع روشن شد كه غايت علوم غريبه، رسيدن به مطلوب و كشف مجهول است و ديگر اين كه اين علوم، مانند بسياري از علوم تجربي و نظري، داراي شاخه هاي گوناگوني است. هر شاخه اي نيز عهده دار وظيفه اي خاص.
2. حق و باطل ، حرف هاي خدا و شيطان هر دو در کتاب ها نوشته مي شود . عده اي از اين طرفداري مي کنند ، و گروهي از آن .پس نمي شود گفت : اگر استفاده از طلسم ( يا از هر علم و فن و روشي ) اشکال دارد چرا در کتاب ها آورده شده است !
يادگيري اين علوم( خواه طلسم باشد يا غير آن ) براي استفاده ها ي مشروع اشكال ندارد مثل آن جا كه براي ارشاد و تبليغ افراد و تميز حق از باطل باشد، در اين صورت اشكال ندارد؛ مثلاً اگر كسي ادعاي پيغمبري نمايد (همان طور كه در گذشته افراد شيادي با فرا گرفتن اين علوم چنين ادعاهايي ميكردهاند چنان که در مورد مبارزه مرحوم شيخ بهايي نسبت به مردي كه ادعاي نبوت داشته نقل شده است) و از طريق اين علوم بخواهد مردم را اغفال كند ،ياد گرفتن اين علوم براي مبارزه با اين افراد اشكال ندارد، ولي براي استفاده هاي غير مشروع و كسب مال از اين طريق جايز نيست.
3.علم جفر، از علوم غريبه است كه به وسيله آن، به برخي از اطلاعات آينده دست مييابند. پايههاي اين دانش، بر نوعي رياضيات پيچيده استوار است. البته پيگيري آن را توصيه نميكنيم؛ ولي ميتوانيد در منابع زير،اطلاعات در مورد آن تحصيل كنيد:
1ـ نفايس الفنون، شمس الدين آملي؛
2ـ سرمايه سخنوران، ج 1، مقدم؛
3ـ گلزار اكبري، نهاوندي؛
4ـ انواع و اشكال شناخت، آل اسحاق.
4.اما در مورد صحت کارکرد آن گفته مي شود که سحر و جادو و طلسم از جهت کاربردي مشابه ، متقارن و نزديک به هم هستند . از بررسي حدود 51 مورد كلمه سحر و مشتقّات آن در قرآن به اين نتيجه ميرسيم كه سحر و جادو ( و به دنبالش طلسم )از نظر قرآن به دو بخش تقسيم ميشود:
ا- بخشي ازآن فريفتن و تردستي و چشم بندي است ،حقيقت ندارد چنان كه قرآن ميفرمايد:
ريسمان ها و عصاهاي جادوگرانِ زمان موسي در اثر سحر خيال ميشد كه حركت ميكنند(1) هم چنين آمده است: هنگامي كه ريسمان ها را انداختند ،چشم هاي مردم را سحر كردند و آنان را ارعاب نمودند. (2)
از اين آيات استفاده ميشود كه بخشي از سحر حقيقت ندارد و اثري نمي گذارد، بلكه تردستي و چشم بندي است.
ب- سحر جادو و طلسم اجمالا تأثير دارند. چنان که از ائمه عليهم السلام دعا هاي خنثي کردن اثر سحر و طلسم يا ابطال آن وارد شده است . مرحوم حاج شيخ عباس قمي برخي از آن دعا ها را در مفاتيح ذکر کرده است . قرآن نيزتأثير گذاري بخشي از آن را تأييد کرده است. به اين صورت در آية 102 سورة بقره كه داستان هاروت و ماروت را بيان ميكند ، ميفرمايد:
آن دو سحر هايي را جهت( برخي حکمت ها و منفعت ها و ) آزمايش ميزان ايمان و پايبندي به احکام و فرامين پروردگار به مردم ميآموختند، به صراحت به مردم مي گفتند که : ما اين چيزها را جهت امتحان شما آموزش مي دهيم ،پس با کاربرد نادرست و بهره وري نا مشروع از آن به سوي کفر نرويد . آنان پس از يادگيري سحر از آن استفاده نا مشروع مي کردند ، به اين صورت که به وسيله سحر، بين زن و شوهر جدايي ميانداختند (فيتعلمون منهما ما يفرّقون به بين المرء و زوجه) يا جنبه ها و کاربردهاي مثبت و پر منفعت آن را رها مي کردند و پيوسته در صدد آن بودند که به وسيله آن به مردم ضرر برسانند. (و يتعلمون ما يضرّ هم و لا ينفعهم) ميآموختند چيزهايي را كه به آنان ضرر ميرساند و نفعي نمي بخشيد.
بنابراين، سحر جادو و طلسم اجمالا تأثير دارد .
پي نوشتها:
1. طه (20) آيه 66.
2. اعراف (7) آيه 116.