دوست29ساله ای دارم که متاهل است ویک فرزند دارد.مدتی است درچت بایک پسر30ساله ای اشناشده وبه هم تلفن میزنند دوستم همسرش را دوست دارد وقصد ازدواج با دوستش راندارد.تا انجا که من میدانم حرفهای خاصی به هم نمیزنند بارها به دوستم گفتم به او تلفن نکن او میگوید میخواهم اما نمیتوانم میدانم گناه است اما نمیتوانم به او وابسته شده ام من نگران زندگی دوستم هستم.دوستم گاهی میگوید من این زندگی رادوس دارم وخوش هستم احساس میکنم از زندگی اش خسته شده شاید به خاطر اثرات چت باشدوزیاد ماندن درخانه او باهمسرش زندگی خوبی دارد وهمسرش هرچه بخواهد فراهم میکند دوستم یکم اعتقاداتش ضعیف شده من واو در یک استان نیستیم که بتوانم حضوری به اوکمک کنم به دوستم میگویم با خانواده ات صحبت کن او میگوید انها دردنیای من نیستند لطفا مرا راهنمایی کنید فعلا اینترنت وراقطع کردند.فقط خواهرش از دوستی او باپسر خبر دارد.بقیه خانواده اش فقط میدانند که اوچت میکند.خودش میگوید به خانواده ام چیزی نگویید به نظر شما اگه رابطه اش قطع نشد به مادرش بگوییم؟
اگرچه حس دلسوزي و احساس مسئوليت شما نسبت به اين رفتار دوست تان كاملاً پسنديده و قابل تقدير است اما، اين را بدانيد كه در هر صورت و در همه حال آرامش فكري و سلامت روحي و رواني خود شما در اولويت نخست قرار دارد، بنابراين اگر دوست تان حاضر به همكاري و پذيرش توصيه ها و نصايح دلسوزانه شما نمي باشد در اين صورت، شما بيش از اين مسئوليتي در قبال او نداريد و بايستي به همان مقدار امر به معروف و نهي از منكر اكتفا كنيد و راه و چاه را به ايشان نشان دهيد. حال او خود مخير است كه به اختيار خود، قدم در كدامين راه بگذارد و شما و ديگران وظيفه بيشتري در اين خصوص نداريد. بنابراين اگر احساس كرديد كه اين مسئله شديداً فكر و ذهن تان را به خود اختصاص مي دهد و انرژي مضاعفي را از شما مي گيرد، رابطه دوستان خود را با او قطع كنيد و يا به حداقل ممكن اكتفا كنيد.
در اشتباه و غلط بودن رفتار دوست تان كه با پسري رابطه دوستانه پنهاني پيدا كرده و با وي حرف مي زند و بدين شيوه با او ارتباط برقرار كرده است، هيچ شكي نيست. چرا كه هم از منظر دين، صحبت با نامحرم در غير كارهاي ضروري جايز نيست و هم از منظر روانشناختي، اين گونه ارتباطات خالي از اشكال نيست و آسيب هاي فراواني در آن نهفته است، همه اين آسيب ها به خاطر اين است كه معمولاً اين گونه ارتباطات در يك سطح باقي نمي ماند و به تدريج دايره ارتباطات گسترش مي يابد و به ديدار حضوري، قرار ملاقات، گشت و گذار، ارتباطات پنهاني نامشروع و ديگر مسائل آسيب زا كشيده مي شود و چه بسا ممكن است آبرو و تمام هستي فرد را به مخاطره بيندازد.
اين كه چرا دوست تان مدتي است ارتباط دوستانه پنهاني با جنس مخالف پيدا كرده دلايل متعددي مي تواند داشته باشد. در خوشبينانه ترين حالت مي توان گفت كه وي از آسيب ها و مشكلات اين گونه روابط بي اطلاع و يا كم اطلاع است و از سر كنجكاوي به اين گونه روابط كشيده شده است و يا هنوز باور نكرده كه اين گونه روابط غير شرعي ممكن است چه آسيب ها و مشكلاتي را فرا روي فرد قرار دهد. احتمال ديگري كه در اين بين متصور است و شما نيز به آن اشاره نموده ايد، وجود برخي از مشكلات پنهان و آشكار در زندگي اوست. اين گونه مشكلات يا از روابط او با شوهرش ناشي شده است و يا از ضعف شخصيتي و برخي از آشفتگي هاي روحي و رواني وي حكايت دارد كه وي براي رهايي از ناملايمات زندگي و يا سرپوش گذاشتن به آشفتگي هاي روحي و رواني خود به اشتباه به ارتباط با جنس مخالف پناه آورده است. به هر حال، براي علت يابي و شناسايي دقيق مشكل نياز به بررسي كارشناسانه و مشاوره روانشناختي است. هرگز به صِرف احتمال نمي توان نسخه پيچيد و يا دردي را درمان كرد و مشكلي را برطرف نمود.
كاري كه شما ابتدائاً مي توانيد در قبال دوست تان انجام دهيد، اين است كه وي را از آسيب هاي روابط دختر و پسر آگاه گردانيد براي اين منظور مي توانيد كتاب هايي در زمينه ارتباط دختر و پسر و آسيب هاي آن و دوستي هاي نامناسب تهيه كنيد و در اختيارش قرار دهيد و يا مثلاً به او بگوييد من اين كتاب ها را مطالعه كردم بسيار با ارزش، خوب و مفيد بود. به هر حال، وظيفه شما نسبت به او در ابتداي امر، آگاه كردن وي از آسيب هاي ارتباط دختر و پسر و پرهيز دادن وي از روابط دختر و پسر و امر به معروف و نهى از منكر است.
توصيه ديگري كه مي توانيد به او بكنيد اين است كه به وي پيشنهاد دهيد كه براي شناسايي و درمان آشفتگي هاي رواني خود و رهايي از وابستگي رواني و همچنين برطرف نمودن اصولي برخي مشكلات زندگي به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي مراجعه كند و از مشاوران، روانشناسان و خانواده درمانگران باتجربه كمك بگيريد و تا هم مشكلات او برطرف گردد و هم از اين گونه روابط آسيب زا رهايي يابد.
گفتن اين مسئله به مادر دوست تان فعلاً توصيه نمي شود چرا كه ممكن است مادر وي درك جامعي از موضوع و علت پيدايش آن نداشته باشد و ناخواسته مسئله را بحراني و پيچيده كرده و مشكلات آن را افزايش دهد. در موقعيت كنوني بهترين كار، متقاعد كردن دوست تان و ارجاع وي به مراكز مشاوره اي براي پيگيري و بررسي بيشتر است.
موفق باشید.