۱۴۰۳/۱۰/۲۹ ۱۹:۳۲ شناسه مطلب: 99834
پرسش:
از برادرم ناراحتم، وسوسه میشوم که به برادر دیگرم بگویم که ایشان پشت سرش چهحرفهایی زده است ولی دوست ندارم، چه باید کرد؟
پاسخ:
مقدمه
در اخلاق دینی به روابط بین فردی و تلاش برای بهبود و اصلاح آن اهتمام ویژهای شده است و از همین روی هر اقدامی که موجب فاصله انداختن بین برادران ایمانی شود، مورد نکوهش قرار گرفته است. ازجمله رذائل اخلاقی که زیست روابط بین فردی در جامعه ایمانی را به هم میزند و موجب دوری مؤمنین از یکدیگر میشود و زمینه بغض، سوءتفاهم و ایجاد دشمنی میان آنها را فراهم میکند، سخنچینی یا به تعبیر عرفی خبرچینی است. نظر به اهمیتی که اخلاق دینی به روابط بینی فردی قائل است، بر همه افراد لازم است تلاش کنند تا از افتادن در دام سخنچینی، پرهیز کنند. برای آنکه بتوان از این رذیله اخلاقی و وسوسههای آن در امان بود انجام مجموعهای از اقدامات علمی و عملی لازم است که در ادامه به نمونههایی از آنها اشاره میشود.
متن اصلی پاسخ
راهکارهای پیشگیری یا در امان ماندن از وسوسههای سخنچینی را میتوان به دودسته علمی (راهکارهای معرفتی- شناختی) و عملی (مراقبتهای گفتاری- رفتاری) تقسیم نمود و برای هرکدام مجموعهای از روشها و فنها را ارائه کرد. در ادامه به این موارد اشاره میشود.
راهکارهای پیشگیری از سخنچینی
بخش اول: راهکارهای شناختی
شناخت و معرفت، یکی از ارکان عمل و در حقیقت یکی از مؤلفههایی است که شخصیت اخلاقی انسان را شکل میدهد بنابراین برای انجام رفتارهای صحیح اخلاقی و دور ماندن از رفتارهای ناصحیح، شناخت و معرفت نقش مهم و حیاتی ایفا میکند. درباره رذیله سخنچینی نیز این مهم صادق است. معرفت درباره این رذیله را از حیث پیشگیری، میتوان به سطوح مختلفی تقسیم نمود که در ادامه به مواردی از آن اشاره میشود.
الف: معرفت به رذیله و شناخت مصادیق و توجه مستمر به آن
به نظر میرسد که در عرف، کمتر به رذیله بودن و قبح اخلاقی سخنچینی توجه میشود و شاید بتوان ادعا کرد برخی افراد تصور نمیکنند که سخنچینی، یک کار قبیح اخلاقی باشد یا آنکه در هنگام ابتلای به آن، توجه به قبح آن ندارند چون تصور این است که فرد سخنی برخلاف واقع نمیگوید و بلکه واقعیتی را منعکس میکند و درنتیجه سخن او نمیتواند قبیح باشد. درنتیجه یکی از راههای در امان ماندن از این رذیله، شناخت ماهیت آن و معرفت به مصادیق آن و توجه دائمی داشتن به قبح آن است. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام درباره این حقیقت فرموده است «بدترین راست، سخنچینی است.»(1)
ب: شناخت زمینهها و ریشهها
برای آنکه بتوان از این رذیله در امان ماند باید عوامل زمینهساز و در حقیقت ریشههای آن شناخته و خشکانده شوند. زمینهها و ریشههای مختلفی در مبتلا شدن فرد به سخنچینی دخالت دارند مانند عوامل شخصیتی، روانشناختی و حتی برخی رذائل دیگر. حسادت نسبت به برخورداری دیگران، کینه و دشمنی، تلاش برای انتقام گرفتن به جهت ناراحتی از فرد، ضعف نفسانی و احساس حقارت ازجمله عوامل زمینهساز و در حقیقت برخی از ریشههای سخنچینی است. یکی از محققان، ریشههای این رذیله را در حسد، دنیاپرستی، نفاق، آزار رسانی و انتقامجویی میدانند و میگویند: «تا عامل حسد و دنیاپرستى و نفاق و حالت آزاردهى و انتقامجویی که عوامل اصلى پدیده شوم نمیمه و سخنچینی است از میان نرود، این رذیله اخلاقى از وجود انسان برچیده نمیشود. ممکن است مدتى با اراده و تصمیمهای قوى، محدود یا منفى گردد، ولى باز در مواقعى خود را نشان خواهد داد.»(2)
ج: معرفت به پیامدها و آثار
هر چه علم و معرفت فرد نسبت به آثار و پیامدهای سخنچینی دقیقتر و عمیقتر شود، زمینه در امان ماندن او از مبتلا شدن به این رذیله، بیشتر و بهتر فراهم میشود. درباره پیامدهای این رذیله در دو سطح میتوان به معرفت دست یافت. شامل پیامدهای دنیوی و پیامدهای اخروی. در اینجا به برخی از این پیامدها اشاره میشود:
1. پیامدهای دنیوی سخنچینی:
ازجمله آثار منفی رذیله سخنچینی این است که روابط مؤمنین و درنتیجه جامعه ایمانی را تحت تأثیر قرار داده و کینه و دشمنی را جایگزین محبت و دوستی و مهربانی میکند. در برخی از روایات به نمونههایی از پیامدهای دنیوی سخنچینی اشاره شده است:
الف: ایجاد بذر کینه و دشمنی
سخنچینی سبب میشود افراد نسبت به یکدیگر احساس منفی پیدا کنند و سبب دشمنی و فاصله میان آنها خواهد شد. بدیهی است ایجاد عداوت و کینهورزی میان مؤمنین ازجمله خواستههای شیطان است. امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره این پیامد فرموده است: «از سخنچینی بپرهیز که تخم کینه میافشاند و از خدا و مردم دور میگرداند.»(3)
ب: مصداق دروغگویی، ظلم و ستمگری
سخنچینی مصداق دروغگویی، ظلم و ستمگری دانسته شده است. بدیهی است هرکدام از این رذیلتهای اخلاقی، زیست اخلاقی جامعه را تهدید میکند. در روایتی آمده است «شخص سخنچین، نسبت به کسى که پیش او سخنچینی میکند دروغگو بوده و نسبت به کسى که از او سخنچینی میکند ظالم و ستمگر است.»(4)
ج: جدایی میان دوستان و عیبجویی از پاکان
درباره این پیامد در روایتی آمده است: «کسانی که با سخنچینی اینسو و آنسو میروند، میان دوستان جدایی میاندازند و برای افراد پاکدامن و بیگناه به دنبال عیبجویی میگردند.»(5)
د: مانع استجابت دعا
در نقلی تاریخی آمده است که بنیاسرائیل دچار قحطی شدند. حضرت موسی علیهالسلام از خدای متعال تقاضای باران کرد؛ اما خداوند متعال درخواست او را اجابت نمیکرد. خدا به موسی وحی کرد در میان شما سخنچینی هست که تا زمانی که بر سخنچینی خود اصرار کند، پاسخ شما را نمیدهم. موسی از خدا خواست تا سخنچین را به او معرفی کند. خداوند فرمود: من شما را از سخنچینی نهی میکنم؛ چگونه خودم سخنچینی کنم؟(6)
2. پیامدهای اخروی سخنچینی
در منابع روایی، پیامدهای منفی قابلتوجهی برای این رذیله بیان شده است ازجمله:
الف: محرومیت از بهشت
در روایتی سخنچینان بهعنوان بدترین افراد و محرومان از بهشت نام برده شدهاند.(7) امام باقر علیهالسلام نیز فرموده است: «بهشت بر دروغتراشانى که براى سخنچینی روند حرام است»(8)
ب: خصلت فرد از دین بیرون شده
حضرت على علیهالسلام میفرمایند «سخنچینی، خصلتِ شخص از دین برون شده است.»(9)
ج: موجب عذاب قبر
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهآله فرمود است «کسی که برای سخنچینی بین دو کس حرکت کند خداوند بر قبرش آتشی مسلط میکند که تا روز قیامت او را بسوزاند و آنگاه که از قبرش خارج شود خدای ماری سیاه را بر او مسلط کند که گوشتش را تا اینکه وارد آتش شود نیش میزند»(10)
بخش دوم: مراقبتهای عملی (گفتاری- رفتاری)
برای آنکه بتوان از نمامی مصون ماند علاوه بر تقویت عناصر و مؤلفههای شناختی، در مقام عمل و رفتار نیز باید برخی مراقبتها صورت پذیرد. مراقبتهای رفتاری را میتوان به دو نوع ایجابی و سلبی تقسیم نمود. در سطح ایجابی، انجام و تقویت عناصر مثبت شخصیتی و زمینهساز که شرایط گرفتارشدن در این رذیله را منتفی میکند مورد نظر است و در سطح سلبی، مواجهه منفی و پرهیز مدارانه در هنگام برخورد با زمینههای مساعد سخنچینی مورد توجه است. در ادامه به برخی از فنهای مرتبط با این دو سطح اشاره میشود.
الف: تقویت مؤلفههای شخصیتی
تقویت عناصر و مؤلفههای شخصیتی مانند اعتمادبهنفس و خودباوری و تقویت احساس عزت و کرامت نفس و همچنین تقویت روحیه احترام به دیگران و مواجهه از روی کرامت و عزت با دیگران میتواند فرد را از گرفتار شدن در رذیله خبرچینی مصون نماید.
ب: تقویت فرهنگ گفتوگوی صریح، توأم با احترام
یکی از عوامل زمینهساز در سخنچینی یا در تائید و شنیدن سخنان فرد سخنچین، درجایی است که فرد از دیگری ناراحت است. از همین روی برای رفع این زمینه، لازم است فرهنگ صراحت توأم با احترام و ادب در هنگام ناراحتی و دلخوری از دیگران در فرد و نیز در جامعه، تقویت شود. بهجای آنکه پشت سر فرد، بدگویی صورت گیرد، محترمانه، به نحو مستقیم یا بهواسطه دیگری، دلخوری از فرد با او در میان گذاشته شود. بدیهی است این کار علاوه بر رفع بسیاری از کدورتها، زمینه رفع سوءتفاهم و کینهورزی را نیز رفع میکند و میتواند از سخنچینی مصون سازد.
ج: دفاع و توجیه رفتار
آنچه از روایات استفاده میشود این است که توصیه شده است در مواجهه با گفتار و کردار نادرست برادران ایمانی، باید سعی شود، عذری برای رفتار آنها تدارک شود. درنتیجه میتوان گفت در هنگام مواجهه با سخنچینی، بهتر است به دفاع از فردی که مورد سخنچینی واقع شده است پرداخته شود و راهی برای توجیه رفتار مورد اشاره پیدا شود. در روایتی آمده است «براى گفتار و کردارى که از برادرت سر میزند، عذرى بجوى و اگر نیافتى، عذرى بتراش.»(11) همچنین امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرموده است «رفتار برادرت را به بهترین وجه آن تفسیر کن تا زمانى که کارى از او سر زند که راه توجیه را بر تو ببندد و هیچگاه به سخنى که از دهان برادرت بیرون آید تا وقتى براى آن توجیه خوبى مییابی، گمان بد مبَر.»(12)
د: تکذیب سخنچین و عدم تکرار
در برخی روایات توصیه شده است که در هنگام مواجهه با سخنچینی، خبر و گفته او تکذیب شود. حضرت علی علیهالسلام فرموده است «سعایت و سخنچینی را دروغ شمار، نادرست باشد یا درست.»(13) این روایت همچنین میتواند اشاره به این باشد که نباید به سخن، سخنچین ترتیب اثر داده شود و تکرار یا منتشر شود.
ه: نهی از منکر نمام و تغییر موضوع بحث
یکی دیگر از راههایی که میتواند از گرفتار شدن در سخنچینی کمک کند این است که در هنگامیکه فردی قصد سخنچینی دارد، او را از این کار باز دارد، با او همراهی نکند و یا موضوع بحث را عوض کند.
نتیجه
برای در امان ماند از سخنچینی تقویت عناصر معرفتی و شناختی در کنار مراقبت عملی لازم است. توجه به قبح اخلاقی سخنچینی، شناخت زمینهها و ریشههای آن مانند احساس حقارت، انتقامجویی و کینهورزی و بعلاوه معرفت به آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی آن مانند اینکه سبب کینهورزی و دشمنی میشود و مانع استجابت دعا و محرومیت از بهشت است، ازجمله مهمترین اقدامات شناختی است. در مقام رفتار و عمل نیز، تقویت عناصر شخصیتی مانند عزت و اعتمادبهنفس، گفتوگوی صریح توأم با ادب و احترام در هنگام ناراحتی از دیگران، تکذیب محترمانه سخنچین، عدم همراهی با او، نهی از منکر کردن فرد سخنچین و دفاع از فردی که مورد سخنچینی واقع شده، ازجمله مهمترین اقدامات عملی است.
منابع برای مطالعه بیشتر
1. تهرانی، مجتبی، عیبجویی و سخنچینی، تهران، مصابیح الهدی، 1398.
2. حسینی، سید مرتضی، رازداری و سخنچینی (نسخه دیجیتال)، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، 1399.
3. مرادی نیا، محمد، سخنچینی، تهران، زیبا، 1387.
پینوشتها
1. «أسوَأُ الصِّدقِ النَّمیمَهُ». لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق: حسین حسنی بیرجندی، قم، دارالحدیث، 1376، ص، 114.
2. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات مدرسه الإمام علی بن أبی طالب علیهالسلام، 1385، ج 3، ص 311.
3. «إیّاکَ و النَّمیمَهَ؛ فإنّها تَزرَعُ الضَّغینَهَ و تُبَعِّدُ عنِ اللّه ِ و النّاسِ». تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، تحقیق و تصحیح: سید مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1420 ق، ص 167.
4. «السّاعی کاذِبٌ لِمَن سَعى إلَیهِ، ظالِمٌ لِمَن سَعى علَیهِ». خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غررالحکم و درر الکلم، تهران، چاپ چهارم، 1366، ج2، ص 59.
5. «أَلَاأُنَبِّئُکُمْ بِشِرَارِکُمْ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَهِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الْأَحِبَّهِ الْبَاغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعَایِب». کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج2، ص 369.
6. «رُوِیَ أَنَّ مُوسَى علیهالسلام اِسْتَسْقَى لِبَنِی إِسْرَائِیلَ حِینَ أَصَابَهُمْ قَحْطٌ فَأَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِ أَنِّی لاَ أَسْتَجِیبُ لَکَ وَ لاَ لِمَنْ مَعَکَ وَ فِیکُمْ نَمَّامٌ قَدْ أَصَرَّ عَلَى اَلنَّمِیمَهَ». عاملی، زینالدین بن على، کشف الریبه، تهران، دارالمرتضوی للنشر، چاپ سوم، 139 ق، ج 2، ص 42-43.
7. «أَلَاأُنَبِّئُکُمْ بِشِرَارِکُمْ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَهِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الْأَحِبَّه». کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج 2، ص 369.
8. «مُحَرَّمَهٌ الْجَنَّهُ عَلَى الْقَتَّاتِینَ الْمَشَّاءِینَ بِالنَّمِیمَهِ». کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج2، ص 369.
9. «النَّمیمَهُ شِیمَهُ المارِقِ». تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، تحقیق و تصحیح: سید مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1420 ق، ص 51.
10. «وَ مَنْ مَشی فی نَمیمَهٍ بَینَ اثْنَینِ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِ فی قَبْرِهِ ناراً تُحْرِقُهُ الی یوْمِ الْقِیمَهِ، وَ اذا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِ تِنَّیناً اسْوَدَ ینْهَشُ لَحْمَهُ حَتّی یدْخُلَ النَّارَ». شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1364 ش، ج 8، ص 618.
11. «اُطلُبْ لأِخِیکَ عُذرا، فَإنْ لَم تَجِدْ لَهُ عُذرا فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا».صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، تحقیق و تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه، 1362 ش، ج2، ص 622.
12. «ضَعْ أمرَ أخیکَ على أحسَنِهِ حتّى یَأتِیَکَ مِنهُ ما یَغلِبُکَ و لا تَظُنَّنَّ بکَلِمَهٍ خَرَجَت مِن أخیکسوءا و أنتَ تَجِدُ لَها فی الخَیرِ مَحمِلاً.» ابنبابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، الامالی، چاپ پنجم، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، موسسه الاعلمی، 1376، ص 304.
13. «أکذِبِ السِّعایَهَ و النَّمیمَهَ، باطِلَهً کانَت أو صَحیحَهً». تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و درر الکلم، تحقیق و تصحیح: سید مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، 1420 ق، ص 146.