گاهي گفته مي شود كه قرآن آيات و بيّنات را به جاي معجزه به كار مي برد
و آنها را به حضرت محمد هم نسبت داده
ولي واژه آيه به معني آيات قران و بينه نيز به معني برهان و دليل نيز به
كار رفته است.
از كجا بدانيم منظور قرآن در آن آيات از بينات و آيات، حتما معجزه بوده است؟
يكي از راهها و روشها براي فهم مقصود خداوند در آيات قرآن، توجه به قرايني است كه در خود آيات قرآن است و توجه به صدر و ذيل آيه و سياق آيه. يعني بايد ديد موضوع و بحث آيه در مورد چه چيزي است و از قرائني كه در خود آيه يا در آيات ديگر وجود دارد به معناي اصلي كلمه يا عبارت، رسيد. در مورد سوال هم درست است بعضي جاها منظور از «آيات و بينات» معجزه است و بعضي جاها منظور معناي لغوي و اصطلاحي آنها مراد است. به عنوان نمونه در بعضي آياتي كه خطاب به پيامبر اكرم(ص) است، منظور از «آيات بينات» هم آيات قرآن است كه بر پيامبر اكرم(ص) نازل شده است به قرينه «انزلنا اليك» كه در قبل از آن قرار دارد و هم معجزات و نشانه هاي ديگر ايشان منظور است: «وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ ما يَكْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ»(1)؛ و هر آينه آيتهاي روشن- آيات قرآن و ديگر نشانهها و معجزهها- به تو فروفرستاديم و جز بدكاران نافرمان به آنها كافر نشوند.
يا در جاي ديگر آمده است: «هُوَ الَّذي يُنَزِّلُ عَلي عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ (2)؛ او كسي است كه آيات روشني بر بندهاش [محمد] نازل ميكند تا شما را از تاريكيها به سوي نور برد و خداوند نسبت به شما مهربان و رحيم است.
در بعضي آيات ديگر كه عبارت «آيات بينات» درباره انبياء ديگر به كار رفته معلوم است كه منظور آيات قرآن نيست بلكه منظور معجزان و دلايل نبوت خود آنها است. به عنوان نمونه درباره سرزمين مكه و معجزات آن آمده است:
«فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً»(3)؛ در آن، نشانههاي روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود.
يا درباره معجزات حضرت موسي(ع) آمده است: «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسي تِسْعَ آياتٍ بَيِّناتٍ فَسْئَلْ بَني إِسْرائيلَ إِذْ جاءَهُمْ...»(4)؛ ما به موسي نه معجزه روشن داديم پس از بني اسرائيل سؤال كن آن زمان كه اين (معجزات نه گانه) به سراغ آنها آمد (چگونه بودند)؟
درباره حضرت زكريا هم منظور از «آيه» معجزه و نشانه است: «قالَ رَبِّ اجْعَلْ لي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ»(5)؛ گفت: پروردگارا، براي من نشانهاي قرار ده. فرمود: نشانهات اين است كه سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگويي و پروردگارت را بسيار ياد كن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوي.
درباره حضرت صالح نيز منظور از «آيه» معجزه آن حضرت است: «وَ يا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ قَريبٌ»(6)؛ اي قوم من اين «ناقه» خداوند است، كه براي شما نشانهاي است بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود هيچ گونه آزاري به آن نرسانيد، كه بزودي عذاب خدا شما را خواهد گرفت.
بنابراين مصداق «آيات و بينات» در قرآن كريم هم مي تواند معجزات و دلايل نبوت انبياء باشد و هم مي تواند آيات قرآن كه بر پيامبر(ص) نازل شده، باشد. و اينكه از كجا بدانيم منظور از «آيات و بينات» حتما معجزه بوده است را بايد با مراجعه به قرائني كه در خود آيات يا آيات ديگر وجود دارد، تشخيص داد. مثل اينكه وقتي «آيات و بينات» درباره پيامبران پيشين غير از حضرت محمد(ص) به كار رفته، قطعا آيات قرآن منظور نيست چون آيات قرآن فقط بر پيامبر اكرم(ص) نازل شده است، بلكه معجزات و دلايل نبوت خود آنها مراد است.
پي نوشت ها:
1. بقره(2)آيه99.
2. حديد(57)آيه9.
3. آل عمران(3)آيه97.
4. اسراء(17)آيه101.
5. آل عمران، آيه41.
6. هود(11)آيه64.