سلام درمورد حدیث پیغمبر بزرگوار كه فرمودند علما امت من از پیغمبران بنی اسراییل بالاترند مگر میشود فردی یا عارفی یا مومنی یا عالمی از پیغمبری بالاتر باشد؟؟
با توجه به اینكه انبیا معصوم هستند و به آنها وحی میشود
پیش از بیان معنای حدیث مشهور پیامبر(ص) توجه به دو مطلب لازم است:
1- واضح است كه راه ارتباط و اتصال معنوی با غیب و رسیدن به درجات بالای انسانیت تنها مخصوص پیامبران نیست. قرآن كریم هم اتصال با غیب و ملكوت را ملازم نبوّت نمیداند. در كتاب آسمانی از افرادی سخنی به میان آمده كه از زندگی معنوی نیرومندی برخوردار بودند، با فرشتگان همسخن بوده و امور خارق العاده از آنان سر میزد، بدون این كه "پیامبر" باشند. بهترین مثال حضرت مریم دختر عمران و مادر حضرت عیسی(ع) است كه قرآن داستانهای حیرت انگیزی را از او نقل كرده است.(1)
درباره مادر موسی (ع) قرآن میگوید: "ما به او وحی كردیم كه موسی را شیر بده و آن گاه كه بر جان او بیم كردی، او را به دریا بینداز و نترس و غمگین مباش كه ما او را به تو باز میگردانیم و او را از رسولان قرار میدهیم".(2) مادران حضرت عیسی و حضرت موسی(ع) پیامبر نبودهاند.
قرآن كریم در آیاتی چند راه الهام و رسیدن به مدارج عالیه انسانی و مقامات معنوی را بر همه كسانی كه باطن خویش را پاك كنند، باز گذاشته است؛ از جمله میفرماید: "آنان كه در راه ما كوشش كنند، ما راههای خود را به آنان مینمایانیم".(3)
در كلمات معصومان(ع) این موضوع به خوبی تشریح شده است.
پیامبر(ص) فرمود: "خداوند بندگانی دارد كه پیامبر نیستند، اما پیامبر بر آنها رشك میبرد".(4)
علی(ع) فرمود: "خداوند یاد خود را صیقل دلها قرار داده است. دلها بدین وسیله از پس كری، شنوا و از پس كوری، بینا و از پس سركشی و عناد، مطیع و رام میگردند".
همواره چنین بوده و هست كه خداوند در هر برههای از زمان و در زمان هایی كه پیامبری نبوده، بندگانی داشته است و دارد كه در سِرّ ضمیرشان با آنان راز میگوید و از راه عقلشان با آنان سخن میگوید".(5)
ملا صدرا، صدرالمتألهین میگوید: "وحی یعنی نزول فرشته بر گوش و بر دل به منظور مأموریت پیامبری، هر چند منقطع شده است و دیگر فرشتهای بر كسی نازل نمیشود... ولی باب الهام و اشراق هرگز بسته نشده و نخواهد شد. ممكن نیست این راه مسدود شود".(6)
2- نبوت بر دو قسم است:
الف) نبوّت تشریعی، یعنی پیامبرانی كه صاحب شریعت بودهاند و قرآن كریم از آنان به "اولوالعزم" تعبیر كرده است.
ب) نبوّت تبلیغی؛ كار این گروه از پیامبران، تعلیم و تبلیغ و ارشاد مردم به تعلیمات پیامبرانِ صاحب شریعت بوده است. غالب پیامبران از گروه دوم هستند؛ در فاصله میان پیامبران صاحب شریعت (مانند نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(ع)) پیامبران دیگری آمدند كه مبلّغ و مروّج شریعت پیشین بودهاند.
هزاران نبی بعد از نوح آمدند كه مبلّغ شریعت حضرت نوح بودهاند، هم چنین بعد از انبیاء دیگر.
وحی عالیترین مراتب هدایت است. وحی رهنمودهایی دارد كه از دسترس حسّ و خیال و عقل و علم بیرون است و چیزی از این امور جانشین وحی نمیشود. امّا وحیی كه دارای این ویژگیها میباشد، وحی و نبوّت تشریعی است، نه تبلیغی.(7)
از مطالب فوق نتایج زیر به دست میآید:
برتری علمای امّت خاتم پیامبران(ص) بر انبیای بنی اسرائیل مربوط میشود به آن دسته از پیامبران بنی اسرائیل كه نبوّت تبلیغی داشتهاند.
هم چنین باصرف نظر از مطالب فوق، برخی از دانشمندان خواستهاند حدیث پیامبر(ص) را این گونه تفسیر كنند: مقصود از "علما" در حدیث، امامان معصوم(ع) هستند و در روایات زیادی از ائمه(ع) به "علما" تعبیر شده است.(8)
پینوشتها:
1. مجموعه آثار، ج 3، (ختم نبوت)، مرتضی مطهری، ص 170، 169.
2. قصص (28) آیه 7.
3. عنكبوت (29) آیه 69.
4. مجموعه آثار، همان، ص 171.
5. نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 342، خطبه 222.
6. مجموعه آثار، همان، ص 172، به نقل از مفاتیح الغیب، ص 13.
7. مجموعه آثار، همان، ص 154 و ص 174 - 173.
8. بحارالانوار، ج 35، ص 304، پاورقی شماره 6.