اگر خداوند رحیم است چرا در قرآن وعده جهنم داده است؟
از سوال شما دو احتمال به ذهن مي رسد :
1- چرا خدا با وجود صفت رحمانيت و رحيميت خود بندگان خود را نمي بخشد. يعني سوال از اصل بخشش خداوند است كه آيا خدا صفت بخشش دارد يا خير؟
2- چرا خدا همه را نمي بخشد ؟ چه توبه كرده باشند چه توبه نكرده باشند ، چه خوب باشند چه نباشند ، چه به راه خدا برگردند چه برنگردند. و نيز اصل تهديد به عذاب و خود عذاب خداي متعال به چه منظور است و چرا خدا در كنار بهشت ، محلي را به نام جهنم خلق كرده است؟
پاسخ سوال اول :
خدای متعال صفات متعدد دارد كه هر كدام جایگاه مخصوص به خود را دارند. یكی دیگر از صفات خدای متعال در كنار رحیمیت او توابیت و غفاریت او می باشد. به این معنی كه اگر انسان گناه كاری از روی غفلت یا جهل گناهی را مرتكب شد و بعد از گناه خود توبه كرد و اظهار ندامت و پشیمانی كرد خدای متعال او را خواهد بخشید.
این مطلب در جای جای قرآن كریم كه فرموده خدای متعال است ، تصریح شده است :
« فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّابا » " پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوي و از او آمرزش بخواه، كه او توبهپذير است " (1)
« وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً » " هيچ پيامبري را نفرستاديم جز آنكه ديگران به امر خدا بايد مطيع فرمان او شوند. و اگر به هنگامي كه مرتكب گناهي شدند نزد تو آمده بودند و از خدا آمرزش خواسته بودند و پيامبر برايشان آمرزش خواسته بود، خدا را توبهپذير و مهربان مييافتند" (2)
در آیه دیگر از زبان نوح علیه السلام می فرماید كه :
« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً » " سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است " (3)
در جواب كسانی كه ادعای دوستی خدا را دارند. ولی به دستورات او عمل نمی كنند و از گناهان اجتناب نمی كنند و همین دوستی را باعث نجات خود می دانند می فرماید :
« قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ» " بگو: اگر خدا را دوست ميداريد از من پيروي كنيد تا او نيز شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد، كه آمرزنده و مهربان است."(4)
اما پس چرا خدای متعال وعده عذاب به برخی از انسانها داده است ؟
وعده عذاب مخصوص كسانی است كه گناه كرده و نافرمانی خدای متعال را كرده باشند و از كرده خود نادم و پشیمان نشده و توبه نكرده اند.
در آیات ذیل به این مطلب اشاره می فرماید كه كسانی كه از روی علم و آگاهی و با وجود شناخت حق از دستورات خدای متعال سرپیچی می كنند گرفتار عذاب اعمال خود می شوند. مگر كسانی كه توبه كنند و قبل از مرگ از راه اشتباه خود بازگردند.
« كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانهِِمْ وَ شَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ*
أُوْلَئكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلَئكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ*خَالِدِينَ فِيهَا لَا يخَُفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ يُنظَرُونَ*
إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَالِكَ وَ أَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيم * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الضَّالُّون»
" چگونه خدا هدايت كند قومي را كه نخست ايمان آوردند و به حقانيت رسول شهادت دادند و دلايل و آيات روشن را مشاهده كردند، سپس كافر شدند؟ خدا ستمكاران را هدايت نميكند. *جزای ايشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است. *جاويد در لعنت بمانند و از عذابشان كاسته نشود و مهلتشان ندهند. * مگر كساني كه پس از آن، توبه كنند و اصلاح نمايند (و در مقام جبران گناهان گذشته برآيند، كه توبه آنها پذيرفته خواهد شد) زيرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است. * كساني كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر (خود) افزودند، (و در اين راه اصرار ورزيدند،) هيچ گاه توبه آنان، (كه از روي ناچاري يا در آستانه مرگ صورت ميگيرد،) قبول نميشود و آنها گمراهان (واقعي) اند (چرا كه هم راه خدا را گم كردهاند، و هم راه توبه را!). "(5)
پس نتیجه این كه خدای متعال نسبت به بندگان خود رحیم و مهربان است و اگر بنده ای را از عذاب جهنم و آخرت می ترساند به خاطر خود بنده است و الا به خدای متعال از عمل و گناه و سرپیچی بنده ، نفع و شری نمی رسد.
بعد از سرپیچی و نافرمانی نیز اگر تا قبل از مرگ توبه كند و اظهار ندامت و پشیمانی كند به خاطر همان رحمت و مهربانی اش آنها را می بخشد و حتی طبق برخی از آیات گناهان آنها را تبدیل به نیكی می كند.
« وَ الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ وَ لَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتيِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا يَزْنُونَ وَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ يَلْقَ أَثَامًا*
يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يخَْلُدْ فِيهِ مُهَانًا* إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ كاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا »
" و كساني كه معبود ديگري را با خداوند نميخوانند و انساني را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نميكشند و زنا نميكنند و هر كس چنين كند، مجازات سختي خواهد ديد! * عذاب او در قيامت مضاعف ميگردد، و هميشه با خواري در آن خواهد ماند! * مگر كساني كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل ميكند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!"(6)
پاسخ سوال دوم :
ماهيت عذاب و هشدار هاي خداي متعال نسبت به اين عذابها ، با ماهيت مجازات هاي دنيوي متفاوت است.
با اين توضيح كه اگر كسي ظلمي به فردي روا داشت براي او مجازاتهائي از قبيل زندان و قصاص و تنبيه هاي بدني و مالي در نظر گرفته مي شود. ظلم آن شخص با مجازاتي كه براي او در نظر گرفته مي شود رابطه علت و معلولي و يا رابطه ظاهر و باطني ندارد.
برخلاف مجازات هاي خداي متعال كه بسياري از آنها رابطه علت و معلولي و رابطه ظاهر و باطني با اعمال ما دارند. به اين معني كه مجازاتهاي خداي متعال باطن اعمال ما است و خداي متعال ما را از گرفتار شدن به باطن بد و سوزناك عمل خود ما هشدار مي دهد.
وقتي كسي مال يتيمي مي خورد ، اين گونه نيست كه خداي متعال جهنمي را از آتشي پر كرده باشد و مال يتيم خور را در آن آتش بياندازد ، بلكه خوردن مال يتيم باطني آتشي و سوزناك دارد كه در قيامت كه روز پديدار شدن باطن ها است ، باطنش نمايان مي شود و آتشي مي شود كه مال يتيم خور را مي سوزاند. آتش و عذاب آن شخص در آخرت باطن عمل خود او است كه در دنيا با آن زندگي كرده است.
قرآن كريم مي فرمايد : « إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامي ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» "كساني كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم ميخورند، (در حقيقت،) تنها آتش ميخورند و بزودي در شعلههاي آتش (دوزخ) ميسوزند." (7)
و نيز در مورد كساني كه دين خود را در مقابل دنيا مي فروشند مي فرمايد : « إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم» "كساني كه كتمان ميكنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده، و آن را به بهاي كمي ميفروشند، آنها جز آتش چيزي نميخورند (و هدايا و اموالي كه از اين رهگذر به دست ميآورند، در حقيقت آتش سوزاني است.) و خداوند، روز قيامت، با آنها سخن نميگويد و آنان را پاكيزه نميكند و براي آنها عذاب دردناكي است" (8)
اگر خدا نسبت به اين عذاب و آتش خبر مي دهد در حقيقت هشدار از گرفتار شدن به باطن و نتيجه اعمال خود ما مي دهد و ما نبايد به خدا اعتراض كنيم كه چرا اين هشدار را به ما دادي و آتش را به او نسبت دهيم و بگوئيم كه خدايا چرا ما را به خاطر مثلا خوردن مال يتيم در آتش دردناك جهنم سوزاندي ؟
مانند هشداري كه پليس نسبت به تصادف و يا سقوط در دره ، به رانندگان خاطي مي دهد. اگر راننده اي خطا كرد و رعايت سرعت و نكات راهنمائي و رانندگي را نكرد و به دره سقوط كرد يا با ماشين ديگر تصادف كرد نمي تواند پليس را مقصر بداند كه چرا براي خطاي من چنين جريمه و عذابي را معين كردي ؟! بلكه بايد خودش را سرزنش كند كه چرا عملي را مرتكب شدم كه نتيجه و باطني چنين دردناك و نابودگر داشت؟
هشدار هاي خداي متعال در قرآن نسبت به دوري از عذابها در حقيقت از رحمت خدا و از لطف خداي متعال نسبت به بندگان ناشي مي شود نه از نامهرباني خدا نسبت به آنان و اگر خداي متعال چنين هشدارهائي به ما نمي داد ما بايد اعتراض مي كرديم كه خدايا تو كه باطن اعمال ما را مي دانستي و به آنها آگاه بودي چرا ما را هشدار ندادي و ما را از آنها نترساندي ؟
علاوه آنكه تنبيه هاي خداي متعال جلوه اي ديگر از رحمت الهي را در خود دارد به اين صورت كه وقتي انسان ترسي از نزديك شدن به امور خطرناكي كه روح و جسم انسان را دچار فساد و نابودي مي كند ، نداشته باشد و از طرف ديگر وسوسه هاي شيطان نيز او را به ارتكاب آنها تشويق كند و آن اعمال را در نظر او جلوه و تزيين كند ، دچار غفلت شده و از اموري كه به ضرر اوست پرهيز نخواهد كرد. بنابراين به خيرات و كمالاتي كه خداي متعال براي او در نظر گرفته است نخواهد رسيد.
اقتضاي رحمت الهي در اين است كه علاوه بر تعيين ثواب و پاداش براي اعمال خوب ، تنبيه و تلنگرهائي هم به صورت بلا و مشكل و تهديد به عذاب براي انسان در نظر بگيرد تا انسان به خاطر ترس از گرفتار شدن به آنها به سمت پاداشهائي كه خدا براي او در نظر گرفته است حركت كند و خود را از فساد و نابودي نجات دهد.
مانند معلمي كه در كنار تشويق و دادن امتياز به شاگردان ، آنها را از تنبيه و كم كردن امتياز و مردودي هشدار مي دهد تا برخي از بيم گرفتار شدن به آن ها در خواندن درس تلاش و كوشش نمايند.
بنابراين عذاب و تهديد به عذاب از طرف خدا عين رحمت و مهرباني او نسبت به انسان است.
البته فوائد ديگر نيز در تهديدهاي خدا نسبت به عذاب هاي اخروي يا دنيوي وجود دارد كه به همين اندازه بسنده مي كنيم. براي مطالعه بيشتر در اين مورد شما را به مطالعه كتاب « عدل الهي » نوشته استاد شهيد مرتضي مطهري ارجاع مي دهيم.
پی نوشت :
1. سوره نصر (110) ، آیه 3.
2. سوره نساء (4) ، آیه 64.
3. سوره نوح (71) ، آیه 10.
4. سوره آل عمران (3) ، آیه 31.
5. سوره آل عمران (3) ، آیات 86 - 90 .
6. سوره فرقان (25) ، آیات 68 - 70.
7. سوره نساء (4) ، آيه 10.
8. سوره بقره (2) ، آيه 174.