پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
كجا امام كاظم در مورد حضرت معصومه فرمود: ...
آيت الله مستنبط از كتاب «كشف اللئالي‏» نقل‏فرموده كه روزي عده‏اي از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسش هايي‏داشتند كه مي‏خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند...

كجا امام كاظم در مورد حضرت معصومه فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدايش شود»؟ منبع لطفا

 

آيا سخن زير از امام رضا در مورد زيارت حضرت معصومه، در منابع روايي آمده است؟

من زارها بقم كمن زارني

 

آيا اين قضيه در كتابهاي قديمي آمده است؟

طفل شيرخواري نزديك بود از بام سقوط كند. به دستور امام علي(ع) بچه اي همسال او را آوردند. بچه با او صحبت كرد و در نتيجه از سقوط نجات يافت

پاسخ پرسش اول:

آيت الله مستنبط از كتاب «كشف اللئالي‏» نقل‏فرموده كه روزي عده‏اي از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسش هايي‏داشتند كه مي‏خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند. امام(ع) درسفر بودند، پرسش هاي خود را نوشته به دودمان امامت تقديم‏نمودند، چون عزم سفر كردند براي پاسخ پرسش هاي خود به منزل‏امام(ع) شرفياب شدند، امام كاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنها امكان توقف نداشتند، از اين رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسش هارا نوشتند و به آنها تسليم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدينه منوره خارج شدند، در بيرون مدينه با امام كاظم(ع) مصادف‏شدند و داستان خود را براي آن حضرت شرح دادند.

هنگامي كه امام(ع) پرسش هاي آنان و پاسخ هاي حضرت معصومه(س) راملاحظه كردند، سه بار فرمودند: فداها ابوها (1) پدرش به قربانش باد. باتوجه به اين كه‏حضرت معصومه(س) به هنگام دستگيري پدر بزرگوارش خردسال بود،اين داستان از مقام بسيار والا و دانش بسيار گسترده آن حضرت‏حكايت مي‏كند.

پاسخ پرسش دوم:

دو نوع روايت در اين زمينه از امام رضا (ع) وارد شده است:

1- من زار المعصومة بقم كمن زارني: (2)كسي كه حضرت معصومه (س) را در قم زيارت كند، مانند آن است مرا زيارت كرده است.

2- حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَي بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) عَنْ زِيَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ(ع) فَقَالَ: مَنْ‏ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة (3)

پاسخ سوم:

زني كودك شش ماهه اي را در پشت بام تنها گذاشته بود، كودك اندك اندك از پشت بام خارج شده در انتهاي ناودان قرار گرفت مادر كودك از ديدن اين صحنه سخت در اضطراب و تشويش شده هر تدبيري كرد كه فرزند را نجات دهد نتوانست، نردبان آوردند، ولي آن هم نتيجه اي نداشت؛ زيرا ناودان طولاني بود و با ديوار فاصله زيادي داشت. در اين موقع مادر گريه و زاري سر داد و طفل نيز گريه مي كرد.

حضرت امير(ع) نزديك آمده لحظه اي به صورت كودك خيره شد و در آن هنگام كودك زمزمه اي كرد كه كسي معناي آن را نفهميد. پس علي (ع) فرمود: كودكي همسن و سال او را بياوريد، و چون آوردند به دستور آن حضرت كودك را در پيش اطفال با هم حرف مي زدند. پس آن طفل از ناودان خارج شد و به پشت بام برگشت. پس چنان شادماني و سروري در مدينه روي داد كه تا آن زمان مانند آن ديده نشده بود.(4)

پي نوشت:

1. محمد محمدي اشتهاردي، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 133.

2. ناسخ التواريخ، ج 3، ص 68.

3. شيخ صدوق‏، عيون أخبار الرضا (ع)،نشرجهان‏، تهران‏  1378 ق‏ ،چاپ اول‏، ج‏2 ص267.

4. تستري،محمد تقي، قضاوت هاي اميرالمومنين علي (ع)، ناشر جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامي؛ ابن شاذان، فضايل، ص 184.