پرسش:
قرآن به مسائلی پرداخته که بیاهمیت هستند. برای نمونه میتوان به مسائل خصوصی پیامبر با همسرانش یا نزاع وی با عمو و زنعمویش و ماجرای خبرچینی همسرانش و... اشاره کرد. ذکر چنین مطالبی در قرآن چگونه با جاودانی و جهانی بودن آن سازگار است؟ چرا قرآن بهجای پرداختن به این امور جزئی، ناچیز و بیاهمیت، به نیازهای اصلی بشر نپرداخت و به سؤالات بیجواب بشر پاسخ نداد تا مردم با دیدن این مطالب در قرآن پی به الهی بودن آن ببرند؟
قرآن با پرداختن به مسائل شخصی زندگی پیامبر به امور بیاهمیت نمیپردازد، بلکه از این طریق الگوهای عملی و درسهای جاودانه ارائه میدهد. این مسائل، پیامبر را به الگویی قابلدسترس تبدیل کرده، اصول اخلاقی و کاربردی جهانی را تبیین و توجه احکام الهی به زندگی واقعی بشر را نشان میدهند. این رویکرد، جامعیت و واقعگرایی قرآن را اثبات میکند که آن را راهنمایی جاودانه و جهانی برای تمام ابعاد زندگی بشر ساخته است.
ارتباط مسائل شخصی پیامبر با هدایت بشر
در نگاه اول، شاید مسائل زندگی پیامبر خدا یا روابط ایشان با همسران و خویشاوندانشان، شخصی به نظر برسد و این سؤال پیش بیاید که اینها چه ربطی به هدایت بشر دارد؟ اما اگر عمیقتر نگاه کنیم، خواهیم دید که هیچکدام از این مسائل، بیارتباط با هدایت بشر نیستند. قرآن کتابی خشک و صرفاً تئوریک نیست، بلکه راهنمای زندگی واقعی بشر است؛ زیرا اولاً پیامبر در قرآن بهعنوان الگو و اسوهای حسنه و نیکو معرفی شدهاند. اگر زندگی ایشان تنها در ابعاد روحانی، الهیاتی و غیرقابلدسترس نمایش داده میشد، چگونه میتوانستند الگویی قابلدسترس برای همه انسانها ازجمله مردان در مقام همسر، پدر، خویشاوند، یا رهبر اجتماعی باشند؟ اما الآن قرآن پیامبر را انسانی معرفی میکند که در کنار مقام نبوت، زندگی عادی، خانواده و چالشهای روزمره خود را داشته است و میتواند برای هر یک از ما در مواجهه با چالشهای خانوادگی، شغلی یا اجتماعی الگو باشد؛ زیرا بیان این چالشها و نحوه هدایت الهی در مواجهه با آنها، پیامبر را به الگویی واقعبینانه، عملی و قابل پیروی برای هر فرد در هر جامعهای تبدیل میکند؛ ثانیاً آیاتی مانند اوایل سوره تحریم درباره مسائل مربوط به همسران پیامبر و موضوعات حسادت و افشای راز، نهتنها اصول اخلاقی مانند پرهیز از غیبت و خبرچینی، رعایت حریم خصوصی و اهمیت وفاداری در زندگی زناشویی را آموزش میدهند، بلکه احکام و آداب معاشرت را نیز تبیین میکنند. اینها درسهایی ابدی برای حفظ بنیان خانواده و روابط سالم اجتماعی هستند. چنانکه سوره مسد درباره نزاع ابولهب و همسرش با پیامبر نشان میدهد که حتی نزدیکترین خویشاوندان نیز اگر در مقابل حق بایستند، باید از آنان بیزاری جست. چکیده سخن اینکه نحوه برخورد پیامبر در زندگی شخصیشان الگوهایی عملی برای مدیریت بحرانها، حل اختلافات، ترویج ارزشهای اخلاقی و برخورد با مشکلات درونی و بیرونی ارائه میدهند. هر جامعهای با چنین چالشهای روبهرو است و این آیات به آن در انتخاب راهحل درست کمک میکند.
طرح مسائل شخصی پیامبر در قرآن در راستای جهانی و جاودانگی این کتاب
قرآن یک کتاب نظری صرف نیست، بلکه یک کتاب راهنمای زندگی عملی است که برای همه انسانها در تمام اعصار نازل شده است. پرداختن به جزئیات زندگی شخصی پیامبر، نهتنها جاودانگی و جهانی بودن قرآن را محدود نمیکنند، بلکه این ابعاد را تقویت نیز میکنند؛ زیرا اولاً مسائل خصوصی پیامبر با همسرانش یا نزاع با خویشاوندان، همگی بازتاب دهنده تجربیات و چالشهای مشترک انسانی در هر زمان و مکانی هستند. کدام خانواده است که با مشکلاتی همچون سوءتفاهم، حسادت، یا درگیریهای خویشاوندی روبهرو نشده باشد؟ کدام جامعه است که از آفت افشای سرّ، غیبت و خبرچینی در امان مانده باشد؟ ثانیاً طرح چنین مباحثی حاکی از این هستند که تعالیم قرآن تنها برای آخرت نیست، بلکه برای تمام ابعاد زندگی بشری در دنیا نیز است؛ ثالثاً آیاتی که بهظاهر فقط درباره مسائل شخصی پیامبر هستند، تنها به آن وقایع خاص نمیپردازد، بلکه اصول کلی اخلاقی مانند پرهیز از تجسس، غیبت و افشای اسرار را برای همیشه وضع میکند. این اصول، فراتر از زمان و مکان، برای حفظ بنیان خانواده و جامعه در هر عصری ضروری هستند. چنانکه همین مسائل شخصی بستر و مقدمه نزول احکام شرعی برای همه مسلمانان شد. این احکام برای همیشه و تا قیامت معتبر و قابلاجرا هستند. نکته مهمی که نباید از آن غافل شد این است که طبیعت انسان، با همه پیچیدگیهایش (حسادتها، کینهها، محبتها، ضعفها و قوتها) در طول تاریخ تغییر چندانی نکرده است. قرآن با پرداختن به این نمونههای عینی، درمانها و راهکارهایی جاودانه برای مدیریت طبیعت انسان و چالشهای ناشی از آن ارائه میدهد.
قرآن و پاسخ دادن به سؤالهای بیجواب بشر
برخلاف مدعای مطرحشده در سؤال، قرآن به نیازهای اصلی بشر پرداخته و پاسخدادن به سؤالهای بیجواب او را مدنظر داشته است. ازجمله بنیادیترین پرسشهای بشر که در قرآن مورد توجه قرار گرفته میتوان به این امور اشاره کرد:
1. خدا کیست و چگونه او را بشناسیم؟ (پاسخ: توحید، صفات الهی، نشانههای خدا در آفرینش)؛
2. چرا وجود داریم؟ مقصد کجاست؟ (پاسخ: بندگی خدا، رسیدن به کمال و رضوان الهی)؛
3. چگونه با رنجها و سختیها کنار بیاییم؟ (پاسخ: توکل، صبر، یاد خدا)؛
4. پس از مرگ چه میشود؟ (پاسخ: معاد، بهشت و جهنم، حسابرسی)
اینها مهمترین سؤالات بیجواب تاریخی انسان بودهاند و قرآن بهطور مداوم به آنها پاسخ داده است. شاید منظور سؤالکننده از سؤالات بیجواب جزئیات علمی یا پیشبینیهای آینده باشد؛ اما قرآن خود را کتاب هدایت میداند نه کتاب علمی یا پیشگویی. افزون بر این، اگر قرآن فقط به مسائل مهم و کلی میپرداخت، از واقعیتهای زندگی انسان و چالشهای روزمرهاش دور میماند؛ اما اکنون با پرداختن به جزئیاتی که زندگی واقعی پیامبر و جامعه آن زمان را نشان میدهد که از تمام ابعاد زندگی انسان آگاه است و درسهای جاودانهای درمورد مدیریت اختلافات خانوادگی، حفظ حریم خصوصی، پرهیز از غیبت و حسادت و اهمیت وفاداری میدهد. اینها مسائلی ناچیز نیستند، بلکه ستونهای اصلی یک خانواده و جامعه سالمند که در هر زمان و مکانی کاربرد دارند. آیا نیاز به خانواده سالم نیاز اصلی بشر نیست؟ ماجرای ابولهب در سوره مسد نشان میدهد که حتی دشمنی در نزدیکترین دایره خانوادگی هم ممکن است اتفاق بیفتد و نحوه برخورد با آن درسی مهم و ابدی در مورد مرزبندیهای اعتقادی و عملی است. آیا نیاز به مرزبندی با شر یا نحوه برخورد با دشمنی، از نیازهای اصلی بشر نیست؟
نتیجهگیری:
پرداختن قرآن به جزئیات زندگی شخصی پیامبر خدا نهتنها بیاهمیت نیست، بلکه از ابعاد کلیدی هدایت، جاودانگی و جهانی بودن آن محسوب میشود. این وقایع پیامبر را بهعنوان الگویی قابلدسترس معرفی میکنند، بستری عملی برای تبیین اصول اخلاقی و احکام شرعی جاودانه فراهم میآورد و جامعیت قرآن را در پرداختن به تمام ابعاد زندگی بشر، از بزرگترین مسائل هستیشناختی تا کوچکترین چالشهای روزمره، اثبات میکند. این واقعگرایی و عمق، نشانهای از حکمت الهی قرآن و دلیل الهی بودن و کارآمدی آن برای همه انسانها در تمام اعصار است. چنانکه قرآن نهتنها نسبت به سؤالهای اصلی بشر همچون «از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر ننمایی وطنم» بیتفاوت نبوده، بلکه بارها و به شیوههای مختلف به همه آنها پاسخ داده است.