بی توجهی

آیا دعا باعث تغییر تقدیر می شه؟
منظور از تقدير الهي اين است كه خداي متعال براي هر پديده‌اي اندازه و حدود كمّي و كيفي و زماني و مكاني خاص قرار داده است كه تحت تأثير علل و عوامل تدريجي، تحقق ...

می خواستم بپرسم چرا ما دعا می کنیم وقتی می دونیم خدا براساس تقدیر و سرنوشت عمل می کنه، آیا دعا باعث تغییر تقدیر می شه؟

بعد چرا خدا گاهی اصلا به دعای بنده اش توجه نمی کنه. گاهی حس می کنم خدا نسبت به من بی توجه شده حتی با تمام وجود تضرع کردم، به ائمه متوسل شدم اما پاسخی ندیدم. مگر خدا بر اساس عمل اجابت نمی کنه من دریک کاری تمام تلاشم رو به کار گرفتم از خدا با تمام وجود مدد خواستم اما پاسخی ندیدم.

چرا خدا این‌طور حتی به کوچک‌ترین چیزها خواستم کمکم نکرد؟ آیا این به این معنی است من خیلی گناهکارم قلبم کثیف شده؟ دلیل بی‌توجهی خدا چیه؟

پاسخ:

خواهر گرامي! منظور از تقدير الهي اين است كه خداي متعال براي هر پديده‌اي اندازه و حدود كمّي و كيفي و زماني و مكاني خاص قرار داده است كه تحت تأثير علل و عوامل تدريجي، تحقق مي‌يابد؛ و منظور ازقضا الهي اين است كه پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط يك پديده آن را به مرحلۀ نهايي و حتمي مي‌رساند. (1) كه دعا ازجمله اين عوامل و مصداق تقدير می‌باشد: «قيل لرسول الله (ص): يا رسول الله رقي يستشفي بها، هل ترد من قدر الله؟ فقال (ص): انّها من قدر الله»(2)
امام باقر (ع) فرمودند: از رسول مكرم اسلام (ص) سؤال شد: اي فرستادۀ خدا، اين دعاها و نوشته‌هایی كه براي طلب شفا به‌کاربرده می‌شود، آيا جلوي تقدير خداوند را می‌گیرند؟ حضرت فرمودند: آن‌ها، خود نيز از تقدير خدايند.
- مطالبي را در قالب نكات درزمینۀ تقدير و نقش دعا در آن خدمتتان عرض می‌نماییم:
1-سازگاري تقدير الهي با اختيار انسان:
در روايات اسلامي نيز، بر سازگاري تقدير الهي با اختيار انسان تأكيد شده است و بدفهمي برخي از افراد كه وجود تقدير الهي را به معناي مجبور بودن انسان دانسته‌اند، مورد نكوهش قرارگرفته است. امام علي (ع) در پاسخ شخصي كه از جبر و اختيار سؤال مي‌كرد فرمودند:
«شما در هیچ‌یک از حالات خود مكروه و مجبور نيستيد. پيرمرد گفت: چگونه مجبور و مكره نيستيم، حالا آن‌كه حركت و طي طريق و دگرگوني‌هاي ما همه مشمول قضا و تقدير الهي است. حضرت در پاسخ فرمودند: آيا گمان مي‌كني كه قضا و تقدير، حتمي و اجباري است؟ اگر تقدير موجب جبر انسان باشد، ثواب و عقاب الهي باطل مي‌شود...»(3)
2-رابطۀ دعا و تقدير:
با توجه به معناي صحيح تقدير الهي و سازگاري آن با اختيار بشري مي‌بينيم كه آيات و روايات فراواني اشاره دارند كه دعا، صدقه و نيكوكاري‌هاي انسان، به دگرگوني و بهبود وضع زندگي وي مي‌انجامد يعني پی آمد كارهاي خوب و بدانسان در تغيير سرنوشت او، يكي ازقضا و قدرهاي كلي و ثابت به شمار مي‌آيد در قرآن كريم آمده است: «وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ (4) يعني استغفار به رفع عذاب مي‌انجامد» و يا «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»(5) اگر اهل قریه‌ها ايمان بياورند و تقوی‌پیشه كنند بركات آسمان و زمين را برايشان نازل مي‌كنيم.» بنابراين تغيير سرنوشت به دست خود انسان، ازقضا و قدرهاي الهي است و خداوند چنين خواسته است كه: «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى». (6)
3-دعا؛ يكي از مظاهر قضا و قدر:
اينجاست كه نقش دعا در زندگي بشري روشن مي‌شود. زيرا دعا نيز يكي از مظاهر قضا و قدر است كه هم در سرنوشت انسان مؤثر خواهد بود و نيز مي‌تواند جلو قضا و قدر ديگري را بگيرد. پس دعا به معني تغيير دادن خواست الهي نيست. بلكه به اين معناست كه خواست خدا چنين تعلق‌گرفته است كه هركس اين دعا را مثلاً بكند و يا صدقه دهد و يا... فلان مورد ابتلا از او برداشته مي‌شود. پس ورود عذاب مثلاً مشروط به عدم دعاي بشري است و برداشته شدن عذاب و گرفتاري به‌وسیله دعا نيز خود يكي از خواست‌هاي الهي است كه متحقق مي‌گردد.
علي بن عقبه مي‌گويد از امام صادق شنيدم كه فرمود:‌ ‌دعا، قضا را برمي‌گرداند، هرچند آن قضا محكم شده باشد، پس بسيار دعا كنيد. زيرا دعا كليد هر رحمتي است. (7)
- اما در مورد استجابت نشدن دعا و پيش آمدن مشكلات در زندگي، به نكات زير توجه كنيد:
گاهي مصلحت بنده با مصلحت الهي هماهنگ شده و خداوند دعاي انسان را مستجاب می‌کند بدون هیچ‌گونه عوارض و ضرري و در بسياري موارد هم مصلحت الهي كه حكيم علي الاطلاق است بر مصلحت موردنظر بنده مقدم می‌شود و اين را كساني درك می‌کنند كه به ميزان تقوا و ايمان و يقين خود حس جوهر يابي دارند كه در رأس همه‌ی بندگان مؤمن خداوند حضرات معصومين (ع) هستند كه حسّ جوهر یابی فوق‌العاده‌ای دارند و از اين منظر می‌دانند كه به چه سبب و حكمت و مصلحتي درخواست ما رد شده و به نفع ما نيست و يا چه درخواست‌هایی به نفع ما هست.
و بايد بدانيم هر دعايي كه می‌کنیم نتيجه و اثري دارد هرچند در زمان و مكان و به كيفيتي ديگر نمايان شود.
و اگر استجابت دعاي ما الآن مصلحت نباشد خداوند به بركت دعاي ما خير ديگر و بهتري را براي ما مقدر می‌فرماید و درنتیجه‌ی دعا تبديل و تبدلي ايجاد می‌فرماید.
گاهي نيز مورد دعا به‌صورت عادي به مصلحت ما نيست. لكن اصرار و الحاح در دعا موجب ايجاد مصلحت از ناحيۀ خداوند می‌شود يعني اگر در درخواست خود پافشاري بيشتري كنيم ايجاد مصلحت می‌شود كه خداوند آن نعمت را عطا بفرمايد. آثار دفعي دعا نيز مانند آثار نفعي دعا مشروط به‌شرط است.
در آخر بايد بدانيم مصلحت خواستن از ما و مصلحت و نحوۀ اجابت از خداي متعال است و بايستي راضي به رضاي الهي شد كه اين خود مقامي بالاتر است. ضمناً مشكلات زياد از محبت و علاقۀ خداي متعال به انسان حاصل می‌شود و هميشه این‌گونه نيست كه به خاطر گناهاني كه انسان انجام داده است، از اجابت دعا محروم بماند.
- حاصل سخن اينكه:
با توجه به معناي صحيح قضا و قدر و رابطۀ آن با علم و ارادۀ الهي روشن مي‌شود كه چنين نيست كه ما در تعيين سرنوشت هيچ نقشي نداشته باشيم و تعيين سرنوشت به دست خود ما از مصاديق قضا و قدر الهي است و در اين بستر معناي مزرعه بودن اين جهان براي سراي ديگر كاملاً روشن و واضح مي‌شود.
- معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر درزمینۀ قضا و قدر الهي و نقش اختيار انسان در آن‌ها:
1. مصباح، محمدتقي، معارف قرآن، ص 215 ـ 202، درراه حق.
2. سبحاني، جعفر، سرنوشت از ديدگاه علم و فلسفه، تهران، غدير.
3. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 1، تهران: صدرا (بي‌تا) «انسان و سرنوشت».
4. سعيدي مهر، علم پيشين الهي و اختيار.
پی‌نوشت‌ها:
1. مصباح يزدي، محمدتقي، آموزش عقايد، سازمان تبليغات، چاپ هفتم، 1370، ج 1، ص 180.
2. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 5 ص 87، مؤسسه الوفاء، بيروت.
3. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، باب الجبر و القدر و الامر بين الامرين.
4. انفال (8)، آيۀ 33.
5. اعراف (7)، آيه 96.
6. نجم (53)، آيۀ 39.
7. قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، دارالاسوه، چاپ دوم، 1416، ج 3، ص 48، باب الدعا بعده العين.

هرچه دعا می‌کنم هیچ کدوم مستجاب نمی شوند، علت چیست؟
دعا و نماز و کارهایی مانند آن براى برآورده شدن حاجت، از کارهای خوب، مستحب و مورد ترغیب است. لیکن منظور شمارا برای برآورده شدن حاجت و خواسته نامشروع نفهمیدیم ...

من مدتیه هرچه دعا بعد نماز می‌کنم چه حلال و چه نامشروع هیچ کدوم مستجاب نمی شوندهمین امر باعث شده نسبت به نماز ودعا سست شوم، علت چیست؟

پاسخ:
دعا و نماز و کارهایی مانند آن براى برآورده شدن حاجت، از کارهای خوب، مستحب و مورد ترغیب است. لیکن منظور شمارا برای برآورده شدن حاجت و خواسته نامشروع نفهمیدیم. بهتر است منظور خود را بهتر بیان کنید تا پاسخ دهیم؛ اما به‌طورکلی در مورد کیفیت دعا و آثار و اجابت آن چند نکته را یادآوری کنیم:
1-برای برآورده شدن حاجت، دعا و توسل به‌تنهایی کافی نیست؛ زیرا خداوند حکیم نظام هستی را بر پایه اسباب و مسببات قرار داده؛ یعنی برای پیدایش هر پدیده‌ای، علتی خاص و برای حل هر مشکلی راهکارهای ویژه‌ای تعیین نموده است.
از یک‌سو به انسان «عقل و اندیشه» عنایت کرد تا با کمک آن و مشورت با دیگران راه‌حل مشکلات را بیابد و افق آینده زندگی خویش را ببیند. بر آن اساس تدبیر و برنامه‌ریزی کند. به هدف برسد.
از سویی دیگر دو گونه اسباب و علل مقرر داشته است: مادی و معنوی.
انسان باید به کمک عقل و فکر خدادادی خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر کاری اقدام نماید. هم‌زمان از آغاز هر کار تا پایان آن با دعا و توسل به لطف و عنایت‌های خداوند امیدوار باشد. از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتیجه مطلوب برساند.
نتیجه آن‌که: دعا و توسل به‌تنهایی راه‌حل صددرصدی برای حل مشکلات نیست. نمى‏تواند جاى کار، تلاش، برنامه‌ریزی و به‌کارگیری تخصص در هر کاری را بگیرد، بلکه مکمل آن مى‏تواند باشد.
2-اجابت دعا همیشه آن نیست که خواسته انسان به همان‌گونه و در همان زمانی که توقع دارد، برآورده شود. گاهی انسان ‌خواسته‌هایی دارد که برآورده شدنی نیست، یا اگر مستجاب شود، به ضرر او یا دیگران است و او نمی‌داند، یا اجابت دعا به مقدمات و شرایطی نیاز دارد که فراهم نیست، یا زمان آن هنوز فرانرسیده و ... .
بنا براین لازم است، هم به عوامل ظاهری توجه شود و هم به عوامل معنوی.
3-خدایی که فوق‌العاده مهربان است و ما را خیلی بیش‌تر از مادر دوست دارد و ما را برای سعادت و خوش بختی آفریده، چطور ممکن است خواسته و دعای به‌حق بنده‌اش را بشنود و ببیند و درعین‌حال کاری نکند؟ آیا
می‌خواهد ما را زجر بدهد؟ آیا می‌خواهد قدرت‌نمایی کند؟ آیا ما را فراموش کرده؟ آیا از اداره آفرینش خود ناتوان گشته؟ آیا...آیا...
بدون شک چنین نیست. بلکه اشکال کار از ناحیه ماست. خداوند دوست دارد که ما قدرتمند و دانا و باهوش و...باشیم. در تقدیر خودآگاهانه نقش داشته باشیم خود و دیگران را خوش‌بخت کنیم. بزرگ‌ترین خاصیت مشکلات و بلاها، درس‌آموزی به ما و ایجاد حرکت آگاهانه است. هر کس که زودتر درس خود را بگیرد و حرکت کند، زودتر از مشکلات رهایی می‌یابد. هر کس دیرتر بفهمد یا نفهمد، باید سر کلاس بلا بنشیند تا بالاخره آن را یاد بگیرد.
4-گاهی میزان ایمان و باور، صداقت، «اعتماد»و «حُسن ظن» انسان به خدا از طریق تأخیر استجابت و یا عدم استجابت دعاها مورد آزمایش قرار می‌گیرد، یعنی تأخیر در استجابت دعا برای این هدف است که فرد «حقیقت ایمان» و جوهر وجودی خود و میزان «حُسن ظن» خود به خدا را آشکار نماید، میزان دل‌بستگی و علاقه و ایمانش به حقانیت خدا را نشان دهد. آیا تا آنجا باخداست و او را قبول دارد که خدا تابع او باشد و دعاها و خواسته‌هایش را اجابت کند یا خود را عبد و بنده تابع خدا می‌داند؟
چه‌بسا یکی از مهم‌ترین آزمایش‌های خداوند برای بندگان خوبی چون شما تأخیر در اجابت‌ها و سنجش میزان صبر و حسن ظن شما به خدا باشد. امام صادق (ع) می‌فرماید.
«اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ریشه در «حُسن ایمان» و «سلامت دل» دارد. علامت و نشانه‌اش این است هر چیزی را که می‌بیند (و هر راحتی و گرفتاری به او می‌رسد) با چشم بصیرت و پاک و نگاهی ارزشمند به آن نگرد.»(1)
5-استجابت دعا شرایطی دارد و موانعی که برای اجابت دعا باید شرایط را فراهم و موانع را برطرف نمود. ازجمله مهم‌ترین موانع استجابت دعا، انجام گناه است. در دعای کمیل می‌خوانیم «اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا» معلوم می‌شود برخی گناهانی که دعا را بازمی‏گرداند و مانع استجابت می‏شوند. ترک واجبات مثل نماز از بزرگ‌ترین گناهان است. شهید دستغیب در متاب گناهان کبیره ترک نماز عمداً را از گناهان کبیره شمرده است.
با توجه به اهمیتی که نماز در اسلام دارد، روایات زیادی در مورد اهمیت آن واردشده، ازنظر شرع اهمیت نماز به مقداری است که در هیچ شرایطی نباید ترک شود.
مهم‌ترین عبادت نماز است. پیامبر بزرگوار اسلام نماز را به‌عنوان ستون دین معرفی نموده: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَ الْأَطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَتِدٌ وَ لَا طُنُبٌ؛ (2) نماز ستون دین است. مثل نماز (نسبت به دین) مثل پایه و ستون خیمه است. اگر عمود خیمه ثابت باشد، طناب و میخ‌های خیمه هم ثابت است. اگر عمود کج و شکسته شود، طناب‌های خیمه هم پائین می‌افتد».
کنایه از این‌که نماز در اسلام به‌قدری اهمیت دارد که اگر کسی به نماز اهمیت ندهد و نماز را ترک کند، در حقیقت دینی برای او نمی‌ماند.
در حدیث دیگر فرمود: «لیس منى من استخف بالصلاة لا یرد على الحوض لا والله؛ (3) کسى که نماز را سبک بشمارد، از من نیست. در حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد (اهل جهنم خواهد بود) ».
انسانی که به نماز اهمیت ندهد و یا آن را نخواند، ازنظر روایات به بدترین عذاب‌ها گرفتار خواهد شد، علاوه بر عذاب آخرت بی‌توجهی به نماز در دنیا نیز دارای آثار و پیامدهایی می‌باشد.
دوست عزیز!
نگاه انسان به نماز برای برآورده شدن خواسته‌هایش نباید به‌مانند دسته‌چک باشد که انسان بازار برود و با آن خرید کند. البته در درازمدت نماز در برآورده شدن حاجات دنیوی و اخروی آثار فراوانی دارد و برعکس ترک و سستی در آن نیز دارای پی آمد ها و عواقب ناگواری در دنیا و آخرت خواهد بود.
توصیه می‌کنیم با فراهم کردن اسباب اجابت دعا و از بین برداشتن موانع و نیز حسن ظن به خدا شرایط استجابت دعای تان را فراهم کنید. حسن ظن و اعتماد به خدا کلید بسیار از دره‌ای قفل‌شده زندگی و خوشبختی‌ها است. پس به خداوند حُسن ظن و اعتماد داشته باشید. او نسبت به بندگانش بسیار مهربان است. خیر و سعادت را گاهی در قالب سختی‌ها و مشکلات ظاهر می‌سازد. گاهی در لباس آسایش و نعمت‌ها. خدا به علم نامحدود خویش می‌داند که صلاح و رستگاری چه کسی از بندگان مؤمنش در میدان مشکلات و مصائب نهفته است و کدام‌یک از آنان باید در رفاه و نعمت‌ها آن را جستجو کنند. پس باور داشته باشیم که در صورت انجام تکالیف و وظایفی که خداوند برای اهل بلا و مشکلات یا رفاه و نعمت‌ها قرار داده، هر وضعیتی برای ما پیش آید، خیر و خوشبختی ما در همان نهفته است.
درصورتی‌که از خواسته خود برای ما بگویید، راهنمایی‌های دیگری نیز به حضور شما تقدیم خواهد شد. موفق باشید و حاجت‌روا.

پی‌نوشت‌ها:
1. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه.ق، ج 2، ص 110.
2. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، قم، 1409 هجرى قمرى، ج 4، ص 27.
3. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسى، ج 3، ص 269.

من 33 سال سن دارم و دارای سه فرزند هستم. فرزند بزرگ من 8 ساله و پسر است. در بسیاری از موارد با گستاخی جواب می دهد.همیشه خود را با خواهر کوچکتر از خود که حدود یک سال از او کوچکتر است مقایسه می کند.علاقه عجیبی به نقاشی دارد و بهمین دلیل او را در کلاسهای نقاشی ثبت نام نموده ام .خیلی دوست دارم به حفظ و یادگیری قران علاقمند گردد خیلی هم او را تشویق کرده ام ولی بعد از مدت کوتاهی از این کار سر باز میزند. در تمیز کردن اتلق خود بسیار کاهل است و نامرتب است .لطفا مرا راهنمایی نمایید. با تشکر فراوان

پاسخ:
با سلام و تشكر از اعتماد شما نسيت به مركز.
مقابله با بدرفتاري يكي از تلاش‌هاي بزرگ روانشناسان را به خود اختصاص داده است. به عنوان نخستين اصل والدين در هر صورت بايد به ياد داشته باشند كه از تنبيه بدني به منظور خاموش سازي بدرفتاري كودك خود استفاده نكنند. اصل دوم آن ‌است كه هرگز كودك را مورد توهين و سرزنش قرار ندهند.
به جز اين موارد كه حتماً آسيب‌زا هستند، برخي فنون هستند كه كاملاً قابليت تغيير رفتار را در خود دارند و داراي مشكلات آن نيز هستند. محروميت كودك و بي‌توجهي انتخابي دو روش كاملاً مناسب هستند كه در آن ها مادر كودك را از ارتباط با خود به عنوان ارزنده‌ترين شيء جهان هستي كودك محروم مي‌كند. اما فراموش نكنيد كه در موارد پرخاشگري شديد كودك نمي‌توانيد به تنهايي موفق شويد و لازم است با مراجعه به روانشناس كودك را مورد سنجش قرار دهيد.
اگر تمايل به ترک بدرفتاري فرزندتان را داريد، مي‌توانيد با استفاده از برخي فنون به کنترل رفتار او بپردازيد. اين مسأله نياز به به کارگيري دسته اي فنون و مهارت ها را دارد که با مراجعه به روانشناس مي‌توانيد آن را فرا بگيريد.
هرگز در برابر بدرفتاري فرزند خودتان از خود واکنش خشم و ناراحتي نشان نداده، بلکه تنها احساس خودتان را با لحني ملايم اما قاطعانه براي او بازگو نماييد. بنابراين لازم است از بدرفتاري متقابل پرهيز نماييد . در برابر بدرفتاري كودكتان به بدرفتاري نپردازيد چرا كه در اين صورت مجوز انجام آن را صادر كرده ايد. علاوه بر آن، اين واكنش انسان را ضعيف نشان مي‌دهد و انسان بيش تر به هم مي ريزد.بنابراين كودك به بدرفتاري بيش تر تحريك و تشويق مي‌شود.
با استفاده از يک عبارت که داراي سه قسمت است، ابتدا به توصيف-نه قضاوت- رفتار كودك پرداخته ، بعد محدوديت يا احساسي را که براي شما پديد مي‌ آورد، بازگو نموده ، سپس به طور قاطعانه از او بخواهيد که به رفتار خود پايان داده يا لااقل در برابر شما به آن پايان دهد.
مي‌توانيد براي اعمال محدوديت به طور موقت به آن ها بي توجهي کنيد . سپس در صورتي که آن ها علت را جويا شدند، از جملات سه قسمتي استفاده کنيد. هرگز خودتان را در انزوا قرار ندهيد . خودتان را به خاطر بدرفتاري آن ها محدود نسازيد.
هرگز قهر نکنيد چون قهر پاسخي يکسان را در برابر رفتار خوب و بد فرزندتان ارايه مي‌دهد. بنابراين هر گاه كودك لطفي در حق شما انجام مي‌دهد ،بلافاصله به صورت کوتاه اما نه چندان توجه آميز به تشکر متقابل از او بپردازيد؛ هرگز براي خاموش سازي بدرفتاري كودك تان به او باج ندهيد . به تمجيد از او به عنوان يك فرد بدرفتار نپردازيد. بنابراين استفاده از روش بي توجهي انتخابي كه در ابتدا توضيح داده شد، کاملاً مناسب است.
هيچ گاه به كودك خود نگوييد كه هر چه مي‌خواهي گريه كن اما من هيچ چيزي به تو نمي‌دهم! اين كار باعث افزايش كينه و خصومت در كودك خواهد شد. همچنين لازم است او را تهديد نكنيد و فقط بي‌توجه بمانيد. در پايان چنانچه تمايل داشته باشيد مي‌توانيد با شماره 09640 تماس بگيريد و راهنمايي لازم را دريافت داريد.