اختلاس

درتحلیل شرایط یک جامعه، مهم، نگاه واقع بینانه و درست به مؤلفه های تحلیلی است چراکه نگاه های جانبدارانه و با اطلاعات ناکافی، موجب بروز تحلیل های اشتباه می شود.
کارآمدی انقلاب

پرسش:
این انقلاب چه دست آوردی برای مردم داشته است؟ جز 8 سال جنگ و 40 سال تحریم و ...و جالب اینکه به گفته خود آقایان غیر رهبری که انصافاً انسان پاکی هستند تمام مسؤولین دزدی کردند و اختلاس و فرزندانشان به لندن و لس‌آنجلس رفتند؟
 

پاسخ:
بسیاری از مردم، خصوصاً نسل‌های جدید، به این می‌اندیشند که تحول بنیادینی که در سال 57 در ایران رخ داد، چه فایده‌ قابل توجهی در قبال هزینه‌های هنگفت آن داشت؟ اداره کشور چه تغییری کرد؟ آیا فساد برچیده شد و یا گسترده‌تر شد؟ شاید اگر انقلاب نمی‌شد، نه جنگی بود و نه تحریمی و مردم رفاه و حتی معنویت بیشتری داشتند. با این تفاسیر اگر انقلاب نمی‌شد بهتر نبود؟
گاهی یک مطلب غیر واقعی بر اثر تبلیغات فراوان و تکرار، آن‌ چنان واقعی و بدیهی جلوه می‌کند که برخی از نخبگان را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ مانند همین مطلب که پیشاپیش مفروض بگیریم که دست آورد انقلاب 57 برای ملت ایران، فقر و فساد بوده است و حالا به دنبال مقصران بگردیم.
ابتدا به بخش دوم سؤال می‌پردازیم. نه‌تنها تمام مسئولین دزد و اختلاس‌گر و فرزندانشان ساکن اروپا و آمریکا نبودند. بلکه اکثر مسئولین جمهوری اسلامی پاکدست هستند و فرزندانشان هم در کشور ایران زندگی می‌کنند. با آن میزان هم که فساد باشد، برخورد قضایی می‌شود و علت اینکه برخی در آتش فساد مسئولین می‌دمند، آماری است که منشأ آن، برخوردهای علنی خود دستگاه قضائی جمهوری اسلامی است. به طور مثال، اگر ماجرای 3000 میلیارد تومان اختلاس در دهان‌ها می‌چرخد، منشأ خبرش برخورد و افشای دستگاه قضایی است. البته هیچ‌کس مدعی نیست که در مورد مبارزه با فساد خطا و نقایص جدی وجود نداشته باشد.
مقام معظم رهبری در این رابطه تأکید کرده است که: «اینکه بعضی تبلیغ می‌کنند که «حالا همه ‌جا را فساد گرفته»، نه خیر، به‌ هیچ ‌وجه این‌جوری نیست. آدم‌های صالح، آدم‌های مؤمن، آدم‌های درستکار، آدم‌های پاکدست در مجموعه‌ی مدیریت‌های کشور کم نیستند، زیادند؛ اکثر آن‌ها هستند؛ حالا یک تعدادی هم البتّه فاسدند. البتّه با این فاسدها باید مبارزه‌ی جدی کرد، باید مبارزه‌ی پیگیر کرد؛ اینکه ما بگوییم، یک سروصدایی راه بیفتد و بعد از چند وقتی هم خاموش بشود، این آن کاری نیست که برای کشور، در نهایت مفید باشد. پس یکی از مشکلات، عدم مبارزه‌ی جدی با فساد است».(1)
اما نسبت به بخش اول سؤال، یعنی دست ‌آوردهای انقلاب، سخن بسیار است.
بیان دست ‌آوردهای انقلاب و اینکه انقلاب چه فایده‌ای داشته، محتاج طرح مباحث گسترده و مقایسه روند توسعه و پیشرفت پیش و پس از انقلاب با توجه به امکانات و موانع است؛ اما به صورت مختصر می‌توان به چند مورد از آن اشاره کرد.
انقلاب ملت ایران، یک انقلاب اقتصادی یا مارکسیستی یا لیبرال ‌مسلک نبود. انقلاب ایران یک انقلاب منحصر به فرد بود که به دنبال تحقق نظام اسلامی، برپایی عدالت اسلامی، مردم‌سالاری و اعاده حیثیت چند صدساله خود در مقابل غارت و تحقیر ابرقدرت‌ها بود. ابرقدرت‌هایی که شاه کشور (رضاخان) را تبعید می‌کردند. کشور را به سادگی اشغال می‌کردند و ده‌ها هزار مستشار کم خاصیت و بعضاً شرور آمریکایی را مسلط بر امور حساس کشور داشتند.
رژیم طاغوتی شاهنشاهی به ‌نحوی در فساد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و ظلم و وابستگی غرق بود که تمام طبقات اجتماعی ایران را به مبارزه با خود وادار کرده بود. روشنفکر و کارگر و مارکسیست و مذهبی و ملی‌گرا، همه و همه با رژیم شاه به مبارزه می‌پرداختند.
اما پس از انقلاب اسلامی، استقلال در تصمیم‌گیری، اتفاق افتاد. امری که مردم و سیاستمداران ایران آن را فراموش کرده بودند. پس از دویست سال، تمامیت ارضی کشور حفظ شد و جنگ هشت ساله ایران و عراق اولین جنگی در تاریخ معاصر بود که بخشی از ایران از آن جدا نگردید.
جایگاه ایران در جهان ارتقا پیدا کرد و ایرانی که روزی ژاندارم آمریکایی‌ها در منطقه بود، به‌عنوان یک کشور قدرتمند و اثرگذار در منطقه پنجه در پنجه ابرقدرت‌ها انداخت و الگوی مبارزاتی و مقاومت کشورهای منطقه در برابر زورگویان قدرتمندی شد که امیدی به مقابله با اراده آنان نبود.
ملت ایران نسبت به پیش از انقلاب از توسعه متوازن و گسترش عدالت اجتماعی بهره برد و امکانات رفاهی تا حد زیادی در سراسر کشور توزیع شد به نحوی که مثلاً اکنون 99 درصد روستاها (100 درصد روستاهای بالای 20 خانوار و 3 / 99 درصد روستاهای زیر 20 خانوار) از موهبت بسیار تأثیرگذار برق بهره‌مند هستند.
وابستگی به نفت کاهش چشمگیری و تکیه به توان داخلی رشد فزاینده‌ای یافت، به‌ نحوی که ایران اکنون تاب ‌آورترین کشور در مقابل تحریم‌های همه‌جانبه جهانی است؛ و در واقع ایران پس از انقلاب، در توسعه مستقل بسیار قوی و قدرتمند شد.
تربیت مردم و جوانان کشور به سمت اسلامی شدن حرکت نمود درحالی که با تربیت غربی و فاسد دوران شاهنشاهی جوانان کشور به سمت فساد و فحشا سوق داده می‌شدند.
ایران با اینکه در یکی از بی‌ثبات‌ترین و پرتنش‌ترین نقاط جهان یعنی خاورمیانه واقع شده و هدف گروه‌های تکفیری و سرویس‌های جاسوسی قدرتمند بیگانه است، از امن‌ترین و مقتدرترین کشورهای منطقه است.
رهبر انقلاب در رابطه با دست ‌آوردهای انقلاب بیان کرده است: «امّا در مورد کارکردهای مسئولان کشور؛ کارنامه در باب عملکرد اجرائی مسئولان. در باب امنیت و ثبات، کارکرد، کارکرد بسیار خوبی است؛ در باب علم و فنّاوری، کارکردها بسیار خوب است؛ در باب زیرساخت‌های کشور -یعنی راه‌های ارتباطی، سدها، نیروگاه‌ها، بنادر و امثال این‌ها- کارکرد، بسیار کارکرد خوبی است؛ در باب صادرات غیرنفتی، در باب سرانه‌ی ناخالص ملّی، سرانه‌ی ناخالص ملّی نسبت به دوران قبل از انقلاب، تقریباً به دو برابر رسیده است، یک کارنامه‌ی مطلوبی در این زمینه‌ها وجود دارد؛ در باب توسعه‌ی اجتماعی همین ‌جور؛ یعنی در عملکردها، در بخش‌های مختلف، آمارهای خرسند کننده‌ای وجود دارد. البتّه‌ تبلیغات، غیر از این را نشان می‌دهد؛ در تبلیغات، دشمنان سعی می‌کنند مردم را از واقعیت‌های مثبت دور کنند، برای اینکه دل‌های آن‌ها را نسبت به انقلاب اسلامی و نسبت به نظام و نسبت به اسلام چرکین کنند؛ واقعیت این است که عرض کردیم».(2)

نتیجه:
در مجموع، اکثر مسئولین نظام پاکدست و سالم هستند و فرزندان اکثر مسئولین، در کشور زندگی می‌کنند نه در اروپا و آمریکا. از طرفی با توجه به موانع بزرگی که ابرقدرت‌ها در مقابل انقلاب اسلامی و ضد استثماری ملت ایران ایجاد کردند تا دچار شکست و فروپاشی شود، ملت ایران علی‌رغم تمام مشکلات و کاستی‌ها روز به روز قوی‌تر و مقتدرتر جهانیان را به کرنش در مقابل خود وادار می‌کند.

منابع بیشتر جهت مطالعه:
1. یعقوب توکلی، راز درخت سیب، تهران: دفتر نشر معارف.
2. جلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دو جلد، قم: انتشارات جامعه مدرسین.

پی نوشت:
1. بیانات مقام معظم رهبری،  1 فروردین 1397، khamenei.ir.
2. بیانات مقام معظم رهبری،  1 فروردین 1397، khamenei.ir.
 

در یک مجموعه، نبود یا کم بودن گزارشات فساد، لزوما به معنای پاک بودن آن سیستم نیست بلکه می تواند دلیل آن، عدم انتشار حقایق و درگیر بودن خود مسئولین مجموعه باشد.
مقایسه فساد مالی در رژیم پهلوی و نظام جمهوری اسلامی

پرسش:
این چه حکومت اسلامی است که همه در حال اختلاس هستند، در حالی که در زمان شاه هیچ خبری از اختلاس نبود؟
         

پاسخ:
انقلاب اسلامی با شعار عدالت و اخلاق و مقابله با ظلم و ستم به پیروزی رسید. امروز باگذشت حدود 5 دهه از انقلاب اسلامی، شاهد افشای اختلاس های زیادی در جمهوری اسلامی هستیم. بسیاری از مردم می-پرسند، آیا این اختلاس‌ها شایسته نظام اسلامی است؟ آیا این اختلاس‌ها خلاف اصل اسلامیت نظام جمهوری اسلامی نیست؟ در پاسخ به این پرسش باید نسبت اختلاس در جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی را بررسی کنیم و سپس نسبت اختلاس با نظام اسلامی مطلوب را تبیین کنیم.

1. وضعیت فساد در رژیم پهلوی
بسیاری از مردم تصور می‌کنند، در نظام سیاسی پهلوی، فساد مالی، اختلاس، دزدی و رشوه وجود نداشت. دلیل این ماجرا، بی اطلاعی از ساختار رژیم پهلوی نوع کارکرد آن است. باید توجه داشت که به‌طور کلی در نظام های استبدادی، ارزش ها بر اساس نگرش شخص دیکتاتور تعیین می‌شود. ازاین‌رو هر آنچه او بگوید خوب است و هر آنچه او بگوید بد است. در این‌گونه سیستم‌های سیاسی، اساس نظام ارزشی مستقلی از شخص پادشاه وجود ندارد تا بتوان عملکرد حکومت را بر مبنای آن ارزیابی کرد. به‌عنوان نمونه، هزینه های سرسام آور جشن های 2500 ساله، از نقطه نظر سیاسی و اقتصادی، خود یک اختلاس بزرگ از جیب ملت محسوب می شود، اما در نظام استبدادی پهلوی، این جشن‌ها نه‌تنها خلاف منافع مردم نیست، بلکه عین مصلحت آنان است؛ زیرا مصلحت شخص شاه، به‌مثابه مصلحت عموم مردم تعریف می شود. 
برای آنکه میزان فساد مالی در رژیم پهلوی را بفهمیم خوب است از سران آن آغاز کنیم. یرواند آبراهامیان استاد دانشگاه در آمریکا می نویسد رضاخان یک سرباز ساده بود که هیچ ملک و املاکی نداشت، در طی 16 سال حکومتش به بزرگ‌ترین زمین‌دار کل خاورمیانه تبدیل شد و ثروتش در زمان مرگ به بیش از 3 میلیون پوند می رسید. زمین‌هایی که در طی این 16 سال، تصاحب کرد بالغ‌بر 5 میلیون هکتار بود که از بهترین و مرغوب‌ترین زمین‌های منطقه شمال کشور محسوب می شد. (1) بیشتر این زمین‌ها بازور از مالکان آن‌ها گرفته‌شده بود. اگر یک سرباز ساده می-تواند طی 16 سال، 3 میلیون پوند ثروت ذخیره کند، بدون از آنکه اختلاس کند، رژیم پهلوی پاک است! 
«میلسپو» کارشناس آمریکایی که برای مدیریت امور مالی به ایران آمده بود، رژیم پهلوی را «محصول فساد و برای فساد» معرفی می کند. (2) آنچه بیان شد، از زبان کارشناسان خارجی است تا تصور نشود، پس از انقلاب درباره فساد پهلوی سندسازی شده است. شاه با ایران به‌گونه‌ای برخورد می‌کرد که گویی ملک شخصی اوست. خانواده خود او هر یک سهم خاصی داشتند، ملکه مادر از اموال غیرمنقول مثل زمین و ساختمان‌سازی نفع می‌برد و یک دفتر مهم هم داشت، برادر شاه، محمود رضا، بر روی بهره‌برداری از مواد معدنی مثل کبالت، بوکسیت و فیروزه تمرکز کرد. او سهام‌دار اصلی کمپانی معدن فیروزه، کمپانی صنعتی «شهاراند» و بسیاری دیگر از کمپانی‌ها بود، اشرف در امور بانکی، کارخانه کاغذسازی و کارخانه‌های بخت‌آزمایی و غیره مشغول شد.
اختلاس‌ها و خیانت‌های هیئت حاکمه ایران در این دوره به حدی زیاد و بی‌رویه بود که حتی موضوع کتاب‌ها و مقالاتی در خارج هم شده بود، معاملات دولتی در داخل و خارج به‌طور عمده با رشوه بود، اختلاس از دارایی‌های دولت، بسیار مرسوم بوده، مقامات درجه اول حکومت، همگی در خارج برای خود حساب‌های بانکی داشتند و دارایی غارت‌شده را به خارج منتقل می‌کردند، وام‌های بسیار کلانی به دلالان و وابستگان به رژیم داده می‌شد، خزانه مملکت همچون حساب شخصی شاه بود و به انحاء مختلف از آن برداشت می‌شد. (3) گاهی سؤال می شود که پس با این همه اختلاس در دوره پهلوی، چرا شاهد افشای این اختلاس ها نبودیم؟ پاسخ این سؤال در ابتدای همین بحث بیان شد. اختلاس در دوره پهلوی، سیستمی بود و در راستای جریان حاکم در کشور قرار داشت. اختلاس تنها زمانی افشا می‌شود که امر ناپسندی تلقی شود. اگر اختلاس به یک رویه بدل شود و کل نظام سیاسی از بالا تا پایین درگیر آن شوند، دیگر اختلاس ضد ارزش محسوب نمی‌شود تاکسی بخواهد با آن برخورد کرده و یا افشا نماید. اختلاس در دوره پهلوی افشا نمی‌شد، زیرا کل سیستم بر مبنای اختلاس ایجادشده بود و تمامی ارکان آن گرفتار فساد شده بودند.

2. مقایسه فساد در جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی.
بررسی فساد در جمهوری اسلامی را نیز از سران آن آغاز می‌کنیم. امام خمینی یک مرجع تقلید شیعه بود که به‌صورت کاملاً ساده زندگی می‌کرد و این زندگی ساده، قبل و بعد از انقلاب اسلامی، هیچ تغییری نکرد. او نه برای خود ثروتی برداشت کرد، نه زمینی تصاحب نمود. زندگی ساده او، زبانزد خاص و عام است. درباره رهبر انقلاب نیز، مسئله به همین صورت است. به روایت دوست و دشمن، در معیشت رهبر معظم انقلاب و خانواده ایشان «یک نقطه سیاه و حتی خاکستری هم پیدا نمی‌شود». 
عطاءالله مهاجرانی که از منتقدان سرشناس جمهوری اسلامی و خارج‌نشین است، صریحاً به «پاک دستی و ساده زیستی» مقام معظم رهبری اذعان کرده است. (4) نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با فساد، کارنامه قابل دفاعی دارد. از محاکمه غلامحسین کرباسچی شهردار تهران و مرتضی رفیق‌دوست رئیس کمیته انقلاب اسلامی تا محاکمه شهرام جزایری و کارکنان گمرک فرودگاه پیام و مهرآباد در دهه ۸۰ و محاکمه بابک زنجانی، پرونده مه‌آفرید خسروی معروف به فساد ۳ هزارمیلیاردی، پرونده اکبر طبری مدیرکل امور مالی و معاون اجرایی قوه قضائیه، پرونده فساد مالی محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس‌جمهور دولت دهم، پرونده فساد مالی حسین فریدون برادر رئیس‌جمهوری سابق، پرونده فساد مالی حمید بقایی معاون اجرایی دولت دهم، پرونده فساد مالی مهدی جهانگیری برادر معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم، پرونده فساد ولی-الله سیف رئیس سابق بانک مرکزی و سید احمد عراقچی معاون ارزی بانک مرکزی، پرونده فساد مالی مهدی هاشمی فرزند مرحوم هاشمی رفسنجانی، پرونده شبنم نعمت زاده فرزند وزیر صمت دولت یازدهم و پرونده فساد مالی سید محمود رضوی داماد وزیر سابق کار و رفاه اجتماعی در دهه ۹۰ تا پرونده‌های متعددی نظیر چای دبش و پرونده فرزندان معاون اول قوه قضائیه (5) در دو سال اخیر نشان می دهد که جمهوری اسلامی در مقابله و مبارزه با فساد، قاطع عمل می کند و حتی نسبت به فرزندان و وابستگان مسئولان ارشد نظام نیز سهل انگاری نمی کند. باید توجه داشت که عوامل مختلفی باعث ایجاد فساد در کشور ما می‌شود. ازجمله ساختار معیوب بروکراسی کشور، اقتصاد دولتی و وابستگی کشور به اقتصاد نفتی و عدم شفافیت ازجمله این عوامل است. 
عوامل فسادزای ساختار بروکراسی کشور شناسایی‌شده و در حال رفع است، اما باید بدانیم که اصلاحات ساختاری به زمان احتیاج دارد.

3. نسبت نظام سیاسی با فساد.
گاهی گفته می شود، نظام سیاسی در کشور ما، اسلامی است و اختلاس-های گسترده با نظام اسلامی نسبتی ندارد. در پاسخ به این پرسش باید گفت نظام سیاسی اسلامی، یک مفهوم نسبی است. قطعاً وضعیت عدالت و فساد ستیزی در جمهوری اسلامی، مطلوب نیست، اما وضعیت امروز کشور با دوران پهلوی قابل‌مقایسه نیست. افشای اختلاس در کشور ما توسط نظام حقوقی همین نظام سیاسی منتشر و انجام‌شده است. این نقطه قوت نظام سیاسی است که با فساد مبارزه می‌کند و رسماً اعلام می‌نماید.
 چرا نقطه قوت نظام سیاسی را تحت تأثیر رسانه‌های خارجی به نقطه‌ضعف آن بدل می‌کنیم؟ نظام سیاسی که بالاترین مقامات خود را به دادگاه می‌کشاند و از آنان مطالبه حقوق مردم را می‌نماید، مستحق تشویق و کمک مردم است نه مستحق ناسزاگویی. به نکته ای که درباره جریان فساد در دوران پهلوی اشاره شد برمی‌گردم. جریان فساد و اختلاس در زمان پهلوی، جریان اصلی نظام سیاسی بود و همین امر، موجب می‌شد که هیچ اختلاسی افشا نشود؛ اما این جریان در جمهوری اسلامی به‌عکس است. حرکت کلی نظام سیاسی بر مبنای عدالت و پاک دستی است. اصل نظام سیاسی بر این مبنا حرکت می‌کند. در اینجا، اختلاس برخلاف جریان اصلی و حرکت کلی نظام سیاسی است و ازاین‌رو، اختلاس افشا و با آن برخورد می‌شود. 
عدالت گستری و مبارزه با فساد از آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی است و در این مسیر حرکت می‌کند. اگر هزاران مورد اختلاس هم افشا شود، نباید نگران شد، زیرا نشان می‌دهد که بخش حقوقی کشور، کارش را درست انجام می‌دهد، اما عوامل فساد را باید در جای دیگری جستجو کرد. کشوری که در حال انجام پروژه‌ها و ابر پروژه‌های صنعتی و اقتصادی است، به‌صورت طبیعی دچار فساد مالی می‌شود. اگر هیچ اختلاسی افشا نشود باید ترسید. البته این به معنای سکوت در برابر فساد و عدم مطالبه گری نیست. باید هم مردم و هم نظام سیاسی در برابر پدیده فساد، حساس باشند، اما نباید روایت معاندان و مخالفان کشور را درباره فساد مالی در کشور پذیرفت و از حرکت عمومی نظام سیاسی در مقابله با فساد غافل شد.

نتیجه:
مقایسه فساد در رژیم پهلوی و نظام جمهوری اسلامی نشان می دهد که اساس نظام پهلوی از سران آن تا بدنه رژیم، مبتنی بر فساد بود و اختلاس و فساد مالی در راستای حرکت کلی رژیم پهلوی قرار داشت، ازاین‌رو شاهد افشای فساد در دوره حاکمیت پهلوی نبودیم، اما عمق فساد در سطوح و ساختار نظام سلطنتی ریشه داشت؛ اما در جمهوری اسلامی، حرکت کلی نظام سیاسی بر مبنای عدالت و مقابله با فساد است؛ بنابراین فساد مالی برخلاف جریان نظام سیاسی است و همین امر موجب می‌شود تا اختلاس افشاء شود. محاکمه بالاترین مسئولان سیاسی و وابستگان آنان به اتهام فساد مالی نشانه اراده جمهوری اسلامی در مقابله با فساد است و عملکرد قابل قبولی در این زمینه شاهد بوده‌ایم.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. آبراهامیان، یرواند، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، ص 139.
2. ر.ک: «مأموریت آمریکایی‌ها در ایران» و «آمریکایی‌ها در ایران». این کتاب‌ها، دو نوشته اصلی میلسپو درباره وضعیت اقتصادی ایران در دوره پهلوی و سطح گسترده فساد در این دوره است.
3. برای آشنایی بیشتر با فساد مالی در دوره پهلوی، ر.ک: مدنی، سید جلال‌الدین تاریخ سیاسی ایران، ج 2، ص 189 به بعد.
4.https://www.farsnews.ir/news/8912150384.
5. گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری فارس 18 بهمن 1400.