پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
چرا فقط در ایام خاص مانند ماه رمضان باید استغفار کنیم تا بخشیده شویم

پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم:
چيزى از بدى را اندك مشمريد اگرچه در نظر شما كوچك آيد. كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 4، ص 18

پرسش 1:
احکام تاريخ اعتقادان شرح کسي که در ماه رمضان آمرزيده نشود ،بايد منتظر روز عرفه باشد ،يعني چه؟ ايا اين کلام براي گنهکاران نا اميد کننده نيست؟ مگر رحمت الهي هميشگي نيست؟ مگر نه اينکه گفته اند به محض گناه استغفار کنيد. در قران وارد شده که : لا تقنطوا من رحمة الله ان الله يغفر الذنوب جميعا

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
احاديثي که داراي محتواي ذکر شده هستند، نمي‌خواهند بگويند در‌هاي توبه پروردگار در ماه‌هاي ديگر مسدود است. چه آن که خداوند «التوّاب الرحيم» يعني بسيار توبه‌پذير و مهربان است. هر انساني در هر وقت، شب يا روز، ماه رمضان يا غير آن توبة حقيقي کند و خود را مقيّد و پايبند به لوازم توبه نمايد، نه تنها خداوند توبه‌اش را مي‌پذيرد و گناهانش آمرزيده مي‌شود، بلکه توبه کننده محبوب خدا مي‌گردد، چنان که قرآن مي‌فرمايد:
«إنّ الله يحبّ التوّابين؛(1) خداوند توبه کنندگان را دوست مي‌دارد».
آن دسته روايات مي‌خواهند بفرمايند از موقعيت استثنايي ماه رمضان استفاده کنيد زيرا با توجه به اين که قرائت قرآن، انفاق و صدقه دادن، دعا و مناجات يا انجام هر کار خيري در اين ماه هزار برابر ماه‌هاي ديگر پاداش دارد و خداوند خود را مهمان‌دار و ميزبان بندگانش در اين ماه معرفي کرده و سفره‌هاي لطف و رحمت و مغفرت خويش را پهن کرده و درهاي تفضّل و توبه‌اش را گشوده است، از اين فرصت استثنايي استفاده کنيد. خداوند توبه بندگانش را در اين ماه زود تر از ماه هاي ديگر مي‌پذيرد. شيطان در محدوديت شديدي قرار دارد، کمتر موفق مي‌شود انسان را وسوسه کند .خداوند در اين ماه بيش از هزار برابر ماه‌هاي ديگر توبه بندگانش را مي‌پذيرد. وقتي توبه پذيرفته شد، محبوب و دوست خدا مي‌شود.
آيا انسان در اين ماه دوست و محبوب خدا شود، بعد دعا کند،‌قرآن بخواند و کارهاي خير ديگر انجام بدهد، بيشتر ارزش دارد و دعاهايش زودتر مستجاب مي‌شود يا در ماه‌هاي ديگر، که معلوم نيست شيطان با آزادي که در ماه‌هاي ديگر دارد، بگذارد و دست از وسوسه‌گري انسان بردارد؟
پي نوشت :
1. سوره بقره ،آيه 222

پرسش 2:
آيا مي شود در نماز الفاظ را مطابق لهجه خود بخوانيم؟
پاسخ:
خواندن نماز با لهجه خود اگر سبب جا به جايي حروف کلمات و يا تغيير اعراب کلمات در قرائت گردد ،نماز باطل است.
در نماز واجب است ذکر هاي نماز و هم چنين حمد و سوره صحيح خوانده شود. اگر عمدا صحيح خوانده نشود و به جاي حرفي حرف ديگر گفته شود يا به جايي که بدون زير و زبر خوانده شود، زير و زبر بدهد ،نماز باطل است(1).
آنچه به آقا يان آيت الله جوادي املي و ايت الله رفسنجاني نسبت داده ايد ،صحيح نيست. آنها صحيح مي خوانند و يا را در يوم الدين با فتحه مي خوانند ، نه ضمه. منتها به نظر شما چنين آمده که با ضمه مي خوانند.
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 1000
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پرسش 3:
اين داستان که مي گويند پيامبر به مرکب خود شلاق زده و به ان مرد خورده و بعد پيامبر اعلام کرده اند اگر کسي حقي بر گردن من دارد بگويد .... ايا صحيح است؟

پاسخ:
روايتي در مورد پرسش جنابعالي در کتاب امالي صدوق، ص 506 نقل شده ولي صحابي که اين جريان درباره او نقل گرديده، فردي است به نام «سواده بن قيس» در حالي که چنين فردي به عنوان صحابي رسول خدا در تاريخ ذکر نشده است(1) ولي از سواد بن عمرو داستان به صورت ديگري نقل شده که سواد بن عمرو مرتکب کار خلافي مي‌شد، پيامبر(ص) چند بار وي را از آن عمل نهي نمود که مؤثر واقع نشد.
روزي پيامبر او را ملاقات کرد که باز هم آن کار را انجام داده بود، پيامبر با چوبدستي که در دست داشت ،به شکم او زد، او درخواست قصاص نمود و پيامبر پيراهن خويش را بالا زد تا او قصاص کند، سواد از قصاص منصرف شد و سينه پيامبر را بوسيد(2) همچنين از يکي ديگر از صحابه رسول خدا به نام «سواد بن غزيّه» نقل شده که در جنگ بدر وقتي پيامبر سپاه خود را منظم مي‌کرد ،به «سواد بن غزيّه» رسيد که جلوتر از صف قرار داشت، پيامبر با چوبدستي که در دست داشت ،به شکم او زد و فرمود: «منظم بايست» سواد گفت: از ضربه تو، احساس درد کردم، مي‌خواهم قصاص کنم پيامبر پيراهن را بالا زد و فرمود: «قصاص کن»، سواد پيامبر را در آغوش گرفت و سينه آن حضرت را بوسيد...(3)
افزون بر اين، بيشتر کساني که در سلسله روايت حديثي که در امالي ذکر شده، آمده‌اند، افراد مجهولي هستند که حالات آنان در کتاب‌هاي معتبر حديثي ذکر نشده است.(4)
بنابر اين، روايتي که ذکر کرده‌ايد، معتبر نيست .
اگر چنين حادثه‌اي هم رخ داده بود ،با عصمت پيامبر(ص) منافات ندارد، چون پيامبر ، عمداً به کسي تازيانه نزد، بلکه بر اساس نقل روايت حضرت مي‌خواست به مرکب خود تازيانه بزند، به صورت تصادفي به سواده بن قيس اصابت کرد و اين در تضاد با عصمت نمي‌باشد.
پي‌نوشت‌ها:
1. قاموس الرجال، ج 5، ص 332، علامه تستري.
2. اسد الغابه، ج 2، ص 374.
3. همان، ص 375؛ تاريخ طبري، ج 2، ص 446.
4. قاموس الرجال، علامه تستري؛ معج رجال الحديث، آيت الله خوئي.