در روايات و تفاسير نيامده كه اين آيه اشاره به اسم به يكي از امامان باشد. البته در روايات آمده كه اسم پنج تن برگرفته از اسم هاي خدا بوده و كلماتي كه حضرت آدم از درگاه خدا تلقي كرد و با آنان توبه نمود ، اين اسم ها بوده است. صفوان الجمال ، قال : دخلت علي أبي عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام وهو يقرأ هذه الآية : " فتلقي آدم من ربه كلمات فتاب عليه إنه هو التواب الرحيم " ثم التفت إلي . فقال : يا صفوان إن الله تعالي ألهم آدم عليه السلام أن يرمي بطرفه نحو العرش ، فإذا هو بخمسة أشباح من نور يسبحون الله ويقدسونه . فقال آدم : يا رب من هؤلاء ؟ قال : يا آدم صفوتي من خلقي لولاهم ما خلقت الجنة ولا النار ، خلقت الجنة لهم ولمن والاهم ، والنار لمن عاداهم . لو أن عبدا من عبادي أتي بذنوب كالجبال الرواسي ثم توسل إلي بحق هؤلاء لعفوت له . فلما أن وقع آدم في الخطية قال : يا رب بحق هؤلاء الأشباح اغفر لي فأوحي الله عز وجل إليه : إنك توسلت إلي بصفوتي وقد عفوت لك . قال آدم : يا رب بالمغفرة التي غفرت إلا أخبرتني من هم . فأوحي الله إليه : يا آدم هؤلاء خمسة من ولدك ، لعظيم حقهم عندي اشتقت لهم خمسة أسماء من أسمائي ، فأنا المحمود وهذا محمد وأنا العلي وهذا علي ، وأنا الفاطر وهذه فاطمة ، وأنا المحسن وهذا الحسن ، وأنا الاحسان فهذا الحسين ( 1 ) . راوي گويد بر امام صادق وارد شدم و ايشان آيه "فتلقي آدم من ربه كلمات فتاب عليه" را تلاوت مي كرد، با ديدن من فرمود: اي صفوان خداوند به قلب حضرت آدم انداخت كه به طرف عرش بنگرد پس پنج نور را در حال تسبيح و تقويس خدا ديد و از هويت آنان سؤال كرد و خداوند فرمود: اينان برگزيدگان من از بين خلايق مي باشند كه ... اينان پنج نفر از ذريه تو هستند كه به خاطر حق بزرگي كه دارند پنج اسم از اسامي خود را برايشان برگزيدم: من محمود هستم و اين محمد، من "العليّ" هستم و اين هم عليّ، من فاطر هستم و اين فاطمه، من محسن هستم و اين حسن، من احسان هستم و اين حسين. بنا به روايت ديگر : فلقنه جبرئيل وقال له: قل يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي ، يا فاطر بحق فاطمة، يا محسن بحق الحسن، يا قديم الاحسان بحق الحسين (2) خدا به او تلقين كرد بگويد : يا ... البته در اين آيه فرموده كه جز كساني كه به اذن خدا اجازه شفاعت دارند، كسي نزد خدا شفاعت نمي كند و مؤمنان به اجازه خدا شفاعت مي كنند و امامان برترين مصداق كساني هستند كه به اذن خدا شفاعت مي كنند و روايتي به اين مصداق بودن امامان اشاره دارد . (3) يا در روايتي ظاهرترين و آشكارترين مصداق طاغوت كساني شمرده شده اند كه حق اهل بيت يعني پيشوايي و امامت جامعه را غصب كردند همان گونه كه ولايت امامان بارزترين نمود حبل الله شمرده شده است. (4) پي نوشت ها: 1. قاضي نعمان مغربي ، شرح الأخبار ، قم ف انتشارات اسلامي ، - ، ج 3 ، ص 6 - 7. 2. سيد علي اابطحي ، الإمام الحسين في أحاديث الفريقين ، قم ، امير ، 1418 ق ، ج 2 ، ص 312 - 313. 3. ..مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ قال نحن أولئك الشافعون. حويزي ، نور الثقلين ، قم ، اسماعيليان ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 258. 4.فهم الذين غصبوا آل محمد حقهم قوله: «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي» يعني الولاية «لَا انْفِصامَ لَها» اي حبل لا انقطاع له الله ولي الذين آمنوا» يعني أمير المؤمنين و الائمة عليهم السلام «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا» و هم الظالمون آل محمد..... بحراني ، البرهان ، تهران ، بنياد بعثت ، 1416 ق ، ج 1 ، ص 524 - 521.
پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
۱۳۹۵/۱۱/۲۳ ۱۳:۳۲
شناسه مطلب: 95289
در روايات و تفاسير نيامده كه اين آيه اشاره به اسم يكي از امامان باشد.