اگر بخواهیم در جست و جوی ارتباط های مستقیم (و نه کلی و عمومی) بین امام حسین علیه السلام و آیات قرآنی باشیم، آیات متعددی هستند که برخی اساساً بر قامت رعنای امام دوخته شده اند و برخی، هرچند معنایی عام دارند، اما در قامت حضرت به زیبایی، معنا و مصداق پیدا کرده اند.
دسته ای از این آیات در سوره ی مبارکه ی اسراء قرار دارند که در این مقاله به آن ها اشاره می شود.
آیات 4 تا 8 (و قَضَینا الی بنی اسرائیلَ فی الکتابِ لَتُفسِدُنَّ فی الارضِ مَرَّتَینِ...) که ترجمه ی آن چنین است:
ما به بنى اسرائیل در كتاب (تورات) اعلام كردیم كه دو بار در زمین فساد خواهید كرد و برترى جویى بزرگى خواهید نمود. هنگامى كه نخستین وعده فرا رسد، مردانى پیكارجو را بر شما مى فرستیم (تا سخت شما را در هم كوبند، حتى براى به دست آوردن مجرمان) خانه ها را جست و جو مى كنند، و این وعده اى است قطعى. سپس شما را بر آن ها چیره مى كنیم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهیم كرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار مى دهیم. اگر نیكى كنید به خودتان نیكى مى كنید، و اگر بدى كنید باز هم به خود مى كنید. و هنگامى كه وعده ی دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورت هایتان ظاهر مى شود و داخل مسجد (اقصى) مى شوند، همان گونه كه در دفعه ی اول وارد شدند، و آنچه را زیر سلطه ی خود مى گیرند در هم مى كوبند. امید است پروردگارتان به شما رحم كند، اگر شما برگردید (و رفتارتان را تکرار کنید) ما نیز باز مى گردیم. و ما جهنم را زندان سخت كافران قرار داده ایم. در این آیات، سخن از دو انحراف اجتماعى بنى اسرائیل منجر به فساد و برترى جویى مى گردد به میان آمده است، كه به دنبال هر یك از این دو، خداوند مردانى نیرومند و پیكارجو را بر آن ها مسلط ساخته تا آن ها را سخت مجازات كنند و به كیفر اعمالشان برسانند.
این آیات به انسان ها درس عبرت می دهند تا بدانند خدا هیچ ظلم و ستم و تجاوز و فسادی را بدون مجازات نمى گذارد و هر ستمگری در همین دنیا دست کم به بخشی از کیفر اعمالش خواهد رسید.
آنچه از تاریخ بنى اسرائیل استفاده مى شود این است كه نخستین كسى كه بر آن ها هجوم آورد و بیت المقدس را ویران كرد، «بُخت نُصَّر» پادشاه بابل بود که هفتاد سال بیت المقدس به همان حال باقى ماند، تا یهود قیام كردند و آن را نوسازى نمودند. دومین كسى كه بر آن ها هجوم برد، قیصر روم، «اسپیانوس» بود كه وزیرش «طرطوز» را مأمور این كار كرد. او به تخریب بیت المقدس و تضعیف و قتل بنى اسرائیل كمر بست، و این حدود یكصد سال قبل از میلاد مسیح علیه السلام بود.(1)
منظور از «ثم رَدَدنا لکُم الکَرَّةَ علیهم» رجعت امام حسین است با هفتاد نفر از یارانش که وقتی اجل حضرت حجت فرا می رسد، امام حسین می آید و او را غسل و کفن و دفن می کند؛ سپس حضرت زمام امور را به دست می گیرد و آن قدر حکومت می کند که ابروانش (از شدت پیری) بر چشمانش سایه می افکند
اما در تفاسیر، روایاتی ذکر شده است که در آن ها این آیات به امام حسین علیه السلام تطبیق شده است. برای نمونه در تفسیر نور الثقلین آمده است:
در روضه ی کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت درباره ی این آیات فرمود: منظور از «دو بار فساد»، کشتن علی بن ابیطالب و تیر و نیزه زدن به پیکر امام حسن علیهما السلام است و منظور از «برتری جویی بزرگ»، کشتن امام حسین علیه السلام است.
منظور از «وعدُ اُولاهما»، یاری و خونخواهی امام حسین است و منظور از «عباداً لنا اُولی بأسٍ شدید»، گروهی است که خداوند آن ها را قبل از قیام قائم بر می انگیزد که تک تک دشمنان اهل بیت پیامبر را مجازات می کنند.
منظور از «ثم رَدَدنا لکُم الکَرَّةَ علیهم» رجعت امام حسین است با هفتاد نفر از یارانش که وقتی اجل حضرت حجت فرا می رسد، امام حسین می آید و او را غسل و کفن و دفن می کند؛ سپس حضرت زمام امور را به دست می گیرد و آن قدر حکومت می کند که ابروانش (از شدت پیری) بر چشمانش سایه می افکند.(2)
در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید: اولین کسی که به این دنیا رجعت می کند حسین بن علی و یزید بن معاویه و یاران او است که آن ها را دقیقاً به همان شکل جرم و جنایت خودشان مجازات می کند و می کشد، سپس امام صادق علیه السلام تلاوت فرمود: «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَیْهِمْ...»(3)
روشن است كه هرگز مفهوم این احادیث، تفسیر این آیات در محتواى لفظی نیست؛ چرا كه این آیات با صراحت تمام از بنى اسرائیل سخن مى گوید؛ بلكه منظور این است كه مشابه همان فسادها و مجازات های بنی اسرائیل در این امت نیز رخ مى دهد و این که برنامه فوق هر چند در مورد بنى اسرائیل ذكر شده اما یك قانون كلى است در همه اقوام و ملل و یك سنت جارى عمومى است در طول تاریخ بشر.(4)
آیه ی دیگری از سوره ی اسراء که معنای عامی دارد ولی بر امام حسین علیه السلام به عنوان مصداق تام و بارز، تطبیق شده است، آیه ی 33 است: كسى را كه خداوند خونش را محترم شمرده، نكشید، مگر به حق. و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى ولیّ اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم اما در قتل زیاده روی نكند؛ چرا كه او مورد حمایت است: وَ لاتَقتُلُوا النَّفسَ الَّتى حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالحَقِّ وَ مَن قُتِلَ مَظلُومًا فَقَد جَعَلنَا لِوَلِیِّهِ سُلطَانًا فَلَایُسرِف فى القَتلِ إِنَّهُ كاَنَ مَنصُورًا.
از امام صادق درباره ی معنای این آیه سوال شد. حضرت فرمود: این آیه درباره ی حسین علیه السلام نازل شده است و اگر برای قصاص او همه ی اهل زمین (همه ی کسانی که در قتلش شرکت کردند یا به این کار راضی بودند) کشته شوند، زیاده روی نخواهد بود.(5)
امام باقر علیه السلام نیز در تفسیر این آیه می فرماید: «منظور حسین بن علی است که مظلوم کشته شد. ما نیز ولیّ دم او هستیم. هنگامی که قائم ما قیام کند، از او خونخواهی خواهد کرد.»(6)
آیه ی دیگر، آیه ی 71 است که درباره ی همراهی پیروان با امامشان در روز قیامت است: یَوْمَ نَدْعُواْ كُلَّ أُنَاسِ بِإِمَامِهِمْ...: روزی که هر گروه از مردم را با امامشان فرا می خوانیم.
روشن است كه هرگز مفهوم این احادیث، تفسیر این آیات در محتواى لفظی نیست؛ چرا كه این آیات با صراحت تمام از بنى اسرائیل سخن مى گوید؛ بلكه منظور این است كه مشابه همان فسادها و مجازات های بنی اسرائیل در این امت نیز رخ مى دهد و این که برنامه فوق هر چند در مورد بنى اسرائیل ذكر شده اما یك قانون كلى است در همه اقوام و ملل و یك سنت جارى عمومى است در طول تاریخ بشر
امام باقر علیه السلام در توضیح این آیه می فرماید: «رسول خدا با گروه و قوم خود به صحنه ی محشر خواهد آمد و امام علی در میان شیعیان خود خواهد آمد و امام حسن را گروه او همراهی می کنند و امام حسین جلودار گروه حسینیان است. هر کس میان یاران و پشتیبانانش بمیرد آن گروه با وی محشور خواهند شد.(7)
نیز می فرماید: «هنگامی که این آیه نازل شد، مسلمانان از رسول خدا پرسیدند: مگر شما امام همه ی مردم نیستید؟ حضرت فرمود: من رسول خدا هستم برای همه ی مردم ولی بعد از من از اهل بیتم امامانی برای مردم از سوی خدا خواهند بود که سردمداران کفر و ضلالت و پیروانشان آنان را تکذیب و به آن ها ستم خواهند کرد. هر کس که ولایت این ائمه را گردن نهد و از آن ها پیروی نماید، از من و با من است و به دیدار من خواهد رسید. آگاه باشید هر کس که به آن ها ستم کند و آنان را تکذیب کند، از من و با من نیست و من از او بیزارم!»(8)
پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، ذیل آیه
2. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 13
3. همان
4. تفسیر نمونه، ذیل آیه
5. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 16
6. همان
7. تفسیر الصافی، ج 3، ص: 20
8. همان