باید یادآور اهمیت تربیت و تقدم آن بر تعلیم به همه افرادی که در امور تربیتی نقش دارند از جمله پدر، مادر و مربیان آموزشی شد که برای تربیت و پرورش اسلامی فرزندان ایران زمین چه وظیفه مهمی بر عهده دارند و در راستای تلاش آنها و به کارگیری آموزه های دینی برای اخلاق و سالم سازی اجتماع است که افرادی پاک و بصیر می توانند به جامعه پا گذاشته و مدیریت فردای کشور را برعهده بگیرند؛
اما با وجود اینکه نزدیک به چهل سال از تشکیل نهادی که متولی این امر خطیر در کشور شده، می گذرد هنوز نتوانسته ایم به نگاه ملی مشترکی در این زمینه برسیم و نظریه واحدی در این خصوص ارائه کنیم. به همین بهانه، گفتوگویی را با حجت الاسلام و المسلمین میثم یاسا، کارشناس مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان درباره معیار تربیت اسلامی، مشکلات پیش رو و راهکارهای مقابله با آن ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
بهتر است گفت وگو را با تعریفی از معیار تربیت اسلامی شروع کنیم.
به نظر بنده مهمترین معیار در تربیت اسلامی و به طور کلی هر نوع تربیتی، ابتدا بازشناسی و شناخت خود مفهوم تربیت است. بله، اگر تربیت مد نظر ما دارای پسوندی مانند اسلامی، غربی، سکولار و ... باشد در این صورت باید تعریف ما از تربیت براساس مؤلفه های مورد نظر آن پسوند شکل بگیرد.
بسیار دیده شده افرادی که مشغول تربیت، آن هم از نوع اسلامیاش هستند، شناخت صحیحی از این نوع از تربیت ندارند؛ چرا که تربیت اسلامی صرفا با چسباندن یک یا دو واژه اسلامی به هر یک از ایده های تربیتی، اسلامی ایجاد نخواهد شد. این نکته خیلی مهم است که بدانیم نگاه اسلام به تربیت انسان، بر خلاف سایر ایسم ها و تفکرات رایج و قدیمی، یک نگاه فرا مادی است. یعنی گرچه می خواهد انسان در همین دنیا خوشبخت باشد، اما هدف از تربیت او را محدود به همین چند ساله دنیا نمی داند و درحقیقت می خواهد او را برای ابدیت پرورش و تربیت کند.پس به نظر بنده معیار اولیه در تربیت اسلامی، شناخت خود تربیت اسلامی است، البته آنگونه که هست، نه آنگونه که می خواهیم.
با چه آسیب ها و مشکلاتی در زمینه تربیت اسلامی روبهرو بوده ایم؟
همانگونه که در پاسخ سوال قبل عرض کردم، یکی ازمشکلات در این زمینه این است که نمی دانیم تربیت اسلامی چیست و چه شاخصه هایی دارد. دوم آنکه در بین متفکرین و نخبه های فرهنگی یا لااقل در بین نهادهایی که متولی تربیت هستند، یک وحدت رویه وجود ندارد؛ وحدت رویه، هم در ریل گذاری مسیر معرفی تربیت اسلامی به مردم و هم در پاسخگویی به هجمههایی که با روش های مختلف علیه تربیت اسلامی صورت می گیرد.
به نظر شما با وجود گذشت نزدیک به چهل سال از تاسیس نهاد امور تربیتی در مدارس، وضعیت تربیتی جامعه در چه سطحی قرار گرفته است؟
به عقیده بنده در وضعیت ایده آلی به سر نمی بریم. اگر چه به لطف خدا پیشرفت های خوبی در این زمینه داشته ایم لکن چون برای سنجش اینکه افراد یک جامعه تربیت اسلامی شده اند یا خیر، یک میزان و ابزار سنجش محسوس نداریم؛ از این رو میزان رشد ما هم محسوس و قابل اندازه گیری نیست.
مشکلی که امروزه در جامعه ما نمود یافته است مربوط می شود به تربیت پنهانی که متاثر از فضای مجازی است؛ چگونه با این نوع تربیت که فاصله بسیاری با تربیت اسلامی دارد مقابله کنیم؟
البته بنده موافق این صحبت شما نیستم که فضای مجازی در تقابل با تربیت اسلامی است. فضای مجازی صرفا یک ابزار است البته فعلا از نوع قوی و جذابش. همچنین تربیت پنهانی که به آن اشاره نموده اید در همه زمان ها وجود داشته است که بر اساس ابزارهای روز شکل می گرفته و می گیرد. مثلا در زمان امام صادق علیه السلام، ایشان به اصحاب و شیعیانشان به شدت در مورد فرقه مرجئه که در آن زمان باعث شکل گیری یک نوع تربیت پنهانی می شدند، هشدار می دادند که این نشاندهنده وجود این تربیت ها حتی در زمان ائمه علیهم السلام است.
بنا به فرمایش رهبری، شهید حججی در همین جامعه و در همین فضاهای مجازی و حقیقی امروزی رشد کرد و برای همه الگو قرار گرفت. بنابراین باید از همه ظرفیت های این فضا به بهترین شکل استفاده کرد تا بستر تربیت، بیشتر فراهم گردد. در این زمینه حاکمیت حتما باید نقش نظارتی خود را ساماندهی کند چرا که فضای مجازی افسارگسیخته و رها، حتما نقش مثبت آن را خنثی خواهد کرد و پس از حاکمیت، نخبگان فرهنگی باید به صورت جدی و البته جذاب به ارائه متاع فکری و تربیتی خود بپردازند.
روشهای نوین در تربیت اسلامی برای مقابله با جنگ نرم و تهدیداتی که در جامعه با آنها روبه رو می شویم؟
یکی از این روش ها همین فضای مجازی است که مورد اشاره خودتان هم بود و بنده توضیحاتی عرض کردم. دوم آنکه برای جلوگیری از هدررفت انرژی و توان کشور در بخش فرهنگی و تربیتی، ابتدا باید نگاهمان را به تربیت اسلامی، از حالت جزیرهای و بخشی خارج کنیم و ایجاد تمدن اسلامی را در نظر بگیریم و نیز برای آنکه سرعت ما در این مسیر بیشتر شود، موانع را برداریم که به نظر بنده یکی از مهمترین موانع، نبود متولی واحد و قدرتمند در امر فرهنگ و تعلیم و تربیت است.
ببینید؛ ما همین رسانه صدا و سیمای خودمان را با همه مشکلاتی که دارد، گاهی اوقات ندیده می گیریم یا تضعیف میکنیم. اتفاقا صدا و سیما یکی از مهمترین ابزار در تربیت و تعلیم و آموزش است. بنده جایی خواندم که وقتی از شهید مطهری پرسیدند اگر شما بخواهید بعد از انقلاب یک مسئولیت اجرایی بگیرید، چه مسئولیتی دوست دارید داشته باشید؟ ایشان نگفتند وزیر آموزش و پرورش یا فرهنگ یا آموزش عالی و... بلکه گفتند: رییس صدا و سیما.
به نظر بنده الان هم تلویزیون و حتی رادیو در تربیت مخاطبین نقش بی بدیلی دارد؛ تا جایی که این نقش بر نقش سایر نهادها حتی آموزش و پرورش سایه می افکند. فرضا اگر بخواهند فرزند من و شما را در مدرسه نسبت به یک مسئله، باورمند کنند، آیا در آنجا زودتر خواهد پذیرفت یا در پای فلان سریال؟
نویسنده : سمیه مصور
منبع: روزنامه زاینده رود