جسمی

روش مواجهه با بیماری ها در قرآن کریم را با ذکر آیات توضیح دهید.
بیمار، قرآن، مواجهه، طبابت، بیماری ها، جسمی، روحی، روانی.

روش مواجهه با بیماری ها در قرآن کریم را با ذکر آیات توضیح دهید.

پاسخ اجمالی:

روش مواجهه خداوند متعال با بیماری ها در قرآن کریم بدین گونه است که اولاً: اقسام بیماری های جسمی، روحی و روانی را ذکر می کند. ثانیاً: به پرهیز از بعضی امور توصیه کرده و درمان هایی را معرفی می کند. ثالثاً: احکام بعضی از بیماری ها را ذکر کرده و رابعاً: به اهداف این نوع مشکلات و بیماری ها اشاره می کند.

 

پاسخ تفصیلی:

بررسی روش ها در هر علمی، کمک شایانی در استفاده از آن علم می کند. قرآن کریم هم از این قاعده مستثنی نیست. در بررسی بیماری ها یکی از مباحث، چگونگی مواجهه با بیماری است. کشف مواجهه قرآن کریم (به عنوان بهترین مستند) با بیماری ها، می تواند بهترین الگو را در اختیار جامعه انسانی بخصوص جامعه پزشکی بگذارد.

با توجه به آیات قرآن، می توان روش برخورد و مواجه شدن با بیماری ها را در چهار مرحله خلاصه کرد:

1. بیان اقسام بیماری ها در قرآن:

خداوند متعال به صورت کلی به سه گونه بیماری اشاره می کند:

1. بیماری های جسمی

2. بیماری های روحی (قلبی)

3. بیماری های روانی.

 

1-1. بیمارهای جسمی:

بیماری هایی هستند که مربوط به جسم و بدن انسان اند. هرچند قرآن کریم کتاب بهداشت و پزشکى نیست و کتاب تربیت معنوى است اما گاهی به بعضی مطالب پزشکى و بهداشتى نیز اشاره دارد تا راه خداشناسى را هموار کند. همچنین اعجاز علمى قرآن را به اثبات برساند و علت مهم‏تر اینکه به خاطر پیوستگى نیازهاى جسمى و روحى و تأثیر آن ها بر هم قرآن لازم مى‏ داند به بهداشت جسمى نیز توجه ویژه کند، زیرا در کمال روحى او تأثیر دارد. بیماری جسمی در قرآن کریم با کلماتی چون «مَرضی»(1)، «سَقیم»(2)، «اُولی الضَّرَر»(3) و «ضرّ»(4) معرفی شده است.

1-2. اما بیماری های روحی (قلبی):

 مراد از بیماری های روحی، بیماری های است که مربوط روح انسانی انسان است. عقاید و باورهای انسان مربوط به این روح است و همین روح و متعلقات آن است که منجر به تفکیک انسان از سایر حیوانات شده است. این نوع بیماری ها معمولاً با واژه عام: «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»(5)؛ «لِما فِی الصُّدُور»(6) و خاص (نام گناهانی چون دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر و...) بیان شده است

 1-3. اما بیماری های روانی:

مفهوم «روان» بیش تر در مورد ابعادی از سلامت فرا مادی انسان مطرح می شود که مرتبط با جسم و بدن او باشد برخلاف «روح» که بیش تر در مورد آن بعدی از وجود انسان به کار می رود که کاملاً از ماده مجرد شده است. پس هنگامی که از «روح» سخن می گوییم منظور ما بُعد فرا مادی بدون ارتباط با بدن است و وقتی که از «روان» صحبت می کنیم منظور ما بُعد فرا مادی در ارتباط با بدن است (7) قرآن کریم با الفاظ مختلفی از بیماری های روانی یادکرده است مانند یأس، عدم اطمینان قلب، وسواس، سوءظن و... .

2. بیان بعضی درمان ها: که در مباحث درمان با قرآن به قرآن پرداخته شده است. (8)

3. بیان احکام بعضی بیماری ها: در قرآن کریم به احکام بعضی بیماری ها اشاره شده است مانند حکم روزه بیمار (9)؛ حکم وضو و غسل بیمار (10)؛ نماز بیمار در جنگ (11)؛ قرائت قرآن برای بیمار (12)؛ حکم جهاد بیمار (13)؛ خوردن غذا برای بیمار از خانه اقرباء (14)

4. بیان اهداف این بیماری ها: یکی از اهداف شایع خداوند متعال برای ایجاد بیماری ها، آزمایش کردن بندگان است مانند: «وَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأمْوَالِ وَالأنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ (15)؛ و به طورقطع شما را به چیزی [از قبیل] ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان ها و محصولات می آزماییم و مژده باد شکیبایان را...» و آیات: انبیاء، آیه 35؛ زمر، آیه 8؛ روم، آیه 33؛ مؤمنون، آیه 75؛ یونس، آیه 12.

اگر کسی در این امتحان سربلند بیرون آمد، طبیعتاً مقامش هم در نزد خداوند بالا خواهد رفت مانند مقام حضرت ایوب یا حضرت یونس (علیهماالسلام).

هدف دیگر خداوند متعال بیداری از غفلت است مانند: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِک فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یتَضَرَّعُونَ (16)؛ و ما آن ها را به حوادث غم انگیز و رنج ها گرفتار ساختیم، شاید به درگاه خدا روی آورند». البته یکی دیگر از اهدافی که در قرآن به صراحت از آن یاد نشده کفاره گناهان است.

نتیجه:

با توجه به نکات چهارگانه ای که برای مواجهه با بیماری در قرآن کریم بیان شد به این نتیجه گران سنگ می رسیم که قرآن، نگاه انسان را محدود به بیماری های جسمی نکرده بلکه از گذرگاه بیماری های جسمی، او را به امراض روحی و قلبی نیز توجه داده است. در مرحله بعد متناسب با بیماری، توصیه های مادی و معنوی را برای پیشگیری و درمان، بیان کرده است. همچنین تکالیف الهی را بر او سبک تر کرده است. درنهایت این که بیماری جسمی می تواند آثار تربیتی و معنوی برای بیمار به همراه داشته باشد؛ که اگر به نگاه امتحان الهی به آن نگریسته شود، می تواند زمینه ساز بیداری از غفلت و کفاره گناهان او شود و برای او خیر داشته باشد؛ همچنین این نگرش، در تسکین و آرامش روحی بیمار و اطرافیان او می تواند بسیار مؤثر باشد.

 

 

پی نوشت ها:

  1. سوره نساء، آیه 43.
  2. سوره صافات، آیه 89.
  3. سوره نساء، آیه 95.
  4. سوره انبیاء، آیه 84.
  5. سوره بقره، آیه 10.
  6. سوره یونس، آیه 57.
  7. غلامرضا نور محمدی، درآمدی بر نظام جامع سلامت اسلام، تهران، ناشر: ایرانیان طب، چاپ 1، 1396 ش، ج 1، ص 515.
  8. ر.ک: سایت خبرگزاری بین المللی قرآن (iqna) ذیل عنوان: «منظور از شفاء بودن قرآن چیست؟» و «قرآن چگونه بیماری های جسمی را شفاء می دهد؟»
  9. سوره بقره، آیه 185 و 184.
  10. سوره مائده، آیه 6.
  11. سوره بقره، آیه 102.
  12. سوره مزمل، آیه 20.
  13. سوره نساء، آیه 95.
  14. سوره نساء، آیه 95.
  15. سوره بقره، آیه 155.
  16. سوره انعام، آیه 42.
     

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

دایره المعارف قرآن کریم، اثر مرکز فرهنگ و معارف قرآن، مدخل بیماری

 

موارد مرتبط

بیماری های واگیردار در قرآن

با سلام و احترام در موضوع طی الارض پاسخ فرمایید.

1- طی الارض وابسته به زمان و مکان است یا خیر؟

2- امکان حضور در چند مکان با جسمی که می شناسیم وجود دارد یا نه؟

3- طی الارض در ممارست عرفانی حاصل می شود یا ریاضت جسمی؟

4- اراده نزد آنکه ازاین کرامت برخوردار است کافی است یا نیازمند کار خاصی است؟

5- هر آنچه در مورد طی الارض می توانید برایم بنویسید.

موفق و مؤید به تأییدات الهی باشید .

پرسش 1-طي الارض وابسته به زمان و مکان است؟ امکان حضور در چند مکان با جسمي که مي شناسيم وجود دارد؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
از آن جا كه طي الارض در زمره مسايل خاص و باطني عرفاني در معارف ديني محسوب مي شود كه در سطح عمومي معارف ديني مطرح نبوده و نيست، چندان شفاف و واضح از آن و حقيقت آن در منابع ديني سخن به ميان نيامده است، در نتيجه توضيح دقيق وشفاف در خصوص آن چندان مقدور نيست اما با اين حال اين حقيقت در اكثر اديان و تفكرات عرفاني و صوفيانه و مانند آن به نوعي مطرح است .
وابستگي به زمان و مكان در سوال چندان روشن نيست، طي الأرض حقيقتي است كه در ظرف عالم ماده رخ مي دهد. درنتيجه زمان و مكان در آن دخالت دارند؛ زيرا حقيقت طي الارض انعدام شيء در مكان اول و ايجاد آن در مكان دوم است كه اين امر نيازمندي و طرفيت زمان و مكان در اين امر را به روشني آشكار مي سازد.
در قرآن لااقل در يك مورد به اين حقيقت به نوعي اشاره شده، در سوره نمل در خصوص داستان حضرت سليمان و درخواست وي از يارانش براي منتقل كردن تخت عظيم بلقيس ملكه سبا به بارگاهش. اين درخواست توسط فردي به نام «عاصف بن برخيا» در يك چشم برهم زدن انجام شد. احتمال مي رود اين عمل بر اساس قواعد طي الارض انجام گرفته است (1) در حالي كه قبل از عاصف فردي ازجن پيشنهاد انجام اين عمل را در عرض محدوده زماني معيّني داد. اگر عمل وي نيز قرار بود از طريق طي الارض صورت بپذيرد، بايد گفت ميزان قدرت روحي و توانايي هاي فرد در انجام اين عمل دخالت داشته، طي مسافت و فاصله بين اعدام و ايجاد در موارد مختلف متغيّر است.
سؤالتان در مورد امكان حضور در چند مكان را هم چندان روشن بيان ننموديد، اما چه بسا بتوان از برخي متون ديني امكان ايجاد چند جسم در مكان هاي متعدّد براي برخي از اولياي خدا را اثبات نمود، ولي در خصوص تحقق اين مقوله در فرايند طي الارض به نكته مشخصي برخورد نكرديم.

پي نوشت:
1. نمل(27) آيات 38-40.
------------------------------------

پرسش 2-طي الارض در ممارست عرفاني حاصل مي شود يا رياضت جسمي؟

پاسخ:
طي الارض در معناي مشهور آن عنايتي الهي است كه به برخي از بندگان صالح خداوند مي شود و اين توانايي در اختيار آن ها قرار داده مي شود، عامل اصلي اين عنايت، تعبد و بندگي خالصانه است كه نوعي ممارست عرفاني بلكه حقيقت سير و سلوك معنوي است. البته رياضت هاي صحيح شرعي هم از همين روند رفتاري محسوب مي گردد.
اما در خصوص به دست آوردن اين توانايي از راه رياضت هاي جسمي نظير كارهاي مرتاضان به نمونه و اشاره اي برنخورديم .
---------------------------

پرسش 3-اراده نزد آن که ازاين کرامت برخوردار است، کافي است يا نيازمند کار خاصي است؟

پاسخ:
توانايي اين كار عنايتي الهي است كه به برخي از بندگان خاص خداوند مي شود. ديده شده كه حتي افرادي بسيار عادي كه حتي كم ترين بهره علمي و سير و سلوك عرفاني مشهوري نداشتند، به لطف و عنايت معصومين به اين قدرت دست يافتند.
به نظر نمي رسد كه برخورداري از اين عنايت نياز به ويژگي عملي معيني داشته باشد. در سيره بزرگان نيز به خاطر نداريم كه نقل شده باشد عمل معين و دستور سلوكي خاصي را براي رسيدن به اين توانايي به كار مي بستند.
---------------------------

پرسش 4-هر آنچه در مورد طي الارض مي توانيد برايم بنويسيد؟

پاسخ:
از ديدگاه تفكر اسلامي طي الارض حقيقتي است كه در نگاه علمي « اعدام و نابود كردن يك جسم و بدن در مكان اوّل، و احضار و ايجادش در مكان مقصود » محسوب مي شود(1). بسته به توانايي هاي فرد با فاصله زماني كم تر يا بيش تر و با امكان همراه نمودن ديگري با خود يا عدم امكان آن اتفاق مي افتد.
هرچند بحث طي الارض و ثبت موارد آن و مشاهدات افراد از وقوع اين عمل توسط پاره اي از بزرگان اهل معرفت، اعم از صوفيان يا عارفان يا عالمان بزرگ و عموما در كتاب هاي عرفاني يا شرح حال بزرگان و مانند آن ذكر شده ،اما در مجموع اين گزارش ها اين نكته مورد اتفاق است كه اين حقيقت نوعي عنايت ويژه الهي در حق برخي از افراد، اعم از انبيا و اوليا و انسان هاي صالح است. به واسطه آن توانايي تصرف در قوانين عادي عالم ماده و انتقال دفعي اجسام يا بدن خودشان از يك مكان به مكان ديگر را پيدا مي كنند ،يعني فرد مي تواند با اراده خود در يك لحظه به مكان ديگري هرچند بسيار دور منتقل گردد ، ولي چه بسا خود نيز از حقيقت آن چندان مطلع نبوده، آن را عنايتي الهي در حق خود مي ديدند . به همين خاطر هيچ گاه حتي نزد نزديك ترين شاگردان خود از دارا بودن چنين توانمندي دم نمي زدند و آن را آشكار نمي كردند.
بزرگان جز در موارد خاص از آن بهره نمي بردند. در نتيجه فرضيه اثبات قطعي آن در اين شرايط قابل تحقق خارجي نيست، چون چه بسا خود اين افراد در برابر سوال شاگردان و مريدان، منكر دارا بودن اين توانايي مي شدند؛ مگر آنكه از طريق مباحث فلسفي يا حتي علوم تجربي اصل اين عمل ممكن دانسته شود. آن گاه از طريق آيات و روايات قطعي تحقق خارجي آن پذيرفته شود اما در كنار اين امور، گزارش مختلف افراد در طول تاريخ از مشاهده اين عمل توسط برخي از اوليا است كه مي تواند در فرض اعتماد به اين اخبار ، براي ما نوعي اطمينان و باور را به وجود آورد .
در نگاه عرفان اسلامي انسان مي تواند در مراحل تكامل و قرب به خداوند به جايي برسد كه صفات الهي از او برآيد . به نوعي مظهر تجلي صفات الهي در عالم گردد ؛ در نتيجه فرد عارف قدرت تصرف در برخي از قوانين عالم ماده را پيدا كرده ، قادر به انجام عملي همچون انتقال اجسام از جايي به جاي ديگر يا انعدام آن در مكان اول و ايجاد آن در مكان دوم مي گردد .
طي الارض در بين اصحاب معرفت عملي چندان شاق و از مراحل بسيار بلند عرفاني و معنوي محسوب نمي شود، چنان كه از برخي بزرگان نقل شده است كه دارا بودن اين مقام مثلا در بين طلاب نجف امري عادي به حساب مي آمد . از شواهد و قرائن نيز بر مي آيد كه اين عنايت به بسياري از اهل معرفت و مومنان صادق در گذشته و حال شده و مي شود.
نكات دقيقي هم درخصوصي الارض در كتاب مهر تابان از قول علامه طباطبايي بيان شده است كه مي توانيد مراجعه نماييد (2).

پي نوشت ها :
1. کتاب مهرتابان ،علامه طهراني ،ص 377 .
2. همان.