اين عبارت بخشي از خطبه 192 نهج البلاغه مي باشد كه به خطبه قاصعه معروف است و امام علي عليه السلام به يكي از فصول مهم زندگي پيامبر صلي الله عليه و آله قبل از بعثت يعني داستان عبادتهاي او در غار حراء اشاره كرده، چنين ميفرمايد:
(وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ، وَ لَايَرَاهُ غَيْرِي. وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ- صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا.أَرَي نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسَالَةِ، وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ).
«او (پيامبر ) در هر سال مدتي را در مجاورت غار حرا به سر ميبرد (و به عبادت خدا ميپرداخت) من او را ميديدم و كسي ديگر او را نميديد (و از برنامه عبادت او خبر نداشت) و هنگامي كه آن حضرت به نبوّت مبعوث شد در آن روز خانه اي كه اسلام در آن راه يافته باشد، جز خانه پيامبر نبود كه او و خديجه در آن بودند و من نفر سوم بودم. من نور وحي و رسالت را ميديدم و بوي نبوّت را استشمام ميكردم»؛
اين عبارت نشان ميدهد كه داستان عبادت پيامبر در غار حراء سال ها تكرار ميشد، به طوري كه امام ميفرمايد: «هر سال آن حضرت به حراء ميرفت» و نيز نشان ميدهد كه تنها علي عليه السلام با او بود. افزون بر اين، در آغاز اسلام مدت ها گذشت كه تنها سه نفر پيرو اين آيين پاك بودند: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خديجه و علي عليه السلام.
در اينكه منظور از ديدن نور وحي و استشمام بوي نبوّت چيست؟ بعضي از شارحان نهج البلاغه آن را بر جنبه هاي معنوي حمل كرده اند، در حالي كه بعضي ديگر مي گويند:
مانعي ندارد كه حمل بر جنبه ظاهري و مادي بشود؛ يعني به هنگام وحي واقعاً نوري ساطع ميكشد كه تنها پيامبر اكرم و اميرمؤمنان آن را ميديدند و بوي خوشي فضا را عطرآگين ميكرد كه تنها به مشام اين دو بزرگوار ميرسيد و هيچ مانعي ندارد كه بعضي از موجودات مادي را افرادي كه احساس قويتري دارند درك كنند و ديگران درك نكنند؛ مثلًا گفته ميشود: اشعه ماوراي بنفش يا مادون قرمز كه براي ما انسانها قابل ادراك نيست براي بعضي از پرندگان كه حس قوي تري دارند قابل ادراك است.
پي نوشت :
1. آيت الله مكارم ، پيام امام اميرالمؤمنين عليهالسلام، مجموعه آثار آيت الله مكارم ، ج7، ص 502.