زندگاني پيامبر صلي الله عليه واله قبل از بعثت چگونه بود در حالي كه همسر ثروتمندي داشتند وهنوز موقع استفاده از ثروت حضرت خديجه سلام الله در راه اسلام نشده بود
در حديثي آمده است:ما بعث اللّه نبيّا قطّ حتّي يسترعيه الغنم ليعلمه بذلك رعيّة الناس؛ خدا هيچ پيامبري را مبعوث نكرد، مگر اينكه او را بر شباني گمارد تا از اينطريق، تربيت مردم را به او بياموزد. منبع ندارد.
داده هاي تاريخي نشان ازآن دارد كه وضع مالي و اقتصادي رسول گرامي(ص) - تازمان از دواج با خديجه(ع) - مرتب نبود، چنانكه ايشان- چند مدت -در دوران كودكي- تحت سرپرستي ابو طالب بود (1) و بعد ها نيز چوپاني نمود. در حديثي آمده است: ما بعث اللّه نبيّا قطّ حتّي يسترعيه الغنم ليعلمه بذلك رعيّة الناس؛ خدا هيچ پيامبري را مبعوث نكرد، مگر اين كه او را بر شباني گمارد تا از اينطريق، تربيت مردم را به او بياموزد.(2)
پيامبر اسلام نيز قسمتي از عمر خود را در همين راه گذرانيد. بسياري از سيره نويسان، اين جمله را نقل نمودهاند كه رسول اكرم (ص) فرمود: "تمام پيامبران پيش از آنكه به مقام نبوت برسند، مدتي چوپاني كردهاند. عرض كردند: آيا شما نيز شباني نمودهايد؟ فرمود: بلي. من مدتي گوسفندان اهل مكّه را، در سرزمين «قراريط» شباني ميكردم"(3)، همچنين حضرت با پيشنهاد ابو طالب اقدام به تجارت نمود. ابو طالب به او گفت: «خديجه» دختر «خويلد» كه از بازرگانان قريش است؛ دنبال مرد اميني ميگردد كه زمام تجارت او را بر عهده بگيرد و از طرف او در كاروان بازرگاني «قريش» شركت كند و مال التجاره او را در شام به فروش برساند، چه بهتر، اي محمد! خود را به وي معرفي كني. مناعت و بلندي روح پيامبر، مانع از آن بود كه مستقيما بدون هيچ سابقه و درخواستي، پيش «خديجه» برود و چنين پيشنهادي كند. از اين لحاظ به عموي خود چنين گفت: شايد خود خديجه دنبال من بفرستد، زيرا ميدانست او در ميان مردم به لقب «امين» معروف است. اتفاقا جريان نيز همين طور شد. وقتي «خديجه» از مذاكره ابو طالب با پيامبر آگاهي پيدا كرد، فورا كسي را دنبال پيامبر فرستاد و گفت: چيزي كه مرا شيفته تو كرده است، همان راستگويي، امانتداري و اخلاق پسنديده تو است و من حاضرم دو برابر آنچه به ديگران ميدادم، به تو بدهم و دو غلام خود را همراه تو بفرستم كه در تمام مراحل فرمانبردار تو باشند.
رسول خدا، جريان را براي عموي خود بيان كرد. وي در پاسخ چنين گفت: اين پيشامد وسيلهاي است براي زندگي كه خدا آن را به سوي تو فرستاده است.(4)
رسول خدا (ص) بعد از دواج با خديجه، از مال ايشان به منظور تحقق اهداف خودبهره گرفت، يكي ازمصداق اين امر اين بود كه ثروت خديجه هم براي زندگي رهبري مسلمانان و هم در ديگر امور مسلمانان مصرف گردد. به عبارت ديگر خديجه با حمايت مالي خود از اسلام، نهايت تلاش خود را به كار برد. او با كمال ميل و رغبت، تمامي ثروت خود را در اختيار پيامبر قرار داد و ايشان آن را براي رفع نيازهاي مسلمانان به كار برد. تأثيرات مثبتي كه ثروت حضرت خديجه (آن هم در اوضاع بحراني) به نفع مسلمانان و در خنثي سازي توطئه دشمنان داشت، بر كسي پوشيده نيست. در همين باره پيامبرفرمود: "ما نفعني مالٌ قط ما نفعني مال خديجه" (5)؛ هيچ ثروتي همانند دارايي خديجه به من (و آيين من) سود نرسانيده است.
درضمن شما مي توانيد، درباره ابعادزندگي رسوا خدا (ص) -بويژه وضع اقتصادي حضرت، چه قبل از بعثت وچه بعد از بعثت - به منابع زير مراجعه نماييد:
-جعفر سبحاني، فروغ ابديت
-محمد ابراهيم آيتي، تاريخ پيامبر اسلام
- جعفر شهيدي ،تاريخ تحليلي اسلام
- محمد خاتم پيامبران، جمعي از نويسندگان
- سيره نبوي، شهيد مرتضي مطهري
-سيره نبوي، مصطفي دلشاد تهراني
-فروغ ابديت، جعفر سبحاني
پي نوشت ها:
1. ابن هشام (م 218) السيرة النبوية،ترجمه سيد هاشم رسولي( زندگاني محمد(ص) پيامبر اسلام)، تهران، انتشارات كتابچي، چ پنجم ، 1375ش، ج1-2، ص115؛ تاريخ يعقوبي، احمد بن ابي يعقوب ابن واضح يعقوبي (م بعد 292)، ترجمه محمد ابراهيم آيتي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، چ ششم، 1371ش، ج1، ص368.
2. علامه مجلسي، بحار الانور، ناشر: اسلاميه، ج11، ص65.
3. جعفر سبحاني، فروغ ابديت، قم، دفتر تبليغات اسلامي،.137، چاپ ششم، ص 188؛ ابن كثير دمشقي ،البداية و النهاية(وفات: 774)، بيروت، ناشر دار الفكر، ج6، 276؛ ابو الفرج حلبي شافعي،السيرة الحلبية، بيروت، دار الكتب العلمية،1427،چاپ دوم، ج1، ص184؛ابن هشام حميري معافري،السيرة النبوية، بيروت، ناشر دار المعرفة ،ج1، ص184.
4. جعفر سبحاني، همان، 190
5. علامه مجلسي، بحار الأنوار، ناشر اسلاميه، ج 19، ص63.