پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
«آمین» به معنای «اجابت فرما» است. گفتن این کلمه در پایان دعاى خود و دیگران، در روایات اسلامى توصیه شده است. گفتن آمین در غیر نماز برای دعاى فرد دیگرى مستحب است.
«آمین» گفتن در دعا

پرسش:
آیا آمین گفتن در اجابت دعا تأثیر دارد و در این زمینه روایتی وجود دارد که توصیه شده باشد دیگران در دعا کردن آمین یا ذکر دیگری بگویند؟
 

پاسخ:
برخی امور زمینه استجابت دعا را فراهم می‌کند؛ ازجمله گفتن «آمین» بر دعای خود یا دیگران. گفتن «آمین»، بعد از دعای مؤمن مستحب است. در این نوشتار به بررسی معنای «آمین» و روایات توصیه‌شده به گفتن «آمین» پرداخته‌شده است.

1. معنای آمین
آمین؛ واژه‌ای است که در پایان دعا گفته می‌شود و شخص با گفتن آن، از خداوند درخواست استجابت دعا می‌کند؛ یعنی خدایا! دعای مرا اجابت کن. ابن منظور درباره «آمین» می‌نویسد: «أَمینَ‏: کلمهٌ تقال فی إثْرِ الدُّعاء؛ قال الفارسی: هی جملهٌ مرکَّبه من فعلٍ و اسم، معناه اللهم اسْتَجِبْ لی». (1) آمین کلمه‌ای است که به دنبال دعا گفته می‌شود؛ آمین مرکب از فعل و اسم است و معنایش خدایا استجابت کن، است. طریحی نیز درباره معنای آمین آورده: «و آمِینَ‏ بالمد و القصر لغه، بمعنى اللهم استجب‏؛ و عند بعضهم: فلیکن کذلک؛ و أَمَّنْتُ‏ على الدعاء تَأْمِیناً: قلت عنده‏ آمِینَ‏؛ و منه فلان یدعو و فلان‏ یُؤَمِّنُ‏ على دعائه». (2) تعبیر «آمین» به معنای «ای خدا مستجاب کن» است و بعضی هم گفته‌اند: به معنای «چنین باد» است. این معنای دوم نیز به معنای اول برمی‌گردد.

2. پشینه آمین
ظاهراً آغاز انتشار این واژه در جهان، از زبان عبری است؛ به‌طوری که حتی پیش از سده چهارم پیش از میلاد در ادعیه و شعائر دینی یهود به کار می‌رفته است. نوشته‌اند که در سنت کهنِ یهود، گاه در آغاز نیایش و گاه در پایان آن می‌آمد. این سنت به کلیسای مسیحی راه یافت و واژه «آمین» 119 مرتبه در عهد جدید تکرار شد و سپس از طریق کتاب مقدس، در تمام زبان‌های عمده جهان منتشر گردید. (3)

3. «آمین» در روایات
در سیره پیشوایان دینى، مکرّر گزارش‌شده است که آن بزرگواران، پس از دعاى خود و یا دیگران، آمین گفته‌اند و گاه سه بار این کلمه را تکرار کرده‌اند. شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه بابی به‌عنوان «اسْتِحْبَابِ التَّأْمِینِ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِ وَ تَأَکُّدِهِ مَعَ الْتِمَاسِهِ». (4)‏ استحباب آمین گفتن بر دعای مؤمن مخصوصاً اگر آن مؤمن درخواست گفتن آمین داشته باشد، آورده است. البته باید توجّه داشت که حکم در حال نماز با سایر حالات، متفاوت است، چنان‌که ازنظر فقه امامیه، گفتنِ «آمینْ» بعد از فاتحه‌الکتاب، در نماز، جایز نیست. (5) سفارش نموده‌اند: به‌جای «آمین» «الحمدالله رب‌ العالمین» گفته شود. امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِذَا کُنْتَ خَلْفَ إِمَامٍ فَقَرَأَ الْحَمْدَ وَ فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهَا فَقُلْ أَنْتَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ لَا تَقُلْ آمِینَ»؛ ‏(6) هرگاه پشت سر امام جماعت نماز می‌خوانی و امام، سوره حمد را ‌خواند و از قرائت آن فارغ ‌شد، بگو: «الحمد للّه ربّ‌ العالمین» و «آمین» نگو.

3.1. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «الدَّاعِی‏ وَ الْمُؤَمِّنُ‏ فِی الْأَجْرِ شَرِیکَانِ»؛ (7) دعاکننده و آمین‌گو در مزد و اجر شریک هستند.

3.2. در روایت دیگر سفارش به جمع شدن و آمین گفتن شده است. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «کَانَ أَبِی علیه السلام إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ دَعَا النِّسَاءَ وَ الصِّبْیَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا»؛ (8) هرگاه پیش آمدى پدرم را غمناک می‌کرد زنان و کودکان را جمع می‌کرد، سپس دعا می‌کرد و آن‌ها آمین می‌گفتند.

3.3. در برخی از روایات، معصومین لفظ «آمین» را در پایان دعای دیگری استعمال کرده‌اند. امام صادق علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله نقل فرمودند: «دَعَا مُوسَى علیه السلام وَ أَمَّنَ هَارُونُ علیه السلام وَ أَمَّنَتِ الْمَلَائِکَهُ علیه_السلام فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ أُجِیبَتْ‏ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقِیما وَ مَنْ غَزَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اسْتُجِیبَ لَهُ کَمَا اسْتُجِیبَ لَکُمَا یَوْمَ الْقِیَامَه»؛ (9) حضرت موسى علیه‌السلام‏ دعائى کرد و هارون آمین‏ گفت و فرشتگان نیز آمین گفتند، پس خداى تبارک‌وتعالی فرمود: «هرآینه دعاى شما مستجاب شد پس باید استقامت (و پایدارى) کنید» و هر که در راه خدا جهاد کند دعایش مستجاب شود- چنانچه دعاى شما به اجابت رسید- تا روز قیامت.
این روایت اشاره به داستان حضرت موسی علیه‌السلام و فرعون دارد: بعد از آنکه حضرت موسی علیه‌السلام متوجه شد فرعون قابل هدایت نیست و هرچه معجزه ببیند بر کفر و عناد او افزوده می‌شود، او را نفرین کرد و برادرش هارون به دعای موسی آمین گفت. ﴿ وَ قالَ مُوسَى‏ رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِینَهً وَ أَمْوالاً فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى‏ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ فَلا یُؤْمِنُوا حَتَّى یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ قالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقِیما وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ﴾. (10) در این آیه، خداوند متعال به حضرت موسى علیه‌السلام فرمود: ﴿ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما﴾؛ دعاى شما (موسی و هارون) مستجاب شد. با توجه به روایت کسى که دعا کرد حضرت موسى علیه‌السلام بود و هارون به دعاى ایشان آمین گفت. معلوم می‌شود خداوند در اینجا هر دو را دعاکننده خوانده و در واقع، معناى آمین نیز همان دعا است و به این معنا است که: «خدایا! این دعا را مستجاب فرما!» در واقع هارون نیز با گفتن آمین، دعا کرده است. (11)

3.4. در برخی روایات سفارش به اجابت آمین گفتن مؤمن شده است. 
علی بن جعفر می‌گوید از برادرم موسی بن جعفر علیهماالسلام سؤال کردم از کسی که دعا می‌کند در حالی که اطرافش برادرانش حضور دارند آیا بر آن‌ها واجب آمین بگویند؟«سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَدْعُو وَ حَوْلَهُ إِخْوَانُهُ یَجِبُ عَلَیْهِمْ أَنْ یُؤَمِّنُوا قَالَ إِنْ شَاءُوا فَعَلُوا وَ إِنْ شَاءُوا سَکَتُوا فَإِنْ دَعَا وَ قَالَ لَهُمْ أَمِّنُوا وَجَبَ عَلَیْهِمْ أَنْ یَفْعَلُوا» (12) امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: اگر خواهند آمین‌گویند و اگر خواهند نگویند؛ اما اگر دعا کرد و درخواست کرد که آمین بگویند در این صورت بر آن‌ها واجب است، آمین بگویند.

3.5. در نقل دیگری امام کاظم علیه‌السلام بر دعای پدرشان امام صادق علیه‌السلام آمین می‌گفتند. «... عبدالرحمن بن الحجاج دَخَلْتُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فِی مَنْزِلِهِ فَإِذَا هُوَ فِی بَیْتٍ کَذَا فِی دَارِهِ فِی مَسْجِدٍ لَهُ وَ هُوَ یَدْعُو وَ عَلَى یَمِینِهِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهما السلام یُؤَمِّنُ عَلَى دُعَائِهِ ...». (13) 
عبدالرحمن بن الحجاج می‌گوید: من به منزل جعفر بن محمد علیهماالسلام رفتم، ایشان در فلان اتاق خانه در محل نمازش بود و دعا می‌کرد و موسى‏ بن جعفر علیهماالسلام طرف راستش بود و آمین‏ می‌گفت ... .

3.6. از امام باقر علیه‌السلام نقل‌شده که رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله زمانی روی منبر بودند سه بار بافاصله سکوت آمین گفتند. «روی عن أبی جعفر الباقر علیه السلام أنه قال إن رسول الله صلی الله علیه و آله‏ کان على المنبر فسمعه الناس قال آمین ثم‏ سکت ثم قال آمین‏ ثم سکت ثم قال آمین فلما نزلت سأله بعض الناس فقالوا یا رسول الله سمعناک تقول آمین آمین‏ ثلاث مرات فقال إن جبرئیل علیه السلام‏ قال مَنْ‏ ذُکِرْتَ‏ عِنْدَهُ‏ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَیْکَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ فَقُلْتُ آمِینَ فَقَالَ وَ مَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ قُلْتُ آمِینَ قَالَ وَ مَنْ أَدْرَکَ أَبَوَیْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ فَقُلْتُ آمِینَ»؛ (14) اصحاب پرسیدند: علت آمین گفتن چه بود؟ فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و گفت: کسی که نام شما نزد او برده شود و صلوات نفرستد خدا او را نیامرزد. من به دنبال سخن جبرئیل، آمین گفتم. بار دیگر گفت: کسی که ماه رمضان بر او بگذرد و کاری نکند که آمرزیده شود، خدا او را نیامرزد. گفتم: آمین. بار سوم گفت: کسی که پدر و مادر یا یکی از آن دو را درک کند و آمرزیده نشود از رحمت خدا دور باشد، گفتم: آمین.

3.7. در دعاهای زیادی لفظ «آمین» به کار رفته است، در صحیفه سجّادیه امام زین‌العابدین علیه‌السلام در چندین مورد «آمین» را استفاده کرده‌اند. 
در دعای برای همسایگان و دوستان، فرموده‌اند: «... و زِدهُم بَصیرَهً فى حَقّى و مَعرِفَهً بِفَضلى، حَتّى یَسعَدوا بى و أسعَدَ بِهِم، آمینَ رَبَّ العالَمینَ». (15) بر بینش آنان در حقّ من و بر آگاهى آنان از فضیلتم بیفزا تا به‌وسیله من خوش‌بخت شوند و من نیز با آنان خوش‌بخت گردم. 
برآورده کن، اى پروردگار جهانیان! در دعای آن حضرت در اعتراف و طلب توبه نیز فرموده‌اند: «... وَ اقْضِ حَاجَتِی، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِی، وَ اغْفِرْ ذَنْبِی، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِی، إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ، وَ ذَلِکَ عَلَیْکَ یَسِیرٌ، آمِینَ‏ رَبَّ الْعَالَمِینَ». (16) و حاجت من برآور، خواهش من روا فرماى، گناه من بیامرز، مرا از ترس ایمن گردان که تو بر هر چیزى توانایى و این بر تو آسان است. برآورده کن، اى پروردگار جهانیان! در دعاهای 14 و 17 و 25 و 41 و 48 صحیفه سجادیه لفظ «آمین» تکرار شده است.
از پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله در دعاى تعقیب نماز ظهر، نقل‌شده است: «اللّهُمَّ إنّى أسأَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِکَ... اللّهُمَّ لا تَدَع لى ذَنبا إلّا غَفَرتَهُ... و لا حاجَهً هِیَ لَکَ رِضا و لِىَ فیها صَلاحٌ إلّا قَضَیتَها، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ، آمینَ رَبَّ العالَمینَ». (17) خداوندا! از تو، وسایل جلب رحمتت را درخواست می‌کنم ... خداوندا! برایم هیچ گناهى مگذار، جز اینکه آن را بخشیده باشى و هیچ نیازى که خشنودى تو و صلاح من در آن است، مگذار، مگر اینکه آن را برآورده کرده باشى، اى مهربان‌ترین مهربانان! برآورده کن، اى پروردگار جهانیان!

3.8. اهل‌بیت علیهم‌السلام بر دعای شیعیانشان آمین می‌گویند: 
امیرالمؤمنین علیه‌السلام به رمیله فرمودند: «یَا رُمَیْلَهُ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ یَمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا بِمَرَضِهِ وَ لَا یَحْزُنُ إِلَّا حَزِنَّا بِحُزْنِهِ وَ لَا یَدْعُو إِلَّا أَمَّنَّا لِدُعَائِهِ وَ لَا یَسْکُتُ إِلَّا دَعَوْنَا لَهُ ای رمیله». (18) هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود، مگر اینکه به مرض او مریض می‌شویم و اندوهگین نشود مؤمنی، مگر اینکه به خاطر اندوه او، اندوهگین گردیم و دعایی نکند مگر اینکه برای او آمین گوییم و ساکت نماند مگر اینکه برایش دعا کنیم. ابو ربیع شامی نیز به امام صادق علیه‌السلام عرض می‌کند: از عمرو بن اسحاق حدیثی به من رسیده. حضرت فرمود: آن را بیان کن. گفتم: وی بر امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام داخل شد، پس آن حضرت آثار زردی بر صورتش دید، فرمود: این زردی چیست؟ پس بیماری خود را توضیح داد. آن حضرت به او فرمود: «إِنَّا لَنَفْرَحُ لِفَرَحِکُمْ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِکُمْ وَ نَمْرَضُ لِمَرَضِکُمْ وَ نَدْعُو لَکُمْ فَتَدْعُونَ فَنُؤَمِّنُ قَالَ عَمْرٌو قَدْ عَرَفْتُ مَا قُلْتَ وَ لَکِنْ کَیْفَ نَدْعُو فَتُؤَمِّنُ قَالَ عَمْرٌو قَدْ عَرَفْتُ مَا قُلْتَ وَ لَکِنْ کَیْفَ نَدْعُو فَتُؤَمِّنُ فَقَالَ إِنَّا سَوَاءٌ عَلَیْنَا الْبَادِی وَ الْحَاضِرُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام صَدَقَ عَمْرٌو». (19) ما خوشحال می‌شویم به خوشحالی شما و اندوهگین می‌شویم به حزن شما و بیمار می‌شویم به بیماری شما و دعا می‌کنیم برای شما و شما که دعا می‌کنید ما آمین می‌گوییم. عمرو گفت: فهمیدم چه فرمودى ولى چگونه دعا می‌کنیم شما آمین می¬گوئید‌؟ فرمود: براى ما مساوى است کسى که حضور داشته باشد و کسى که غایب باشد. 
امام صادق علیه‌السلام فرمود: عمرو درست گفته است.

3.9. در برخی روایات نقل‌شده است که بعضی از فرشتگان بعد از دعای مؤمنین «آمین» می‌گویند. امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَهِ  دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ یَبْدَأُ بِالدُّعَاءِ لِأَخِیهِ فَیَقُولُ لَهُ مَلَکٌ مُوَکَّلٌ بِهِ آمِینَ وَ لَکَ مِثْلَاه»؛ (20) دعایى که زودتر از همه به اجابت می‌رسد، دعایى است که برادر (مؤمن) در غیاب برادرش می‌کند؛ چون ابتدا براى برادرش دعا کند، فرشته‌ای که بر او گماشته شده است، گوید: آمین، تو را نیز دو برابر آن باشد. از امام صادق علیه‌السلام نیز نقل‌شده: «یُسْتَحَبُّ أَنْ تَقُولَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْحَجَرِ: اللَّهُمَ‏ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ وَ قَالَ إِنَّ مَلَکاً مُوَکَّلًا یَقُولُ آمِینَ». (21) مستحب است بین رکن و حجر این‌گونه بگویى: «اللّهمّ‌ آتنا فی الدّنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النّار». فرمود: فرشته برگزیده‌اى مى‌گوید: آمین.
در روایات سفارش به گفتن «آمین» بعد از دعا شده و در ادعیه «آمین یا رب‌العالمین» نیز آمده است، لفظ دیگری برای گفتن بعد از دعا یافت نشد.

نتیجه:
«آمین» به معنای «اجابت فرما» است. گفتن این کلمه در پایان دعاى خود و دیگران، در روایات اسلامى توصیه شده است. گفتن آمین در غیر نماز برای دعاى فرد دیگرى مستحب است. در سیره پیشوایان دینى، گزارش‌های متعددی شده است که آن بزرگواران، پس از دعاى خود و یا دیگران، آمین گفته‌اند. ازنظر فقه امامیه، گفتنِ «آمینْ» بعد از فاتحه‌الکتاب، در نماز، جایز نیست.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 21، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414 ق.
2. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج‏6، ص 207، مرتضوى، تهران، چاپ سوم، 1375 ش.
3. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 221، مرکز دائره¬المعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1374 ش.
4. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ج‏7، ص 105، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق.
5. یزدى، سید محمدکاظم طباطبایى، العروه الوثقى (المحشّى)، ج‌3، ص 33، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ایران، چاپ اول، 1419 ق.
6. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏3، ص 313، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
7. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏2، ص 487، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
8. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏2، ص 487، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
9. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏2، ص 510، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
10. سوره یونس، آیه 89.
11. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص 196، انتشارات ناصرخسرو، تهران، چاپ سوم، 1372 ش.
12. حمیرى، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 298، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، قم، چاپ اول، 1413 ق.
13. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏1، ص 308، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
14. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص 308، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید رحمه‌الله علیه، قم، چاپ اول، 1413 ق.
15. على بن الحسین علیه‌السلام، امام چهارم، الصحیفه السجادیه، ص 126، دعای 26، دفتر نشر الهادى، قم، چاپ اول، 1376 ش.
16. على بن الحسین علیه‌السلام، امام چهارم، الصحیفه السجادیه، ص 68، دعای 12، دفتر نشر الهادى، قم، چاپ اول، 1376 ش.
17. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج‏1، ص 62، مؤسسه فقه الشیعه، بیروت، چاپ اول، 1411 ق.
18. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی‌الله علیهم، 1 ج‏1، ص 260، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، ایران، قم، چاپ دوم، 1404 ق.
19. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی‌الله علیهم، 1 ج‏1، ص 260، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، ایران، قم، چاپ دوم، 1404 ق.
20. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏2، ص 507، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
21. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج‏4، ص 408، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.