آيات و احاديثي كه در اين مورد ( اذن پدر درازدواج دخترباكره )آمده چيست؟
در این مورد احادیث فراوان است كه در كتاب "وسائل الشیعه " در چندین باب آمده اند و احادیث دیگری هم كه این حكم را می رساند ، در باب های دیگر هست كه جمع آوری همه روایات ، احتیاج به جستجوی فراوان دارد .
در "كتاب النكاح" از "وسائل الشیعه" چندین باب تحت عنوان " ابواب عقد النكاح و اولیاء العقد" آمده از جمله باب سوم كه با عنوان زیر است:
(برادر و پدر و غیر اینها بر زن بیوه رشیده ولایت ندارند و امر ازدواج او به عهده خودش می باشد)
در روایات این باب تصریح شده كه "بیوه" بر خوش ولایت دارد و تصمیم ازدواجش با خودش می باشد و دیگران حق تصمیم گیری برای او را ندارند. (1)
مفهوم این روایات این است كه غیر بیوه نمی تواند مستقلا تصمیم به ازدواج بگیرد و ازدواج كند.
در یكی از روایات این باب از امام صادق (ع) آمده:
الجارية البكر التي لها الأب لا تتزوج إلا باذن أبيها (2)
دختر باكره كه پدر دارد ، بدون اذن پدر اردواج نمی كند .
عنوان باب چهارم عبارت است از : " ان البكر البالغ الرشيدة التي ليس لها أب أمرها بيدها "= دختر بالغ رشیده كه پدر ندارد ، متولی امر ازدواج خویش می باشد و كس دیگری بر او ولایت ندارد."
در این باب از امام صادق آمده :
الجارية البكر التي لها أب لا تتزوج إلا باذن أبيها (3)
دختر باكره بدون اذن پدر ازدواج نمی كند.
باب پنجم (4) هم در باره اذن گرفتن از دختر توسط پدر است كه نشان می دهد امر ازدواج باكره به دست خودش و پدرش می باشد.
عنوان باب نهم (5) نیز به شرح زیر است: "ان الولاية في عقد البكر البالغ الرشيدة مشتركة بينها وبين أبيها فلا بد من رضاهما إذا لم يعضلها" كه دلات دارد امر ازدواج باكره به دست خودش و پدرش می باشد و خودش به تنهایی بدون اذن پدر حق ازدواج ندارد مگر این كه به جهت موافقت نكردن پدر برایش معضله پیش آید.
اینها مواردی است كه بر لزوم اذن پدر در عقد باكره دلالت دارد و چون این امر از امور اجتهادی است و باید همه روایات كه بیان های مختلفی دارند لحاظ شود و با توجه به مبانی اجتهادی ، از مجموع استنباط حكم گردد ، باید به فتوای مجتهد عمل كرد.
پی نوشت ها :
1. حر عاملی محمد بن حسن ، وسائل الشیعه ، پنجم ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1104 ق ، ج14 ، ص 201- 204.
2. همان ، ص 202.
3. همان ، ص 205.
4. همان ، ص 205- 206.
5. همان ، ص 213- 216.