پرسش:
چرا غدیر پس از 1400 سال هنوز اهمیت دارد؟
پاسخ:
«غدیر» در نگاه اول واقعهای تاریخی به نظر میرسد؛ رخدادی که در سالهای پایانی عمر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) واقع شد و آن حضرت (صلی الله علیه و آله) دست علی بن ابیطالب (علیه السلام) را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
پرسش بسیاری از نسل امروز این است که چرا چنین واقعهای پس از قرنها هنوز برجسته میشود؟ مگر یک ماجرای عاطفی یا سیاسی، چه تأثیری در دنیای امروز دارد؟
پاسخ این پرسش را باید در پیام عمیق و گستردۀ غدیر جستجو کرد؛ پیامی که نهتنها محدود به جانشینی فردی خاص، بلکه ناظر به نوعی از حکمرانی است که بر اساس عدالت، معنویت، کرامت انسان و حاکمیت خداوند بنا شده باشد. در ادامه و در قالب نکاتی، توضیحات بیشتر ارائه خواهد آمد.
نکتۀ اول: غدیر؛ فراتر از یک جانشینی سیاسی
غدیر فقط رویدادی عاطفی یا تشریفاتی و سیاسی نبود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در حساسترین موقعیت تاریخی و درست در اواخر عمر خویش، کاروان بزرگ حج را در نقطهای بیابانی گرد آورد تا سخنی اساسی بگوید: «ادامه راه اسلام، بدون رهبری اهلبیت (علیهم السلام) به انحراف کشیده خواهد شد. بر اساس این نگرش، امام علی (علیه السلام) فقط جانشین پیامبر در حوزۀ سیاست نبود، بلکه تجسمی از یک الگوی حکمرانی توحیدی و عدالتخواه بود. او از کودکی با پیامبر بود؛ شاگرد مکتب او بود؛ عدالت و توحید را تا سر حد جان باور داشت؛ برای اجرای عدالت شجاعت داشت و به توحید نه فقط باور داشت، بلکه با آن زندگی میکرد؛ حکومت را نه هدف و آرزوی خود، بلکه وسیلهای برای گسترش حق، رفع فقر، دفاع از مظلوم و مبارزه با تبعیض میدانست.
بنابراین «غدیر» فقط اعلام جانشینی نبود، بلکه نقطهای حیاتی برای تعیین هدف و مسیر آیندۀ امت اسلامی بود. اگر این مسیر ادامه مییافت، چهبسا امروز تصویری متفاوت از جهان اسلام داشتیم.
نکتۀ دوم: انحراف از غدیر؛ تثبیت سلطنت به جای امامت
نادیدهگرفتن غدیر بهتدریج منجر به کنارگذاشتن اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) و حذف آن الگوی معنوی و عدالتمحور از صحنه سیاست شد. ساختار خلافت به جای آنکه ادامۀ راه دین باشد، بهتدریج به سلطنتهای موروثی و گاه ستمگرانه تبدیل شد؛ جایی که معیار حکومت، نه تقوا و علم و شایستگی، بلکه وابستگی قبیلهای و قدرت نظامی بود. ازاینرو عدالت و معنویت به شعارهایی تزیینی تقلیل یافت و در عمل، فساد، تبعیض، رانتخواری و ظلم ساختاری، چهرۀ نظامهای سیاسی بسیاری از جوامع اسلامی را شکل داد. صدای اهلبیت (علیهم اسلام) خاموش شد، عقلانیت دینی به حاشیه رفت و امت اسلامی گرفتار درگیریهای درونی و جدایی از ارزشهای بنیادین خود شد.
نکتۀ سوم: امتداد تاریخی این انحراف در دنیای امروز
سخنگفتن از اهمیت غدیر، فقط دربارۀ گذشته نیست؛ زیرا آثار این انحراف تا امروز گسترش یافته است. امروزه نیز حاکمان در بسیاری از کشورهای اسلامی نه بر اساس عدالت و توحید، بلکه بر پایه قدرت و ثروت، حکمرانی میکنند؛ بنابراین از بیم بهخطرافتادن ثروت، قدرت و مناسبات بینالمللیشان، در برابر ظلم ظالمان سکوت میکنند. بر همین اساس، درحالیکه مردم غزه زیر بمباران، آوارگی و نسلکشی، فریاد «کمک» سر میدهند، بسیاری از دولتهای اسلامی به سکوت یا حتی همراهی با ستمگران روی آوردهاند. حمایت از مقاومت، هزینه دارد و حکومتهایی که دغدغه قدرت دارند، حاضر به پرداخت این هزینه نیستند. اینجاست که مخاطب امروز، معنای غدیر را بهتر میفهمد؛ زیرا اگر امام علی (علیه السلام) الگوی حکمرانی شده بود، آیا چنین بیعدالتی گستردهای ممکن بود؟ آیا امت اسلامی به جای این تفرقه، میتوانست نمادی از وحدت، عدالت و مقاومت باشد؟
نکتۀ چهارم: تأخیر در ظهور؛ نتیجه انحراف از مسیر غدیر
بر اساس نگرش مهدوی و شیعی، حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، ادامۀ طبیعی خط امامت است؛ همان مسیری که از غدیر آغاز شد. با وجود این انحرافی که پس از غدیر رخ داد، سبب شد امت اسلامی به جای فراهمکردن زمینههای حکومت مهدوی و عدالتگستر، گرفتار ظلم و تبعیض، جهل و استبداد شود؛ درنهایت، آخرین امام که منجی جهان است، تولدش با غیبت ملازم شد و هنوز نیز در پردۀ غیبت مانده است. تا زمانی که جهان اسلام، چشمانتظار ندای عدالتخواهانه و توحیدی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) نباشد و به حقیقت غدیر بازنگردد، تحقق حکومت عدل جهانی نیز به تعویق خواهد افتاد.
ظهور نهتنها وعدهای آسمانی، بلکه نتیجۀ آمادگی تاریخی و اجتماعی برای بسط عدالت و توحید است؛ این آمادگی هم در گرو بازگشت به حقیقت غدیر است.
نکتۀ پنجم: بازگشت به غدیر؛ راهی برای اصلاح امروز و ساختن فردا
بازگشت به غدیر، بازگشت به معنای اصیل حکمرانی اسلامی است؛ یعنی حاکم باید خادم مردم باشد، نه صاحب آنان؛ همچنین اینکه ملاک حکومت، تقوا و دانش و عدالت باشد، نه میراث خانوادگی و روابط پشتپرده؛ دفاع از مظلومان در هر جای جهان، وظیفه اسلامی و انسانی باشد، نه یک انتخاب سیاسی مشروط به منافع.
اگر جهان اسلام پیام غدیر را بهدرستی بفهمد و در ساختارهای سیاسی، آموزشی و فرهنگی خود نهادینه کند، میتوان امید داشت فردایی روشن، آزاد و عادلانه شکل بگیرد.
نتیجه:
بنابراین بازگشت به غدیر، یعنی بازگشت به اسلام اصیل و زنده؛ اسلامی که در آن عدالت، معنویت و دفاع از مظلوم فقط شعار نیست، بلکه معیار حکمرانی است. غدیر فقط یک خاطره تاریخی نیست، بلکه مسیر تمدنی و راهی است برای ساختن جامعهای که در آن قدرت امانت است، نه ابزار چپاول؛ جایی که مسئول، خدمتگزار مردم است، نه مالک آنان.
انحراف از غدیر بهتدریج قطار اسلام را از مسیر اصلی خود منحرف کرد؛ تا جایی که در دوران امویان، از اسلام چیزی جز پوستهای پرزرقوبرق باقی نماند و روح آن یعنی عدالت، صداقت و معنویت از کالبد آن جدا شده بود. نتیجۀ انحراف را امروز مشاهده میکنیم: حاکمان مسلماننما که از جنایتهای صهیونیسم چشم میپوشند و به جای دفاع از غزه، در اندیشۀ حفظ تخت و ثروت خود هستند.
اصلاح این وضع، نیازمند شجاعت برای بازگشت است؛ بازگشت به عدالت علوی، حکمرانی اخلاقمحور، و دینی که در عمل از مظلومان حمایت میکند، نه فقط در خطبهها و بیانیهها.
کلمات کلیدی: روز غدیر، امام علی (علیه السلام)، امامت، مکتب علوی.
برای مطالعه بیشتر:
سیدی، حسین؛ امیر گلها (نگاهی نو به زندگی و شخصیت امام علی علیه السلام)؛ قم: نشر معارف، [بیتا].
صفائی حائری، علی؛ غدیر: معنا، زیربنا، ضرورت و هدف ولایت؛ قم: لیلة القدر، 1397 ش.
فاضل لنکرانی، محمدجواد؛ غدیر: اکمال دین و اتمام نعمت با ابلاغ حکومت و ولایت ائمه معصومین (ع)؛ قم: مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، 1404 ش.
محدثی، جواد؛ بازتاب غدیر در تاریخ اسلام؛ قم: نشر معارف، 1394 ش.
نظری، محمود و حبیبالله حلیمیجلودار؛ غدیر و حکمرانی شایسته؛ [بیجا]: سردار شهید طوسی، 1400 ش.