جواد محدثی: سابقه «غدیر» و «عیدگرفتن» این روز مقدس، به زمان پیامبراكرم(ص) مى رسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینى ادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع) و امام رضا (ع) آن را آشكار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مى داشتند. پیش از آنان نیز، امیرالمومنین (ع) احیاگر این عید بود. رمز عید بودن «غدیر» نیز، كمال دین و اتمام نعمت در سایه تداوم خط رسالت در شكل و قالب امامت بود. به فرمان پیامبر خدا(ص)مسلمانان مأمور شدند «ولایت» را به صاحب ولایت تبریك گویند و با آن حضرت بیعت كنند. رسول خدا نیز براین نعمت الهى شادمانى كرد و فرمود: «الحمدلله الذى فضلنا على جمیع العالمین.» آیه قرآن كه به صراحت، این روز را روز اكمال دین و خشنودى پروردگار از این واقعه و این تعیین وصى دانسته، رمز دیگرى از عید بودن غدیرخم است. فرخندگى این روز و عظمت این مراسم و عید بودن غدیر، در آن روز و لحظه برهمگان روشن بود. این نكته را حتى «طارق بن شهاب» مسیحى كه در مجلس عمربن خطاب حضور داشت، فهمیده بود كه گفت: اگر این آیه(الیوم اكملت لكم دینكم...)(مائده / 3) در میان ما نازل شده بود، روز نزول آیه را عید مى گرفتیم. هیچ یك از حاضران نیز حرف او را رد نكردند. خود عمر نیز سخنى گفت كه به نوعى پذیرش حرف او بود. (1) عید گرفتن غدیر غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى» ، بلكه به عنوان یك «عید اسلامى» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنت هاى خاصى را مى طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلكه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آن را بزرگ داشت و برشكوه آن افزود، تا ارزش هاى نهفته در این روز عظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین (علیهم السلام)احیا گردد. همه این ویژگی ها براى این روز بزرگ، موقعیتى والا و ارزشمند پدید آورد، آنچنان كه رسول خدا(ص) و ائمه هدى و مومنانى كه پیرو آنان بودند، از موقعیت این روز شادمان بودند. مقصود ما از «عیدگرفتن» این روز نیز همین است. خود حضرت رسول نیز به این نكته اشاره و تصریح فرموده است، از جمله در روایتى كه مى فرماید: «روز غدیرخم، برترین اعیاد امت من است، روزى است كه خداى متعال مرا فرمان داد تا برادرم على بن ابى طالب را به عنوان پرچمى هدایتگر براى امتم تعیین كنم كه پس از من به وسیله او راهنمایى شوند، و آن، روزى است كه خداوند در آن روز، دین را كامل ساخت و نعمت را بر اُمّتم به كمال و تمام رساند و اسلام را به عنوان دین، برایشان پسندید.» كلام دیگر پیامبر(ص) كه فرموده بود: «به من تهنیت بگویید، به من تهنیت بگویید.» (2) نیز نشان دهنده همین عید بودن روز غدیر در كلام حضرت رسول است. خود امیرالمومنین(ع) در ادامه خط پیامبر، این روز را عید گرفت و در سالى كه روز جمعه با روز غدیر مصادف شده بود، در ضمن خطبه عید فرمود: «خداوند متعال براى شما مومنان، امروز دو عید بزرگ و شكوهمند را مقارن قرار داده است كه كمال هر كدام به دیگرى است، تا نیكى واحسان خویش را در باره شما كامل سازد و شما را به راه رشد برساند و شما را دنباله رو كسانى قرار دهد كه بانور هدایتش روشنایى گرفته اند و شما را به راه نیكوى خویش ببرد و به نحو كامل از شما پذیرایى كند. پس جمعه را محل گردهمایى شما قرار داده و به آن فراخوانده است، تا گذشته را پاك سازد و آلودگی هاى جمعه تا جمعه را بشوید، نیز براى یادآورى مؤمنان و بیان خشیت تقوا پیشگان مقرر ساخته است و پاداشى چند برابر پاداش هاى مطیعان در روزهاى دیگر قرار داده و كمال این عید، فرمانبردارى از امرالهى و پرهیز از نهى او و گردن نهادن به طاعت اوست. پس توحید خدا، جز با اعتراف به نبوّت پیامبر(ص) پذیرفته نیست و دین، جز با قبول ولایت به امر الهى قبول نمى شود و اسباب طاعت خدا جز با چنگ زدن به دستگیره هاى خدا و اهل ولایت، سامان نمىپذیرد. خداوند در روز غدیر، برپیامبرش چیزى نازل كرد كه بیانگر اراده اش در باره خالصان و برگزیدگان است و او را فرمان داد كه پیام را ابلاغ كند و از بیماردلان و منافقان هراس نداشته باشد و حفاظت او را عهده دار باشد... . (تا آنجا كه فرمود:) رحمت خدا برشماباد! پس از پایان این تجمّع، به خانه هایتان برگردید و به خانواده خود، وسعت و گشایش دهید و به برادران خود نیكى كنید و خداوند را بر نعمتى كه ارزانى تان كرده، سپاس گویید. باهم باشید، تا خداوند هم متحدّتان سازد، به یكدیگر نیكى كنید، تا خداوند هم اُلفت شما را پایدار كند، از نعمت الهى به یكدیگر هدیه دهید، آن گونه كه خداوند برشما منّت نهاده و پاداش آن را در این روز، چندین برابر عیدهاى گذشته و آینده قرار داده است. نیكى دراین روز، ثروت را مىافزاید و عمر را طولانى مى كند. ابراز عاطفه و محبت به هم در این روز، موجب رحمت و لطف خدا مى شود. تا مى توانید، در این روز از وجودتان خرج خانواده و برادرانتان كنید و در برخوردها و ملاقات ها ابراز شادمانى و سرور كنید...» (3) آیین عید غدیر و ائمه ائمه اهلبیت(علیهم السلام)، این روز را شناخته و شناسانده و آن را عید نامیدند و همه مسلمانان را به عید گرفتن آن دستور دادند و فضیلت آن روز و ثواب نیكوكارى در آن را بیان كردند. فرات بن احنف مى گوید: به امام صادق(ع) عرض كردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان عیدى برتر از عید فطر و قربان و جمعه و روز عرفه دارند؟ فرمود: آرى! با فضیلت ترین، بزرگ ترین و شریف ترین روز عید نزد خداوند، روزى است كه خدا دین را در آن كامل ساخت و برپیامبرش محمد (ص) این آیه را نازل فرمود: (الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا)گفتم: آن كدام روز بود؟ فرمود: هرگاه یكى از پیامبران بنى اسرائیل مى خواست جانشین خود را تعیین كند و انجام مى داد، آن روز را عید قرار مى دادند. آن روز، روزى است كه پیامبر اكرم(ص) على(ع) را به عنوان هادى امّت نصب كرد و این آیه نازل شد و دین كامل گشت و نعمت خدا بر مومنان، تمام شد. گفتم: آن روز، كدام روز از سال است؟ فرمود: روزها جلو و عقب مى افتد، گاهى شنبه است، گاهى یك شنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه كارى سزاوار است كه انجام دهیم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز و شكر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منّتى كه خدا بر شما نهاد و ولایت ما را قرار داد . دوست دارم كه آن روز را روزه بگیرید. (4) حسن بن راشد از امام صادق(ع) روایت مى كند كه: به آن حضرت عرض كردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان را جز عید فطر و قربان، عیدى است؟ فرمود: آرى اى حسن! بزرگ تر و شریف تر از آن دو. پرسیدم: چه روزى است؟ فرمود: روزى كه امیرالمومنین(ع) به عنوان نشانه راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم: فداى شما! در آن روز چه كارى سزاوار است كه انجام دهیم؟ فرمود : روزه مى گیرى و برپیامبر و دودمانش درود مى فرستى و از آنان كه در حقّشان ستم كردند، به درگاه خدا تبرّى مى جویى. همانا پیامبران الهى به اوصیاء خویش دستور مى دادند روزى را كه جانشین تعیین شده، «عید» بگیرند. پرسیدم: پاداش كسى كه آن روز را روزه بگیرد چیست؟ فرمود: برابر با روزه شصت ماه است. (5) عبدالرحمان بن سالم نیز از پدرش روایت كرده كه: از حضرت صادق(ع) پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از جمعه، قربان و فطر، عیدى دارند؟ فرمود: آرى، عیدى محترم تر. گفتم: چه روز؟ فرمود : روزى كه حضرت رسول(ص)، امیرالمؤمنین(ع) را به امامت منصوب كرد و فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» . عرض كردم: آن روز، چه روزى است؟ فرمود: به روزش چه كاردارى؟ سال در گردش است، ولى آن روز، هیجدهم ذى حجّه است. پرسیدم: در آن روز شایسته است چه كارى انجام شود؟ فرمود: در آن روز، با روزه و عبادت و یادكردن محمد و آل محمد، خداوند را یاد مى كنید . همانا پیامبراكرم(ص) توصیه فرمود كه مردم این روز را عید بگیرند. پیامبران همه چنین مى كردند و به جانشینان خود وصیّت مى كردند كه روز تعیین جانشین را عید بگیرند. (6) امام صادق(ع) نیز روزه غدیرخم را برابر با صد حج و عمره مقبول نزد خداوند مى دانست و آن را «عید بزرگ خدا» مى شمرد. در «خصال» صدوق از مفضل بن عمر روایت شده كه: به حضرت صادق(ع) عرض كردم: مسلمانان چند عید دارند؟ فرمود: چهارعید. گفتم: عید فطر و قربان و جمعه را مى دانم. فرمود: برتر از آنها روز هیجدهم ذى حجّه است. روزى كه پیامبر خدا(ص)،(دست)حضرت امیر(ع) را بلند كرد و او را حجّت بر مردم قرار داد. پرسیدم: دراین روز، چه باید بكنیم؟ فرمود: با آنكه هرلحظه باید خدا را شكر كرد، ولى دراین روز، به شكرانه نعمت الهى باید روزه گرفت. انبیاى دیگر نیز این گونه به اوصیاى خود سفارش مى كردند كه روز معرفى وصى را روزه بدارند و عید بگیرند . در حدیث دیگرى در «مصباح» شیخ طوسى» (7) امام صادق(ع) آن روز را روزى عظیم و مورد احترام معرفى كرده است كه خداوند حرمت آن را برمؤمنان گرامى داشته و دینشان را كامل ساخته و نعمت را برآنان تمام نموده است و در این روز، با آنان عهد و میثاق خویش را تجدید كرده است. امام، غدیرخم را روز عید و شادمانى و سرور و روز روزه شكرانه دانسته كه روزه اش معادل شصت ماه از ماه هاى حرام (محرم، رجب، ذى قعده و ذى حجه) است. در حدیثى دیگر است كه، حضرت صادق(ع) در حضور جمعى از هواداران و شیعیانش فرمود: آیا روزى را كه خداوند، با آن روز، اسلام را استوار ساخت و فروغ دین را آشكار كرد و آن را براى ما و دوستان و شیعیانمان عید قرار داد، مى شناسید؟ گفتند: خدا و رسول و فرزند پیامبر داناتر است، آیا روز فطر است؟ فرمود: نه. گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هرچند این دو روز، بسیار مهم و بزرگند، اما روز «فروغ دین» از اینها برتر است، یعنى روز هیجدهم ذى حجه... . فیاض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259(در حالى كه خودش 90 سال داشت.) گفته است كه حضرت رضا(ع) را در روز غدیر ملاقات كردم، درحالى كه در محضر او جمعى از یاران خاص وى بودند و امام(ع) آنان را براى افطار نگاه داشته بود و به خانه هاى آنان نیز طعام و خلعت و هدایا، حتى كفش و انگشتر فرستاده بود و وضع آنان و اطرافیان خود را دگرگون ساخته بود و پیوسته فضیلت و سابقه این روز بزرگ را یاد مى فرمود. محمدبن علاء همدانى و یحیى بن جریح بغدادى مى گویند: ما به قصد دیدار احمدبن اسحاق قمى (از اصحاب امام عسكرى(ع» در شهر قم به درخانه اش رفته، در زدیم. دختركى آمد. از او در باره احمد بن اسحاق پرسیدیم. گفت: او مشغول عید خودش است، امروز عید است. گفتیم: سبحان الله! عید شیعیان چهارتاست: عیدقربان، فطر، غدیر و جمعه. (8) این نیز نشان دهنده سیره عملى بزرگان شیعه، نسبت به این روز فرخنده است. امید است كه جامعه شیعى، با اهتمام ورزیدن به عید ولایت و رهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تكریم این حبل المتین استوار شیعه، دین خویش را نسبت به بنیادهاى اعتقادى ادا كنند.
پى نوشت ها:
1ـبه نقل از علامه امینى در جلد 3 الغدیر
2ـشرف المصطفى، ابو سعید خرگوشى
3ـمصباح المتهجد، صفحه 524
4ـتفسیر فرات بن ابراهیم كوفى، در سوره مائده
5ـكافى، ج 1، ص 303
6ـهمان، ص 204
7ـهمان، ص 513
8ـالغدیر، ج 3، به نقل از مختصر بصائر الدرجات مأخذ: مجله كوثر شماره 37