پرسش:
چرا مدام موضوع آیات یک سوره عوض میشود؟ حتی گاهی اول موضوع آخر یک آیه با موضوع اول آن آیه متفاوت است! آیا این بههمریختگی دلیل این نیست که ترتیب آیات نه توقیفی بلکه اجتهاد صحابه بوده و آنان به دلیل کمسوادی، بیدقتی و بیتجربگی وقتی اقدام به این کار کردهاند آیات قرآن را بههمریختهاند؟
مقدمه
برخی خاورشناسان در مقام انتقاد از قرآن گفتهاند: بهندرت میتوان در طول بخش عمدهای از یک سوره، اتساق و انسجام معنایی مشاهده کرد. بین مطالب قرآن ربط ضروری، چه در تعبیر یا در تسلسل حوادث وجود ندارد. قصص قرآن ازهم گسسته است. مشکل دیگر، کثرت انتقال قرآن در خطابهایش از صیغهای به صیغه دیگر و از حالتی به حالت دیگر است. البته آیات و سور مکی از حیث اسلوب از سور مدنی انسجام و نظم بیشتر و بهتری دارد؛ چراکه پیامبر در مکه نسبت به مدینه فراغت و آسودگی خاطر بیشتری داشته است. در این نوشتار این مطالب را بررسی و نقد میکنیم.
متن اصلی پاسخ
چرایی تغییر مداوم موضوع آیات قرآن
در مقام پاسخ به این اشکالها به چند نکته اشاره میشود:
1. ترتیب آیات هر سوره، توقیفی و بر اساس دستور پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله است و ارتباطی با رأی و اجتهاد صحابه ندارد. چراکه برخلاف ترتیب سورهها که در مصاحف صحابه مختلف بوده است، صحابه هیچگاه در ترتیب آیات باهم اختلاف نکردند و این نمیشود مگر اینکه آیات از سوی پیامبر مرتب شده باشند؛(1)
2. قرآن بهصورت تدریجی(2) و در تعامل با مخاطبان اولیهاش و گفتوشنود با آنان نازل شده است؛ به همین دلیل، بسیاری از آیات قرآن در مقام پاسخ به پرسش یا واکنش به اتفاقی نازل شدهاند.(3) مهم این است که آیات، خواه سبب نزول داشتهاند یا نداشتهاند، وقتی پشتسرهم نازل میشدند نوعاً در قرآن نیز بههمینصورت پشتسرهم نوشته میشدند؛(4) ازاینرو معمولاً چند آیه بدون سبب، سپس آیاتی در مقام پاسخ به پرسشی، بعد دوباره چند آیه بدون سبب و باز آیههایی در مقام عکسالعمل به رخدادی نازل شده و این وضعیت تا پایان سوره ادامه داشته است. لازمه این سبک از نزول قرآن و نگارش آن، این است که سورههای قرآن معمولاً موضوع واحدی نداشته باشند، موضوع آیات دائماً عوض شود و موضوعات متنوع و مختلفی را در هر سوره و گاه در هر واحد نزول شاهد باشیم؛
3. گاهی پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله بنا بهمصالحی همچون جلوگیری از تحریف لفظی قرآن شخصاً دستور میدادند که برخی آیات چالشزا در جای طبیعی خود قرار نگیرند و بهجای دیگری منتقل شوند. برای نمونه، مطابق روایات، آیه اکمال دین در غدیر خم و پس از آیه تبلیغ نازل شده و طبیعتاً باید پسازآن نوشته شده باشد؛ اما قبل از آیه تبلیغ آمده است. نمونه دیگر، آیه تطهیر است. موضوع آغاز همین آیه، آیههای قبلی و بعدی همسران پیامبر است، اما ناگهان در وسط این آیات از اذهاب «رجس» از اهلبیت خبر داده شده است. ادله متعددی حاکی از این هستند که مراد از اهلبیت در این آیه همسران پیامبر نیستند؛(5)
4. در ادبیات عرب به تغییر از مخاطب به غایب یا از مفرد به جمع و بالعکس «التفات» میگویند. برای نمونه، خداوند در آیه اول سوره کوثر از خودش با ضمیر متکلم (إنّا) اما در آیه دوم به شکل غایب (لِرَبِّکَ) یاد کرده است. چنانکه در موارد متعددی اول از افعال مفرد (متکلم وحده) برای خودش استفاده کرده اما درآیات بعدی شاهد افعال جمع (متکلممعالغیر) هستیم. این تغییرات نهتنها عیب و نقص نیستند، بلکه از آرایههای ادبی مهم و مؤثر زبان عربی در راستای تنوع کلام، جلوگیری از یکنواختی سخن و خستگی مخاطب هستند؛(6) اما برخی خاورشناسان به دلیل ناآشنایی با ادبیات عربی، بهویژه فصاحت و بلاغت، التفاتهای قرآن را که از محاسن آن هستند، عیب آن تلقی کردهاند!
5. قرآن کتاب داستان نیست تا بهدنبال ارائه یک روایت خطی از آغاز تا انجام یک قصه باشد؛ بلکه اشاره به قصص نوعاً در مقام واکنش به عملکرد مخاطبانش بوده و به همین دلیل، در هر بار تنها بخشی از داستان که پاسخگوی نیازهای جامعه در آن شرایط خاص بوده، مورد اشاره قرار گرفته است.
6. مشرکان مشکل اصلی و یگانه پیامبر در مکه بودند؛ اما اوضاع در مدینه کاملاً تغییر کرد. از یکسو، حضرت بهعنوان پیامبر باید پاسخگوی سؤالات، ابهامات، اشکالات و شبهات میبودند و از سوی دیگر، رهبری و مدیریت جامعه را بر عهده گرفته بودند و افزون بر آخرت، باید دنیای مردم را نیز آباد میکردند. از دیگر سو، مشرکان مکه دستبردار نبودند و مدام به مدینه لشکرکشی میکردند و جنگ به راه میانداختند. از سوی چهارم، یهودیان اطراف مدینه با مشرکان مکه همپیمان شده بودند و برای حضرت مشکلات مختلف نظامی، اعتقادی و... را ایجاد میکردند. همه این امور سبب شده بود که هم نیاز پیامبر و مسلمانان به وحی بیشتر شود و هم وحی از جهت موضوعی، متنوعتر شود؛ بنابراین، کاملاً طبیعی است که سورههای مکی نسبت به سورههای مدنی تنوع موضوعی بیشتری داشته باشند.
7. اگر مطالب قرآن دستهبندیشده بودند، خواننده مجبور بود برای درک اهداف و مقاصد قرآن همه آن را قرائت کند؛ اما الآن حتی اگر فردی تنها بخشی از سورههای قرآن را بخواند، میتواند در زمانی کوتاه از این امور مطلع شود؛ چراکه به یُمن تنوع موضوعی سورهها خواننده تنها با قرائت چند سوره با مباحث مختلفی همچون توحید، صفات الهی، مبدأ و معاد، اندرزهای تاریخی، اصول اخلاقی، احکام عبادات، آداب شرعی معاملات و... آشنا میشود.(7)
نتیجهگیری
نزول بسمالله به معنای پایان سوره قبلی و آغاز سوره جدید بود. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله پس از نزول هر بخش از قرآن از کاتبان میخواستند که آن را بنویسند و آنان نیز آیات را به ترتیب نزول پشتسرهم مینوشتند. تغییر موضوع آیات ارتباطی با صحابه ندارد؛ بلکه بهدلیل نزول تدریجی قرآن و مهمتر تعامل آن با مخاطبان بهشکل عکسالعمل نشاندادن به اتفاقات جامعه اسلامی و جوابدادن به سؤالات دوست و دشمن، گاه چند آیه چند آیه و گاه حتی یک آیه یک آیه، موضوع آیات سورهها عوض میشود. علت اینکه در سورههای مدنی نسبت به سورههای مکی بیشتر شاهد تغییر موضوع هستیم نیز دقیقاً همین است؛ زیرا مسلمانان در مدینه با مسائل و مشکلات متنوعتری نسبت به مکه مواجه بودهاند.
معرفی منبع برای مطالعه بیشتر:
نقد نقد قرآن ویکیپدیای فارسی
https://fa.wikipedia.org/wiki/نقد_قرآن
پینوشتها:
1. سیوطی، عبدالرحمن، الإتقان فی علوم القرآن، محقق: فواز احمد زمرلی، بیروت، دار الکتاب العربی، 1421 ق، ج 1، ص 214 و 220؛ معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسه التمهید، 1388 ش، ج 1، ص 280 و 285.
2. سوره اسراء، آیه 106 و سوره فرقان، آیه 32.
3. زرقانی، محمد، مناهل العرفان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1368 ق، ج 1، ص 46.
4. ابوعبید، قاسم بن سلام، فضائل القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1426 ق، ص 152.
5. طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ 2، 1390 ق، ج 5، ص 167؛ فقهیزاده، عبدالهادی، پژوهشی در نظم قرآن موضوع، تهران، جهاد دانشگاهی، 1374 ش، ص 83 و 84.
6. عبدالحلیم، محمد آ.س، «کاربردها و کارکردهای شگرد التفات در قرآن»، ترجمه ابوالفضل حرّی، پژوهشهای قرآنی، دوره 18، شماره 70 - شهریور 1391 ش، صص 54-81.
7. خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه إحیاء آثار الخوئی، بیتا، ص 94.