معیار انتخاب دوست

سلام تعریف دین اسلام از "دوست" چیست؟ آیا به هم کار و هم رشته ای و هم کلاسی و هم اتاقی و کسانی که با آنها در ارتباطیم می توان گفت "دوست"؟ مثلا دوستی با جنس مخالف چون اخلاقا درست نیست پس هم کلاسی ها نمی توانند دوست ما باشند؟ آیا باید هم سن و سال ما و هم شان و مقام ما باشد؟ مثلا استاد و پدر و مادر ما دوست ما نیستند؟ منظورم این است که دوست چه وظایفی و چه ویژگی هایی دارد و تکلیف ما در برابر او چیست؟

در قرآن از دوست به كسي كه هم نشين انسان و يا همراه و نزديك اوست، تعبير شده است. چنين كسي قطعا مي تواند عامل موثري در شكل گيري شخصيت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ داشته باشد.
در تفسير الميزان در توضيح كلمة «أخِلّاء»، دوستي چنين تعريف شده است: كلمة أخِلّاء جمع خليل به معناي دوست است. و اگر دوست را خليل گفته‎اند بدان جهت است كه آدمي، خُلّت يعني حاجت خود را به او مي‎گويد. و ظاهراً مراد از اخلّاء، مطلقِ كساني است كه با يكديگر محبت مي‎كنند. چه متقين و اهل آخرت كه دوستي‎شان با يكديگر به خاطر خداست (نه به خاطر منافع مادي) و چه اهل دنيا كه دوستي‎شان به منظور منافع مادي است.(1)
در كتاب المحجّة البيضاء، دوستي چنين تعريف شده است:
«دوستي يعني همنشيني، معاشرت و گفتگوي انسان با افرادي كه به آنها علاقه و محبت دارد، زيرا با غيردوست معمولاً كسي قصد معاشرت ندارد. اين دوستي و ارادت و محبت يا لِذاته است. (2) يا مجازي و واسطه‎اي است كه انسان به وسيلة آن به دوست حقيقي برسد».(3)
بنابراين دوستي‎ها ممكن است براساس منافع مادي و خواهش‎هاي نفساني و اغراض و احساسات باشد و يا براساس يك انگيزة صحيح. با استفاده از آنچه گذشت، دوستي صحيح براساس معيارهاي ديني را اينچنين تعريف مي‎كنيم:
محبت، علاقه، ارتباط روحي، حسن معاشرت و گفتگو ميان دو فرد و يا بين افراد جامعه با ملاك صحيح و انگيزه‎اي الهي به طوري كه دوستان براساس آن بتوانند نيازهاي فردي و اجتماعي و احتياجات دنيوي و اخروي خود را تأمين كنند.
با توجه به آن چه در بيان و توضيح دوست و دوستي بيان شد،‌ در پاسخ به سوال شما مي گوييم:
پدر و مادر از بهترين و بالاترين دوستان ما هستند. قطعا ارتباطي كه انسان با والدين دارد به مثل ارتباط با سايرين نيست. ايشان مي توانند بهترين دوست انسان باشند.اما نسبت به سايرين اين گونه نيست. لذا نمي توان به طور مطلق گفت دوست بايد هم سن و سال باشد اما مي توان گفت براي سعادت و رشد و كمال لزوما، يا بايد هم شان انسان باشد و يا يالاتر از خود انسان؛
گاه گمان مي شود دوستي يعني كنار گذاشتن احترام به افراد و صميمت بيشتر با ايشان؛ نه، اين درست نيست بلكه مي توان احترام افراد را با توجه به جايگاه ايشان داشت اما رابطه دوستانه و صميمي هم داشت.
خواهر گرامي؛
انسان موجودي اجتماعي است و اجتماع از افراد تشكيل شده و ناگزير با افرادي در ارتباط خواهد بود. اما صرف هم كلاسي و هم رشته اي بودن،‌ دليل قانع كننده اي براي بر دوستي و ارتباط انسان با افراد نيست. لذا نمي توان به هر كسي كه نوعي ارتباط با او داريم،‌نام دوست نهاد.
لذا لازم است هر يك از ارتباطات انسان در چهارچوبي خاص باشد. اي چه بسا لازم شود انسان ارتباط خود را با برخي افراد قطع كند،‌ چه برسد به اين با ايشان دوستي كند.
خداوند به اين مهم اشاره كرده و دربارة عاقبت دوستي با افراد گمراه و ناباب مي‌فرمايد:
«وَ يوْم‌َ يعَض‌ُّ الظَّالِم‌ُ عَلَي‌َ يدَيه‌ِ يقُول‌ُ يـَـلَيتَنِي اتَّخَذْت‌ُ مَع‌َ الرَّسُول‌ِ سَبِيلاً يـَاوَيلَتَي‌َ لَيتَنِي لَم‌ْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِيلاً لَّقَدْ أَضَلَّنِي عَن‌ِ الذِّكرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِي وَ كان‌َ الشَّيطَان‌ُ لِلاْنسَان‌ِ خَذُولاً؛(4)
به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‌گزد و مي‌گويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم‌، اي واي بر من‌! كاش فلان [شخص گمراه‌] را دوست خود انتخاب نكرده بودم‌! او مرا از ياد حق گمراه ساخت‌، بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمده بود، و شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است».
پرسشگر گرامي؛
يك دوست خوب بايد از ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري و فكري خاصي برخوردار باشد تا سزاوار محبت ورزيدن و دوستي نمودن باشد. و اين شرائط فراوان و شرح و بسط آن فراتر از حوصله يك مكاتبه است و لذا ما فقط به برخي از ويژگي هاي يك دوست خوب اشاره مي كنيم.
البته از اين نكته نبايد غافل شد كه آنچه به عنوان ويژگي هاي دوست خوب مطرح است، مطلق و صد در صد نيست چه اينكه انسان ها كم و بيش داراي نواقصي نيز هستند كما اينكه خود ما وقتي به كارنامه زندگي خود نگاهي مي افكنيم آن را بي نقص و عيب نمي بينيم. بنابراين به طور نسبي دوست خوب بايد اين خصوصيات را داشته باشد و جهت كلي زندگي او نيز به سمت و سوي اين ويژگي ها و جنبه هاي مثبت باشد.
1- داشتن ايمان و پرهيزكاري
دوست خوب بايد در همه ي امور، خدا و رضايت خدا را مد نظر داشته باشد. رسول خدا ( صلي الله عليه و اله ) مي فرمايند : خير اخوانك من اعانك علي طاعة الله و صدك عن معاصيه و امرك برضاه (5) بهترين برادرانت كسي است كه تو را به پيروي از خدا ياري كند, از نافرماني او باز دارد و به خشنود ساختن او فرمان دهد.
2- مؤدب بودن به آداب اجتماعي و متخلق بودن به اخلاق نيك و پسنديده
رفتار و كردار همنشين در انسان، تاثيري فوق العاده و اجتناب ناپذير مي گذارد؛ چرا كه يك قانون را در ارتباطات با دوستي نبايد فراموش كرد: انسان همرنگ دوست خود مي شود.
3- داشتن آگاهي و بينش صحيح در همه ي امور آگاهي و بينش چراغ راه و جهت دهنده حركت است و چه زيباست كه دو همراه در مسير زندگي از پرتو فيض وجود يكديگر بهرمند شده و پا به پاي يكديگر گام بردارند و در اين مسير خود را از انحرافات مصون و وجودشان را از آفات بيمه سازند. گرايش سياسي و اجتماعي افراد در انتخاب آنها به عنوان يك دوست نقش مهمي را ايفا مي كند.
4- يار و مددكار بودن در هر زمان
امام علي (ع) مي فرمايند: لا يكون الصديق صديقا حتي يحفظ اخاه في ثلاث: في نكبته و غيبته و وفاته دوست، دوست نيست مگر آنكه حقوق برادرانش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاري، آن هنگام كه حضور ندارد و پس از مرگ. (6)
5- دانش دوستي و داشتن روحيه ي پژوهش
استفاده ي بهينه از وقت و عمر، براي كسب علم و دانش – آن هم در سنين جواني – سرنوشت انسان را رقم مي زند؛ در نتيجه داشتن دوستي كه داراي چنين ويژگي باشد نيز مي تواند مشوق خوبي براي انسان باشد.
6- اهل دنيا نبودن
همانطور كه در حديث شريف آمده است: حب الدنيا راس كل خطيئه (7) دوستي دنيا منشا همه ي گناهان است. بر ما لازم است كه از دنيا پرستي و كساني كه چنين ويژگي دارند اجتناب كنيم.
آينه يكديگر بودن و عيب يكديگر را دوستانه متذكر شدن، اهل عفو و گذشت بودن، ‌يكي بودن ظاهر و باطن و ... از جمله ويژگي هاي دوست خوب است.
و اما حق دوست و تكليف ما نسبت به او :
در اين زمينه سخن بسيار است ما تنها به سخن امام سجاد در رساله حقوق ايشان اشاره و مطالعه بيشتر را به منابع ذيل ارجاع مي دهيم.
مام سجاد(ع) مي فرمايد:
واما حق الجليس فان تلين له كنفـك و تطيـب له جانبك وتنصفـه في مجاراه اللفظ و لا تغرق في نـزع اللحظ إذا لحظت وتقصـد في اللفظ إلي إفهامـه إذا لفظت وإن كنت الجليس إليه كنت في القيام عنه بالخيار وإن كان الجالس إليك كان بالخيار ولا تقوم الا باذنه ولا قوه إلا بالله. (8)
حق هم مجلس و هم نشين بر تو آن ست كه با كمـال خوشروئي پذيراي او شده و با تواضع و طيب خاطر از او استقبال نمائي و اجازه دهي كه او هم سخن گويد و تو متكلم وحده نباشي؛ از نگاه هاي متكبرانه و تحقير آموز كه با گوشه چشم صورت مي گيرد پرهيز كن و وقتي سخن مي گوئي قسمي سخن بگو كه او بفهمد و اگر تـو بر او وارد شده اي؛ اختيار با خـودت هست كه هـر وقت بخواهي تركش كني و اگر او بر تو وارد شده است؛ اختيار با خودش هست كه بخواهد مجالست با ترا ترك نمايد.
اما تو بدون اجازهء او ( در صورتي كه او وارد بر تو باشد ) حق نداري ؛كه مجالست او را ترك نمائي.
مطالعه كتب زير را توصيه مي كنيم:
1- دوستي در قرآن و حديث، ري شهري؛
2- دوستي و دوستان، سيد هادي مدرس، ترجمه حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير، انتشارات آستان قدس رضوي، 1376؛
3- آئين دوستي (دوست يابي) ديل كارنگي، انتشارات پيمان 1378؛
پي نوشت ها :
1. علامه طباطبايي، ترجمة الميزان، دفتر نشر اسلامي، ج 18، ص 181؛ در ذيل آية «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ...».
2. يعني به خودي خود مطلوب است.
3.فيض كاشاني، ملا محسن،المحجة البيضاء، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ چهارم‏، ج 4، ص 293، الصُّحبة عبارة عن المُجالسة و المُخالطة و المُحاورة و هذه الامور لا يَقصد بها الإنسانُ غيرَه إلّا إذا أحبّه. فإنّ غيرَ المحبوبِ يُجتنَب و يُباعَد و لا يُقصَد مُخالطتُه و الّذي يُحِبّ فإمّا أن يُحِبَّ لذاته لا لَيَتوصَّلَ به إلي محبوبٍ و إمّا أن يُحِبَّ به إلي مقصود.
4. فرقان (25) آيه 27 ـ 29.
5. ورام بن ابى فراس، مجموعة ورام، انتشارات مكتبة الفقيه قم،‌ج2،‌ص 123 .
6. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق،‌ ج 12، ص 26.
7. همان،‌ ج16، ص 8.
8. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق، ج11،‌ ص 162.
موفق باشید.

باسلام دختری هستم مجرداخیرابایکی از دوستانم(خانم متاهلی هستن وهمسن خودم ) که دریک محل همکار هستیم دچار مشکل شدم یعنی اخلاق ورفتارش را دوست ندارم (مورد پسند خودم وخانواده ام نیست )حال باتوجه به اینکه تقریبا باهم صمیمی هم شده ایم چه طور وبه چه نحو روابطم را باایشون کم کنم که ناراحت نشود باتوجه به اینکه همکارهستیم وهرروز همدیگر را میبینیم؟ باتشکر

یکی از نیازهای اساسی بشر در تمام طول عمر، از کودکی تا کهنسالی، به ویژه در دوران جوانی، انتخاب دوست و داشتن رفیق و همنشینی است که از جهت روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی با او موافق و یک دل باشد. هر انسانی ضرورت و نیاز به رفاقت و همنشین خوب را در وجودش می‌یابد. انسان بی دوست در دنیا غریب است.
اسلام به دوستی و ضرورت دوست‌یابی، اذعان دارد و به آن توصیه کرده است. هماهنگ با آفرینش و طبیعت و نیاز انسان، احکام، قوانین و ضوابطی را وضع نموده است. بدین وسیله ملاک و معیارهای دوست خوب و دوست بد را تعیین نموده، آثاری را که هر یک از دوستان خوب و بد در زندگی، رفتار، اخلاق، عقاید و سرنوشت بشر می‌گذارد، بیان کرده است. لیکن وقتي ما مي‏توانيم دوستان خوب و بد را تشخيص دهيم كه خوب و بد را درست تشخيص داده باشيم و آن ها را باور كرده و خودمان خوب و از بدي دور باشيم. در اين صورت است كه تشخيص دوست خوب و بد بسيار آسان و ساده مي‏شود.
در ابتدا سوال ما از شما این است که شما وقتی که أخلاق و روحیاتتان با آن خانم تناسب نداشت، پس چگونه با همدیگر مأنوس شده و روابط صمیمی برقرار کرده اید؟!
دوست مورد نظر بايد از ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري و فكري خاصي برخوردار باشد تا سزاوار محبت ورزيدن و دوستي نمودن گردد. به برخی از ويژگي هاي يك دوست خوب اشاره مي كنيم تا با رعايت آن ها در انتخاب و تشخیص دوست خوب موفق باشيد:
1. وفاداري : از شرايط يك دوست ايده ال وفاداري است. دوست بايد به اصول اخلاقي و تعهدات دوستي و عهد و پيماني كه منعقد مي سازد ، پايبند و وفادار باشد.
2.ديانت و پايبندي به احكام دين و فرامين الهي: اهل دين بودن يك امتياز است و پايبندي به احكام شريعت يك ضرورت مي باشد.
3.دور انديشي: یکی ديگر از ويژگي هاي دوست خوب دور انديشي است تا پیش از بروز خلل و انحراف در زندگي و هر گونه حادثه منفي و ناخوشايندي شما را آگاه و مطلع سازد و گرنه دو نفر همراه هم به خطا مبتلا مي شويد.
4.آينه يكديگر بودن: خير خواهي نمودن و عيب يكديگر را دوستانه - نه خصمانه - متذكر شدن شرط ديگري است كه موجب پيشرفت روز افزون شما خواهد شد. راه ايراد گرفتن ديگران و برخوردهاي تلخ و تهديدآميز و... را سد خواهد كرد.
5. تواضع و همترازي: از شرائط دوست خوب همترازي اجتماعي دو دوست و تواضع نمودن و احترام متقابل است.
نکته: آنچه به عنوان ويژگي هاي دوست خوب بيان شد، مطلق و صد در صد نيست، چه اين كه انسان ها كم و بيش داراي نواقصي هستند. خود ما وقتي به كارنامه زندگي خود نگاهي مي افكنيم ، آن را بي نقص و عيب نمي بينيم. همه ويژگي هايي كه گفته شد، به اين معناست كه به طور نسبي دوست خوب بايد اين خصوصيات را داشته باشد و جهت كلي زندگي او نيز به سمت و سوي اين ويژگي ها و جنبه هاي مثبت باشد.
چند توصیه برای کمرنگ کردن دوستی با همکارتان:
1)در ابتدا از این نکته نباید غفلت نمود که ما به غیر از معصومین(ع) انسان کامل و بی نقص نداریم و انسان ها با دوستی سالم، همدیگر را از عیوب هم آگاه ساخته و مکمل همدیگر هستند. پس اگر همکارتان مشکل جدی که در اعتقادات شما رسوخ کند، ندارد، بهتر و شایسته این است که با دوستی طبق ضوابط به ایشان کمک نمایید تا اشتباهات را از خود دور کند. یعنی به طور غیر مستقیم ایشان را از رفتارهای نامناسبش آگاه سازید و کمک کنید از این مشکل دور شوند.
2)اگر واقعا احساس می کنید که ایشان مشکل حاد دارند که به شما ضربه خواهند زد و شما هم نمی توانید در ایشان تأثیر مثبت بگذارید، با کم کردن روابط و ایجاد بهانه ها از ایشان دور شوید؛ و به صورت زننده از ایشان جدا نشوید.
3)از آنجایی که روابطتان مقداری صمیمی شده است، باید با حساسیت کامل وارد شده و از حرف ها و حرکات زننده دوری کنید و خود را هم در این قضیه مقصر بدانید، چون خودتان هم در ایجاد این فضای صمیمی بی تقصیر نبوده اید.
4) روش أحوالپرسی و صحبتتان را مقداری سنگین کنید و روابط را در أندازه فضای کار تعریف کنید.
توصیه نهایی: اگر به خاطر سلایق و نکات بی مبنا از او می خواهید جدا شوید، خود را ضعیف جلوه داده اید و این روحیه مي تواند در زندگي زناشويي شما مشكل ايجاد كند تا آنجا که می توانید با ایجاد فضای محبتی در او أثر مثبت بگذارید.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
1. دوستي در قرآن و حديث, محمد محمدي ري شهري، انتشارات دار الحدیث.
2. دوستی و دوستان، سید هادی مدرس، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، انتشارات آستان قدس رضوی.
3. آئین دوستی (دوست یابی) دیل کارنگی، انتشارات پیمان.

باسلام و خدا قوط با عرض پوزش می خواستم بدانم ملاک هایی که برای دوست شدن با هم جنس می باشد چه چیزهایی می باشد. ومن الله التوفیق

یكی از مباحث بسیار مهم در مسایل اجتماعی، میزان و نحوه ارتباط انسان‌ها و به عبارتی، دوستی‌ها و روابط دوستانه با یكدیگر است. انسان از انتخاب دوست ناگزیر است و محتاج به دوست. نكته‎ مهم در این میان، تاثیر بسیار زیاد دوست بر شخصیت انسان است كه در قرآن كریم و روایات معصومان علیهم‌السلام، به این موضوع اشاره شده است.
در سوره فرقان، خداوند حال برخی ظالمان را این ‌گونه بیان می‎دارد: ‹‹(روز قیامت) روزی است كه می‎بینی ظالم (از شدت حسرت) دست خود را می‌گزد و (می‎گوید:) ای ‌كاش با فلان شخص دوست نمی‎شدم!››
امیر المؤمنین علی علیه السلام می‎فرماید: «كسی كه شخصیت او بر شما شك برانگیز شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه كنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیر دین خدا بودند، پس بدانید كه او نیز هیچ بهره‎ای از دین خدا ندارد». (1)
در این گفتار به فضل خداوند متعال با استفاده از آیات نورانی قرآن كریم، برخی شرایط و ملاك‌های انتخاب دوست را بیان می‎داریم.
1. ایمان:
میزان شخصیت انسان‌ها رابطه مستقیمی با اعتقادات آنها دارد. كسی كه از گوهر با عظمت ایمان بی‎بهره باشد، شخصیت وی در حدی نخواهد بود كه ارزش رفاقت و دوستی را داشته باشد:
«یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنْ الْحَقِّ» (ممتحنه/1)؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما به آنان اظهار محبت می‎كنید؛ در حالی كه آن ها به آنچه از طرف حق برای شما آمده، كافر شده‎اند.
همیشه افرادی در جامعه وجود دارند كه هزار رنگ‎اند؛ یعنی با هر كسی همان‌گونه سخن می‎گویند و برخورد می‎كنند كه او می‎پسندد و هیچ هدف خاصی را دنبال نمی‎كنند و به هر رنگی كه منافع مادی‎شان اقتضا كند، در می‎آیند.
2. احترام به مقدسات و مسایل دینی:
«یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَكُمْ هُزُوًا وَ لَعِبًا مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِیاءَ … وَ إِذَا نَادَیتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَ لَعِبًا» (مائده/ 57ـ 58)؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! افرادی كه آیین شما را به باد استهزا و بازی می‌گیرند ـ از اهل كتاب و مشركان ـ را ولیّ خود انتخاب نكنید… آنها هنگامی كه (اذان می‎گویید و مردم را) به نماز فرامی‎خوانید، آن را به مسخره و بازی می‎گیرند.
در این دو آیه‎ شریف خداوند صراحتاً از دوستی با كسانی كه دین مسلمانان را به استهزا می‎گیرند، نهی فرموده است. (2)
3. راستگویی:
یكی از مصادیق مهم اخلاق در زندگی انسان، صداقت و راستگویی است؛ چرا كه در حقیقت دروغ خود نوعی نفاق است و در آیات و روایات بسیار مذموم شمرده شده است و حتی در برخی از روایات كلید تمامی گناهان، دروغ بیان شده است. (3) «یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» (توبه/ 119)؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! از (مخالفت با فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
در تفسیر این آیه شریف آمده است: «صداقت شرط و ملاك اساسی دوستی است و اگر به دوست و همراه انسان، صدیق گفته شده است، به ‌خاطر صداقت او در رفتارش با دوست خود است.»
4. دوستی دوطرفه:
اگر انسان قصد دوستی با كسی را دارد، باید ببیند كه آیا طرف مقابل هم متمایل به این دوستی هست یا نه؟
«هَا أَنْتُمْ أُوْلَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یحِبُّونَكُمْ» (آل‌عمران/ 119)؛ شما كسانی هستید كه آنها را دوست می‎دارید، اما آنها شما را دوست ندارند.
آری، اگر دوستی یك‌طرفه باشد، باعث ذلت و خواری می‎گردد و هرگز برای انسان سودمند نخواهد بود.
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی كه یك سـر مهـربـونی درد سـر بی
5. هماهنگی ظاهر و باطن:
همیشه افرادی در جامعه وجود دارند كه هزار رنگ‎اند؛ یعنی با هر كسی همان‌گونه سخن می‎گویند و برخورد می‎كنند كه او می‎پسندد و هیچ هدف خاصی را دنبال نمی‎كنند و به هر رنگی كه منافع مادی‎شان اقتضا كند، در می‎آیند.
«وَ إِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیكُمْ الْأَنَامِلَ مِنْ الغَیظِ» (آل‌عمران/ 119)؛ و هنگامی كه شما را ملاقات می‎كنند، (به دروغ) می‎گویند: ایمان آورده‎ایم، اما هنگامی كه تنها می‎شوند، از شدتِ خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می‎گزند.
تحمل نكردن دیگران و تندخو بودن، باعث می‎شود دوستان از اطراف انسان پراكنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد.
6. خیرخواه بودن:
خداوند متعال در مؤمنان را از دوستی با برخی گروه ها همانند: اهل كتاب، كفار و منافقین برحذر می‎دارد و تعدادی از خواسته‎ها و انگیزه‎های شوم آنان را این‌گونه بیان می‎فرماید:
«یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا یأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ» (آل‌عمران/118)؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نكنید؛ آن ها از هر گونه شر و فسادی درباره‎ شما كوتاهی نمی‎كنند. آن ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.
7. خوش اخلاقی:
یكی از دستورهای دین مبین اسلام، خوش اخلاقی با دیگران است كه جایگاه بسیار والایی را داراست. خوش اخلاقی، هم دوستی‌ها را پایدار می‎سازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تاثیر فوق‌العاده‎ای دارد:
«ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَكَ وَ بَینَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ» (فصلت/ 34)؛ بدی را با نیكی دفع كن، ناگاه (خواهی دید) همان كس كه میان تو و او دشمنی می‌كند، گویی دوستی گرم و صمیمی است.
تحمل نكردن دیگران و تندخو بودن، باعث می‎شود دوستان از اطراف انسان پراكنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد.
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» (آل‌عمران/ 159)؛ به (بركت) رحمت الهی، در برابر آنان (=مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراكنده می‎شدند.
8. سربلندی در آزمایش‌ها:
همیشه گفتار انسان‌ها و ظاهر آنان با عمل و باطن آن ها مطابق نیست و برای كشف حقیقت یكی از بهترین راه‌ها امتحان و آزمایش است؛ همان‌گونه كه خداوند در برخی موارد به مؤمنان دستور به امتحان و آزمایش داده است تا زمینه برای تصمیم‎گیری صحیح فراهم شود:
«یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمْ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللهُ أَعْلَمُ بِایمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ» (ممتحنه/10)؛ ای كسانی كه ایمان آورده‎اید! هنگامی كه زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند، آن ها را آزمایش كنید ـ خداوند به ایمانشان آگاه‎تر است ـ هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آن ها را به ‌سوی كفار بازنگردانید.
بنا بر این با توجه به حساس بودن بحث دوستی، وظیفه‎ای كه انسان در موضوع انتخاب دوست بعد از احراز شرایط فوق دارد، این است كه با آزمودن دوستِ خویش، صداقت و واقعی بودن و ساختگی نبودن آن شرایط را به دست آورد.
راه های آزمایش دوست:
در روایات ما چند معیار برای تشخیص حقیقی بودن اعمال و رفتار دوست بیان شده است كه به تعدادی از آنها اشاره می‎كنیم:
- حساسیت نسبت به نماز اول وقت؛
- امانتداری؛
- مضایقه نكردن از دارایی‌های خود و دوست را شریك مالی خود دانستن؛
- سه بار عصبانی كردن او (اگر در اوج عصبانیت از حدود دوستی تجاوز نكرد، شایسته‎ی دوستی است)؛
- میزان همراهی با دوست هنگام بروز سختی‌ها و مشكلات.
نكته‎ شایان ذكر آن كه این آزمایش در مراحل اولیه‎ انتخاب دوست باید انجام شود تا انسان از دارا بودن شرایط دوستی به اطمینان برسد. انسان نباید همیشه و در همه‎ حالات و موقعیت‌ها در صدد آزمایش دوستش باشد. بنا بر این وقتی به اطمینان دست یافت، دیگر نیازی به آزمودن دوست نیست. اكنون گاه دل سپردن و همراهی است .
پی‌نوشت ‌ها:
1. وسائل الشیعه، ج16، ص 265.
2. مستدرك الوسائل، ج9، ص 85.
3. تفسیر نمونه، ج14، ص 550.
منبع:
مجله سروش وحی، ش 20، با تصرف .

امتحان دوست كه مي گويند يعني چه ؟و چگونه مي توان دوست را شناخت ؟و اگر دوستمان بد بود بايد تركش كنيم يا بسازيمش ؟(هرچند كه تجربه هايم از شكست هايي در دوستي خورده ام نشان مي دهد كه با حرف من و تو ساخته نمي شوند).و اگر به دليل بد نامي دوست نخواهيم او را ترك كنيم و بدون تحقيق به او اعتماد كنيم و بعد از مدتي از او خسته شويم و به بهانه فشار خانواده (كه واقعا هم فشار ميدهند)او را ترك كنيم آيا مشكلي دارد حتي اگر با بولدوزر از روي قلبش گاز داده باشيم؟

گام اوّل در دوست‌يابي، دوست‌شناسي است. اگر اين امر به طور شايسته‌اي انجام نگيرد، مراحل بعدي فرجام خوبي نخواهد داشت.
در پاسخ به اين كه چگونه دوست خوب را از بد بازشناسيم، بايد گفت: تنها با آزمايش و امتحان اين امر ميسر است. پروين اعتصامي مي‌گويد:
پروين، نخست زيور ياران صداقت است
باري نيازموده، كسي را مدار دوست
تا دوستي را نيازموده‌ايم، نبايد به او اعتماد كنيم. اكتفا كردن به ظاهر و روي خوش كافي نيست.
براي آزمودن دوستان مهم‌ترين راه، هفت چيز است:
1ـ آزمايش روحي:
اگر روان و عواطف خويش را به خوبي بشناسيم، از راه احساس دروني مي‌توان ميزان محبت ديگري را تشخيص داد. در حديث آمده است: "محبت قلبي برادرت را نسبت به خود، از محبت قلبي خويش نسبت به او بشناس"(1).
2ـ آزمودن به گاه نياز:
در موقع نيازمندي، مي‌توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است كه گويد: "برادرت را مشناس مگر در وقت نيازت به او"(2).
دوست مشمار آن كه در نعمت زند لاف ياري و برادر خواندگي
دوست آن دانم كه گيرد دست دوست در پريشان حالي و درماندگي
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراري پيوند نزديك‌تر:
آيا او دوست دارد كه به سخن تو گوش دهد؟ آيا از همنشيني با تو احساس رضايت دارد؟ آيا كارهاي خوب تو را ميان مردم مطرح مي‌كند؟
4ـ آزمودن در سختي‌ها:
دوست خوب كسي است كه در گرفتاري‌ها به ياري‌ات بيايد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: "دوست را در هنگام گرفتاري و سختي بيازماي".(3)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انساني چهره واقعي‌اش را در حال خشم آشكار مي‌سازد، از اين رو امام صادق(ع) فرمود: "اگر برادرت سه بار بر تو خشمگين شد و سخن ناخوشايندي درباره‌ات نگفت، او را براي خود حفظ كن"(4).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمي در سفر، لباس تكلف و ريا را از تن خود بيرون مي‌آورد و آن طور رفتار مي‌كند كه واقعاً مي‌انديشد، از اين رو مي‌توان دوست را در سفر آزمود. در روايات. يكي از روش‌ها، دوست را آزمودن به هنگام مسافرت دانسته‌اند.(5)
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستي واقعي، ناشي از سِمَت و مقام نيست و با نبود آن ها نيز پابر جاست. امام علي(ع) مي‌فرمايد: "هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته مي‌شود".(6)
دوستي با افراد ناصالح به قصد امر به معروف و نهي از منکر و به شرط وجود توانايي براي اصلاح اشکالي ندارد اما اگر اميدي به اصلاح نيست ومي دانيد از كوشش و سعي خود نتيجه‏اي به دست نمي آوريد، او را به قهر و قطع ارتباط تهديد كنيد، البته اگر تأثير مثبت داشته باشد. آخرين راه حل، قطع ارتباط است؛ زيرا اگر چه تغييري در خُلق و خوي دوست تان نمي‏بينيد، ولي چون در مسير غير حق قرار گرفته، اگر مردم اين موضوع را بدانند، هرگونه ارتباط شما با او (اگر تأثيري در شما نداشته باشد) موجب اتهام تان خواهد شد. علاوه بر اين از تأثير تدريجي و پنهاني و ناخودآگاه چنين ارتباطي در امان نخواهيد بود. بدون آن كه متوجه باشيد، كم و بيش و به تدريج تحت تأثير قرار خواهيد گرفت. اميرمؤمنان(ع) فرمود: "از دوستي با بدكار حذر كنيد، زيرا او دوست خود را به هر چيز پوچ و ناچيز مي‏فروشد".(7)نيز فرمود: "با شخص شرير (بدكار) مصاحبت و آميزش مكن، زيرا طبع تو، شر و بدي را از طبع او مي‏دزدد و تو نمي‏داني".(8)امام صادق(ع) فرمود: "هر كسي با رفيق بد دوستي كند، سالم نمي‏ماند".(9)
پي‌نوشت‌ها:
1. ميزان الحكمه، ج 5، ص 311.
2.همان، ص 312.
3. همان.
4. همان.
5. بحار الانوار، ج 78، ص 10.
6. ميزان الحكمه، ج 5، ص 312.
7 - صادق احسان بخش، آثار الصادقين، ج 10، ص 520.
8 - همان، ص 369.
9 - بحارالانوار، ج 75ص 216.

با سلام من بیست و یک سال دارم و دانشچو هستم همیشه به دنبال این بودم که دوستهای خیلی صمیمی و مهربان و حقیقی داشته باشم و دوستیم پایدار و همیشگی باشد و برای دنیا و آخرت در کنار هم باشیم ولی الان این سوالات برایم پیش امده که در محیط دانشگاه چگونه می توانم دوست پیدا کنم ؟اصلا دوست خوب چگونه است؟چه ویژگی هایی دارد؟چه طور باید دوست حقیقی را شناخت و پیدا کرد ؟چهطور میشه که به یک دوست اعتماد کرد ؟تا چه حد/بهترین دوستیها چگونه بوده اند؟ خواهشمندم به سوالاتم جواب دهید که بتوانم یک دوست همیشگی پیدا کنم؟اگر چه من الان دوستان زیادی دارم و با هم مشکلی نداریم و در کنار هم هستیم و لی ما تا به حال از دوستیمان هدفی را نداشته ایم و زیاد هم در مورد خانواده های همدیگر نمی دانیم و در سال است که در کنار هم هستیم ولی الان این سوالات برایم پیش امده است؟ خواهشمندم جواب مرا بر طبق احادیث پیامبر و ائمه (ع) بدهید. با تشکر

دوست خوب از نظر روايات معصومين كسي است كه ويژگي‏هاي ذيل را دارا باشد:
1 - عقل و خرد:
در روايات بر هم‏نشيني با دوستان خردمند تأكيد شده است. امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد:
"هم نشيني با دوست خردمند، زندگي بخش جان و روح است". (1) اين موضوع به حدي مهم است كه دشمن‏ خردمند بر دولت نادان ترجيح داده شده است.
امام علي مي‏فرمايد: "دشمن با خرد براي تو از دوست نادان مطمئن‏تر است". (2)
دوستي با مردم دانا نكوست دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت مي‏كند بر زمينت مي‏زند نادان دوست
2 - صلاحيت اخلاقي:
دوست خوب كسي است كه از رذايل اخلاقي و شرارت باطني به دور باشد.
در روايات معصومين از دوستي با اشرار و اهل فسق و فجور به شدت منع شده است. امام علي مي‏فرمايد: "همنشيني با تباهكاران مايه تباهي است، همانند باد كه وقتي بر مردار مي‏وزد، با خود بوي بد به‏ همراه دارد". (3) افرادي كه با دوستان نااهل رفت و آمد مي‏كنند، هر چند بتوانند مراقب خويش باشند، اما هرگز نخواهند توانست خود را از رسوايي و ننگ و بدنامي اجتماعي محفوظ بدارند.
پيامبر مي‏فرمايد: "شايسته‏ترين مردم براي بدنامي كسي است كه با بدنام‏ها همنشين باشد". (4)
تا تواني مي‏گريز از يار بد يار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند يار بد بر جان و هم ايمان زند
3 - پاي بندي به تعهدات:
دوست خوب كسي است كه به آداب دوستي متعهد باشد. امام صادق‏عليه‏السلام مي‏فرمايد:
"دوستي حد و مرزي دارد. هر كس آن‏ها را مراعات كرد، دوست حقيقي است و گرنه نسبت دوستي به او نده. حدود دوستي عبارتند از:
1 - آن كه نهان و آشكارش براي تو يكسان باشد.
2 - زينت تو را زينت خود و عيب تو را عيب خويش شمارد.
3 - اگر به رياست و ثروت و پست و مقام برسد، رفتارش عوض نشود.
4 - اگر تمكن پيدا كرد، از آن چه دارد، نسبت به تو دريغ نورزد.
5 - تو را در گرفتاري‏ها رها نكند و تنها نگذارد". (5)
4 - همطراز بودن:
دوست خوب كسي است كه از جهت مالي و اجتماعي همطراز و همسنگ انسان باشد. امام باقر عليه‏السلام مي‏فرمايد: "هرگاه خواستي با كسي هم‏نشين شوي، با كسي كه مثل تو است، رفيق شو و با كسي كه‏ متكفل تو شود، رفاقت نكن كه اين دوستي ماية ذلت و خواري است". (6)
دوست بد كسي است كه ويژگي‏هاي فوق را دارا نباشد، يعني از عقل و خرد برخوردار نباشد . صلاحيت اخلاقي نداشته باشد.به تعهدات پاي بند و همطراز آدمي نباشد. در پاره‏اي از روايات از دوستي با بعضي از افراد نهي شده كه به روايتي جامع در اين باره اشاره مي‏كنيم.
امام سجاد عليه‏السلام مردم را از رفاقت با پنج دسته برحذر داشته است:
اي فرزندم، به پنج گروه نظر كن و با آن‏ها رفاقت نكن و سخن نگو و همراه آن‏ها نشو:
1 - از رفاقت با دروغ‏گو بپرهيز كه او مانند سراب است كه نزديك را دور و دور را نزديك جلوه مي‏دهد.
2 - از دوستي با گناهكار اجتناب كن كه تو را به يك لقمه يا كم‏تر مي‏فروشد.
3 - از رفاقت با بخيل خودداري كن كه تو را در زماني كه نياز به او داري، رها مي‏كند.
4 - از مصاحبت با نادان بپرهيز كه او مي‏خواهد به تو نفع رساند اما ضرر مي‏رساند.
5 - از دوستي با كسي كه از خويشاوندانش بريده، دوري كن كه او را در قرآن ملعون يافته‏ام". (7)
پي­نوشت­ها :
1. تصنيف غرر الحكم، ص 429.
2. غرر الحكم، ج4، ص 611.
3. تصنيف غرر الحكم، ص 431.
4. مستدرك الوسائل، چاپ قديم، ج2، ص 65.
5. اصول كافي، ج4، ص 452.
6. مكارم الاخلاق، ص 131.
7. اصول كافي، ج4، ص 452.
********************
گام اوّل در دوست‌يابي، دوست‌شناسي است اگر اين امر به طور شايسته‌اي انجام نگيرد، مراحل بعدي فرجام خوبي نخواهد داشت.
در پاسخ به اين كه چگونه دوست خوب را از بد بازشناسيم، بايد گفت: تنها با آزمايش و امتحان اين امر ميسر است. پروين اعتصامي مي‌گويد:
پروين، نخست زيور ياران صداقت است باري نيازموده، كسي را مدار دوست
تا دوستي را نيازموده‌ايم، نبايد به او اعتماد كنيم. اكتفا كردن به ظاهر و روي خوش كافي نيست.
براي آزمودن دوستان مهم‌ترين راه، هفت چيز است:
1ـ آزمايش روحي:
اگر روان و عواطف خويش را به خوبي بشناسيم، از راه احساس دروني مي‌توان ميزان محبت ديگري را تشخيص داد. در حديث آمده است: "محبت قلبي برادرت را نسبت به خود، از محبت قلبي خويش نسبت به او بشناس"(1).
2ـ آزمودن به گاه نياز:
در موقع نيازمندي، مي‌توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است كه گويد: "برادرت را مشناس مگر در وقت نيازت به او"(2).
دوست مشمار آن كه در نعمت زند لاف ياري و برادر خواندگي
دوست آن دانم كه گيرد دست دوست در پريشان حالي و درماندگي
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراري پيوند نزديك‌تر:
آيا او دوست دارد كه به سخن تو گوش دهد؟ آيا از همنشيني با تو احساس رضايت دارد؟ آيا كارهاي خوب تو را ميان مردم مطرح مي‌كند؟
4ـ آزمودن در سختي‌ها:
دوست خوب كسي است كه در گرفتاري‌ها به ياري‌ات بيايد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: "دوست را در هنگام گرفتاري و سختي بيازماي". (3)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انساني چهره واقعي‌اش را در حال خشم آشكار مي‌سازد، از اين رو امام صادق(ع) فرمود: "اگر برادرت سه بار بر تو خشمگين شد و سخن ناخوشايندي درباره‌ات نگفت، او را براي خود حفظ كن"(4).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمي در سفر، لباس تكلف و ريا را از تن خود بيرون مي‌آورد . آن طور رفتار مي‌كند كه واقعاً مي‌انديشد، از اين رو مي‌توان دوست را در سفر آزمود. در روايات. يكي از روش‌ها، دوست را آزمودن به هنگام مسافرت دانسته‌اند. (5)
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستي واقعي، ناشي از سِمَت و مقام نيست و با نبود آن ها نيز پابر جاست. امام علي(ع) مي‌فرمايد: "هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته مي‌شود". (6)
پي‌نوشت‌ها:
1. ميزان الحكمه، ج 5، ص 311.
2. همان، ص 312.
3. همان.
4. همان.
5. بحار الانوار، ج 78، ص 10.
6. ميزان الحكمه، ج 5، ص 312.