ببخشيد ميشه قسمتهايي از كتاب مسيحيان و يهوديان كه توش مژده اومدن حضرت محمد(ص) داده شده رو بگين؟ اون مسيحيا و يهوديا از كجا بايد ميفهميدن پيامبر اسلام همون محمد(ص) است؟
اين يكيم اگه ميشه لطف كنين جواب بدين كه مسيحيا درباره صليب كشيدن و مرگ(اگر اعتقاد دارن ك ايشون مردن)حضرت عيسي مسيح(ع) چه اعتقادي دارن؟
در سنت اسلامي هميشه اين اعتقاد وجود داشته است كه پيامبران پيشين در كتاب هاي خود به آمدن پيامبر اسلام(ص) بشارت داده اند. از آيات قرآن نيز استفاده مي شود كه حضرت موسي(ع) در تورات و حضرت عيسي(ع) در انجيل ،به آمدن پيامبر اسلام اشاره كرده اند. برخي اين آيات عبارتند :
1. در برخي از آيات سخن از اين است كه اهل كتابِ زمان پيامبر، آن حضرت را به خوبي مي شناختند: «الذين اتيناهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم: كساني كه به ايشان كتاب داده ايم، همان گونه كه فرزندان خود را مي شناسند، او [حضرت محمد] را مي شناسند.» (1)
2. در آيه ديگري آمده است كه اهل كتاب حقانيت قرآن را مي دانند: «و الذين آتيناهم الكتاب يعلمون انه مُنزَّلٌ من ربك بالحق: و كساني كه بديشان كتاب داده ايم مي دانند كه آن [قران] از جانب پروردگارت به حق فرو فرستاده شده است.»(2)
3. در آيه ديگري آمده است كه برخي از صفات پيامبر اسلام(ص) در تورات و انجيل مكتوب است: "همان ها كه از فرستاده [خدا]، پيامبر امي، پيروي مي كنند، همو كه [صفات] او را در تورات و انجيلي كه نزدشان است، مي يابند."(3)
4. در آيه اي ديگر سخن از اين است كه به پيامبر اسلام(ص) با نام، بشارت داده شده است"و هنگامي را به ياد آور كه عيسي پسر مريم گفت: «اي فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوي شما هستم. در حالي كه تورات را كه پيش روي من است تصديق مي كنم و به فرستاده اي كه پس از من مي آيد و نام او «احمد» است بشارت مي دهم."(4) اين آيات نشان مي دهند كه حضرت موسي و عيسي (ع) به ظهور رسول خدا (ص) بشارت داده بودند، همين امر نيز باعث گرديد كه يهود و مسيحيان - تا اندازه اي- با پيامبر اسلام آشنا شوند.
به هر حال در كتابهاي موجود -تورات و انجيل - تعبيرات فراواني كه بشارت به ظهور بزرگي كه نشانههاي آن جز بر اسلام و آورنده آن تطبيق نميكند ديده ميشود.
قابل توجه اينكه: غير از پيشگوييهايي كه در اين كتب ديده ميشود، و بر شخص پيامبر اسلام ص صدق ميكند، در سه مورد از انجيل" يوحنا"
روي كلمه" فارقليط" تكيه شده است كه در ترجمههاي فارسي، به" تسلي دهنده" ترجمه شده است، اكنون به متن انجيل يوحنا توجه كنيد:
" و من از پدر خواهم خواست و او" تسلي دهنده" ديگر به شما خواهد داد كه تا به ابد با شما خواهد ماند"(5) و در باب بعد آمده:" و چون آن" تسلي دهنده" بيايد كه من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد، يعني روح راستي كه از طرف پدر ميآيد او در باره من شهادت خواهد داد" (6) و در باب بعد نيز ميخوانيم:" ليكن به شما راست ميگويم كه شما را مفيد است كه من بروم كه اگر من نروم، آن" تسلي دهنده" به نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد(7)مهم اين است كه در متن سرياني اناجيل كه از اصل يوناني گرفته شده بجاي تسلي دهنده" پارقليطا" آمده، و در متن يوناني" پيركلتوس" آمده كه از نظر فرهنگ يوناني به معني" شخص مورد ستايش" است معادل" محمد، احمد". ولي هنگامي كه ارباب كليسا ديدند انتشار چنين ترجمهاي به تشكيلات آنها ضربه شديدي وارد ميكند، بجاي" پيركلتوس"،" پاراكلتوس" نوشتند!، كه به معني" تسلي دهنده" است، و با اين تحريف آشكار، اين سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند با وجود اين تحريف، نيز بشارت روشني از يك ظهور بزرگ در آينده است .... كوتاه سخن اينكه معني" فارقليطا" روح القدس يا تسلي دهنده نيست، بلكه مفهومي معادل" احمد" دارد (دقت كنيد).(8)
در انجيلهاي چهارگانه (يوحنا، مرقس، متي و لوقا) آمده است كه عيسي به صليب و دار آويخته و كشته و سپس زنده شد. يهوديان نيز معتقدند و افتخار مي كنند كه ما عيسي را كشتيم، ولي قرآن كريم مي فرمايد: «و ما قتلوه و ما صلبوه و لكن شبّه لهم ؛ آنان نه مسيح را كشتند و نه او را به دار آويختند. ليكن واقعيت امر بر آنها مشتبه شد». (9) همچنين خداوند متعال مي فرمايد:« وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَي ابْنَ مَرْيمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِي مِنْ عِلْمٍ إِلآ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يقِينَا؛ بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيه»(10) خداوند در اين آيه تصريح ميكند كه حضرت عيسي برخلاف ادعاي مسيحيان نه به دار آويخته شده و نه او را كشته اند؛ بلكه خداوند او را به سوي خود بالا برده است بر اين اسا س اين آيات شريفه، مؤيد اين هستند كه حضرت عيسي (ع)كشته نشد، بلكه به آسمان رفت و در نزد خداوندِ متعال زنده است
پي نوشت ها:
1. بقره آيه 146، انعام آيه20.
2. انعام، آيه 114.
3. اعراف، آيه 157.
4. صف، آيه 6 .
5. انجيل يوحنا، باب 14، جمله 16.
6. انجيل يوحنا، باب 15، جمله 26.
7. انجيل يوحنا، باب 16، جمله 7
8. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1374، ج24، ص76 . رك: ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان ، 1375، چاپ سوم، ج9، 386 به بعد.
9. نساء (4 )آيه 157.
10. همان، آيه158.