وقتي خداوند ازاراده اش بر ايجاد خليفه سخن گفت، اعلام كرد كه اين خليفه را در زمين ايجاد مي كند:
اني جاعل في الارض خليفه(1)
من در روي زمين، جانشيني [نمايندهاي] قرار خواهم داد
يعني خلقت او از خاك و ماده است (چون فرمود في الارض ) و ملائكه مي دانستند و ديده بودند كه موجودات مادي چون از ماده هستند، داراي قواي غضبيه و شهواني هستند و دار دنيا و ماده، دار تزاحم و نزاع است و اين موجود مادي هم به اقتضاي طبع مادي اش مانند ديگر موجودات مادي، اهل نزاع و فساد و خونريزي خواهد بود كه اين طبيعت جدايي ناپذير ماده است از اين رو سؤال كردند: آيا موجودي مي آفريني كه اهل فساد و خونريزي باشد؟
خداوند هم سخن آنان را نفي نكرد بلكه با تاييد اجمالي آن فرمود:
اني اعلم ما لا تعلمون(2)
من حقايقي را ميدانم كه شما نميدانيد.
بنا بر اين لازم نيست قبل از آدم حتما انسان هايي بوده و خونريزي كرده باشند تا ملائكه با مشاهده آنها چنين علمي يافته باشند؛ بلكه همين كه بدانند آدم خلقتي از خاك و ماده خواهد داشت، يقين خواهند يافت كه او اهل فساد و خونريزي خواهد بود.(3)
علاوه بر آن از پاره اي روايات مي توان به اين نتيجه رسيد كه حضرت آدم(ع) كه پدر نسل كنوني بشر است، اولين انسان روي زمين نبود، بلكه قبل از آدم(ع) انسانهاي ديگري در زمين ميزيسته اند. از امام سجاد(ع)سؤال شد: آيا قبل از اين انسان، انسان هايي بودهاند ؟ فرمود: آري ، به خدا سوگند! خداوند هزار هزار آدم و هزار هزار عالَم آفريد كه تو در آخرين آن عوالم قرار داري .(4)
از اميرالمؤمنين (ع) نيز روايت شده كه حضرت در پاسخ كسي كه پرسيد: قبل از آدم كه بود؟ فرمود: آدم . وي سؤال خود را تكرار كرد، فرمود: اگر صد بار بپرسي، خواهم گفت: آدم.
همچنين از امام باقر(ع)روايت شده: خداوند پس از فناي اين خلق و جهان، جهان و خلقي ديگر پديد مي آورد، با زمين وآسماني ديگر، كه او را به يگانگي پرستش كنند. آيا مي پنداري خدا جز شما بشري نيافريده است؟ چنين نيست، بلكه هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفريد كه تو آخر آن عالم ها و آدم هايي.(5)
بر اساس اين روايات انديشمندان اسلامي به اين نتيجه رسيده اند كه از هزاران بلكه ميليون ها سال قبل از خلقت حضرت آدم و بني آدم، موجوداتي همچون انسان در زمين مي زيسته اند ؛ مرحوم علامه طباطبايي ميفرمايد: «از بعض روايات اهل بيت(ع) معلوم ميشود كه اين نوع (انسان) ادوار زيادي قبل از اين دوره به خود ديده است».(6)در واقع نسل كنوني بشر دوره آخر از حيات موجودي دوپا به نام انسان محسوب مي شود.
بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت چه بسا پاره اي آثار تمدني از هزاره هاي دور و يا فسيل هايي كه امروزه از برخي انسان هاي اوليه در دست است، متعلق به نمونه هايي نظير انسان نئاندرتال و مانند آن يعني نسل هايي از همين انسان نماها باشد؛ البته در مورد حقيقت وجودي اين انسان هاي اوليه اطلاعات چنداني در منابع ديني وجود ندارد ؛ در حديثي از امام علي(ع) آمده است كه پيش از خلقت آدم، موجودي شبيه بشر به نام "نسناس" وجود داشت.(7)
غلامحسين مصاحب در دايره المعارف فارسي، واژه نسناس ميگويد:«نسناس در جانورشناسي، نام عمومي گروهي از آدم نمايان است كه شبيه به انسان هستند.» (8)
بنا بر اين گر چه ملائكه وقتي فهميدند كه انسان هم موجودي مادي است، با توجه به طبع مادي فهميدند كه او به ناچار اهل خونريزي و فساد خواهد شد، ولي در عين حال مانعي هم ندارد كه قبل از اين انسان، انسان ها و انسان نماهايي هم وجود داشته اند كه با توجه به وضع آنها ملائكه اين سؤال را مطرح كرده باشند.
پي نوشت ها:
1. بقره(2)آيه30.
2. همان.
3.طباطبايي، الميزان، ترجمه موسوي همداني، قم، انتشارات اسلامي، 1373ق، ج1، ص177.
4.مجلسي، بحارالانوار، بيروت، الوفا، 1404ق، ج 25 ، ص 25.
5. سيد مصطفي دشتي ، معارف و معاريف، ج 1، ص 53 به نقل ازسفينةالبحار.
6. طباطبايي، همان، ج 4، ص 239.
7. مجلسي، همان، ج58، ص 298.
8. مصاحب، دائره المعارف فارسي،-، ج 2، بخش 2، ص 3027، واژه نسناس.
6. مائده (5) آيه 30.