آیا دلایل و سند معتبر درباره این كه تورات و انجیل تحریف شده است ولی قرآن مجید تحریف نشده است؟
از جنبه هاي گوناگون مي توان تحريف در كتاب مقدس ( تورات و انجيل ) را اثبات نمود. گوناگوني نسخ و تحريفي كه در طول تاريخ در ضمن نگارش كتاب مقدس از طرف نويسندگان يا عوامل ديگر در كتاب مقدس رخ داده است، قابل انكار نيست.
عهد قديم عبارت است از: مجموعه كتابهايي كه شمار آنها به 39 كتاب مي رسد و تاريخ نگارش آنها بـه قرن دهم تا پايان قرن دوم قبل از ميلاد برمي گردد؛ يعني حداقل تقريبا پنج قرن بعد از وفات حضرت موسي (ع) (1451ق .م ) است .
محقق سرشناس دكتر بوكاي مي گويد:
"مجموعه عهد عتيق در خلال نه قرن بر اساس حكايتهاي رايـج نـوشـته شده و بنياد اسفار پنجگانه - كه به پيامبر خدا موسي (ع) نسبت داده شده ـ حدود قرن دهـم قـبل از ميلاد تدوين يافته است؛ سپس در زمانهاي بعد بعضي الهيات و روايات كاهنان بدان افزوده شد و همچنان تدوين كتابهاي ديگر در طي قرنها ادامه يافت . و اين گونه، عهد عتيق به عنوان يك اثر ادبي، براي نژاد يهود خودنمايي مي كند كه تاريخ زندگي آنان را ـ از آغاز تا زمان پيدايش حضرت مسيح (ع) ـ دربردارد .اين مجموعه در فاصله بين قرن دهم تا قرن اول قبل از ميلاد نوشته و تكميل شده است. ايـن نـظـريـه مـخصوص من نيست؛ بلكه برگرفته از مقاله ژ . ب .ساندروز است كه دايرةالمعارف عمومي آن را ارائه داده است." (1)
استاد فريد وجدي مي نويسد:
تاريخ شناسان مي گويند: موسي (ع) در سال 1571ق .م متولدشد و در سال 1451ق .م . در كوه ينبو در دوران تيه (سرگرداني بني اسرائيل ) وفات يافت . پس سن شريف او تقريبا 120سال بوده است .
سـپـس از دائرةالـمـعـارف لاروس نـقل مي كند كه :
"پيشينيان مسيحيت و ديگران، از بنيان گذار شـريعت موسوي به عظمت و بزرگي ياد مي كنند كه يك دين و تمدن را پايه ريزي كرد؛ اما كتاب حقيقي و شريعت او را در دست نداريم . آري ! تـورات يا اسفار پنجگانه آغاز كتاب مقدس به او نسبت داده شده؛ ولي اين تورات، نشانه هايي دربـردارد كـه بـي گـفتگو مشخص مي كند با فاصله زيادي بعد از زمان حضرت موسي (ع) نگارش يـافته است؛ چراكه نام شهرهايي در آن آمده كه تا بعد از زمان حضرت موسي (ع) ساخته نشده بود . و خـوانـنـده تـورات مـي بيند موسي (ع) وفات خودش را شرح مي دهد و مولف كتاب ـ كه نام خود را نبرده ـ درباره موسي همانند مردي كه قرنها پيش مرده سخن مي گويد. عـلاوه بـر ايـنها، اسفار پنجگانه، اسمهاي يوناني دارند و تاريخشان تاريخ ترجمه سبعينيه (هفتاد) است." (2)
تورات منسوب به موسي:
پـنـج كـتـاب اول عـهـد عتيق كه سفر پيدايش، سفر خروج، سفر لاويان، سفر اعداد و سفر تثنيه نام دارد؛ به حضرت موسي منسوب است .
فـهـرست مندرجات اين اسفار، به طور خلاصه چنين است :
آفرينش جهان، تاريخ زندگي انسان ، بعثت انبيا يكي پس از ديگري تا زمان گرفتاري بني اسرائيل به دست فرعون ، قيام حضرت موسي ، خـروج بني اسرائيل از مصر و پيشامدهاي مهمي كه در دوران تيه (سرگرداني ) بر سرشان آمد، از جمله وفات موسي در سال 1451ق .م .
اين اسفار نمي تواند آن تورات اصلي باشد كه در الواحي بر موسي نازل شده است .
آري ! آن الـواح ـ كـه شـريـعـت حـضـرت موسي بر آن نوشته شده بود ـ در صندوقي قرارداشت و روحـانيان بني اسرائيل دست به دست و نسل به نسل از آن نگهداري مي كردند؛ اما ـ طبق آنچه در كتاب اول پادشاهان باب 8 شماره9 آمده ـ آن الواح در زمان پادشاهي حضرت سليمان (971آ931ق .م ) از بـيـن رفـت و ايـن ، هـنـگـامي بود كه ساختمان خانه خدا را تكميل كرده مي خواست تابوت [صندوق محتوي الواح ] را به محراب قدس منتقل كند .
وقتي روحانيون به سراغ تابوت رفتند و آن را گشودند، در آن به جز دو لوح از الواح شريعت را نيافتند و بر آن دو لوح هم فقط ده حكم شرعي نوشته شده بود. (3) اما بقيه الواح بدون هيچ نشاني از بين رفته بود. (4)
اين حادثه در سال 960ق .م ، يعني [حدود] 490 سال بعد از وفات موسي (ع) اتفاق افتاد.
يورش وحشيانه بخت نصر:
بـخـت نـصـر حـدود 44سـال (605تـا561ق . م ) حكومت كرد و در اين مدت، چهاربار به اورشليم حمله كرد كه حمله دوم و چهارم او بسيار سخت و زيانبار بود و در حمله چهارم همه چيز را از بين برد از جمله تورات و ديگر كتابهاي يهود همگي به دست سپاهيان جرار كلدان نابودشد و پس از آن اثري از آن پيدا نشد. (5)
جيمس هاكس مي نويسد:
اعتقاد بر اين است كه همه كتابهاي عهد عتيق به دست عزرا گردآوري و تصحيح شده است. (6)
جان ملنرـ كاتلك مي نويسد:
دانشمندان اتفاق نظر دارند كه نسخه هاي تورات و ديگر كتابهاي عهد عتيق به دست لشكريان بخت نصر از بين رفت و نقلهاي درستي كه به دست عزرا پديدارگشت، بار ديگر در جريان آنتيوخوس نابودگشت. (7)
سلسله اسناد تورات ناپيوسته است:
حـوادث گـوناگون و فراواني كه بر تاريخ عهد عتيق گذشته، اين احتمال را كه تورات در طول 35 قرن (8) سالم مانده به كلي مردود مي سازد.
مرحوم علامه طباطبائي مي نويسد:
رويدادهايي كه بر تورات و كتابهاي عهد عتيق گذشته است ، جـاي هـيـچ شـكـي را بـاقي نمي گذارد كه اسناد آن مقطوع و بريده است و سندش تنها به يك شـخـص ، يـعـنـي عـزرا مـي رسد؛ بدون اين كه مستند وي ، در نقل مطالب و منابع اطلاعاتش در گردآوري و تحقيق معلوم باشد.
ايـن از هـم گـسـيـخـتـگي آشكار، محققان غربي را وادار ساخته كه اين كتابها را از نظر تاريخي ضعيف دانسته و آن را مجموعه اي از افسانه هاي ملي بني اسرائيل بدانند.
مـتـاسـفـانـه ايـن امـر موجب شده كه اصل نبوتها ـ كه در اين كتابها آمده ـ مورد ترديد و سوءظن قرارگيرد. (9)
سرگذشت اناجيل چهارگانه:
سـرگذشت انجيل يا انجيلهاي چهارگانه يا پنجگانه و يا بيشتر، بهتر از ماجراي عهد قديم نيست گرچه ـ با همه اختلافها و تناقضهايي كه با هم دارندـ هريك را به وحي الهي نسبت داده اند.
عهد جديد 27 كتاب و نامه دارد كه اناجيل معروف چهارگانه نيز جزء آن است و آنها را بعد از رفع عـيـسـي (ع) بـه آسمان ـ به ترتيب ـ متي , مرقس , لوقا و يوحنا نوشته اند و در اطراف شخصيت اين افراد, تاريخ نگارش اناجيل و زبان اصلي آن , بحثهاي فراواني درگرفته است .
واژه انـجيل معرب اونگليون يوناني است به معني بشارت و آموزش و زبان اصلي اناجيل نيز يوناني است .آيـا در آغاز نيز اناجيل به زبان يوناني نوشته شده بود؟ و چرا؟ يا اين كه بعدا ترجمه شده ؟ چه كسي , در چـه تـاريـخي و به چه انگيزه اي ترجمه كرده است ؟ اينها پرسشهايي است كه همچنان بي پاسخ مانده است .
احـتمال دارد كه انجيل منسوب به متي كه از حواريون مسيح (ع) بوده در سال38 م .و بنا به گفته برخي , در فاصله بين سال 50 تا 60 نگارش يافته باشد.
بـنـابـر احتمال اول , تاريخ نگارش آن نه سال بعد از رفع عيسي (ع) بوده , چرا كه آن حضرت در سال 29. م بـه صليب آويـخته شد (10) و در آن هنگام سن شريفش 33سال بود, زيرا مي دانيم مبدا تاريخ مـيلادي متداول , چهارسال پس از ولادت حضرت عيسي (ع) است , چون حضرت مسيح 749 (ع) سال پـس از تـاسـيـس دولـت روم بـه دنـيـا آمـد و آغاز تاريخ ميلادي از 753 سال بعد از آن محاسبه مي شود. (11)
و گفته شده سه انجيل ديگر نيز به ترتيب در سالهاي 61, 63 و 69م . نوشته شده است. (12)
انجيل نازل شده بر حضرت عيسي (ع) چه شد؟
شـكي نيست كه انجيلهاي چهارگانه معروف , به عنوان تاريخ زندگاني حضرت مسيح (ع) و سيره او ـ تـا هـنگامي كه خدا جانش را ستاند و به سوي خود بالابردـ نوشته شده و هيچ يك از مولفان آن ادعا نكرده كه كتابش همان انجيل فرودآمده بر عيسي (ع) است .
[نـگـاهـي گـذرا به جملات آغازين هريك از انجيلها مدعاي ما را ثابت مي كند] انجيل متي با اين جمله شروع مي شود:
كتاب نسب نامه عيسي مسيح:
انجيل مرقس با جملاتي كه پنداشته از مسيح است آغازشده و سپس با شرح حال وي ـ وقتي كه از شـهر ناصره جليل آمده ـ ادامه مي يابد .
انجيل لوقا با جملاتي آغازشده كه با صراحت نشان مي دهد كتاب سيره است , مي گويد:
از آنـجـهـت كـه بسياري دست خود را درازكردند بسوي تاليف حكايت آن اموريكه نزد ما به اتمام رسيد من نيز مصلحت چنان ديدم كه همه را من البداية بتدقيق در پي رفته بترتيب بتو بنويسم اي تئوفلس عزيز! (13)
انجيل يوحنا نيز با بحث پيدايش حضرت مسيح و ايمان به او آغاز مي گردد.
بـا ايـن حـسـاب , پـاسـخ اين پرسش باقي مي ماند كه انجيل نازل شده بر مسيح (ع) چه شد؟ به نظر مـي رسـد آنـچه بر عيسي (ع) نازل شد تعليمات و بشارتهايي بود كه در ضمن رسالت خود به مردم ارائه داد سـپس بخشهايي از آن را حواريون حفظ كرده به نسلهاي بعد از خود منتقل مي ساختند و اين جريان همچنان ادامه داشت تا آن تعليمات در لابه لاي انجيلهاي معروف گنجانده شد.
اسـتاد نجار مي نويسد:
آن مقدار از انجيلها كه به جهانيان رسيده , يعني جمله ها, مثلها و پندها كه بطور جسته گريخته از موعظه ها و سخنان حكمت آميز حضرت عيسي (ع) گرفته شده , مشتمل بر مطالب زير است :
تشويق مردم به توحيد و پرستش خداي يگانه , اطاعت خالصانه خدا, به كاربستن دستورهاي الهي , پـرهيز از محرمات خداوند, خوشرفتاري انسان با برادران ديني و پاره اي ديگر از اخلاق پسنديده و سجاياي كريمه .
بايد دانست كه هيچ يك از اين انجيلها در زمان حضرت مسيح (ع) نوشته نشده , بلكه بعد از او, بعضي شاگردان و شاگردان شاگردانش و همين طور دست به كار شدند و داستانهاي فراواني نوشتند و هـر كـدام نـوشته خود را انجيل مي ناميد تا جايي كه گفته اند: تعداد انجيلها به صد و چند انجيل مـي رسـيـد .
سـپس جامعه كليسا از ميان اين اناجيل , قصه هايي را برگزيد كه با هدفهاي عمومي كـلـيسا منافات نداشت و چندان اهميتي به اختلاف و تناقضي كه بين مضمونهاي آن وجود دارد نـداد .
و هـيـچ يك از انجيلها سند مسلسلي ندارند و هيچ نسخه اي از آن يافت نمي شود كه به خط شاگردي از شاگردان مولف باشد يا شواهدي دربر داشته باشد كه احتمال درستي آن را تاييدكند, به طوري كه محققان حتي در امكان نسبت دادن انجيلها به مولفان معروف آن , ترديد نموده اند و شايد بين نويسندگان واقعي با مولفان معروف آن تشابه اسمي بوده است. (14)
علامه محقق فخرالاسلام تشكيك هاي فني و تاريخي , به درستي استناد انجيلها وارد ساخته كه آن را از تعداد بي شماري از پيشينيان مسيحيت نقل مي كند. (15)
پـاسـتـيـس مـي گويد:
اين عهد جديد نه تاليف حضرت مسيح است و نه تاليف حواريون او, بلكه شخصي ناشناس اين كتابها را نوشته و به حواريون عيسي و شاگردان آنها نسبت داده است .
فـخـرالاسلام به دنبال اين سخن مي گويد:
وي كه از محققان فرقه مانيكيز و از دانشمندان قرن چـهـارم اسـت بـه حقيقت پي برده و حق مطلب را اداكرده و شايد آن شخص ناشناس از دشمنان حضرت مسيح و مادر صديقه اش بوده است , چراكه در اين كتابها, ناسزاها و ناشايستهايي را به آنان نـسـبـت داده ـكـه [تـنـهـا از دشـمـنـان سـاخـته است ]ـ خدا رسوايش كند و از رحمت خويش دور سازد. (16)
اين بود سرگذشت عهدين در طول تاريخ .
بنابراين بطور مسلم اصل عهدين باقي نمانده و آنچه در دسـت اسـت فـرع آن مي باشد, يعني تنها ترجمه ها و پاره اي از تعليمات ديني كه در لا به لاي نقل رويدادهاي تاريخي گنجانده شده است .
اما با توجه به نگرش محتوايي به مضامين كتاب مقدس نيز تحريفش روشن ميگردد زيرا، اگر اين كتاب دچار زياده و نقصان و تغيير در لفظ و مفاهيم نشود، هيچ گاه مطالب متناقض و خرد ستيز نخواهد داشت و حال آن كه با مراجعه به اين كتب مسائل منافي با يكديگر و عقل ستيز فراوان يافت ميشود و اين خود دليل بر تحريف كتاب مقدس است.(17)
به برخي از اين تناقضات در اناجيل اربعه اشاره مي شود :
- الف:
1ـ شش روز بعد، عیسی با پطرس، یعقوب و یوحنا به بالای تپه ای رفت. كس دیگری در آنجا نبود. ناگاه صورت عیسی به طرز پرشكوهی شروع به درخشیدن كرد، و لباسش درخشان و مثل برف سفید شد.(18)
(شش روز)
2ـ هشت روز پس از این سخنان، عیسی به همراه پطرس، یعقوب و یوحنا، بر فراز تپه ای برآمد تا دعا كند. به هنگام دعا، ناگهان چهرهی عیسی نورانی شد و لباس او از سفیدی، چشم را خیره می كرد. (19)
(هشت روز)
- ب:
1ـ دو روز به عید فصح مانده بود. در این هنگام، عیسی در بیت عنیا در خانه ی شمعون جذامی مهمان بود. وقت شام، زنی با یك شیشه عطر گران قیمت از سُنبل خالص وارد شد و شیشه را باز كرد و عطر را بر سر عیسی ریخت. (20)
(دو روز پیش از عید فصح، حادثه اتفاق افتاد) (عطر را روی سر عیسی (ع) ریخت)
2ـ شش روز پیش از آغاز عید فصح، «وارد بیت عنیا» شد، همان جایی كه ایلعازر مرده را زنده كرده بود. یك شب در آن دهكده به افتخار عیسی ضیافتی ترتیب دادند. مرتا پذیرایی می كرد و ایلعاذر با عیسی سر سفره نشسته بودند، آنگاه مریم یك شیشه عطر سنبل خالص گران قیمت گرفت و آن را روی پاهای عیسی ریخت و با موهای سر خود آنها را خشك كرد.
(شش روز پیش از عید فصح، حادثه اتفاق افتاد) (عطر را روی پاهای عیسی (ع) ریخت). (21)
- ج :
1ـ ناگهان زمین لرزهی شدیدی رخ داد، زیرا یكی از فرشتگان خداوند از آسمان پایین آمده، به سوی قبر رفت و آن را به كناری افكند و بر آن نشست. (22)
(وجود یك فرشته بر سر قبر)
2ـ مریم مجدلیه به سر قبر برگشته بود و حیران ایستاده و گریه می كرد؛ همچنانكه اشك می ریخت، خم شد و داخل قبر را نگاه كرد. در همان هنگام، دو فرشته را دید با لباس سفید، كه در جایی نشسته بودند كه جسد عیسی گذاشته شده بود. (23)
دلیل دیگر بر تحریف تورات ، وجود نسخه های متعدد است. علاوه بر انجیل كه چهار نسخه معروف دارد ، تورات یك نسخه ندارد بلكه نسخه های متعددی دارد كه این نسخه ها نیز با یگدیگر اختلاف دارند. بعضی ها با ور دارند كه تورات سه نسخه دارد واین نسخه ها از نظر محتوا با هم اختلاف دارند: اول نـسـخه عبراني كه نزد یهود و علماي پروتستان معتبراست :دوم نسخه سامري كه نزد سامریین ( طائفه دیگر از بني اسرائیل ) معتبر است . سوم نسخه یوناني كه علماي مسیحي غیر پروتستان آنرا معتبر مي شمارند . نـسـخه سامریان فقط شامل پنج كتاب حضرت موسي علیه السلام و كتاب یوشع و داوران است ، و كتب دیگر عهد عتیق را معتبر نمي شمارند یكی از این اختلاف ها این است : مدت زمان از خلقت آدم تا طوفان نوح در نسخه اول 1656 سال است . و در نسخه دویم1307 . و در نـسـخـه سوم 1262 باین ترتیب : بین نسخ تورات اختلاف وجود دارد.
دلیل دیگر بر تحریف محتوای خرد ستیز از جمله خرامیدن خداوند در باغ است. در تورات آمده است: و آواز خداوند خدا شنیدند كه در هنگام وزیدن نسیم بهار در باغ میخرامید و آدم وزنش خویشتن را از حضور خداوند خدا درمیان درختان باغ پنهان كردند و خداوند آدم را ندا داد و گفت كجا هستی، گفت چون آواز ترا در باغ شنیدم ترسان گشتم؛ زیرا كه عریانم پس خود را پنهان كردم(24) همچنین داستان كشتی گرفتن یعقوب با خدا نیز نمونه بارز تحریف كتاب مقدس است: و یعقوب تنها ماند و مردی با وی با طلوع فجر كشتی میگرفت و چون او دید كه بر وی غلبه نمییابد، كف ران یعقوب را لمس كرد و كف ران یعقوب در كشتنی گرفتن با او فشرده شد پس گفت: مرا رها كن؛ زیرا كه فجر میشكافد: تا مرا بركت ندهی، ترا رها نكنم. به وی گفت: نام تو چیست؟ گفت: یعقوب: از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود، بلكه اسرائیل زیرا كه با خدا و انسان مجاهده كردی و نصرت یافتی و یعقوب از او سؤال كرده گفت: مرا از نام خود آگاه ساز. گفت: چرا اسم مرا میپرسی و او را در آنجا بركت داد و یعقوب آن مكان را فنئیل نامیده گفت: زیرا خدا را در روبه رو دیدم و جانم رستگار شد.(25)
یكی از نویسندگان مینویسد: داستان كشتی گرفتن اسرائیل با فرشته خداوند و یا با خود خداوند كه در تورات تحریف یافته كنونی دیده میشود داستان ساختگی و كودكانه است كه از شأن یك كتاب آسمانی به كلی دور است و این خود یكی از مدارك تحریف تورات كنونی است.(26)
اما قرآن دارای تاریخی كاملا روشن است و بر قلب پیامبر نازل شد و بر زبان ایشان جاری گشت و به گوش مسلمانان رسید و در قلب آنها حك شد و پیامبر تا زنده بود خودش در صیانت و كتابت و ترویج و تعلیم آن تلاش كرد و به فاصله كوتاهی بعد از وفات ایشان طبق دستور های ایشان در یك جلد منتشر شد و تا به امروز بر همان روال وجود دارد.
پي نوشت :
1. ر .ك: بوكاي , عهدين و قرآن و علم , ترجمه دكتر حسن حبيبي , صص 25آ28.
2. فريد وجدي , دائرة معارف القرن العشرين , ج9 , صص 553آ554.
3. كتاب مقدس , عهد قديم , كتاب اول پادشاهان , باب 8, شماره 9.
4. انيس الاعلام , ج3 , ص 170 و ج2 , صص 22آ23 و سفر تثنيه , باب 5, شماره22. [كه در آن جا نيز مي گويد: الواح بر دو لوح سنگ نوشته شده بود .
5. عهد قديم , كتاب دوم پادشاهان , باب 24و25.
6. قاموس كتاب مقدس , مادة عزر, ص 610.
7. ايـن مـطـلـب را در تـاريـخ خود كه در سال 1843م .در دربي (انگلستان ) چاپ شده يادآور گشته است .
8. يعني از دوران پيامبر خدا حضرت موسي 1500(ع) سال قبل از ميلاد تاكنون كه در اواخر قرن بيستم به سر مي بريم 1988م .
9. الميزان , ج3 , ص 340.
10. طبق اعتقاد مسيحيان , اما قرآن اين مساله را قبول ندارد .ر.ك : سوره نساء آيه 157و158.
11. ر.ك : الميزان , ج3 , ص 342و345, قاموس كتاب مقدس , ص 782 و 806, رحلة المدرسيه , ج1 , ص 124 و انيس الاعلام , ج2 , ص 5 و 67.
12. قاموس كتاب مقدس , ص 772,792و966 و نجار, قصص الانبياء, ص 41.
13. انجيل لوقا, باب 1, شماره1 و3.
14. نجار, قصص الانبياء, صص 399.
15. انيس الاعلام , ج2 , ص 61آ67.
16. همان , ج2 , ص 72.
17. در اين باب ر. ك: كلام مسيحي، ص 66 - 80 ؛ و تورات، انجيل، قرآن و علم، موريس بوكاي، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ چهارم، 1374 ش، مجموع كتاب .
18. مرقس 9 : 2.
19. لوقا 9 :28.
20. مرقس 14:1.
21. یوحنا 12 : 1.
22. متی 28 : 2.
23. یوحنا 20:11.
24. تورات، سفر پیدایش، باب 3، بند 9، 10 و 11.
25. همان باب 32، بند 24-30.
26. تفسیر نمونه ج1، ص204-205.