در قرآن كريم آمده است كه خداوند ابرها را به سوي زمين هاي مرده ارسال مي كند و زمين مرده را زنده مي كند. پس چرا هميشه باران در جاهايي مانند اروپا مي بارد و بالعكس جاهايي مانند سومالي از اين نعمت الهي محرومند كه يكي از علل فقر و محروميت گسترده مردم است. اگر بارش باران تابع شرايط است، چرا خداوند اولا در قرآن اين شرايط را ذكر نكرده است و صرفا فرموده است كه خداوند باران را ارسال مي كند و زمين مرده را زنده مي كند و ثانيا چرا خداوند اين شرايط را فراهم نمي كند؟ ثالثا چرا خدواند اين شرايط را فقط در جاهايي مانند اروپا فراهم كرده است؟
خداي متعال فرمود:"وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ في ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ" (1)
و خدا از آسمان باران فرستاد و زمين مرده را با آن زنده كرد. براي مردمي كه گوش شنوا دارند در اين، عبرتي است.
مي توان بيان كرد پر بارشي يا كم بارشي بعضي از نقاط زمين تابع مقرارت وضع و مكان جغرافيايي است و انتخاب مكان هاي خاص در پر بارشي يا كم بارشي، سليقه اي نيست و مي دانيم عمدتا عوامل جغرافيايي خاص نظير نزديكي به اقيانوس ها و دريا ها و و نيز وجود كوه هاي بلند و نزديكي آن ها به دريا خود يكي از دلايل مهم تغييرات آب و هوايي و پر بارش بودن مناطق مختلف است مثل شمال ايران و استان هاي مازندران و گيلان به واسطه نزديكي به دريا و نيز احاطه شدن با كوه هاي بلند البرز كه سلسله وار از غرب به شرق چون سدي بلند كشيده شده است، وضع بارشي كاملا متفاوتي با ساير استان هاي كشور دارند و اگر مي بينيم جنوب كشور با داشتن دريا اين وضع را ندارد چون در فاصله نزديكي از دريا ارتفاعات بلند و سلسله واري چون البرز و جود ندارد كه اگر هم وجود داشته باشد آن قدر دور است كه نمي تواند چون كوه هاي شمالي مانع خروج و پراكندگي ابرها شود به همين دليل مقدار ريزش باران و ساير نزولات جوي بسيار كم است.
بيان اين مثال فقط به دليل بهتر فهميدن اين موضوع است كه چرا بعضي از مناطق از نظر ريزش باران و برف با ديگر مناطق متفاوت است.
و اين مقايسه را مي توان درساير نقاط كره زمين اجرا كرد و علت اين كه در بعضي از مناطق چون اروپا، آمريكا، جنوب شرقي آسيا، هند، جنگل هاي استوايي واقع در قاره هاي آسيا آمريكا و اقيانوسيه بيشتر از كوير ها و صحراهاي خشك باران بسيار بيشتري مي بارد را فهميد.
و اما چرا اين وضع نبايد تغيير كند تا همه نقاط زمين به طور يكسان از نعمت هاي الهي بهره مند شود بايد گفت:همان طور كه اشاره شد، سنت هاي الهي و مجموعه قوانين آن در جهان هستي، تابع مديريت نظام اسباب و مسببات است و خداي متعال هرگز اين سنت ها را تغيير نمي دهد، مگر كه بشر عامل تغيير آن شود و به طور مثال با تخريب جنگل ها وضع آب و هوايي زمين را تغيير دهد كه آن هم تابع اسباب و علل سوء است.
مثلا آتش بايد بسوزاند، هوا بايد لطيف باشد، مناطق دور از دريا و كوه بايد كوير و صحرا باشد در مناطق استوايي بايد طول شب و روز يكسان باشد و ...كه اگر نباشد بايد اشكال گرفت كه مثلا آتشي كه كارش سوختن و سوزاندن است اگر جايي مطابق طبع خود عمل نكرد جاي سوال دارد كه چرا نبايد بسوزاند.
بعلاوه در مورد اشكالي كه داشتيد بايد گفت خداي متعال با اين آيه قاعده اي كلي را بيان فرمود هر جا زمين مرده اي باشد و آن جا باران ببارد آن زمين زنده و آباد خواهد شد پس نقطه خاصي معلوم نشد.
حالا چه اين زمين در قلب اروپا باشد يا آمريكا يا آفريقا يا در قلب جنگل هاي استوايي باشد فرقي نمي كند، ولي با توجه به عوامل محيطي وضع جغرافيايي و مطالبي كه بيان شد، هر نقطه اي از زمين اگر آمادگي باران و برف را داشته باشد، آن جا آباد خواهد شد. اين قانون نظام هستي است و هرگز تغيير پذير نيست. البته تخريب مناطق جنگلي به دست انسان ها مي تواند ضربه هاي هولناكي بر پيكره زمين وارد و مناطق سبز و پر باران را به مناطق كويري تبديل كند.
درعين حال آيه اشاره به اصل باران و منافع آن به طور كلي دارد و در ضمن اجباري در سكونت در مناطقي كه به طور طبيعي كم بارش بوده است وجود ندارد و در قرآن آياتي وجود دارد كه به انسان ها ياد آوري مي كند كه در زمين سير و از مكاني به مكان ديگر كوچ كنند.در گذشته و حال انسان هايي به هر دليل از مناطق خود به كشورهايي كه داراي آب و هوايي مناسب است، كوچ كرده اند و به طور مساوي با ديگران از مواهب طبيعي كه در آن مناطق وجود دارد بهره مي برند.
در ضمن افرادي كه نمي توانند از وطن خود به مكاني ديگر نقل مكان كنند، بايد بدانند در هر منطقه اي از مناطق زمين مواهب و نعمت هاي خاص به خود چون معادن مختلف وجود دارد كه مي توانند از آن بهره ببرند. مثلا كشور عربستان از مناطق كم بارش زمين مي باشد، اما روي درياي نفت قرار گرفته است و يا در بعضي از مناطق آفريقا، ذخاير با ارزش طلا و الماس وجود دارد. پس نعمت فقط در باران و برف خلاصه نمي شود.
پي نوشت:
1. سوره سوره نحل، آيه 65.