دليل پذيرش ولايتعهدي از سوي امام رضا (ع) چه بود؟
بنابر شواهد و قرائن موجود امام رضا(ع) از روي ميل و اختيار ولايتعهدي را نپذيرفتند بلكه هنگامي وليعهدي مأمون را پذيرفتند كه ديدند اگر امتناع ورزد، نه تنها جان خويش را به رايگان از دست مي دهد، بلكه علويان و شيعيان آن حضرت نيز در معرض خطر واقع خواهند شد. لذا بر امام(ع) لازم بود كه جان خود و شيعيانش را از گزند خطرات حفظ كند و اگر آن حضرت با رد ولايتعهدي، هم خود و هم شيعيانش را به دست نابودي مي سپرد، اين اقدام معلوم نبود همچون شهادت سيدالشهداء گرهي از كار بسته امت مي گشود.
امام رضا(ع) در رابطه با اجبار در پذيرفتن وليعهدي فرمودند:
« خدا مي داند كه من از قبول اين امر كراهت داشتم. ولي وقتي در وضعي قرار گرفتم كه ميان قبول ولايتعهدي يا قتل يكي را مي بايست اختيار كنم، بناچار پذيرش ولايتعهدي را بر كشته شدن ترجيح دادم».(1)
از ديگر دلايل قبول ولايتعهدي از سوي امام آن بود كه مردم خاندان پيامبر(ص) را در صحنه سياست حاضر ببينند و آنها را به دست فراموشي نسپارند و نيز گمان نكنند كه آنان همانگونه كه شايعه شده بود، فقط علما و فقهايي هستند كه در عمل هرگز به كار ملت نمي آيند. شايد پاسخ آن حضرت به سوال ابن عرفه، ناظر به همين مطلب باشد.
ابن عرفه از امام رضا(ع) پرسيد:
اي فرزند رسول خدا! به چه انگيزه اي وارد ماجراي ولايتعهدي شدي؟
امام پاسخ داد: به همان انگيزه اي كه جدم علي(ع) را وادار به ورود در شورا نمود.(2)
علاوه بر اين، نيل به اين مقام يك اعتراف ضمني از سوي عباسيان بر اين مطلب كه علويان نيز در حكومت سهم شايسته و قابل توجهي دارند محسوب مي شد. لذا امام(ع) فرمود:
« سپاس خدايي را كه آنچه مردم از ما تباه كرده بودند،حفظ كرد و قدر و منزلت ما را كه پايين برده بودند بالا برد. هشتاد سال بر بالاي چوبهاي كفر ما را لعن و نفرين كردند، فضايل ما را كتمان كردند و دارايي-هايي در دروغ بستن به ما هزينه شد و خداوند جز بلندي ياد ما و آشكار شدن فضايل ما را نخواست.(3)
گذشته از همه اينها، امام رضا(ع) در ايام ولايتعهدي خويش، چهره مزورانه مأمون را به همه شناساند و با افشا ساختن نيت و هدفهاي وي در كارهايي كه انجام مي داد، هر گونه شبهه و ترديدي را از ذهن مردم زدود.
پي نوشت¬ها:
1. شيخ صدوق، عيون الاخبار الرضا(ع)، انتشارات اعلمي، تهران، ج2، ص139.
2. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي طالب، انتشارات علامه، قم، ج4، ص364. شيخ صدوق،عيون اخبارالرضا(ع) ، ج2، ص141.
3. عيون الاخبار الرضا(ع)، ج2، ص162.